مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شهر همدان
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
135 - 150
حوزه های تخصصی:
عوارض و مشکلات نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود چندوجهی و چند بعدی هستند و در هر مورد به شکل خاصی بروز می-نماید. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر رویکرد بازآفرینی است. مقاله حاضر باهدف تحقق برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی محلات فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه اجتماعی محلات و پاسخ-گویی به سوال اصلی پژوهش می باشد که؛ به چه طریقی می توان رویکرد مداخله ای مناسب در راستای پایدارسازی بافت فرسوده محله جولان شهر همدان را فراهم کرد؟ در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف پژوهش، با روش تحلیلی توصیفی و براساس مطالعات صورت گرفته از طریق برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنین و پرسشنامه؛ با بهره مندی از آزمون های آماری اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره و روش تحلیل SWOT ضمن احصاء چالش ها، نقاط ضعف، فرصت ها و نقاط قوت مزبور و براساس متغیرهای اثر گذار بر پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و همچنین متغیرهای مربوط به سرمایه اجتماعی سعی شده است چگونگی بازآفرینی پایدار محله جولان همدان را در قالب برنامه ای جامع و یکپارچه ارائه نماید. نتایج تحقیق حاکی ازآن است که اگر رویکرد به بازآفرینی؛ اجتماع مدار، یکپارچه، جامع و استراتژیک باشد و در جهت فرهنگ-سازی، ظرفیت سازی، نهادسازی و ابزارسازی باشد و از طریق آموزش، اطلاع رسانی، مستندسازی، ترویج، برنامه ریزی و تهیه طرح، بستر لازم برای تحقق برنامه های بازآفرینی پایدار را در محله جولان همدان با حضور حداکثری مردم فراهم می نماید؛ آنگاه به خودی خود رویکرد بازآفرینی پایدار حاصل خواهد شد.
ارزیابی و تحلیل فضایی نقش نواحی تجاری مرکزی بلندمرتبه بر تحولات سازمان فضایی -عملکردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
161 - 191
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی شهر مفهومی بسیار جامع تر و گسترده تر نسبت به ساختار فضایی شهر به عنوان استخوان بندی شهر دارد. در واقع، ساختار فضایی فقط به جنبه کالبدی ساختار شهر می پردازد. اما سازمان فضایی، علاوه بر جنبه کالبدی، بررسی و شناخت عملکرد های مختلف، مانند عملکردهای اقتصادی و اجتماعی و شبکه حمل ونقل و ...، را نیز شامل می شود. در کنار این موضوع، بلندمرتبه سازی به منزله پدیده ای که در یک دهه اخیر در شهر همدان رونق یافته و در حال رشد و گسترش است، همواره هم از عوامل مختلف تأثیر گرفته هم بر ابعاد مختلف، از جمله ابعاد کالبدی فضایی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، و ترافیک تأثیر گذارده است. در واقع، علاوه بر تأثیراتی که این مقوله بر ساختار کالبدی شهر داشته سازمان فضایی و عملکردی شهر را نیز دستخوش تغییر و تحولات زیادی کرده است؛ به گونه ای که تغییر در الگوی سفر های روزانه شهروندان به مراکز خرید، اداری، و ... کاملاً مشهود است. از سوی دیگر پژوهش های مختلف کمتر به مقوله اثر بلندمرتبه سازی بر سازمان فضایی و سازمان عملکردی شهر در پهنه های عمده تجارت و فعالیت پرداخته اند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی اثر پدیده بلندمرتبه سازی در قالب مراکز عمده فعالیتی نوین بر سازمان فضایی عملکردی شهر همدان بود. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر شیوه و روش اجرا توصیفی تحلیلی است. همچنین، جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از اسناد طرح های توسعه شهری، مشاهدات میدانی، مصاحبه، و پرسشنامه بهره گرفته شد و برای تحلیل و پردازش اطلاعات از مدل های تحلیل فضایی مکانی در محیط GIS استفاده شد. مدل مفهومی این پژوهش هشت شاخص را برای تحلیل اثر CBDهای نوین بلندمرتبه بر سازمان فضایی عملکردی شهر ارائه کرد که در نهایت هر یک از آن ها به صورت فضایی تحلیل شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که در ساختار تک هسته ای سازمان فضایی شهر همدان تمرکز بالایی بر بخش مرکزی شهر همدان وجود دارد. ولی این تمرکز در حال پیشروی است و هسته های جدید شهری در اثر عوامل مختلف در حال ظهورند، که یکی از عوامل اصلی آن ظهور بلندمرتبه های تجاری اداری است. همچنین از دیگر نتایج باید به این نکته اشاره کرد که هسته های نوظهور شهری در محور ارتباطی بوعلی جهان نما (جهاد) در حال پیشروی است. بنابراین، با توجه به تغییر ساختار فضایی عملکردی شهر توجه بیشتر به زیرساخت ها و برنامه ریزی منعطف شهری باید از اولویت های اصلی مدیریت شهری باشد.
