مدیریت دانش، به عنوان یک رویکرد جدید و نوین به معنای تلاش آگاهانه و نظام مند یک نهاد برای نشر، پرورش و کاربرد دانش به نحوی که به ارزش آن نهاد بیفزاید و نتایج مثبتی را در دستیابی به آرمان ها به وجود آورد، می باشد.
پژوهش حاضر سعی دارد تا میزان تأثیرگذاری عوامل حیاتی را در پیاده سازی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی بر طبق مدل مفهومی هونگ و همکارانش که مبتنی بر ده عامل اساسی یعنی فرهنگ سازمانی، تعهد مدیران ارشد، مشارکت، آموزش، کار تیمی، توانمند سازی، سیستم های اطلاعاتی، سنجش عملکرد، الگو سازی و ساختار دانش می باشد بررسی نماید.
نتایج تحقیق در سطح اطمینان 95% حاکی از آن است که تمامی عوامل انتخاب شده منجر به پیاده سازی مدیریت دانش می شوند. هم چنین با آزمون فریدمن نشان دادیم که میزان تأثیرگذاری همه عوامل بر مدیریت دانش برابر نیست و هر یک در رتبه ای قرار می گیرند.