خال کوبی به مثابهی بخشی از مدیریت و طراحی بدن در کنار کارکردهای زیستشناختی دارای کارکردهای اجتماعی و معنایی است و همین مسئله خال کوبی را از یک نمایش کودکانه و یا نابهنجار به مسئلهای بنیادین در بیان خودِ بازتابنده و هویت نوین درآورده است که افراد به تناظر آن به بیان روایتی خاص از هویت فردی،ذهنیت و جنسیت خود میپردازند. سؤال محوری پژوهش حاضر این است که افراد چگونه اشکال طراحی شده و متون نگارش شده بر بدن خود را بازسازیی معنایی میکنند. نتایج حاصله از مصاحبه عمیق با 32 نفر از افرادی که بر بدن خود خال کوبی کردهاند، نشان از تغییر بنیادین در رویکرد افراد نسبت به خال کوبی دارد. از منظر افراد درگیر در این موضوع، خالکوبی به مثابهی خواست متافیزیکی، عضویت نمادین گروهی، روایت فردی، تداوم هنجارهای اجتماعی جنسیتی، ضد معیارمندی و فردگرایی تجربه و تفسیر شده است.