حزب عدالت و توسعه با چهره ای دموکراتیک و عملگرا به عنوان یک حزب فراگیر در صحنه سیاسی ترکیه ظاهر شد و با ایجاد تغییرات و تحولات جدی در سیاست داخلی و خارجی این کشور موفق شد تا حد زیادی بر شکافهای اجتماعی ، قومی ، مذهبی و سیاسی ترکیه که ریشه در تاریخ این کشور دارند فائق آید و آرای حزب را در انتخابات پیاپی سراسری ومحلی افزایش دهد. . از اواخر دهه 2010 میلادی هنگامی که حزب عدالت و توسعه توانست پایه های اقتدار خود را مستحکم کند و کانونهای قدرت این کشور را در اختیار بگیرد. ""دورة اقتدارگرایی"" این حزب آغاز شد . گذار ازدموکراسی درون حزبی و حذف تدریجی مخالفین اردوغان از رهبری حزب ازیک سو و تلاش برای تغییر سبک زندگی مردم و تربیت نسل جوان متدین از سوی دیگر ونیز دورشدن از سیاست خارجی ""صفر مشکل با همسایگان "" از نشانه های این دوران بود.در این مقاله با روش تحقیق توصیفی وتحلیلی به تبیین تغییر چهره حزب عدالت و توسعه از یک حزب فراگیر به یک حزب اقتدارگرای شخص-محور می پردازیم و به این پرسش پاسخ می دهیم : پیامدهای اقتدارگرایی اردوغان و حزب او درترکیه وتاثیر آن در احیای مجدد شکافهای اجتماعی این کشور چه بوده است ؟