نخستین سطح از تمامی آثار مکتوب که بی توجه به آن، فهم دقیق و درست متن ناممکن می نماید، لایه زبانی است؛ از این لحاظ، تمامی نویسندگان در حوزه های گوناگون علمی، جسته گریخته و بصورت پراکنده به مباحث و مقوله های زبانی نیز پرداخته اند و در باب مسائل خاص املایی، ساختاری و معنایی اظهار نظر نموده اند؛ بخصوص در مواردی که موضوع اثر با جهات فنی و بلاغی نیز ارتباط دارد، این نکته بیشتر به چشم می آید. یکی از مهم ترین آثار زبان فارسی که در موضوع بلاغت و فنون ادبی تالیف شده، المعجم فی معاییر اشعار العجم شمس قیس رازی است که نویسنده در جای جای آن به مباحث زبانی و لغوی نیز پرداخته و بخصوص در باب ساختار و اشتقاق بعضی واژگان، اظهار نظرهایی نموده است. با توجه به پیشرفت های فراوانی که در سده های اخیر در زمینه های گوناگون دانش زبان شناسی، بخصوص زبان شناسی تاریخی به وجود آمده است، می توان با دقت بیشتری به بررسی و تجزیه و تحلیل این اظهار نظرها پرداخت. نویسنده در این جستار در پی آن است که با تکیه بر معیارها و موازین زبان شناختی و دستوری، وجوه اشتقاقی را که شمس قیس در کتاب خود بیان نموده است، بررسی و درستی یا نادرستی آنها را اثبات نماید.