بررسی تاثیر طرح کارل فریش بر نحوه گسترش و شکل گیری ساختار شهر (مطالعه موردی: شهر همدان از سال 1300 خورشیدی تا کنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخی یک شهر می تواند نکاتی را نمایان سازد که در بحث های نظری قابل شناسایی نمی باشند. در طی اجرای یک طرح ممکن است عواملی از قبل پیش بینی نشده یا مغفول مانده، بر اجرای یک طرح شهرسازی اثر نمایند در بین شهرهای ایران، شهر همدان به دلیل تلاش برای ایجاد شبکه شهری مدرن برنامه ریزی شده بر اساس اصول شهرسازی، کاملاً منحصر به فرد است. بافت ارگانیک شهر همدان در دوره قاجار با طرح کارل فریش در سال 1307 خورشیدی کاملاً تغییر کرد طرحی بر مبنای سیستم رینگی-شعاعی که با تمامی شهرهای ایران متفاوت بود. هدف اصلی در پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اجرای این طرح منحصربه فرد در نحوه گسترش کالبدی این شهر در یک بازه زمانی حدوداً صدساله است. مقاله حاضر ازنظر نوع کاربردی و ازنظر روش تحقیق تحلیلی - توصیفی است. در مرحله نخست، عوامل مطرح در شکل دهی به ساختار شهر همدان طی صدسال گذشته استخراج و روایی آن ها ارزیابی گردید. سپس با کمک پرسش نامه از خبرگان شهری نظرسنجی به عمل آمد و با آزمون T.Student و فریدمن در محیط نرم افزار SPSS25به ترتیب میزان اثر پذیری هر عامل و رتبه آن ها در میزان تأثیرپذیری از طرح کارل فریش سنجیده شد. بر اساس نتایج به دست آمده طرح جامع اول و دوم این شهر، سکونتگاه های خودرو (اسکان غیر رسمی)، رودخانه درون شهری، سوداگری و بورس بازی زمین تحت تأثیر طرح کارل فریش بوده اند. برخلاف موارد فوق، سه عامل توپوگرافی زمین در این شهر، طرح های شهرک سازی و محدوده های تاریخی داخل بافت شهری تحت تأثیر طرح کارل فریش نبوده و در برخی موارد، سبب تغییر در نحوه شکل گیری ساختار این شهر شده اند.
تحلیل کالبدی- فضایی مناطق شهری همدان بر اساس تلفیق شاخص های رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
127 - 142
حوزه های تخصصی:
توسعه جدید شهری از طریق تثبیت و احیای محله های موجود می پردازد؛ در واقع رشد هوشمند یک تئوری برنامه ریزی است که بر جلوگیری از گسترش پراکنده شهر تأکید دارد.این پژوهش برخورداری مناطق چهارگانه شهر همدان از شاخص های مختلف رشد هوشمند را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس جهت تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد منطقه 1 با میزان تلفیقی تاپسیس 7569/0 در رتبه اول ( برخوردار) منطقه 2 با میزان تاپسیس 5143/0 در رتبه دوم ( نیمه برخوردار) منطقه 3 با امتیاز تاپسیس 4669/0 رتبه سوم (محروم) و منطقه 4 با میزان تاپسیس 3136/0 در رتبه چهارم (محروم) هستند؛ بنابراین نحوه توزیع شاخص های رشد هوشمند در مناطق شهر همدان به شکل عادلانه ای صورت نپذیرفته است و بین مناطق شهر همدان اختلاف فراوانی وجود دارد به طوری که در 4 منطقه شهر همدان از همه انواع پهنه بندی برخوردار، نیمه برخوردار و محروم وجود دارد. نحوه پراکنش جمعیت نیز گویای این است که در محدوده های نزدیک به مرکز شهر همدان (میدان امام خمینی) و رینگ اول و دوم تراکم جمعیت بسیار زیاد بوده است و به تدریج در حاشیه شهر تراکم جمعیت کمتر بوده است.
