مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان شناسی


۳۴۱.

بررسی مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی و اقتضائات روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی علوم انسانی پارادایم روش روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تببین مبانی انسان شناختی پارادایم های رایج در علوم انسانی غربی و پاسخ به این پرسش بود که آیا روش شناسی علوم انسانی غربی متأثر از مبانی انسان شناختی آن است یا خیر. روش: تحقیق حاضراز نوع توصیفی- تحلیلی و مطالب آن با روش کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: انسان به عنوان موضوع علوم انسانی و انسان شناسی به مثابه یکی از پشتوانه ها و مبانی نظری علم، نقشی اساسی در فرایند تولید علم دارد. تنوع تعریف و تلقی های گوناگون از انسان، تأثیر زیادی بر حوزه معرفت شناسی، به ویژه در مباحث روش شناسی و روشهای تحقیق در علوم انسانی دارد؛ به گونه ای که پارادایم معیّنی در حوزه علوم انسانی می تواند متأثر از ایده ای خاص در باب ماهیت انسان باشد. برای مثال، تلقی شیء انگارانه و تصور مکانیکی از انسان و بالطبع گزینش روشهای کمّی در رویکرد اثباتی و تعریف انسان به موجودی آزاد، معناساز و خلاق و اتخاذ روشهای کیفی در رویکرد تفسیری، معلول همین تفاوت نگرش به انسان است. نتیجه گیری: روش شناسی علوم انسانی به نحو اجتناب ناپذیری متأثر از مبانی و پیش فرضهای انسان شناختی آن است؛ به گونه ای که تغییر در نوع نگرش به انسان می تواند روش شناسی و به تبع آن، به دلیل تأثیر عمیق روش شناسی، ماهیت علوم انسانی را متحول سازد.
۳۴۲.

مبانی اخلاقی توسعه سیاسی در اندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام خمینی مبانی اخلاق انسان شناسی توسعه سیاسی متعالیه توسعه سیاسی متعارف توسعه سیاسی متدانیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال بود که مبانی و اصول اخلاقی توسعه سیاسی در اندیشه امام خمینی چیست و چه تأثیری بر توسعه سیاسی گذاشته است. مدعای مقاله این بود که مبانی و اصول اخلاقی در ساختار فکری حضرت امام، برخاسته از نظام اخلاقی اسلام بوده و از طریق تأثیرگذاری در گرایشهای انسان در توسعه سیاسی تأثیر می گذارد. روش: این نوشتار در صدد پاسخگویی بر مبانی اخلاقی توسعه سیاسی امام خمینی و تأثیر آن در زندگی سیاسی و جهت گیری ها و روابط بین انسانها برآمده است. برای رسیدن به این مهم، بعد از بررسی توصیفی و کتابخانه ای منابع مرتبط، این پرسش را به روش استنباطی پاسخ داده است. یافته ها و نتیجه گیری: سیاست در اندیشه سیاسی امام به معنی هدایت است و مفهوم سیاست و زیرمجموعه آن از جمله توسعه سیاسی، در پارادایم الهی و آخرت گرا قرار می گیرد. ایشان سیاست را به سه قسمت الهی، شیطانی و انسانی(متعارف) تقسیم و به ترتیب، سیاست الهی را صراط مستقیم، نوع شیطانی را باطل و نوع متعارف را محدود می دانند. در واقع؛ منظومه اندیشه سیاسی امام مبتنی بر اخلاق الهی با محوریت هدایت دین اسلام و تعالی انسان در تمامی ساحتهای وجودی، از جمله ساحت سیاست و توسعه سیاسی بیان می شود.
۳۴۳.

