مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
نظام نامه
حوزههای تخصصی:
نظریۀ نوآیین مقاومت که متضمن تبیین آن به مثابه یک «حق» است ، از اصول بنیادین نظام های حکومتی مشروطه جدید است. هر چند برخی کارکرد این مفهوم به عنوان «حق» را بیشتر هنجاری و نه بنیانی برای عمل سیاسی می دانستند، نقش آن حتی به مثابه اصلی هنجاری سبب یادآوری محدودیت-های قدرت سیاسی به حاکمان می شود و شهروندان را مجهز به ابزاری برای تأثیرگذاری بر تصمیم های آنها می کند. مبنای این نظریه به اندیشۀ مهم ترین فیلسوفان سیاسی مدرن مانند «توماس هابز» و «جان لاک» برمی گردد. در واقع هابز در نظریه خود، وجود «کانون و نقاطی از مقاومت» را در جهت «صیانت نفس» تشخیص داده، اما لاک، قدرت حکومت را مشروط به رعایت و اجرای قوانینی می کرد که در صورت سرپیچی از آنان، حق انقلاب یا مقاومت و انحلال به مردم داده شده بود. بر همین اساس مقاومت، حق طبیعی، اخلاقی و بنیادین شهروندان بود که تنها در شرایط نقض و اضمحلال اصول بنیادین و مورد اجماع همگان به آن مراجعه می شد. پژوهش حاضر نیز به ایضاح فرآیند تدوین نظریه مقاومت در اندیشه سیاسی جدید بر اساس «حق مقاومت» همه افراد حاضر در اجتماع می پردازد و اندیشه مشروطه خواهی نوین را نخستین محمل نظری آن در نظر می گیرد.
منابع آگاهی دیپلماتیک در ایران دوره ی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"آگاهی" پروسه ای اکتسابی است که انسان در تعامل با دیگران و در فرآیند آموزش کسب می کند. با توجه به حاکمیت قواعد سنتی بر حوزه ی مناسبات دیپلماتیک ایران، نیاز به بروزرسانی این قواعد ضروری می نمود. روند تدریجی تشکیل و نهادینه شدن وزارت دول خارجه در طول دوره ی قاجار، این فرصت را فراهم آورد تا با برداشتن گامی در راستای این انسجام، منابع آگاهی بخش دیپلماتیک آن نیز تحول یافته و با سیر مدرنیزاسیون اداری این نهاد منطبق گردد. منابع آگاهی دیپلماتیک به منشأ دانش در این حوزه اطلاق می شود؛ سیر تحول این منابع مساله پژوهش حاضر است. منابع آگاهی دیپلماتیک کدامند؟ و مسیر تحول آن در طول دوره ی قاجار چگونه بود؟ سوالی اساسی است که مساله ی پژوهش حاضر را شکل می دهد. بنابراین فرضیه ی تحقیق اینگونه تنظیم شد: سیر تحول منابع آگاهی دیپلماتیک در ایران سیری است از کسب آگاهی شفاهی به سمت آگاهی مبتنی بر آموزش. تحول منابع آگاهی در دوره ی قاجار ارتباطی دوسویه با رشد نهاد دیپلماتیک دارد یعنی تحول در منشأهای آگاهی، تحول در نهاد را نیز به دنبال داشته است و بالعکس؛ یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره ی اول قاجار منشأهای آگاهی عموما شفاهی هستند و با گسترش مناسبات خارجی، آگاهی تجربی نیز شکل می گیرد. در دوره ی تحول تشکیلات دیپلماتیک، شاهد رشد آگاهی تجربی و گام های آن به سوی آگاهی مبتنی بر آموزش هستیم؛ این پروسه در دوره ی آخر قاجار با تشکیل مدرسه ی عالی علوم سیاسی تکمیل و منشأ آگاهی های دیپلماتیک به آموزش مدون تغییر می یابد. در جستار حاضر با روش توصیفی-تبیینی به سیر این تحول پرداخته می شود.