طراحی سیستم نوآوری شهری: موردکاوی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
49 - 70
حوزه های تخصصی:
شهرها مأمن و مادر نوآورى و ابتکارات اند که با حضور توده متفکر و وجود تنوع، تعاملات ارزشمند را امکان پذیر می کنند. به همین دلیل شناخت عوامل مؤثر بر نوآوری در محدوده جغرافیای شهری، به ویژه سیستم های نوآوری شهری، بسیار حائز اهمیت است. بررسی ادبیات اقتصاد شهری نشان می دهد خلأ مدل سازی یک سیستم نوآوری شهری وجود دارد که بر تمام وجوه یک سیستم پویای شهری احاطه داشته باشد؛ بنابراین، این پژوهش به دنبال یافتن راه حل مناسبی برای این موضوع است. در این راستا ابتدا مؤلفه های سیستم نوآوری شهری در ادبیات اقتصاد شهری با استفاده از روش فراترکیب بررسی شده است. سپس با مصاحبه از کارشناسان، میزان اهمیت هریک از مؤلفه های شناسایی شده، بررسی و تعیین شده است. مؤلفه های شناسایی شده برای شهر همدان در سال 1399 محاسبه شده و مدل سیستم نوآوری شهری براساس آن پایه ریزی شده است. برای مدل سازی سیستم نوآوری شهری که اساس آن از مدل های رشد اقتصادی درون زا به دست آمده است، از روش فراترکیب با توجه به ماهیت اکتشافی بودن پژوهش و سپس از روش ARAS و نرم افزارهای SPSS، ATLASti و Excel استفاده شده است. نتایج نشان می دهند سیستم نوآوری شهری در شهر همدان قابل شناسایی است و به طور کلی، دارای پنج زیرلایه اصلی شامل لایه ایده پردازی، لایه تولید نوآوری، لایه تولید محصول، لایه مصرف، لایه فیدبک، کنترل و اصلاح و بهبود و یک لایه زیرساختی (لایه زمینه ای) است که تمامی لایه ها ارتباط ماهوی با یکدیگر دارند.
سازگاری صنعت گردشگری با افزایش احتمالی دما در بیست سال آینده (2035 -2016) در شهر همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
133 - 146
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان صنعتی حساس به تغییرات محیط، اثر مستقیمی از تغییرات اقلیمی دریافت می کند. تغییر اقلیم می تواند باعث رونق یا رکود صنعت گردشگری گردد. از عوامل پایداری گردشگری، پایداری محیط طبیعی است. در این مطالعه پارامترهای حرارتی شهر همدان به منظور تعیین روندهای زمانی بلندمدت داده ها و پیش بینی تغییرات آن در آینده طی دوره چهل ساله 1976 الی 2015 مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. بدین منظور هر یک از سری داده های درجه حرارت از روش منحنی تجمعی باقیمانده های نرمال بررسی شدند. نتایج نشان می دهد روند در تمامی داده ها معنادار است. در روش منحنی تجمعی باقیمانده های نرمال که داده ها را بدو ناحیه تقسیم می نماید، داده های حداقل، حداکثر و متوسط دما دارای تغییرات معنی دار افزایشی بوده و وضعیت نشان دهنده وجود روند افزایشی باشیب نسبتاً تند در این سری های زمانی می باشد. به جهت برنامه ریزی بلندمدت گردشگری، تغییرات دما در شهرستان همدان با شناخت روند گذشته و داده های مدل گردش عمومی جو از طریق خروجی مدل لارس برای بیست سال آینده پیش بینی شد و مشخص شد در چهل سال گذشته دما روند افزایشی معنادار داشته و این روند افزایشی تا بیست سال آینده ادامه خواهد یافت. در شهر همدان جاذبه های گردشگری می تواند تحت تأثیر پدیده تغییر آب و هوا قرار گیرد. در برنامه ریزی گردشگری می بایست افزایش درجه حرارت و اثرات آن در نظر گرفته شود و با توجه به این تغییرات در جهت توسعه پایدار گام بر دارد.
