مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
زیدیه
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
83 - 112
حوزه های تخصصی:
باورمندان میراث فکری و فرهنگیِ برجای مانده از دوره ائمه پیشین در عصر امام حسن عسکری(ع)، با اندیشه ها و جریان های فکری متفاوتی، مانند: زیدیه، اسماعیلیه، غلات و غیرشیعیان روبه رو بودند. نوشتار پیش رو، در صدد شناسایی مهم ترین جریان های فکری شیعی در این دوره و چگونگی تعامل امام حسن عسکری(ع) با آنهاست.این پژوهش، با روش وصفی تحلیلی به بررسی شواهد تاریخی مرتبط با این موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که با وجود دشواری های ارتباط امام(ع) با شیعیان به دلیل محدودیت آفرینی های حاکمان سیاسی، ایشان با بهره گیری از ابزارهای ارتباطی مختلف، مانند: ارسال نامه و مکتوبات، تقویت سازمان وکالت، تربیت شاگردان و تبیین برخی آموزه های مهم و مبتلابه شیعیان همچون مهدویت و نیز برخورد جدی با منحرفان اعتقادی مانند غلات، به هدایت شیعیان و جامعه اسلامی پرداخته اند.
بررسی تطبیقی آیات امامت در تفاسیر امامیه و زیدیه تا پایان دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۴
63 - 80
حوزه های تخصصی:
امامیه در مباحث کلامی خود، بر 5 آیه اولی الامر، تطهیر، ولایت، مودت و مباهله تاکید دارند. بررسی تطبیقی تفاسیر امامیه و زیدیه از آغاز تا پایان عصر آل بویه در نیمه سده پنجم، از این آیات و شناخت شباهت ها و تفاوت های تفسیری آنها، مساله اصلی این مقاله است و دامنه آن به تفاسیر ابوالجارود، مقاتل بن سلیمان، قمی، حبری، فرات کوفی و شیخ طوسی محدود شده که در سه دوره اولیه (تا سال 150هجری)، میانی(تا پایان غیبت صغری در 329هجری) و پایانی(دوره آل بویه) طبقه بندی خواهد شد. در ابتدا مشخص شد که تفسیر مقاتل کمترین شباهت را به تفاسیر شناخته شده زیدی و اثنی عشری دارد و از این رو در نتایج به دست آمده در نظر گرفته نخواهد شد. در میان تفاسیر باقی مانده بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر روش و محتوا (تفسیر حدیثی) شباهت های فراوانی میان تفاسیر اثنی عشری و زیدی وجود دارد. عموم این تفاسیر، را می توان روایی شمرد که همگی در پی اثبات نزول این آیات درباره 5 تن هستند هرچند تاکید بر نقل روایات در میان تفاسیر زیدی، برجسته تر به نظر می رسد. شیخ طوسی تنها مفسری بود که علاوه بر نقل حدیث، به دلالت های کلامی هم پرداخته بود. استنتاجهای کلامی شیخ طوسی نشان می دهد که مفسران پیشین، بیش از هر امری متوجه تعیین شخص جانشین پیامبر بودند ولی در دوره آل بویه، تفسیر این آیات به سمت اثبات ویژگی های امام جمله عصمت آنها حرکت کرده است.
رهیافتی به تفسیر ناصر اطروش با محوریت منابع دست نویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
163 - 180
یکی از امامان مفسر و صاحب قلم زیدیان شمال ایران، ابومحمدحسن بن علی، مشهور به ناصر اطروش از نوادگان امام سجاد(ع) است. وی آثار بسیاری در فقه و حدیث و تفسیر دارد. بیشتر آثارش ازجمله تفسیر که در منابع از آن نام برده شده، مفقود شده است و تنها نقل قول هایی از آن در آثار چاپ نشده ای چون؛ الإبانه ، ابوجعفر هوسمی وحواشی آن و تفسیر کتاب الله، ابوالفضل شهردویر بر جای مانده است. این جستار با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر نسخه های خطی می کوشد تا نمایی از روش و قواعد تفسیری مدنظرِ ناصر؛ مانند تفسیر قرآن به قرآن، توجه به قرائت، دقت در مباحث ادبی، لغوی، وجوه و نظایر و بهره گیری از اشعار عرب در تفسیر و تأویل آیات را ارائه کند. باتوجه به یافته های اندک از این تفسیر می توان گفت: برداشت های فقهی و کلامی موجود در آثار تفسیری ناصر، ممتاز و متفاوت است و تفسیر ناصر به معانی القرآن فراء وابستگی فراوانی دارد.
