مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
دوزخ
حوزه های تخصصی:
مرگ و نیز حیات پس از آن همواره یکی از مهم ترین دغدغه های انسان بوده و زندگی او را متأثر ساخته است. در ادیان ابراهیمی نیز آموزه های در پیوند با مرگ و رستاخیز در شمار پردامنه ترین تعالیم متون مقدس هستند. در قرآن کریم به عنوان متن مقدس مسلمانان و بایبل به عنوان کتاب مقدس مسیحیان (که بخش نخست آن را با کمی اختلاف یهودیان نیز مقدس می شمارند) آیات زیادی وجود دارد که به تعلیم آموزه معاد اهتمام دارند. فارغ از اختلافی که این دو کتاب در موضوع آخرالزمان دارند، روش های آنها در تعلیم این آموزه می تواند اهمیت داشته باشد. آخرالزمان در ادبیات مسیحی بیشتر به بازگشت عیسی مسیح و اتفاق هایی که در آن زمان رخ خواهد داد می پردازد؛ در حالی که معاد در قرآن کریم به مرگ و زندگی پس از آن معطوف است. این مقاله کوشیده است تا با بهره گیری از روش مطالعات تطبیقی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی به بررسی تشویق و تهدیدهای این دو کتاب در تعلیم آموزه حیات پس از مرگ بپردازد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هر دو کتاب رخدادهای پس از مرگ به مثابه تضمین اخلاق و شریعت مورد توجه هستند. برای همین عنصر تشویق و تهدید و نیز ترساندن از مهم ترین روش ها این دو کتاب برای تعلیم آموزه معاد هست. اگرچه در کتاب مقدس و به ویژه عهد قدیم این تضمین ها بیشتر این جهانی هستند ولی در قرآن کریم بیشتر به جهانی دیگر راجع اند.
تحلیل و تفسیر تصویرگری و رمزپردازی دوزخ از اسطوره تا عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرگری و رمزپردازی، ابزارهایی است که زبان اسطوره همچنین زبان نمادین عرفان برای بیان آموزه های بنیادین خویش برمی گزینند؛ مفهوم دوزخ نیز یکی از موضوع های جهان شمولی است که اسطوره و عرفان به آن پرداخته اند. تصاویر هولناکی که از این مکان اهریمنی و ظلمانی در اساطیر ارائه شده، بیانگر عمق اندیشه و جهان نگری انسان در اعصار کهن بوده، نمایانگر نیازهای عمیق دینی و اخلاقی بشر است. دوزخ، این وادی آتشین و جایگاه ابدی دگردیسی های هراسناک روان، در اغلب متون با کلماتی مربوط به ماده توصیف شده است. آتش دوزخ، بدکاران را کیفر می دهد و از بعدی دیگر، گذرگاهی است برای عروج نفس و نفس در سیر تکاملی اش با گذری نمادین از دوزخ آتشین، به کمال می رسد. همچنین از دیدگاه عرفانی معنی تمثیلی دوزخ اشاره ای است به مراتب بعد و غفلت از تجلیات حق و محجوب بودن به حجاب های نفسانی. اگر آتش دوزخ درونی خاموش شود در آرامشی بهشت گون مسیر کمال درنوردیده می شود. نگاهی بر سیر بینش انسان به مفهوم دوزخ و آموزه هایش، از جهان اسطوره تا عرصه عرفان، سبب گستردگی دید و درک عمیق تر ابعاد مختلف ماجرا می شود.
سیری در معراج نامه ها و سفرنامه های شهودی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۲ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
79 - 109
حوزه های تخصصی:
جُستار حاضر پیرامون مسأله ی معراج است که با هدف بررسی تحلیلی و تطبیقی معراج نامه های موجود در ادبیّات فارسی و ترجمه ها انجام شده است. انگیزه، تاریخ، کیفیّت، نوع و تحلیل علمی و عقلانی این پدیده توسط صاحب نظران، نیز بازتاب معراج در متون ادبی و عرفانی، سفر روحانی چند شخصیّت مسلمان و غیر مسلمان، نظیر بایزید بسطامی، زرتشت، بودا، دانته و میلتون مورد بحث این مقاله است. همچنین موارد زیر مورد بررسی قرار می گیرد:
ویژگی های قهرمانان این پدیده (از لحاظ مرتبه ی فکری و روحی)، همراهان آنان در مراحل سفر، زمان وقوع، مکان ها و شخصیّت هایی که می بینند، پاداش و کیفر و دلایل دنیایی و معنوی آن، علّت عقلانی عادلانه بودن پاداش ها و عذاب ها، مقصد نهایی مسافران این سفر معنوی است.
