با تعمّق در آثار ادبی می توان تأثیر دین را در اندیشه و اعتقاد مردم ریشهیابی کرد و آن را آینه ای از باورهای جامعه دانست که آنها را در رسیدن به اهداف عالی، پیروزی بر ظلم و یافتن راه حقیقت راهبری می کند. هنگامی که شعر فارسی رونق گرفت، شاعران از طریق قرآن و دیگر کتابهای دینی با داستانهای پیامبران آشنا شده بودند. در این زمان، فرهنگ اسلامی و داستان پیامبران نیز رفته رفته در اذهان بسیاری از مردم رسوخ کرده و بخشی از ذهنیات آنان را تشکیل می داد. اشارههای بسیاری در اشعار پارسی؛ بخصوص در قصیدهها مشاهده می گرددکه به طور مستقیم یا غیرمستقیم ما را متوجه اساطیر مختلف ملّی و داستانهای دینی می کنند. شاعران با دستمایه قرار دادن اساطیر و داستانهای مختلف در پی غنی کردن کلام خود بوده اند که همین امر باعث زنده نگهداشتن تاریخ، آداب و رسوم، دین، آیین ها و... شده است. در بررسی قصاید دیده شدکه در برخی قرنها نفوذ این داستانها بیشتر شده که به طور مفصّل به سیر تحوّل داستانها و علل آن می پردازیم. در این مقاله که با هدف بررسی داستانهای پیامبران در قصاید شاعران انجام گرفته، برخی از اساطیر ایرانی و سیر تحول آنها، داستانهای پیامبران و علل نفوذ و آمیخته شدن آنها با اساطیر ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.