تفسیر تطبیقی آیه «صادقین» در تفاسیر امامیه و زیدیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیه نوزدهم سوره توبه، مشهور به آیه «صادقین» است. شأن نزول آن، بیان فضلت وبرتری پیامبر اسلامj است. شماری از مفسرین امامیه معتقدند که بر پایه ی دلالت التزامی و توّسع معنایی، این آیه را می توان دال بر عصمت ائمه اطهار نیز قلمداد نمود. لازم به ذکر است که در میان مذاهب اسلامی مذهب امامیه قائل به عصمت امامان هستند. ازنظر امامیه همه امامان معصوم اند ولیکن زیدیه عصمت را منحصر به اصحاب کساء دانسته و به ائمه ی دیگر قابل تسرّی نمی دانند. هردو گروه نیز استدلال های خاص خود رادارند. مقاله پیش رو، تلاش می کند بر پایه ی تفسیر تطبیقی آیه «صادقین» به این پرسش که آیا می توان بر مبنای این آیه، طبق تفاسیر امامیه و زیدیه، استدلال متقن و موّجهی برای عصمت ائمه اهل البیت ارائه نمود یا خیر؟ نشان خواهد داد که استدلال امامیه بر اساس این آیه در راستای اثبات عصمت ائمه ی اهل البیت و گستره شمول آن، قابل دفاع تر از دیدگاه زیدیه است که عصمت را منحصر به اصحاب کساء می دانند.
واکاوی نقش سیاسی و نظامی سلسله های جستانی و مسافری در دیلم و آذربایجان از اواخر قرن دوم تا پنجم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله های جستانی (سده دوم تا پنجم قمری) و مسافری (سده چهارم تا پنجم قمری) از اولین سلسله های دیلمی بودند که گرایش شیعی داشتند و به تبلیغ این مذهب در دیلم و آذربایجان پرداختند. با وجود نقش این سلسله ها در گسترش تشیع اما تاکنون در این زمینه پژوهش مستقلی انجام نگرفته است. مقاله حاضر با تکیه بر رویکرد توصیفی-تحلیلی به نقش سیاسی و نظامی این سلسله ها در گسترش تشیع در دیلم و آذربایجان طی سده های دوم تا پنجم قمری پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که: سلسله های جستانی و مسافری در گسترش تشیع چه نقشی داشته اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که شاهان این سلسله ها با دعوت از داعیان و مبلّغان زیدی و اسماعیلی به قلمرو خود، زمینه مناسبی برای فعالیت آنها فراهم کردند و با حمایت سیاسی و نظامی از آنها، به گسترش تشیع در دیلم و آذربایجان کمک کردند و برخی از شعائر شیعی را در این مناطق رواج دادند.
فعالیت های سیاسی ابوطالب اخیر (متوفای۵۲۰) در ایران و یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۶۶-۴۷
حوزه های تخصصی:
ابوطالب اخیر(متوفای۵۲۰) از نوادگان سیدمؤید بالله و شخصیت سیاسی تأثیرگذار زیدیه بود که در سال ۵۰۲ در گیلان قیام خود را آغاز کرد. او درصدد بود تا دعوت و امامت خویش را بر عمان و یمن نیز گسترش دهد. پرسش اصلی مقاله این است که قدرت گیری ابوطالب اخیر معلول چه تحولات سیاسی و نظامی در منطقه گیلان و دیلم بوده است؟ و مناسبات و مکاتبات او با زیدیان و فعالیت فرامنطقه ای وی، تا چه حد در تثبیت امامتش تأثیرگذار بوده است؟ به نظر می رسد ابوطالب اخیر که عالمی اندیشمند و مجاهدی پرکار بود، با بررسی وضعیت سیاسی گیلان، عمان و یمن تا حدودی توانست اوضاع نابسامان این مناطق را مهار کند. با این همه به علل گوناگون قیامش به سرانجام نرسید. این پژوهش با بررسی فعالیت های سیاسی و نظامی ابوطالب اخیر در مناطق مختلف، انگیزه و هدف ابوطالب از قیام را تحلیل و ارزیابی کرده است. در این مقاله با استناد به داده ها و منابع تاریخی و با توصیف و تحلیل داده های تاریخی، مشکلات و چالش های پیش روی ابوطالب اخیر مورد بررسی قرار گرفت تا نقش وی در زمینه سازی آغاز دوره دوم حکومت زیدیه یمن مشخص شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که زیدیه در گیلان و دیلم انسجام چندانی نداشتند. همچنین مشخص شد که ابوطالب از راه دور، توان مهار اوضاع آشفته یمن را نداشت زیرا یمن با تعصبات قبیلگی و حسادت های اشراف زیدی مواجه شده بود.