نظریه مقاومت و اندیشه مشروطه خواهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان در طول سده ها مقاومت در برابر خودکامگی شیوه های گوناگونی را آزموده اند، شیوه هایی مانند ترور، قیام مسلحانه، انقلاب و انواعی از مقاومت منفی. اما مقارن با آشنایی روشنفکران ایرانی با اندیشه های نوآیین درباب اجتماع و سیاست، در دوران جنبش مشروطه درک جدیدی از مسئله و مفهوم مقاومت سرنمونی یافت. بی گمان مکان تاریخی ظهور این مفهوم جدید از مقاومت در برابر خودکامگی سده ها پیش از نهضت مشروطه ی ایران در میان فرقه های مسیحی مخالف ولایت مطلقه پاپ و بعد از آن در اعتراض به بی رسمی های سلطنت های مطلقه ی اروپایی بود و عموما حاصل تلاش های نظری نویسندگان پروتستان و هوادار سلطنت های مشروطه بود. این گونه از مقاومت که می توان از آن با عنوان مقاومت براساس فرآیند های قانونی یاد کرد، برپایه اصلی مندرج در نظام نامه ها قرار دارد که برمبنای آن هرگاه فرمانروا یا شهریاری خودکامگی پیشه کرده و قرارداد آغازین را منحل کند، آن گاه مردم نیز با توسل به خشونت، حق مقاومت در برابر او را خواهند داشت. این اصل به عنوان قیدی اساسی در نظام نامه ها و قوانین بنیادین، مبنای آن چیزی است که در اندیشه سیاسی جدید از آن به نظریه ی مقاومت یاد کرده اند. در جریان تلاش های روشنفکران ایرانی برای تاسیس حکومت قانون و تبیین اصول مشروطه خواهی و به ویژه در دوره ی استبداد صغیر به این درک جدید از مفهوم مقاومت در معدود رساله های سیاسی و حقوقی توجه شده است. از آن جا که تا کنون پژوهشی جامع درباره ی این وجه از ادبیات مقاومت، به ویژه در جریان نهضت مشروطه ایران، انجام نشده است، سعی نوشتار حاضر بر این است به بحث راجع به آن بپردازد.
تحولات بهداشت عمومی و شهری تبریز در دوره رضاشاه(1304-1320شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت قاجار در زمینه بهداشت شهری و عمومی کارنامه موفقی نداشت. این امر علاوه بر شیوع بیماری های مختلف، چهره مناسبی از شهرها را نشان نمی داد. فقدان دانش جدید، تقدیرگرایی و جهل و خرافات جامعه را از بهداشت به عنوان پدیده این جهانی دور کرده بود. از اواخر دوره قاجار، روند تغییر با گسترش ارتباطات و فعالیت پزشکان خارجی در ایران آغاز و با تشکیل دولت رضاشاه شدت یافت. با گسترش شهرنشینی و به جهت اهمیّت موضوعِ بهداشت و سلامت شهری و عمومی، در این دولت بر اجرای نظام پزشکی نوین تأکید شد و زمینه اجرای آن با شکل گیری برخی نهادهای مربوطه فراهم آمد؛ ازآن جمله می توان به «شورای عالی صَحی» در تهران و اداره صحیه بلدیه در شهرها و نیز تصویب نظامنامه های بهداشتی اشاره نمود. در تبریز صحیه بلدیه اقداماتی درجهتِ استقرار نظام جدید بهداشتی انجام داد که تا حدی در سلامت مردم و چهره بهداشت شهری مؤثر افتاد اما به نظر می رسد به رغم تلاش های صورت گرفته نتوانست نتایج قابل توجهی به بار آورد. عدم اختصاص بودجه کافی، کمبود کادر بهداشتی و درمانی، مسائل فرهنگی و باورهای پیشینِ مردم را شاید بتوان جزو این علل عدم توفیق دانست. البته مؤسسات و انجمن های عام المنفعه در تبریز بخشی از تغییرات بهداشت عمومی را برعهده گرفتند. مسئله اصلی این پژوهش تغییر و تحولات ساختاری بهداشت عمومی و شهری تبریزِ عصر رضاشاه است و به تبعِ آن سئوال اصلی پژوهش چگونگی استقرار و سازوکار اجرا و نتایج این تغییرات می باشد. این مقاله با تکیه بر نشریات آن دوره، اسناد و منابع اصیل تاریخی به روش توصیفی - تبیینی، به بررسی این موضوع نشسته است.