تأثیر مصرف موادمخدر و روان گردان بر سرقت داخل خودرو (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت محتویات داخل خودرو در مقایسه با سایر سرقت ها فراوانی قابل توجهی دارد. پلیس همواره به دنبال راهی بوده تا با شناخت عوامل اجتماعی ارتکاب به سرقت مانند اعتیاد، راهکار هدفمندی جهت مقابله با آن ارائه کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر موادمخدر و روان گردان بر سرقت داخل خودرو در شهر همدان انجام پذیرفت. روش:روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کمی و جامعه آماری آن کلیه پرونده های سرقت خودرو ثبت شده در پلیس آگاهی استان همدان در طول سال 1399 است که براساس فراوانی محل سرقت کلاسه بندی شده اند. 80 پرونده مربوط به سرقت داخل خودرو به روش هدفمند نمونه گیری و سابقه اعتیاد این افراد به انواع موادمخدر و نیز سابقه سرقت (زمان و تعداد) احصا گردید. داده های حاصل به صورت توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: اعتیاد به موادمخدر با سرقت داخل خودرو رابطه مستقیم و معناداری دارد. بدین صورت که 62.5 درصد از سارقین، سابقه اعتیاد و نگهداری موادمخدر داشتند و از این بین 81.25 درصد از آنان معتاد به هروئین می باشند که بالاترین تاثیر را در ارتکاب به سرقت داخل خودرو در شهر همدان نسبت به سایر مواد افیونی به خود اختصاص داده است. اعتیاد به چند ماده، تریاک و شیشه به ترتیب در رتبه های بعدی عوامل تاثیرگذار قرار گرفته است. نتیجه گیری: افرادی که اعتیاد به هرویین دارند، از ارتکاب جرایم بسیار مهم مانند کلاهبرداری های بزرگ و سرقت های باندی و مسلحانه و... عاجز هستند اما بین اعتیاد و ارتکاب جرم سرقت داخل خودرو، رابطه مستقیمی وجود دارد.
فرایند بکارگیری معیارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضاهای شهری (مورد مطالعاتی: پیاده راه اِرم همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
109-120
امروزه رش د سریع شهرنشینی و وسایل نقلیه شخصی به نفع سواره ها، باعث افت جدی کیفیت محیط شهری و فضاهای پیاده شده است. پهنه های پیاده شهری نقش حیاتی در سلامت عمومی شهروندان دارند، لذا راهبردهای مختلفی برای توسعه آنها استفاده شده است. مشاهده مشکلات بغرنج ترافیکی، زیست محیطی و کارکردی پیاده راه نوساز اِرم همدان، بیانگر مساله عدم کفایت راهکارهای سنتی کالبدی برای توسعه پایدار آن است. اخیرا تجربیات موفق بسیاری، گویای کارایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در حل معضلات پیچیده ناپایداری شهرهای مختلف عصر اطلاعات، بشکلی نوآورانه و فارغ از موانع فراوان راهبردهای توسعه کالبدی می باشد. با وجود آمادگی نسبی زیرساخت های فاوا در شهر همدان، فرایند بکارگیری معیارهای آن در مقیاس پیاده راه ارم مبهم است. لذا ضرورت پژوهشی نو با هدف تکمیل هوشمند شکاف ناپایدار کالبدی موجود با حداقل محدودیت ها، منابع و تغییرات محسوس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به دو روش میدانی (پرسشنامه) و اسنادی انجام گرفت. متناسب با تخصصی بودن موضوع، جامعه آماری شامل 20 نفر از کارشناسان بومی عرصه شهرسازی و فاوا، معیارهای هوشمند کالبدی– فضایی مرتبط را به روش دلفی تا رسیدن به اجماع، غربالگری کرده و فرایند بکارگیری معیارهای آنها را در پیاده راه ارم مشخص کردند. برای تحلیل داده ها و تعیین اولویت معیارها از فرایند تحلیل شبکه (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شد. یافته های کلی بیانگر اولویت بکارگیری فاوا بترتیب در معیارهای کاربری، ترافیک، منابع و محیط زیست و فرم و فضاهای شهری با امتیازهای 574/0، 262/0، 121/0، 041/0 است. به علاوه، رتبه و اهمیت زیرشاخص های هر یک از معیارهای فوق مشخص و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد: مسایل اصلی کالبدی- فضایی و زیرساخت های موجود پیاده راه ارم، سطح شکاف دیجیتال مخاطبان آن و ظرفیت ها و تجربیات موفق قبلی بکارگیری فاوا درفضاهای شهری مرتبط با این معیارهای چهارگانه، نقش بسزایی در اولویت معیارهای این فرایند داشته اند. در پایان متناسب با نتایج تحقیق پیشنهادات کاربردی ارائه شد که مهمترین آنها را می توان احداث کاربری های پیوند دهنده فضای مجازی و واقعی، بکارگیری انواع سیاست های محرک، تامین حمل و نقل عمومی هوشمند و نسب انواع تجهیزات هوشمند و نیمه هوشمند کنترل دوطرفه فضای شهری دانست.