نگاهی به تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) بر اساس بررسی شخصیت رجالی محمد بن قاسم مفسر استر آبادی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
39 - 81
حوزه های تخصصی:
تمام کتاب کنونی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) و نیز بخش قابل توجهی از روایات کتاب احتجاج منسوب به طبرسی، به نقل از یک راوی، با نام «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی»، معروف به «ابی الحسن جرجانی مفسر» است. این شخص در منابع رجالی و تراجمی شیعه ی امامیه، مجهول می باشد و اطلاعات قابل توجهی از وی بیان نشده است. پس لازم است این راوی، شناسایی و ترجمه شود. این کار، چندین فایده دارد: اول اینکه تکلیف کتاب تفسیر و بخشی از احتجاج، از نظر هویتِ رجالی راوی آن ها روشن می شود. دوم اینکه تاریخ نقل و انتقالات این کتاب ها گویا می گردند. سوم اینکه ممکن است برخی از مناقشات پیرامون این دو کتاب، مرتفع و یا از آن سو، مناقشات جدیدی ایجاد گردند. بنابراین اکنون مهم است پرسیده شود: 1 آیا «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی» یک شخصیت و با اسامی دوگانه هستند که بر اثر تصحیف ایجاد شده اند یا خیر؟ 2 چه اطلاعاتی در دیگر منابع غیررجالی و تراجمی از ایشان وجود دارد؟ 3 تاریخ و ترجمه ی این راوی تفسیر چگونه است؟ پژوهش حاضر به وسیله ی برخی اطلاعات و شواهد جنبی به بررسی تاریخ و ترجمه ی ابوالحسن جرجانی مفسر پرداخته است تا حتی الامکان شرح حال و یک بررسی رجالی از وی ارائه دهد.
نقش جریان های سیاسی زیدیه در جعل و تحریف روایات مهدوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
7 - 40
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش جریان های سیاسی مدعی مهدویت می تواند به مشخص کردن مجعولات واردشده ازسوی سیاسیون به روایات مهدوی کمک کند و به پالایش هرچه بیشتر روایات این حوزه بینجامد. ظهور مدعیانِ مهدویِ فراوان در زیدیه نشان از آن دارد که مهدویت در این جریان از کارکرد سیاسی پررنگی برخوردار بوده است. شواهدی از جعل و تحریف روایات مهدوی را می توان در این فرقه ردیابی نمود. مطالعه حاضر با بررسی منابع متقدم زیدیه و منابع حدیثی فریقین و مطالعه تاریخی سرگذشت مدعیان مهدویت در فرقه زیدیه، آن دسته از احادیث و ادعاهای مرتبط با مفاهیم و معارف مهدوی را که نیاز به تأمل داشته و محل بحث بوده، شناسایی کرده و با رویکرد تحلیلی توصیفی، به دنبال ردیابی روایات جعلی است که توسط جریان سیاسی زیدیه جعل یا مورد تحریف واقع شده اند. داده های این مطالعه که براساس تاریخ ظهور مدعیان مهدویت در زیدیه دسته بندی شده، بیانگر گونه های فراوانی از جعل و تحریف در روایات و معارف مهدوی است که جریان های «زید بن علی» و «نفس زکیه»، از مهم ترین آن هاست. در این میان نقش جریان «نفس زکیه» بسیار پررنگ تر است. همچنین درباره روایات فضیلت آخرالزمانی طالقان و احادیثی با طَرف «اسمه اسم نبیٍ» گمان دست داشتن زیدیان در جعل آن می رود.
