مطالب مرتبط با کلیدواژه

شگردهای روایی


۱.

بن مایه های نمادین و شگردهای روایی در رمان «ارمیا» از سری داستان های دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تک گویی درونی گفتگو بن مایه های نمادین شگردهای روایی رستاخیر واژگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۰ تعداد دانلود : ۷۶۰
«ادبیات مقاومت» در حوزه روایی آن به دلیل توفیق در ایجاد هماهنگی متقن ذهنیت با عینیت و هم گونی احساس و اندیشه راوی و مخاطب، روایت گیر را به بازاندیشی و تلقی دیگرگون از حقیقت وامی دارد؛ و با حرکت در طیف معانی و واژه ها و ایجاد تقابل در ارزش ها، اندیشه ها و باورها، خواننده را از واقعیت موجود به واقعیتی پررنگ تر می کشاند و دیگرباره حقایق و واقعیات را فرایاد او می آورد؛ و در نهایت با تمرکز بر شعور یا خردجمعی (ذهن برتر یا ناخودآگاه) و دست یابی به رگه هایی از ذهنیت جمعی، روایت گیر را به اوج شعور و آگاهی سوق می دهد. «رمان ارمیا» به عنوان اثری ارزشمند در حوزه ادبیات مقاومت، با بهره گیری از بن مایه های نمادین، ایجاد «لذت زیبایی» از طریق توصیف های برجسته و جاندار، رستاخیز واژگان (برجسته سازی و تشخص کلامی) در به کارگیری تعابیر متفاوت و دیگرگون، جریان سیال ذهن (تک گویی درونی) و گفتگو (دیالوگ) در نیل به اثری فراگیر و ماندگار توفیق یافته است. در این گفتار با استفاده از شیوه تحلیلی-توصیفی، شگردها و کارکردهای روایت پردازی و تعابیر نمادین در «رمان ارمیا» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
۲.

بررسی داستان رستم و اسفندیار بر مبنای دیدگاه کلود برمون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت رستم و اسفندیار شگردهای روایی کلود برمون توالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۱۳۷
در این مقاله داستان رستم و اسفندیار که از داستان های محوری شاهنامه است، بر اساس نظریه کلود برمون بررسی می شود. این دیدگاه با توجه به اینکه شکست و عدم توفیق قهرمان را نیز در نظر می گیرد، با داستان مورد بحث مطابقت بیشتری دارد. این داستان بر اساس نظر برمون سه کارکردِ امکان یا استعداد، فرایند و پیامد را در خود دارد و همچنین در آن، سه توالی زنجیره ای، انضمامی و پیوندی را می توان بررسی و تحلیل کرد. اسفندیار قبل از رفتن به زابلستان، اسفندیار در زابلستان و کشته شدن او سه توالی و پی رفت فرعی روایت هستند که در ضمن یک توالی اصلی بیان شده اند. دیباچه داستان، سخن گفتن اسفندیار با مادر و پدر در مرحله امکان قرار می گیرد. رفتن اسفندیار به زابل و مجادله و مبارزه او با رستم و استمداد رستم از زال و سیمرغ در مرحله فرایند، فعلیت، قطعیت یا گذار قرار می گیرد. کشته شدن اسفندیار و مکاتبه رستم با گشتاسب نیز در مرحله پیامد می گنجد که نشان دهنده عدم توفیق قهرمان (اسفندیار)است. دو نوع شخصیت مورد نظر برمون؛ یعنی کنشگر و کنش پذیر را در اسفندیار و رستم می توان دید و این روایت، تبدیل بهبودی به اغتشاش و برعکس آن است؛ یعنی تعادل اولیه برای اسفندیار و رستم به فقدان تعادل برای اسفندیار و نهایتاً برگشت تعادل برای رستم ختم می شود. از دستاوردهای این مقاله نشان دادن هنر روایتگری و شگردهای داستان سرایی بی نظیر فردوسی است، زیرا تمام اجزای نظریه برمون در این داستان رعایت شده است. فردوسی تمام عناصر روایی مانند تغییر و تنوّع موقعیت ها، تنظیم توالی پی رفت ها، توجه به حالات روانی و عملکرد شخصیت ها و اختیار انتخاب دادن به قهرمان و خصم در گزینش هدف را مدنظر قرار داده است.
۳.

سکوت و حذف روایی و پیوند آن با شیوه روایتگری، فرم و شگردهای روایی در رمان رود راوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکوت روایی حذف عناصر روایت شگردهای روایی رود راوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۷ تعداد دانلود : ۸۶۳
روایت به مثابه یک گفتمان، از بخش های ناگفته و گفته شده تشکیل شده است. ناگفته ها یا سکوت ها ، به حذف ها، غیاب ها، گسست ها یا خلاءهای معنادار و دلالت مند در روایت اشاره دارد. در مباحث روایت شناسی ساختگرا، به سکوت روایی کمتر پرداخته شده است. با این حال برخی از مباحث روایت شناسی با مفهوم سکوت و حذف روایی پیوندی تنگاتنگ دارند. در این پژوهش، با روشی مبنایی تحلیلی و با بهره گیری از مباحث روایت شناسی، رمان پیچیده رود راوی از منظر سکوت روایی تحلیل شده است. در تحلیل رمان، از برخی مباحث روایت شناسی مانند شیوه روایتگری، میزان اعتماد پذیری راوی، طیف حضور راوی در داستان، انواع فاصله، شیوه های اطلاع رسانی و نوسان در آن ها، انگیزه راوی، روایت باواسطه یا چندلایه، مبحث دیرش و نیز مفهوم فرم بهره گرفته شده و پیوند آن ها در این رمان با سکوت و حذف روایی واکاوی شده است. راوی فریب کار این رمان، در جهت انگیزه روایی خود، شگردهای روایی مختلفی را به کار می گیرد یا ایجاد می کند تا حذف ها و سکوت های روایت را بپوشاند یا موجه جلوه دهد و وجوه اعتماد ناپذیری خود را پنهان کند.
۴.

تحلیل مدرنیستی رمان «زیر چتر شیطان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم داستان شگردهای روایی زیر چتر شیطان محمد ایوبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۵۱۰
نخستین جلوه های مدرنیسم در ادبیات داستانی ایران به شکل گسترده و منسجم در دهه 40 شمسی و در آثار نویسندگانی دیده می شود که اغلب آن ها جزء حلقه جُنگ اصفهان بودند و این شیوه به تدریج در دهه های 50 و 60 به جریانی غالب در داستان نویسی تبدیل شد که تمرکز آن بر امر ذهنی و برجسته شدن فرد و ذهنیت و عواطف درونی اشخاص داستان بود که البته با شگردهای تازه روایی نیز همراه بود. محمد ایوبی یکی از نویسندگان پرکار و نوگرای دهه 50 است که در داستان هایش از شگردهای مدرن روایی بهره جسته و رمان «زیر چتر شیطان» وی از همین گونه است. این پژوهش می خواهد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که بهره گیری از چه تمهیداتی رمان ایوبی را به داستانی مدرن تبدیل کرده است؟ نتایج نشان می دهد که آشفتگی و گسست در روایت، استفاده از پیرنگ نامتعارف، ابهام و پیچیدگی روایی، تلاطم عاطفی و تنهایی و بیگانگی شخصیت، دگرگونی مفهوم زمان، سیلان ذهن و شاعرانگی نثر از جمله شگردهایی است که «زیر چتر شیطان» را به رمانی مدرن تبدیل کرده است.