«صدای سکوت» خوانش پسااستعماری رمان «ضیافت سکوت»، عبدالرزاق گورنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صدای سکوت» تأملی در یکی از آثار عبدالرزاق گورنه، رماننویس افریقایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. هدف مقاله بررسی نشانههای تعاملات دو جهان اجتماعی استعمارگر و استعمارشده است که همچون رنج حکشده بر آگاهی/ناخودآگاهی راوی، نویسندهای چون گورنه را به نوشتن درباره سرنوشت خود ترغیب میکند. سراسر زندگی نویسنده/ راوی درگیر استعمار و پس از استعمار بوده و هم این است که مبانی نظری و روششناختی پسااستعماری این نوشتار را تحمیل میکند. کتاب «ضیافت سکوت» به نحوی بیانگر کلیتی متزلزل و سایهروشن است که یک سر در وطن و سر دیگر در غربت دارد. کتاب اودیسهای دردناک از صداها، رنگها، فرهنگها، جغرافیاها، سیاستها، و ... را توصیف و مقایسه میکند. ساختار اصلی داستان و نیروی پیشبرنده ماجراها را دوگانههای مبتنی بر زمان، مکان، زبان، شخصیت و فرهنگ و جامعه شکل میبخشد. بنا بر سرشت تاریخی این گونه رمانها، داستان گورنه هم تلاشی انسانی را روی کاغذ آورده تا صدای فرودستان باشد. میزان توفیق او در نوسان و ابهام است. این اثر سکوتی بیانگر زخمهاست.