سنجش متغیرهای موثر در گسترش شهر و شبیه سازی توسعه کالبدی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی و مهاجرت های بی رویه جمعیت روستایی به مناطق شهری از پدیده های قابل توجهی است که موجب تخریب اراضی کشاورزی، مناظر طبیعی و فضاهای باز عمومی گردیده است. پژوهش حاضر رشد شهر همدان را از سال 1375 تا 1398 ارزیابی و سپس تا سال 1420 شبیه سازی می نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل اتوماسیون سلولی جهت شبیه سازی توسعه کالبدی، از رگرسیون لجستیک برای تحلیل تاثیر متغیرهای مختلف در رشد کالبدی و از زنجیره مارکوف جهت تحلیل تغییرات کاربری بهره گرفته شده است. صحت سنجی تصاویر ماهواره لندست نیز با توجه به میزان کاپا و میزان دقت کلی قابل قبول ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر مرکزیت شهر و اراضی کشاورزی به ترتیب با میزان ROC، 873/0 و 881/0 دارای بیشترین تاثیر در رشد شهری همدان طی 23 سال اخیر داشته است. مساحت مناطق ساخته شده (شهری) در سال 1375 در مقایسه با 1390 بیش از دو برابر شده است و در مقایسه با سال 1398 تقریبا 5/2 برابر شده است. از طرف دیگر رشد جمعیت در طول این 23 سال 48/1 برابر شده است. این مساله نشان می دهد نسبت رشد مناطق ساخته شده(شهری) از نسبت رشد جمعیت در شهر همدان به شدت پیشی گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی مدل نشان گر این است که مدل تلفیقی موردنظر قادر است درک دقیقی از فرآیندها و تحولات شهری از قبیل ارزیابی توسعه های گذشته و پیشبینی جهات و میزان توسعه کالبدی آتی فراهم آورد.
تبیین معیارهای کالبدی مؤثر در ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیر رسمی در برابر مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
79 - 94
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر مخاطرات محیطی، توجه به تاب آوری را ضروری می سازد. در واقع تاب آوری به دلیل پویا بودن واکنش جامعه در برابر مخاطرات، نوعی آینده نگری است و یکی از راه های کاهش ریسک و آسیب پذیری در سکونتگاه های انسانی است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی فاکتورهای اثرگذار کالبدی بر ایجاد محلات تاب آور در مناطق درگیر با اسکان غیررسمی شهر همدان در برابر مخاطرات محیطی است. شاخص های پژوهش در پنج طیف شاخص کاربری، شاخص تراکم، شاخص دسترسی، شاخص ساختار کالبدی و شبکه معابر مورد ارزیابی قرار گرفت. روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان از حد متوسط پایین تر است و عامل اول (مقاومت ساختمان) بیشترین نقش را در تبیین ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان دارد. این عامل می تواند در مقابله و انطباق با تاب آوری موفق عمل کند. از بین عوامل شناسایی شده، عامل تراکم بر ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیر رسمی تأثیر ندارد و سایر عوامل تأثیر مستقیم و مثبت دارند.
ارزیابی پایداری اجتماعی ذهنی در میان شهروندان سکونتگاه غیررسمی حصار امام شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
نواحی شهری به عنوان مراکز اصلی رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هر کشور با چالش های مهمی در زمینه های تخریب محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و حاشیه نشینی روبرو هستند. بیشتر این کلان شهرها شاهد پدیده سکونتگاه های غیررسمی هستند که معلول فقر در هر کشور می باشد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پایداری اجتماعی سکونتگاه غیررسمی حصار امام خمینی شهر همدان، با توجه به ادراک ساکنان آن ها، انجام پذیرفته است. روش مطالعه، توصیفی تحلیلی می باشد. و با مشاهده و مطالعه اسنادی در باب موضوع مورد پژوهش، از ابزار اندازه گیری پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات تعداد 384 نفر به صورت تصادفی، و همچنین از مدل های معادلات ساختاری برای ارزیابی روابط میان متغیرها و تحلیل پرسش نامه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند مؤلفه "آموزش"، "بهداشت" و"کیفیت زندگی"دارای میزان پایداری اجتماعی بیشتری از نظر ساکنان هستند. همچنین حذف مؤلفه مشارکت، نشان می دهد که محدوده مورد بررسی نیازمند اقدامات مختلف در جهت توانمندسازی شهروندان به منظور استفاده از ظرفیت های موجود در محدوده در جهت ارتقا وضعیت این سکونتگاه است.
