این تحقیق با هدف بررسی انگیزش شغلی دبیران تربیت بدنی بر اساس نظریه هرزبرگ به روش توصیفی و به شکل میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دبیران تربیت بدنی مدارس متوسطه شهر تهران بود (850=N) که 268 نفر به عنوان نمونه (با میانگین سنی 40 سال، 160 مرد و 108 زن) به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد دانت (1996) که بر اساس نظریه هرزبرگ تهیه شده (پایایی 96/0)، استفاده شد برای آزمون فرضیه ها از روش های آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در سطح معنی داری 05/0 بین عوامل انگیزشی مردان و زنان اختلاف معنی داری وجود دارد، ولی بین عوامل بهداشتی آنان اختلاف معنی داری مشاهده نشد. همچنین در سطح معنی داری 01/0 بین عوامل انگیزشی با انگیزش شغلی ارتباط معنی داری یافت شد. بین عوامل بهداشتی با انگیزش شغلی نیز رابطه معنی داری دیده شد. به طور کلی می توان گفت که نتایج این تحقیق با قسمت اول نظریه هرزبرگ مبنی بر تأثیر عوامل انگیزشی در انگیزش شغلی همسو، ولی با قسمت دوم مبنی بر عدم تأثیر عوامل بهداشتی در انگیزش شغلی مغایرت دارد. شاید دلیل این مسئله اختلافات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی موجود بین جوامع مختلف که در تعیین عوامل انگیزشی نقش دارند، باشد.