نتایج به دست آمده از بحث، به ترتیب اهمّیّت در پایان یادآوری شده است. موضوع معراج و معراج نامه ها در تاریخ بشر –که درک و خلق آن تاکنون نیز ادامه دارد- یک نوع ادبی فرعی و تلفیقی بوده و از دیدگاه نوع شناسی ادبی، به گونه ای مستقل، مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است.
انگاره های فرجام گرایانه در معراج پیامبر(ص) و ارداویراف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
27-40
حوزه های تخصصی:
فرجام گرایی از جمله مباحث اساسی در حوزه دین پژوهی و از دغدغه های ذهنی بشر به شمار می آید. این دغدغه به شیوه های گوناگون در متون دینی و آثار ملل بازتاب پیدا کرده است. یکی از جایگاه های طرح انگاره های فرجام گرایانه، معراج نامه ها و سفرنامه های روحانی است. درون مایه معراج نامه ها که بر اخلاقیات و التزام به اعمال خیر و احتراز از گناه و کردارهای ناشایست استوار است، متضمن طرح مبانی فرجام شناسی است. انجام مطالعات تطبیقی با رویکرد فرجام شناسی از جنبه های گوناگون، به ویژه معرفت ادیان حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت این گونه مطالعات، هدف نوشتار حاضر بررسی تطبیقی معراج پیامبر اکرم (ص) با سفر ارداویراف با رویکرد فرجام شناسی است. این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، کوشیده است تا شرایط و زمینه های مؤثر بر تکوین این سفرها و نمودهای فرجام گرایی در این آثار را واکاوی نماید. یافته های حاصل از این بررسی، به ویژه همسانی های موجود در «ارداویراف نامه» و روایت های معراج پیامبر(ص) نشانگر غایتمندی عالم، معناداری هستی و باور به رستاخیز و سلسله مراتب نیکوکاران و بدکاران در این متون است.
نگره خلود کفار در عذاب جهنم: بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
133 - 160
حوزه های تخصصی:
تقریباً همه دانشمندان مسلمان ، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتفاق نظر دارند، اما این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا ممکن است همراه با انقطاع عذاب باشد. مسئله ای است که محل اختلاف آراء واقع شده است. از نظر فیض کاشانی هیچ ملازمه ای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد. بنابراین با توجه به مسئله شمول رحمت واسعه الهی عذاب مخلدین در دوزخ ، منحصر به مدت معینی است که پس از سپری شدن این مدت دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهره مند می شوند. از نظر علامه طباطبایی، قرآن کریم صراحتاً به خلود عذاب اشاره دارد و منقولات و روایات متعدد ، نیز موکد این مطلب می باشد. بررسی دیدگاه های مختلف در این زمینه ما را به این نکات رهنمون می سازد: الف) خلود از جمله مسائلی است که به علت صفت فناپذیری در دنیا مطرح نیست. در نتیجه این مسئله مختص به روز قیامت بوده که پس از برپایی آن در مورد نعمت و نقمت مطرح خواهد شد؛ ب) خلود در دوزخ از مباحث مورد تأیید آیات و روایات است که در گروه ها و قشرهای مختلف متفاوت است؛ ج) برخی به تاویل آیات و روایات مبادرت ورزیده اند و به تفکیک مباحث خلود در دوزخ بدون خلود در عذاب قائل شده اند.این مقاله درصدد است ، با روشی تحلیلی و توصیفی به بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طبا طبایی در این مهم بپردازد.