واکاوی خانه های سنتی شهر همدان با روش نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 66
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت جایگاه معانی، طراح معماری باید بداند آنچه که خلق می کند از طریق چه سازوکاری نزد مردم معنی و تفسیر می شود. خانه نیز در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی است. نشانه شناسی در حوزه معماری می تواند به شناخت فرایند معنی از سوی مردم، جنبه ای آگاهانه ببخشد، از این رو پژوهش حاضر به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه بر اساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی یکی از روش های واکاوی متن، در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. همچنین این پژوهش به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متنِ خانه با روش نشانه شناسی لایه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثرگذار بر هم هستند و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
بررسی تأثیر سبک زندگی دیجیتال بر هویت اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
93 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی سبک زندگی دیجیتال و تأثیر آن بر هویت اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر همدان می باشد. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دختر و پسر مدارس دولتی و غیر دولتی شهر همدان بود (11891 نفر) که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 377 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) و پرسشنامه سبک زندگی دیجیتال مهاجری و فرقانی (1397) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با نظر کارشناسان جامعه شناسی تأیید شد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس ها بالاتر از 7/0 برآورد شد که بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با کاربرد نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های متغیر سبک زندگی دیجیتال (مصرف فرهنگی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، الگوهای خرید و فروش، الگوهای یادگیری و آموزش از راه دور، مدیریت بدن از طریق رسانه ها) و هویت اجتماعی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان در شهر همدان رابطه وجود داشت و این رابطه معکوس است. بنابراین، هرچه افراد به سمت زندگی دیجتالی سوق پیدا کرده اند، هویت اجتماعی آنها کمرنگتر شده است و این نشان میدهد، که در این مطالعه ما با چالش این رابطه سرو کار داریم، یعنی تاثیری که سبک زندگی دیجیتال بر روی هویت اجتماعی داشته مثبت نبوده است و جنسیت هم متغیری مهمی در این رابطه ارزیابی نگردید. در تبیین این نتیجه می توان گفت، به زعم بوردیو و گیدنز شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی به تولید منش خاص منجر میشود و می تواند هویت فرد را بازنمایی یا باز تولید نماید. لذا، لازم است متناسب با امکاناتی که در جامعه برای افراد قرار میدهیم، بسترهای لازم برای احیای هویت اجتماعی نیز فراهم شود، اگر این تقدم و تاخر فرهنگی فاصله زیادی داشته باشند، موجب گسست اجتماعی و سردرگمی هویتی برای جوانان شود که عواقب آن جبران ناپذیر باشد.
واکاوی ابعاد پنهان سکونت با رویکردی معناشناسانه در مسکن اجتماعی، مطالعه موردی: سکونتگاه های مسکن اجتماعی در همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن اجتماعی در سال های اخیر به دنبال افزایش جمعیت و مهاجرت به شهرها، به عنوان یکی از راه های پاسخ گویى به نیاز مسکن مطرح شده است. از آنجا که در ایران مسکن اجتماعی، تجربه ای کم و بیش جدید محسوب می شود، در این راستا تحقق امر سکونت، به دلیل گسترش روزافزون چنین مسکن هایی در شهرها، ضرورى به نظر مى رسد، تا بتوان پایه هاى علمى روشنى در طراحی و در مطابقت با نیازهای انسان ایجاد نمود. هدف مقاله حاضر در بخش اول تبیین ابعاد پنهان سکونت مطابق با نیازهای انسان با رویکردی معناشناسانه و در بخش دوم واکاوی ابعاد پنهان سکونت به طور جامع در مسکن اجتماعی شهر همدان به منظور دستیابی به سیاست های طراحی و اجرایی، در جهت ارتقاء کیفیت اینگونه از مسکن است. این مقاله به روش آمیخته و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، با رویکردی معناشناسانه و در حوزه معماری انجام شده است. بخش اول داده ها بصورت کیفی با استفاده از مصاحبه و در بخش دوم از طریق روش کمی انجام شده است. در این ارتباط ابتدا با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، به مطالعه مفاهیم، نظریه های مرتبط با مفهوم سکونت و تحقق ابعاد وجودی انسان در مکان پرداخته شده است. در ادامه، داده ها در بخش اول، با استفاده از کدگذاری، تحلیل شده اند. در بخش دوم، داده های به دست آمده در بخش اول، به صورت پرسشنامه درآمده و با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون آزمون تی، فریدمن و تحلیل عاملی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با توجه به مطالعات انجام شده، چهار بعد شامل کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، ادراکی- زیباشناختی و زیست محیطی، ابعاد پنهان سکونت، هر کدام اشاره به بعدی از وجود انسان و در مطابقت با نیازهای او قرار دارند. در بین ابعاد یافت شده، برای انسان بعد اجتماعی- فرهنگی در درجه اول نسبت به سایر ابعاد، در دستیابی به مفهوم سکونت در مسکن تأثیر دارد. پس از آن به ترتیب ابعاد کالبدی- ساختاری، زیست محیطی و نهایتاً ادراکی- زیباشناختی در درجات بعدی قرار دارند، لذا در این راستا می توان با ارائه راهکارهایی در طراحی، متناسب با هر بعد، موجب ارتقاء کیفی، تحقق سکونت واقعی و آرامش انسان در چنین سکونتگاه هایی شد.
