لازمه شناخت نمادهای شاهنامه، شناخت بستر و نحوه آفرینش و پیدایش نماد، اسطوره و حماسه است. نماد با ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه روان آدمی در ارتباط است و سازنده زبان اساطیر، افسانه ها و حماسه هاست و زبان آثار اسطوره ای و حماسی نمادین است. مسأله اصلی در اساطیر ایرانی، سرشت دوگانه خلقت است و در جریان گذر از اسطوره به حماسه، نبرد دو نیروی نیک و بد در جنبه های مختلف هستی نمایان می شود و برخی از شخصیت ها که بیش از سایر عناصر، بیان گر مفاهیم رمزی و نمادین هستند، نماد تحول ایزدان به شاهان می باشند و در برابرآنان پادشاهان اهریمنی که نماد خشکسالی(اَپوش) اند، قرار دارند. از دیگر عناصر نمادین که در این پژوهش به آن ها پرداخته شده است: شخصیت های نمادین، موجودات موهوم اساطیری، خواب های نمادینِ شاهان و قهرمانان، نمادینگی آب و آتش و فرّه می باشد. و شخصیت های نمادین؛ بویژه پادشاهان مثل سایر عناصر، واجد ارزش نمادین هستند و بخشی از عناصر سازنده نمادهای اساطیری را در شاهنامه تشکیل می دهند و به عنوان محوری ترین بن مایه های شخصیت اعتبارشان به میزان بهره مندی آن ها از""فره ایزدی"" است. شاهانی چون افراسیاب و ضحّاک به دلیل عدم بهره مندی از آن در شمار بد نام ترین شاهان و فریدون و کیخسرو به دلیل بهره مندی مستمر از آن در رأس خوشنام ترین شاهانند. این تحقیق، به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایه ی منابع کتابخانه ای نگارش شده است.