فراتحلیل مطالعات هفتاد سال برنامه ریزی توسعه، به منظور کاربست در تنظیم نظام نامه تدوین برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر، ناظر بر یکی از مهم ترین گام های تدوین برنامه توسعه است که از آن تحت عنوان «نظام نامه تدوین برنامه توسعه» یاد می شود. این نظام نامه به کلیه فرآیندها و عملیات سازمان یافته ای گفته می شود که دربرگیرنده مراحل تهیه، تدوین و تصویب و ابلاغ برنامه است. لذا با عنایت به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف «تعریف و تبیین عناصر نظام نامه تدوین برنامه هفتم توسعه؛ از رهگذر بررسیِ فراتحلیلی مطالعات هفتاد سال برنامه ریزی توسعه» سعی بر آن دارد تا نظام نامه های برنامه های توسعه پیشین را از منظر ساختاری – محتوایی واکاوی نموده و در خصوص مفاهیم و گزاره های مندرج در آن ها به بحث و کنکاش بپردازد. جامعه هدف این پژوهش مجموعه مطالعات هفتاد سال برنامه ریزی توسعه است و استخراج گزاره ها تا حد اشباع نظری ادامه یافته است. پس از استخراج گزاره ها آن ها به شیوۀ تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی تجزیه و تحلیل شده اند. در واقع داده های پژوهش، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی خلاصه شده اند. در نهایت با شیوۀ استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمون های اصلی از آن ها انتزاع شده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که مضامین استخراج شده را می توان در دسته های اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، محیطی – آمایشی، نهادی – ساختاری و نظام ریزی دسته بندی نمود که در نظر داشتن آن برای تدوین برنامه هفتم مهم است. هم چنین با روی هم گذاری و با استفاده فصل مشترک مضامین استخراج شده جهت گیری های هشت گانه بدست آمد که سمت و سوی کلی برنامه هفتم توسعه را نشان می دهد. در نهایت ذیل هریک از جهت گیری های استخراج شده، سیاست ها و الزامات آن ها متناسب با یافته های پژوهش ارائه شده است.
طراحی و تدوین منشور مسئولیت اجتماعی سازمان های ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
377 - 360
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین منشور مسئولیت اجتماعی سازمان های ورزشی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد ترکیبی اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، روش تحقیق، آمیخته از نوع اکتشافی متوالی و شیوه گردآوری پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل استادان و مدیران منتخب سازمان های ورزشی (18 نفر) و در بخش کمی شامل مدیران سازمان های ورزشی (110 نفر) بود. برای جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد که به دو بخش کلی ویژگی های جمعیت شناختی و سؤال های آن تقسیم شد. این پرسشنامه شامل 30 گویه و در قالب 8 مؤلفه اصلی به صورت پنج گزینه ای لیکرت است. از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart- PLS برای تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد که 30 کد مفهومی، 8 مقوله (کد محوری) اقتصادی، قانونی، داوطلبانه، اخلاقی، زیست محیطی، آموزشی، سلامت فردی و اجتماعی و مدیریت مصرف انرژی از مؤلفه های مسئولیت اجتماعی سازمان های ورزشی اند. نتیجه گیری: در انتها، منشور مسئولیت اجتماعی سازمان های ورزشی طراحی شد. به سازمان های ورزشی کشور پیشنهاد می شود از منشور مسئولیت اجتماعی پژوهش حاضر، به منظور توسعه مسئولیت اجتماعی سازمان خود استفاده کنند.