مطالعه تطبیقی معنای خانه شهری دو دوره قاجاریه و پهلوی همدان به روش نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در معماری جایگاه معانی و انتقال مفاهیم در حد و اندازه، فرم و عملکرد حائز اهمیت بوده است. خانه در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد و چنانچه افرادی که درآن زندگی می کنند، بتوانند معنای حاکم بر آن را ادراک نمایند، می توانند با آن محیط ارتباط بهتری برقرار نمایند. خانه های سنتی ایران که جایجای اجزای آن دارای معنا و مفهومی برای استفاده کنندگان می باشد، که باعث ارزش دار شدن آن، شده است. متاسفانه امروزه با ظهور مدرنیته به خانه، به عنوان وسیله ای با کارکرد موقت نگریسته می شود و این امر باعث گردیده خانه معنایی جدید به خود بگیرد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی می باشد. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای ارتباط نشانه شناسی و معماری، که به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه براساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی به عنوان یکی از روش های واکاوی متن، به دنبال واکاوی متون در حکم کلیت های ساختارمند و در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. این پژوهش بر مبنای سامانه شناخت شناسی تفسیرگراست و به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف این پژوهش بررسی مولفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متن خانه با روش نشانه شناسی لایه ای می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثر گذار برهم هستند، و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی شهری در مواجهه با پیامدهای ناشی از مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از تناقض های موضوع تاب آوری در حوزه مدیریت بحران از تفاوتها در شناخت مفهومی، روش شناسی، طراحی شاخصها جهت سنجش و ارائه الگویی برای ارزیابی آن ناشی می شود که برآیند آن سردرگمی در مطالعات تاب آوری است. هدف این مقاله؛ به طور خاص پس از بررسی مدل های تاب آوری اجتماعی در برخورد با پیامدهای سوانح، مطالعه و ارزیابی تاب آوری اجتماعی در مواجهه با مخاطرات محیطی در شهر همدان با استفاده از روش منتخب "مجم وع میانگی ن انح راف از ح د بهینه شاخص ها" است، به عبارتی در این تحقیق شاخص های تاب آوری اجتماعی روش انتخابی در مناطق چهارگانه شهر همدان بررسی و پس از مشخص شدن عدد نهایی آنها؛ نسبت عددی آن شاخص به حد بهینه (IIF) برآورد می شود؛ با جمع فواصل به دست آمده برای هر شاخص از مقدار بهینه (IIFs) می ت وان میزان فاصله تاب آوری اجتماعی از حد بهینه هر یک از مناطق شهر همدان را در قالب فاکتور ثانویه DSF محاسبه نمود، در ادامه تاب آوری اجتماعی شهر همدان از طریق میانگین عددی DSFs مناطق چهارگانه آن در قالب فاکتور نهایی تاب آوری اجتماعی URF محاسبه می شود، با برآورد URF و از طرفی مشخص بودن سطوح سنجش ارزیابی؛ سطح تاب آوری اجتماعی شهر مورد مطالعه از بین سطوح "تاب آور، نسبتاً تاب آور، مستعد بحران، بحران آفرین و بحرانی" مشخص می گردد.در نهایت میزان کمی تاب آوری اجتماعی شهر همدان (URF) پس از بررسی شاخص های مرتبط و تعیین درصد آنها و همچنین اندازی گیری درصد تاب آوری در هر شاخص (IIF) و میزان تاب آوری اجتماعی هر منطقه (DSF) معادل 01825/1 برآورد گردید که با توجه ب ه سطوح سنجش مبنا، نتایج به دست آمده بیانگر تاب آور بودن شهر همدان در حوزه اجتماعی است.