تبیین مفهوم تجسم اعمال (دئنا) از منظر دین اسلام، زردشتی و مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ آذر ۱۴۰۱ شماره ۳۰۰
63-74
نتایج اعمال در هر دینی جزء لاینفک و اساسی در آخرت شناسی آن دین است و همچنین در بعضی موارد انسان آثار اعمال خود را در این دنیا می بیند. اما مسئله اینجاست که در هر دینی نوع این بازگشتِ عمل، با توجه به اسطوره و عقاید هر دین در باب آفرینش و پایان جهان چگونه است؟ در اسلام و قرآن به درازا از مفاهیم نیات اعمال، برزخ و معاد و قیامت سخن گفته شده است. در دین زردشت و متون اوستایی و پهلوی علاوه بر معاد، بر پایه قانون اشه، رفتار انسان در همین جهان نیز به خودش برمی گردد. درکل، بهشت یا دوزخ، بازتاب طبیعی کردار انسان است. در مانویت اعتقاد به تناسخ انسان گناهکار در این دنیا و رفتن به بهشت نو و سپس بهشت روشنی، بعد از پاکی و نورانیت کامل، مطرح است. بنابراین این بحث در دین زرتشت و اسلام تاحدودی باهم هم افق است؛ اما در مانویت کاملاً بحث فرق می کند؛ که در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی، مورد بررسی قرار گرفته است.
خوانش نگاره های نسخ معراج نامه بر اساس آرای نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
23 - 41
در دوره های تاریخ و در بین اقوام مختلف، باورهای متنوعی در مورد سفر به جهان های دیگر رواج داشته که گستره ی وسیعی از داستان های اسطوره ای را در برمی گیرد. یک نمونه از این سفرها، عروج به قلمرو آسمان هاست؛ همچون سفر شبانه پیامبر(ص) به آسمان های هفت گانه که نسخ مصور معراج نامه ایلخانی (772-762 ه.ق) و معراج نامه تیموری (840 ه.ق) به بازگو کردن و نمایش آن پرداخته اند. با توجه به این که روایت معراج پیامبر(ص) از طریق پیش متن ها و بیش متن ها با مفاهیم و عناصر کهن الگویی و اسطوره ای مرتبط است، در این مقاله با فرض این که روایات مختلف معراجیه در نوع ادبی-تلفیقی به واسطه عملکرد اصل جابه جایی و نماد کهن الگویی موجود در نظریه نورتروپ فرای قرارگرفته به بررسی، شناسایی و طبقه بندی نماد کهن الگویی در نگاره های مذکور پرداخته شده که از اهداف اصلی این پژوهش نیز می باشد. رویکردهای اصلی این پژوهش، پاسخگویی به این سؤال ها است که چگونه با کاربست نظریه فرای، روایات معراجیه از یک سطح تاریخی-عرفانی به یک سطح فرا تاریخی و کهن الگویی قابل شناسایی است؟ معانی و سمبل کهن الگویی در نگاره ها کدم اند؟ و چگونه بازنمود یافته اند؟ در ادامه با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نگاره ها در سه وجه دنیای بهشتی، دوزخی (اسطوره های نامتبدل) و دنیای قیاسی (اسطوره های متبدل و پوشیده) پرداخته شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل کیفی نشان داد که 26 نگاره در بخش وجوه بهشتی و دوزخی و 6 نگاره در بخش وجوه قیاسی، از برخورد دو محور زنجیره ی بزرگ هستی و تصاویر کهن الگویی، در هفت سطح وجودی اعم از الوهیت، انسان، حیوان، نبات، جماد، آب وآتش قابل دسته بندی و بررسی هستند.
بررسی و مقایسه دو سفر روحانی زرتشتی و یهودی به دنیای پس از مرگ (ارداویرفنامه و رؤیای خنوخ)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
159 - 172
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، کیفیت و چگونگی دو سفرنامه جهان آخریت یا معراج نامه زرتشتی و یهودی است. ضمن بررسیارداویرافنامه و نیز رؤیای خنوخ، این دو اثر با هم مقایسه شده و نکات مشترک و افتراقات آن دو بیان شده است. شخصیت های اصلی ویراف و خنوخ در هر دو اثر از بزرگان قوم زمان خود هستند که قدم به این سفر روحانی می گذارند و از بهشت و دوزخ دیدار می کنند؛ با خالق جهان همپرسه می شوند و سپس با کوله باری ازتجربه و نصیحت به نزد مردم بازمی گردند و آنان را نیز در جریان اتفاقاتی قرار می دهند که خود به عینه مشاهده کرده اند. البته در رؤیای خنوخ، علاوه بر توصیف بهشت و جهنم، چگونگی آفرینش و نظام هماهنگ کننده امور جهان نیز کاملاً توضیح داده شده است، ولی به دلیل اینکه منظور ما از این مقاله، بیشتر بررسی و مقایسه بهشت و جهنم این دو اثر است، ازبیان اضافات خودداری شده است.
