رهیافت به ذخیره های واژگانی متون کهن و شناخت آنها، افزون بر کارآمدتر نمودن و غنی سازی بیشتر گستره واژگان زبان فارسی، گامی مؤثّر در بررسی سیر تاریخی زبان فارسی در حوزه لغات و اصطلاحات خواهد بود. تفسیر قرآن مجید، معروف به تفسیر کمبریج، یکی از ارزشمندترین آثار در بررسی جایگاه متون منثور در زبان شناسی تاریخی و پژوهش های واژه شناسی متون کهن است. اهمّیت واژگانی این کتاب، فراتر از یک تفسیر قرآن است و در این زمینه با بسیاری از شاهکارهای ادب فارسی برابری می کند. یکی از سازوکارهای قابل اعتنای این تفسیر و شاید وجه تمایز شاخص آن در قیاس با دیگر ترجمه های کهن قرآن، همسانی پرکشش و شیرین واژگانی و ساختاری زبان آن با اشعار سبک خراسانی؛ بویژه در کاربرد گونه بایسته و سامانیافته واژه هاست. این مقاله با نگاهی ویژه به اثر ارجمند تفسیر قرآن کمبریج به عنوان نمونه ای گرانقدر از گنجواژه های زبان فارسی، به موضوع ارزش زبان شناختی و واژگانی متون کهن پرداخته است. به این منظور، با محوریت مقایسه واژگانی تفسیر کمبریج با اشعار سبک خراسانی، 36 واژه شاذ و نادر از این کتاب انتخاب و با 40 متن کهن فارسی متعلّق به قرون چهارم تا ششم هجری مقایسه شده است که از این تعداد 18 منبع از آثار منظوم، 10 منبع از آثار قرآنی، 6 منبع از فرهنگ های فارسی و عربی به فارسی و 6 منبع از دیگر آثار منثور کهن هستند. داده های آماری این پژوهش و سنجش، در بخش نتیجه گیری، ارائه و تحلیل و ارزیابی شده است.