این مقاله تعدادى از روندهابى را که در طى دو دهه گذشته بر حوزه مدیریت عمومى تأثیرگذار بوده است مورد بررسى قرار مى دهد. مفاهبم این روندها براى مدیریت سازمان هاى عمومى و روابط بین شهرو ندان، مقامات دولتى مورد توجه هستند. همچنین مهارت و توانایى هاى نوینى را که مورد نیاز کارگزاران بخش عمومى در آینده است آشکار مى سازد و مفهوم جدبدى را از رهبرى که متفاوت با رهبرى سنتى است مطرح مى نماید.