بررسی تطبیقی تعریف انسان در مکتب اسلام از دیدگاه شهید مطهری و مکتب اگزیستانسیالیسم بر مبنای اندیشه ژان پل سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطهری سارتر تعریف انسان انسان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف این نوشتار، تحلیل و مقایسه تعریف انسان از دیدگاه ژان پل سارتر و استاد مطهری بود. روش: اطلاعات این پژوهشِ بنیادی به روش کتابخانه ای گردآوری و به شیوه توصیفی- تحلیلی پردازش شده است. یافته ها: ژان پل سارتر ضمن مخالفت با تعریف سنّتی از انسان، با نگرشی متمایز به هستیِ انسان نسبت به موجودات دیگر، با بنیان نهادن اصل تقدّم وجود بر ماهیت، طبیعت کلّی و ازلی برای انسان را نفی و آن را موجودی «در حال شدن» معرّفی کرده است. استاد مطهری انسان را موجودی دو بعدی و واجد سرشت و فطرت الهی تعریف کرده که قانون خلقت در پرتو آزادی و اختیار، قلم ترسیم سرنوشت را به دست خودِ او داده است. موجودی بالقوّه که حضیض حیوانیت و تعالی انسانیت، دو سوی ماهیت بالفعل او را تشکیل داده و دسترسی به هر یک، مرهون تصمیماتی است که فرد در زندگی خویش اتخاذ می کند. نتیجه: در اثنای تحلیل دو رویکرد، محرز شد که با وجود اشتراکات بین دو دیدگاه، همچون: تعریف انسان به شدن و تکیه بر عمل و تأکید بر اصل سازندگی، وجوه تمایزی همچون: نفی طبیعت مشترک بشری، نفی واجب الوجود و... نیز مشهود است. تعریف اگزیستانسیالیسمی سارتر شاید نوعی تعالی در بر داشته باشد، اما به اومانیسم می انجامد؛ در حالی که آنچه استاد مطهری با تکیه بر آموزه های وحیانی ارائه کرده، به طریق اعتدال نزدیک تر و از افراط و تفریط در امان است. از این رو، مشخص شد آنچه از عقلِ متّصل به وحی برخاسته است، ارجح و در بر دارنده تمام جنبه های انسانی و به طریق سعادت نزدیک تر است.
۳۴۴.

سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت نفس معرفت رب خودشناسی انسان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
۳۴۵.

بررسی تأثیر نوع جهان بینی(هستی شناختی) محمد شحرور در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمد شحرور جهان بینی فهم قرآن هستی شناسی انسان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۵
از مهم ترین عوامل تشکیل دهنده فضای حاکم بر اثر یک نویسنده، نوع جهان بینی پدیدآورنده آن اثر است که اغلب رنگ و بوی خاصی به کلام و آثار او می دهد. محمد شحرور، نواندیش معاصر اهل سوریه، نظریه های جدید و جنجال برانگیزی در مهم ترین اثر خود، الکتاب والقرآن آورده است. هدف: هدف از نگارش این مقاله، واکاوی و دستیابی به فضای جهان بینی و زیست جهان محمد شحرور برای یافتن تأثیر نوع شناخت او از هستی و انسان بر فهم او از آیات قرآن بود. روش: روش این مقاله، توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای بود. یافته ها و نتیجه: نتیجه تحقیق نشان داد که شحرور، وجود را مبتنی بر تعامل دو جانبه می داند و از آن با عنوان «جدل ثنایی» و دیالکتیک موجودات نام می برد و از این اصل برای فهم آیات قران در موضوعات مرتبط با خلقت، زبان و معرفت انسانی بهره می گیرد. وی تحت تأثیر نظریه تکامل داروین، با نگرشی خاص به خلقت انسان، زبان انسانی و سیر تکاملی آن، معرفت انسانی و اقسام آن و رابطه قضا و قدر و نحوه ارتباطش با جبر و اختیار و حیطه آزادی انسان نظریات خاصی مطرح می کند. در تبیین نظرات خویش با واکاوی ریشه لغوی برخی واژه های قرآنی، سعی وافری برای مستند کردن آرای خود به آیات قرآنی مصروف می دارد. او برای تکامل زبان انسانی، چهار مرحله تقلید، إنباء، تجرید و انسان قدیم و انسان جدید را ذکر می کند و با تقسیم و تمایز بین «شیطان فعلانی» و «شیطان فیعالی» و همچنین بین «عقل إتصالی» و «عقل علمی»، تبیین خاصی از هر یک ارائه می دهد. شحرور، عناصر معرفت انسانی را حق و باطل، غیب و شهادت، سمع، بصر و فواد، قلب، عقل و فکر، بشر و انسان معرفی کرده؛ معرفت انسانی را به سه نوع فؤادی، خبری و نظری تقسیم و تبیین می کند.
۳۴۶.

