دانشگاه، نماد آموزش عالی کشور، نهادی اثرگذار در فرهنگ جامعه است و از این رو، موضوع فرهنگ در سازمانِ دانشگاه، اهمیتی دوچندان می یابد. نزدیک به چهار دهه است که دانشمندان خارجی، درباره ابعاد متعدد «فرهنگ دانشگاهی» از وجوه گوناگون کاوش کرده اند؛ در حالی که عمر این مقوله در آثار داخلی، حدوداً به یک دهه می رسد. این قبیل مطالعاتِ اندک نیز به شدت از فقدان ادبیات نظری منسجم رنج می برد. از این رو، لازم است تا در گام نخست، مطالعات خارجی این عرصه به خوبی واکاوی شود تا مبنای نظری اتکاپذیری برای آثار داخلی، فراهم و زمینه برای نظریه پردازی در آن مهیا شود. مقاله حاضر، با این هدف، آثار خارجی و مطالعات اندک داخلی این عرصه را مرور کرده است و با استفاده از روش گونه شناسی به مثابه روشی مبنایی در نظریه پردازی، آنها را از دو جهت طبقه بندی می کند: 1- بر اساس موضوع مطالعه، در هفت گونه (گونه شناسی موضوعی)، و 2- بر اساس پیش فرض های نظری نسبت به مقوله فرهنگ در دانشگاه در سه گونه انسجام، تمایز و تقطیع (گونه شناسی فرانظری). ثمره این واکاوی نظری و گونه شناسی، کشف هر چه بهتر ابعاد متعدد و متقاطع فرهنگ دانشگاهی است که به عرضه «چارچوبی راهنما و مفهومی» برای پژوهشگران و مدیران دانشگاهی می انجامد. فرهنگ رشته ای، خرده فرهنگ های دانشجویان، مطالعات تطبیقی، مطالعات تغییر فرهنگی، تقابل خرده فرهنگ اداری با خرده فرهنگ حرفه ای دانشگاه، تاثیر پارادایم های پژوهش در فرهنگ استادان و سایر تمایزات فرهنگی ایشان از دو دیدگاه تمایز و تقطیع، و نیز بررسی تاثیر خلقیات ملی بر فرهنگ آموزش عالی کشور از جمله خلاهای پژوهشی مهم این عرصه برای مطالعات داخلی است.