پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خودکارآمدی و سلامت عمومی با کارکرد خانواده در دانش آموزان پسر سال اول متوسطه تبریز صورت گرفت. در این تحقیق همبستگی تعداد 331 دانش آموز سال اول متوسطه از بین مدارس پسرانه ناحیه 4 تبریز به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه عملکرد خانواده (FAD)، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گردآوری شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به کمک روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که با کاهش علایم جسمانی میزان کارکرد خانواده در ابعاد (نقش، آمیختگی عاطفی، کارکرد کلی) افزایش می یابد (01/0). با کاهش علایم اضطراب میزان کارکرد خانواده در ابعاد (حل مسأله، ارتباط، نقش، آمیختگی عاطفی، کارکرد کلی) افزایش می یابد (01/0). با کاهش علایم افسردگی میزان کارکرد خانواده در ابعاد (ارتباط، نقش، آمیختگی عاطفی، کارکرد کلی) افزایش می یابد (01/0). با کاهش کارکرد اجتماعی میزان کارکرد خانواده در ابعاد (حل مسأله، ارتباط، نقش، آمیختگی عاطفی، کارکرد کلی) افزایش می یابد (01/0). در کل بین مقیاس سلامت عمومی و کارکرد خانواده همبستگی منفی 47/0 در سطح معنی داری کم تر از 01/0 رابطه وجود دارد. بین خودکارآمدی و کارکرد خانواده در ابعاد (ارتباط، نقش، آمیختگی عاطفی، کارکرد کلی) همبستگی مثبتی 25/0 الی 36/0 وجود دارد (01/0). سه عامل افسردگی و خودکارآمدی و عملکرد اجتماعی مجموعاً 35 درصد از واریانس کارکرد خانواده را پیش بینی می کنند (001/0).