استلزامات ذات شناسی انسان در فلسفه سیاسی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استلزامات انسان شناسی ذات شناسی انسان فلسفه سیاسی قرآن اندیشه سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
انسان از زوایای مختلفی و البته با انگیزه های متفاوتی موضوع هر یک از علوم انسانی است. دانش های سیاسی یکی از علوم انسانی است که البته می تواند شامل مطالعاتی همچون اندیشه سیاسی و نیز علم سیاست تجربی باشد. علی رغم تفاوت روش و رهیافت در این دو سنخ از مطالعه ی سیاست، انسان شناسی در هر دو، نقش تعیین کننده و حتی مادر دارد با این تفاوت که انسان شناسی در علم سیاست تجربی با روشهای متناسب با خودش تولید می شود ولی انسان شناسی در اندیشه سیاسی منحصر در روش تجربی نمی باشد. در این نوشتار برآنیم تا با توجه به مهمترین منبع یک علم دینی یعنی قرآن، ذات انسان را بررسی کرده و سپس اقتضائات سیاسی آن را شناسایی کنیم. تا کنون بر اساسِ قرآن، انسان شناسیِ معطوف به فلسفه سیاسی به ندرت مورد توجه است. در این مقاله با استفاده از روش داده بنیاد، سعی در کشفِ انسان شناسی قرآنی با استناد به آیاتی که ذات انسان را نشانه رفته اند و سپس استلزاماتِ سیاسی آن در فلسفه سیاسی داریم. بر اساس این روش، انسان از منظر قرآن، «طالبِ کمالِ فعلی است» و «به وسیله قلبش قضاوت می شود» و «اجتماعی آفریده شده» است. در انتها بر اساس این گزاره ها، به مهم ترین پرسشهای انسان شناسی در فلسفه سیاسی می توان جواب داد.
۳۴۷.

تبیین کرامت انسان بر پایه انسان شناسی فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرامت فلسفه اسلامی انسان شناسی نفس معقول ثانی فلسفی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
تردیدی نیست که انسان موجودی دارای کرامت است، اما درباره این که کرامت چیست و خاستگاه آن کدام است، اختلاف نظر وجود دارد. برخی از موقعیت اجتماعی افراد به عنوان کرامت یا خاستگاه آن یاد کرده اند و کسانی از تشبه به خداوند یا برخورداری از عقل سخن به میان آورده اند. بر پایه آموزه های فلسفه اسلامی مفهوم کرامت از نوع معقول ثانی فلسفی و منشأ انتزاع آن ظرفیت های نفس ناطقه است. سؤال این است که آیا نفس ناطقه ظرفیت های لازم برای انتزاع کرامت را داراست و آن ظرفیت ها کدام است؟ در این نوشتار به شیوه تحلیلی توصیفی نشان دادیم که نفس ناطقه از چشم انداز فلسفه اسلامی دارای ظرفیت های فوق العاده پیچیده است و علاوه بر داشتن ظرفیت های نباتی و حیوانی، ظرفیت های دیگری نیز دارد که او را در مسیر فرشته شدن یاری می رساند. این ظرفیت ها باعث شده است که فیلسوفان مسلمان در جای جای آثار خود انسان را به کرامت و مانند آن توصیف کنند. از منظر فلسفه اسلامی اولاً انسان دارای کرامت است. ثانیاً خاستگاه کرامت مجموع ظرفیت های نفس ناطقه است. ثالثاً کرامت امری ذاتی و عمومی است. رابعاً کرامت مقول به تشکیک است و در همه موارد به یک میزان صدق نمی کند. آشنایی با عواملی که باعث تقویت کرامت انسانی می گردد و همچنین آشنایی با چالش ها و موانع کرامت انسانی از دیگر نتایج این نوشتار به حساب می آید.