این مقاله به بررسی گفتمان های فرهنگی جهانی شدن در غرب و مقایسه آن با گفتمان های رایج در ایران می پردازد. جهانی شدن در سال های پایانی قرن بیستم فرصت ها و تهدید های فراوانی را برای کشور های در حال توسعه همچون ایران به وجود آورده است. از جمله آن ها، فرصت ها و تهدید های هویتی و فرهنگی است که پیامد های بسیاری برای کشور ما داشته است. ازاین رو این مقاله با درک شرایط و اهمیت پدیده جهانی شدن و تأثیرات عمیقی که می تواند بر ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور داشته باشد، درصدد آن است تا با طرح این موضوع به بررسی نظریه ها و اندیشه های جهانی شدن در ایران بپردازد. چارچوب نظری این مقاله بر پایة نظریات شولت، گیدنز، کاستلز و رابرتسون قرار دارد و علل و عوامل پیدایش جهانی شدن، ماهیت و پیامد های فرهنگی جهانی شدن از منظر نویسندگان ایرانی مورد ارزیابی قرار می گیرند. روش پژوهش در این مطالعه فرانظریه است که از طریق تحلیل محتوای متون و با کاربرد ابزار سنجش پرسش نامه معکوس صورت گرفته است. این پژوهش در حوزه مقالات مندرج در روزنامه ها و مجلات انجام گرفته است. نمونه پژوهش شامل110 مقاله است که از این تعداد، 57 مقاله مربوط به روزنامه ها و 53 مقاله مربوط به مجلات است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، رویکردهای متنوعی که در خصوص ماهیت، علل و عوامل و پیامدهای جهانی شدن در بین نظریه پردازان جهانی شدن وجود دارد، در آثار نویسندگان ایرانی نیز مشاهده می شود؛ به عبارتی نویسندگان ایرانی نیز گرایش های نظری مختلفی از قبیل نئولیبرالیستی، رادیکالیسم و اصلاح طلبی دارند.