آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

بهارستان جامی در میان آثاری که به تقلید از گلستان سعدی نوشته شده، مقامی شامخ دارد. وجود نمود های کلامی برجسته در روایت های جامی، این ظرفیت را ایجاد کرده که بتوان حکایت های آن را با آرای ساختار گرایانی چون تزوتان تودوروف در حوزه روایت بررسی کرد تا معلوم شود که آیا حکایت های بهارستان ساختار روایی مناسبی دارند؟ و چه میزان از حکایت های آن با آرای تودوروف مطابقت دارد؟ تودوروف برای روایت ها سه نمود قایل است: نمود معنایی، نمود کلامی و نمود نحوی. بیشتر حکایت های بهارستان، به سبب وجود پی رفت سُست و ساختاری ضعیف، به گونه ای است که تطبیق و بررسی سایر تئوری های تحلیل متن ادبی در آنها، زیاد چشمگیر و قابل ملاحظه نیست. در حالی که در حیطه نمود کلامی، خصوصاً چهار مولّفه: وجه، زمان، دید و لحن، به شکل معناداری با نظریّه تودوروف در حیطه روایت قابل تفسیر است.

تبلیغات