سیر تطور گزارش واقعه غدیر در متون تفسیری زیدیه
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۰
121 - 145
حوزه های تخصصی:
زیدیه یکی از فرق مهم منشعب از شیعه است که با اعتقاد به امامت «زیدبن علی بن الحسین» علیهماالسلام و قراردادن ویژگی هایی خاص برای امامت، از شیعه امامیه جدا شدند اما باور به امامت بلافصل حضرت علی علیه السلام و وجود نصوصی مانند آیات مرتبط با امامت علیعلیه السلام و روایاتی مانند روایت غدیر، منزلت، ثقلین و... از اشتراکات زیدیه با امامیه است. با وجود این اشتراکات، برخی از فرق اسلامی غیرشیعی، به جهت برخی اشتراکات زیدیه با معتزله در تلاشند با تضعیف مسأله امامت، زیدیه را به اهل سنت نزدیک تر سازند. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، دیدگاه مفسران زیدی از قرن دوم تا عصر حاضر ذیل آیات مرتبط با واقعه غدیر، گزارش و عنایت و یا غفلت این تفاسیر از واقعه غدیر تبیین شده است. اشاره به واقعه غدیر و منصوص بودن امامت امام علیعلیه السلام(با شدت و ضعف) و با رویکردی نقلی و بدون وجود استدلال های منطقی و استنباط های عقلی، در این تفاسیر همواره وجود داشته است و اهل سنت و به خصوص وهابیت، با تعظیم برخی از تفاسیر زیدی مانند تفسیر «فتح القدیر»، روایات مرتبط با غدیر را جعلی اعلام نموده و مفسر را به جهت طرح این روایات مورد نقد قرار داده اند. در نهایت اینکه داشتن رویکردی اثباتی توسط شیعه امامیه به منابع زیدیه و جدانساختن میراث زیدیه از میراث امامیه، به تقویت و گسترش میراث و پشتوانه فکری و فرهنگی شیعه امامی، یاری خواهد رساند.
المتوکل علی الله احمدبن سلیمان احیاگر و آغازگر دورۀ دوم حکومت زیدیه یمن (حک: 532 -566ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
59 - 83
حوزه های تخصصی:
المتوکل علی الله احمدبن سلیمان (متوفای ۵۶۶ق) پس از افول حکومت فاطمیان مصر و حکومت صُلیحیان اسماعیلی، در سال ۵۳۲ در یمن قیام کرد و توانست بر مناطق شمالی مستولی گردد و زیدیه را که به مدت یک قرن در فترت و انزوای سیاسی بودند، دوباره احیا کند و با تکاپوی سیاسی و فرهنگی، به عنوان آغازگر دوره دوم شناخته شود. سؤال این است که المتوکل چگونه توانست در عرصه سیاسی و فرهنگی به زیدیه جانی دوباره ببخشد؟ نگارنده مقاله حاضر کوشیده است با شناخت عوامل و موانع پیشرفت متوکل، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی کتابخانه ای، نقش قدرت سیاسی و فرهنگی المتوکل را ارزیابی کند. حمایت المتوکل از علمای زیدیه، برقراری صلح میان قبایل و همچنین احیای حدود و احکام الهی، از جمله تلاش های المتوکل است. این نتیجه حاصل شد که با وجود فعالیت حسینیه و مطرفیه، به دلیل عدم انسجام زیدیه صعده و صنعا، تعصبات قبیله ای، پراکندگی یاران و رقابت میان حاکمان محلی، المتوکل با اقتدار توانست مناطق شمالی یمن را متحد کند.