سفر به ملکوت( مقایسه تطبیقی کمدی الهی با سیر العباد الی المعاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
123 - 144
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های درک حقیقت ، راه کشف و شهود است که عارف از راه دل و سیر در انفس و طیّ مراحل کمال روحی، می کوشد تا حقیقت عالم را کشف کند و بر اسرار آن واقف گردد. «کمدی الهی» دانته و «سیر العباد الی المعاد» سنایی ، نمونه هایی از سیر باطنی و کشف حقیقت از راه دل و سیر در انفس می باشند که در آن ها دانته و سنایی تلاش می کنند تا با طی کردن مراحل سیر و سلوک عرفانی و رهایی از امیال و خواهش های نفسانی، کمال انسان را تا مرتبه الهی و ملکوتی و کشف حقیقت نشان دهند. در این کار تحقیقی سعی شده است ضمن مقایسه تطبیقی دو اثر و نشان دادن وجوه اشتراک و تفاوت آن ها در یک سفر روحانی تا دستیابی به حقیقت، راه های رسیدن به مراتب کمال و تعالی انسان و منازل کمال از دیدگاه سنایی و دانته مورد بررسی قرار گیرد و این نتیجه حاصل گردد که راه عشق و عرفان، نزدیک ترین راه برای رسیدن به سرمنزل مقصود و کشف حقایق عالم هستی است.
ارتباط انسان ها در عالم آخرت از منظر قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
219 - 230
حوزه های تخصصی:
بنا بر نظریه غالب (نظریه ملاصدرا) در تبیین معاد جسمانی، انواع نعمت ها و عذاب های اخروی و هر آنچه در عالم آخرت برای انسان اتفاق می افتد، در قلمرو مثال متصل محقق می شود و امور خارج از نفس بوده و مخلوق قوه خیال اوست. نخستین پیامد چنین نظریه ای شخصی بودن معاد است و حال آنکه آیات بسیاری از قرآن کریم ناظر بر وجود ارتباطات جمعی گوناگون (رابطه شهادت، شفاعت، تصرف، پرس و جو، مجالست و محبت، اشراف، مناداه، مخاصمه، مجادله و استهزاء) در بین انسان ها با یکدیگر (بهشتیان با یکدیگر و دوزخیان و کفار با یکدیگر) می باشد که این امر با شخصی بودن معاد در قلمرو مثال متصل سر سازگاری ندارد. لذا با توجه به آیات بیان شده حداکثر می توان نظریه ملاصدرا در تبیین معاد جسمانی را در قلمرو مقال منفصل پذیرفت.
کیومرث و دیو اَرزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از نوشته های فارسی میانه به داستانی درباره کیومرث اشاره شده است که هم در متون کهن تر مانند متون اوستایی نشانی از آن نیست و هم در حماسه نامه های فارسی و عربی اثر آن را به سختی می توان پی گرفت. این داستان به کشته شدن دیوی به نام ارزور به دست کیومرث اشاره می کند که جزو مهم ترین کارهای کیومرث در روز خرداد و ماه فروردین (ششم فروردین) برشمرده می شود. همچنین در اوستا ارزور نام کوهی است که محل گردهم آیی دیوان است و در نوشته های پهلوی مانند بندهش، شایست نشایست و روایت پهلوی هم از آن به عنوان درِ دوزخ و گذرگاه اهریمن و دیوان یاد شده است. در این مقاله تلاش می شود با جستجوی نام ارزور در متون اوستایی و سپس فارسی میانه و بعد از آن در داستان کیومرث و نبردهای او با اهریمن و دیوان در شاهنامه و آثارالباقیه ارتباط بین کوه ارزور، درِ دوزخ و دیو ارزور توضیح داده شود و تا حد ممکن جزئیات داستان کیومرث و دیو ارزور در متون پهلوی و فارسی روشن و نکات مبهم آن در روایت شاهنامه بازسازی و شرح داده شود. به نظر نگارنده داستان شاهنامه را با توجه به منابع پهلوی و روایت ابوریحان بیرونی چنین می توان بازسازی کرد: کیومرث، دیو خرزور/ ارزور پسر اهریمن را می کشد؛ پس از آن اهریمن، خرزوران (= پسر خرزور) را به جنگ با کیومرث می فرستد و سیامک در این مبارزه کشته می شود. در نهایت هوشنگ پسر سیامک انتقام پدر را از خرزوران می گیرد و او را می کشد.