تحقق و شکل گیری یک نظریه مستلزم انطباق با مصداق و مصداق های بیرونی است. ازآن جاکه نائینی در اندیشه ورزی و تولید اندیشه موفق و قوی ظاهر شده و ابتکار او در تولید اندیشة جدید به نوعی منحصربه فرد است، تعیین چهارچوب و روش کاری وی، درقالب یک نظریه، موضوع این مقاله است. در این مقاله به روشی که نائینی از آن بهره گرفته است می پردازیم که می تواند مبنای نظریه ای روش شناختی باشد و آن تسهیل کنندة تولید اندیشه ورزی است؛ یعنی رسیدن به روش و نظریه ای برای اندیشه ورزی مناسب با استناد به سبک کار نائینی که مبنای این نوشتار است. این چهارچوب و نظریه «اصولی گری» نام دارد؛ اصولی گری چهارچوب و نظریه ای است که بر کلیت آرای نائینی بار می شود. به این معنا که با رجوع به آرا و سبک تدوین و تولید دیدگاه های نائینی می توان این چهارچوب را استخراج کرد.