بازخوانی تحلیلی دیدگاه زیدیه درباره دلالت های حدیث معرفت امام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
259 - 279
حوزه های تخصصی:
یکی از احادیث مورد اتفاق مذاهب کلامی، حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» بوده که سفارش خاصی به شناخت امام نموده است؛ به گونه ای که این شناخت، زمینه ساز اعتقاد و ایمان و در نتیجه عمل و تعهد خواهد بود. در این میان عالمان زیدیه همچون عالمان امامیه حدیث معرفت را با عبارات مختلفی در آثار فقهی، کلامی و تفسیری خود منعکس نموده اند و به معتبر بودن آن اذعان کرده اند. در مقاله پیش رو، تلاش شده است با روش توصیفی - تحلیلی با مراجعه با متون معتبر و متقن، اعتبار این روایت و احادیث مشابه آن نزد زیدیه بررسی شده و پس از آن به بررسی دیدگاه زیدیان در خصوص دلالت حدیث اقدام شود. تحقیق و تفحص در کتب عالمان زیدیه این نتیجه را به دست می دهد که از دیدگاه آنان این روایت نتایج مهمی همچون، ضرورت وجود امام در هر زمان، اصالت امامت، وجوب تبعیت از امام و وجوب معرفت امام را به دنبال دارد و عدم شناخت و تبعیتی از چنین امامی مستلزم، مرگ جاهلی است و عذری از متخلف پذیرفته نمی شود.
بررسی روایت «الزیدیه هم النصاب»؛ از صحت تا جعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
116 - 129
حوزه های تخصصی:
در برخی از روایاتی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، به پاره ای از فرقه های اسلامی صفاتی منتسب شده است. شیخ طوسی در تهذیب الأحکام و کشی در رجال روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که در آن روایت زیدی ها با ناصبی ها یکسان انگاشته شده اند. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد متن و سند این روایت است و بعد از آن بررسی های تاریخی دربارهٔ زیدی ها انجام می گیرد. اهمیت این پژوهش در آن است که می تواند ما را با یکی از احادیثی که تا به حال دربارهٔ آ ن تأمل چندانی نشده آشنا کند و به نزاع های میان فرقه ها اشاره ای داشته باشد. روش این پژوهش تاریخی و هرمنوتیکی است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که این روایت یا از جعل جاعلان بوده که در دعواهای فرقه ای به جعل این روایت مبادرت کرده اند و یا معنای جدیدی از ناصبی بودن را می خواهد بیان کند. شاید بتوان که با توجه به داده های تاریخی وضع و جعل این حدیث اولی است.
واکاوی موانع سیاسی و فرهنگی گسترش تشیع زیدی در دوره اول حکومت زیدیان یمن (28۴- ۵۳2ق)
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
65 - 86
حوزه های تخصصی:
مذهب تشیع در سرزمین یمن، دارای سابقه ای دیرین بوده و از اواخر قرن سوم هجری، دولت ها و حکومت های متعدد شیعی در این پهنه جغرافیایی تشکیل شده است. در میان این حکومت ها، سلسله زیدیه با توجه به طول عمر و نقش بسزای خود در ترویج و اشاعه مکتب تشیع، جایگاهی ویژه و حائز اهمیت دارد. در پژوهش حاضر این سوال مطرح است که موانع سیاسی و فرهنگی گسترش تشیع زیدی در دوره اول حکومت زیدی در یمن چه بوده است؟ هدف تحقیق این است که ضمن واکاوی موقعیت تشیع زیدی، موانع سیاسی و فرهنگی پیشروی و گسترش عقاید تشیع زیدی نیز بررسی و تحلیل شود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در این امر دخیل بوده اند که از آن جمله می توان به ناامنی و شورش قبایل، انشقاقات درونی و ناتوانی جانشینان در اداره حکومت اشاره کرد. شناخت معیارها و ملاک هایی که امامان زیدیه در راستای مدیریت و حکومت و نیز روش برخورد با مخالفان خود داشتند، از دیگر نتایج این پژوهش است.
