مطالب مرتبط با کلیدواژه

مکتب گورکانی


۱.

گل نیلوفر آبی در مکتب نقاشی گورکانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نیلوفر آبی مکتب گورکانی ایزدِ مهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام تیموری
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام سبک ها
تعداد بازدید : ۴۶۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۳۱
هدف اصلی این پژوهش تجلی نقش مایه نیلوفرآبی، در نگارگری مکتب گورکانیان است. این مکتب حاصل پیوند نگارگری هندی و ایرانی است. بسیاری از هنرمندان ایرانی بنا بر دعوت همایون شاه به سوی دربار هند شتافتند و در آن جا عناصر هنر نگارگری ایرانی را با شیوه هندی درآمیختند. میرسیدعلی و میر مصور از آن جمله هنرمندان شاخص این شیوه بودند. در این نوشتار سعی شده با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به تحلیل مکتب گورکانی به لحاظ نظری و همچنین ارایه نمونه های تصویری پرداخته و سپس به مفهوم اساطیری و نمادین گل نیلوفر در فرهنگ ایرانی و هند و تاثیرات دو جانبه این دو فرهنگ در نگارگری گورکانی پرداخته شود.
۲.

تحلیل تطبیقی شخصیت پردازی موجودات تخیلی-تلفیقی در نگاره های نسخ عجایب المخلوقات قزوینی مکتب ایلخانی و مکتب گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب ایلخانی مکتب گورکانی عجایب المخلوقات شخصیت پردازی موجودات تخیلی - تلفیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۸۲
شناخت شیوه های طراحی شخصیت در هنر نگارگری و مطالعه سیر تکوین و تحول آن می تواند برای طراحان امروز الهام بخش باشد و دریچه های جدیدی به روی آن ها بگشاید. در این راستا، تصویرسازی های نسخه عجایب المخلوقات به لحاظ اینکه با محوریت موجودات تخیلی-تلفیقی صورت گرفته ، مورد مناسبی برای مطالعه طراحی شخصیت فراواقع در سنت تصویری آسیای میانه است. انتخاب دو نسخه شاخص از دو دوره ممتاز مکتب نگارگری ایلخانی در ایران (نسخه کتابخانه مونیخ-شماره 464) و مکتب گورکانی در شبه قاره (نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی- شماره 47893)، از بدو نگارش و مصورسازی این نسخه تا پایان دوره حیات پویای مکاتب نگارگری آسیای میانه، می تواند تشابه و تفارق ویژگی های تصویرگری این گونه از طراحی شخصیت را تبیین نماید. هدف از این پژوهش، شناخت و تبیین عوامل ثابت و متغیر در طراحی شخصیت های تخیلی-تلفیقی از بدو مصورسازی این نسخه در قرن هفتم هجری تا مکتب گورکانی قرن یازدهم هجری، با تمرکز بر دو نسخه شاخص و با رویکرد فرم گراست. این تحقیق در پی پاسخ به این پرسش هاست: شخصیت پردازی موجودات تخیلی-تلفیقی در نگاره های نسخه آغازین عجایب المخلوقات قزوینی مکتب ایلخانی و همتای آن در مکتب گورکانی، دارای چه ویژگی های تجسمی است؟ و وجوه اشتراک و افتراق آنها در چیست؟ روش تحقیق، تحلیلی-تطبیقی و شیوه گردآوری اطلاعات کتاب خانه ای-اسنادی است. روش تجزیه و تحلیل آثار بر مبنای مطالعات کیفی (سنجش چگونگی کاربست عناصر بصری) و از حیث هدف، بنیادین است. جامعه بررسی این پژوهش را در گام نخست و به منظور تحلیل ویژگی های عمومی، تمامی تصاویر موجودات تخیلی-تلفیقی دو نسخه، و در گام نهایی و با هدف تحلیل ویژگی های تخصصی، تعداد 5 تصویر که در هر دو نسخه مشترک و هم طراز هستند، تشکیل می دهند. نتایج کلی پژوهش بر این امر اذعان دارند که وجه اشتراک شخصیت پردازی موجودات تخیلی-تلفیقی در نسخه آغازین عجایب المخلوقات قزوینی در مکتب ایلخانی و همتای آن در مکتب گورکانی، برگرفته از سبک قالب نگارگری ایرانی و تفاوت چشم گیر آن ها، در نوع کاربست رنگ است.
۳.

تأثیرپذیری نگاره های بزمی گورکانی از سنت بزم نگاری ایرانی در سده دهم ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۲
  با تثبیت حکومت صفویان در سده دهم، بسیاری از جشن ها و آیین های باستانی ایرانیان با حمایت دربار و اقبال عمومی رونق دوباره یافت. در همین دوره به دلیل علاقه سلاطین گورکانی به بسط و گسترش زبان و فرهنگ ایرانی در هند و همچنین حضور برخی از شاخص ترین هنرمندان ایرانی در دربار گورکانی، شرایط برای انتقال بسیاری از سنت های ایرانی، به ویژه جشن ها به هند فراهم شد. این پژوهش با هدف شناخت تأثیرات بزم نگاره های ایرانی بر نگاره های بزمی هند می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که عناصر و ویژگی های موجود در مجالس جشن و شادمانی در ایران چه تأثیری بر نگاره های بزمی مکتب گورکانی داشته اند؟این مطالعه برپایه استدلال های تطبیقی-مقایسه ای انجام گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که عناصر تصویری بزم نگاره های اوایل دوره گورکانی به دلیل نسخه برداری مستقیم از آثار ایرانی، بسیار متأثر از بزم نگاره های صفوی است. تا جایی که در انتخاب مکان برپایی جشن ها یا چگونگی چینش افراد، سنت رایج در دربار صفوی مورد توجه قرار می گرفت؛ اما به تدریج با استقلال نگارگری هند و نفوذ سنت های بومی، عناصر تصویری ایرانی کم رنگ و درنهایت با عناصر هندی جایگزین شد.