تفکر انتقادی از بدو خلقت انسان با او همراه بوده است. زمانی که انسان برای ارزشیابی موضوعی به صورت عقلی و منطقی می پردازد، در واقع اولین گام را در جهت تفکر انتقادی برمی دارد. امروزه برای توسعه تفکر انتقادی و اهمیت گنجاندن این مهارت در حیطه علوم، پژوهش های علمی متعددی انجام شده است. از جمله این تحقیقات می توان به مطالعات قبلی که به نتایج متناقضی دست یافته بودند، مانند بابا محمدی و خلیلی (2004) اشاره داشت، آنها دریافتند که دانشجویان سال چهارم نسبت به سال سوم از سطح تفکر انتقادی بالاتری برخودارند، اما در مورد رابطه سن و تفکر انتقادی نافعی و دیگران (2008) دریافتند که هیچ تفاوت معنی داری بین دانشجویان سال اول و سال آخر رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران در سطح تفکر انتقادی وجود ندارد. این پژوهش در زمینه این تحقیقات انجام شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه زبان مادری، سن و جنسیت، با سطح تفکر انتقادی دانشجویان انگلیسی زبان است که در دوره کارشناسی ارشد رشته های علوم اسلامی کالج اسلامی لندن مشغول به تحصیل اند. برای نیل به این هدف، سی نفر از دانشجویان، 13دخترو 17 پسر، که سن آنها بین 23 و 54 سال بود، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. زبان مادری 14 نفر از این دانشجویان انگلیسی بود و 16 نفر دیگر در کشورهای انگلیسی زبان تولد و رشد یافته بودند، ولی زبان مادریشان غیر از زبان انگلیسی بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا، فرم ب Califormia Critical Thinking Skills Test from B است. نتایج به دست آمده مشخص کرد که رابطه معنی داری بین زبان مادری و سطح تفکر انتقادی وجود دارد، اما رابطه ای میان سن و جنسیت از یکسو و سطح تفکر انتقادی از سوی دیگر وجود ندارد