تحلیل انکار نصوص امامت از سوی برخی نزدیکان اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
93 - 117
حوزه های تخصصی:
پشتوانه اعتقاد شیعیان به امامت، احادیث متواتری است که در کتاب های معتبر حدیثی شیعه جای گرفته است. برخی با استناد به مخالفت عده ای از نزدیکان امامان (ع) نتیجه گرفته اند که احادیث امامت، سال ها پس از حضور پیامبر (ص) و امامان (ع) ، توسط محدثان شیعی ساخته شده است. نگارنده در این نوشتار کوشیده است، ابتدا گزارش های مخالفت عده ای از خاندان و یاران ائمه (ع) را آورده، سپس با استفاده از متون تاریخی و روایی، نشان دهد برخی از نزدیکان ائمه (ع) که راه مخالفت با امامت ائمه (ع) را در پیش گرفتند، با نصوص امامت آشنا بوده اند، اما عده ای از آنان برای رسیدن به قدرت و ثروت و عده ای دیگر با هدف تعجیل در امر قیام دچار انحراف شده اند؛ افزون بر آن که مخالفت گروه اندکی از نزدیکان ائمه (علیهم السلام) با امامت آنان، به معنای عدم صدور نصوص امامت نیست.
شناخت و بررسی حوزه حدیثی طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
93 - 116
حوزه های تخصصی:
در گذشته حوزه های حدیثی بسیاری توسط جریان های حدیثی شکل گرفته اند که به ویژه در پنج سده نخست هجری، در استوارسازی بنیان های حدیث نقش بسیار مهمی داشته اند. لذا شناخت و بررسی هر یک از این حوزه ها، علاوه بر این که روشن کننده بخشی از تاریخ حدیث است، در بازشناسی محدثان هر منطقه و دستاوردهای آن ها نیز مؤثر است. در این میان، یکی از حوزه هایی که یادکردِ آن در پژوهش های معاصر مغفول مانده، حوزه حدیثی طبرستان است که موجودیت خود را از قرون نخست هجری تا دوره میانه و متأخر با دو رویکرد شیعه و سنی حفظ کرد. این پژوهش - که به شیوه توصیفی و تحلیلی سامان یافته - به بررسی و شناخت حوزه حدیثی زیدیه در طبرستان می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که حوزه حدیثی زیدیه در طبرستان در طلیعه قرن چهارم هجری پایه گذاری شد و محدثان بزرگ این مذهب با برپایی مجالس حدیث و کوشش برای آموزش حدیث، سفر به پایتخت های مهم دینی و دیدار با مشایخ بزرگ حدیث و آشنایی با دیدگاه های گوناگون و تألیف کتاب های حدیثی، حوزه حدیثی زیدیه طبرستان را رونق بخشیدند.
مناسبات سیاسی- اجتماعی ایرانیان یمن (ابناء) در سه قرن نخست هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات شایسته پژوهش در تاریخ روابط ایرانیان با اسلام، مناسبات سیاسی و اجتماعی ایرانیان با یمنی ها و نقش آنان در شکل گیری حکومت زیدیه در آن سرزمین است. زیدیه به عنوان یک فرقه شیعی، در اوایل قرن دوم هجری در دوران امویان پدیدار شد. قبل از ورود اسلام به یمن، خسرو اوّل (570 628م)، لشکری را به درخواست سیف بن ذی یزن، حاکم یمن، به آن سرزمین اعزام نمود. این سپاه، به فرماندهی وَهَرز دیلمی، پس از جنگ با احباش و اخراج آنان از یمن، در همان خطه استقرار یافتند. این اقلیت ایرانی که به «ابناء» شهرت یافتند، توانستند حاکمان مطلق آن نواحی شوند. در سال ششم هجری، یکی از والیان ایرانی یمن به نام «باذان»، به اسلام گروید و به دنبال اسلام آوردن وی، گروه زیادی از ایرانیان و قبایل صنعاء، بدون جنگ و خونریزیاسلام آوردند. این مقاله، با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر وصف و تحلیل، در پی آن است که نقش ایرانیان در حکومت زیدیه یمن و مناسبات ایشان با این حکومت را از آغاز تا قرن سوم هجری بکاود. یافته های پژوهش، نشان می دهد که ایرانیان در تشکیل حکومت زیدیه، نقش مهمی داشتند و این عمل، به نوعی واکنش در مقابل خلافت اسلامی نیز بود. همچنین، بزرگ ترین خدمتی که ابناء در حقّ اسلام انجام دادند، سرکوب اهل رده و سایر فتنه هایی بود که جامعه اسلامی در آن روزگار بدان دچار شده بود .