متفکران عرصه پساپدیدارشناسی می کوشند انسان، جهان، و فناوری را در رابطه ای هم بسته با هم قرار دهند و در نظر دارند نسبتی را مشخص کنند که فناوری میان انسان و جهان پیرامونش برقرار کرده است. دوربین عکاسی، در مقام فناوری و رسانه ای فرهنگ ساز، به فراخور بافتی که در آن قرار می گیرد معانی اجتماعی و فرهنگی خاصی را نیز تولید می کند. در این مقاله سعی بر آن است به نقش فناورانه دوربین عکاسی در جامعه و فرهنگ ایران پرداخته شود. نگارنده در پی یافتن نسبتی است که عکاسی میان انسان و جهان پیرامونش برقرار کرده است، نسبتی که چرخشی فرهنگی را قطعیت بخشیده است، و می کوشد تحلیلی بر بنیان آرای دیرینه شناختی فوکو ارائه دهد تا بنیان های معرفت شناختی این چرخش فرهنگی را نیز مشخص کند. نتایج حاکی از آن است که عکاسی به ایجاد نوعی جهان بینی مبتنی بر امور، پدیده ها، و مناسبت های این جهانی و دنیوی منجر شده و ایران را دست خوش نوعی نوگرایی فرهنگی کرده است.