واکاوی نشانه شناسی تحول معنای اجتماعی - فرهنگی خانه های شهری همدان در سه دوره قاجار، پهلوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
899 - 933
حوزه های تخصصی:
خانه به عنوان نهادی با عملکرد چندبعدی متأثّر از اجتماع، فرهنگ، آیین های مذهبی، اقتصاد و اوضاع محیطی به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد . امروزه با با دستیابی بشر به فن آوری اطلاعات و پیشرفت در زمینه های ارتباطات و رایانه، تحولاتی را در زمینه های فرهنگی - اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رخ داده که باعث بحران فرهنگی و بحران هویت و معناست و این امر موجب ادغام نظام های معنایی، حذف بخش هایی از این نظام ها و در انتها اضافه شدن معناهایی که محصول جهانی شدن هستند. خانه نیز تحت تاثیر این عوامل، معنایی جدیدی به خود گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، نشانه شناسی که یکی از روش های رویکرد علوم اجتماعی و بر مبنای سامانه شناخت شناسی تفسیرگراست و به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف این پژوهش، از نوع کاربردی و در جهت، تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متن خانه با روش نشانه شناسی لایه ای و بررسی تحولات معنای اجتماعی – فرهنگی خانه شهری می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی تشکیل شده است که بر یکدیگر اثر می گذارند. تحول معنایی اجتماعی – فرهنگی نیز در مورد همه فضاها و فعالیت های خانه به طور یکسان اتفاق نیفتاده است، به گونه ای که در برخی فضاها، معنای خانه به کلی تغییر کرده است. در برخی فضاها در امتداد معنای گذشته، معنای جدید شکل تازه ای یافته است و در برخی دیگر همان معنای گذشته در فضاها جاری است.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت های شهری در حملات موشکی از منظر پدافند غیرعامل و ارائه راهکارهای مناسب جهت تخلیه و اسکان در مواقع بحران( مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
82 - 103
حوزه های تخصصی:
امروزه در همان ساعات اولیه جنگ، شهرها آماج حملات گوناگون قرار می گیرند و اغلب این کار توسط حملات نظامی صورت می گیرد. لذا لزوم اتخاذ تدابیری که بر مبنای آن ها بتوان آسیب های ناشی از حملات نظامی در مناطق شهری را کاهش داد، به شدت احساس می شود. تلاش های غیرنظامی که امروزه به نام پدافند غیرعامل شهرت یافته اند، یکی از مورد توجه ترین مباحث در خصوص کاهش آسیب پذیری شهرها و مراکز استانی در زمان بروز جنگ ها هستند. در کنار دانش پدافند غیرعامل، شهرسازی به عنوان یک دانش کاربردی می تواند از طریق محورهای تخصصی در کاهش اثرات حملات نظامی موثر واقع شود که در این بین می توان به نقش کاربری اراضی، مراکز ثقل، سلسله مراتب شهری، زیرساخت ها، شبکه ارتباطی، مجموعه های مسکونی، تامین فضاهای امن و فضاهای باز اشاره نمود. در این پژوهش از محدوده داخلی رینگ اول شهر همدان به عنوان محدوده مطالعاتی استفاده شده است. این ناحیه در اکثر طرح های فرادست به عنوان بخش مهمی از هسته مرکزی شهر همدان معرفی شده است و به علت استقرار طیف وسیعی از کاربری های مهم شهری و فراشهری در حملات موشکی آسیب پذیر به نظر می رسد. برای این منظور، مدل مطلوب آسیب پذیری در حملات موشکی بر اساس روش تحلیل شبکه ای تدوین شده و آسیب پذیری محدوده مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از انجام تحلیل، مشخص شد که 39٫2 درصد قطعات آسیب پذیری متوسط و 42٫3 درصد قطعات آسیب پذیری زیاد و در مجموع 81٫5 درصد بلوک ها آسیب پذیری متوسط به بالا دارند که فرضیه آسیب پذیر بودن محدوده در حملات موشکی تایید می شود. در انتها بر اساس روش های متداول شهرسازی، نسبت به ارایه راهکارهای مناسب برای کاهش آسیب پذیری بافت محدوده مورد مطالعه و ارایه راهکارهای مناسب جهت تخلیه و اسکان در حملات موشکی اقدام شد.
تعیین و تدقیق محدوده کالبدی فضایی بافت تاریخی و هسته مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت مراکز تاریخی شهرهای ایران بهمراه آثار کالبدی و معنایی آن، نمایانگر جذابیت، وجوه تمایز و خصوصیات منحصربفرد مکانی، تاریخی و فرهنگی شهری است. این در حالی است که این ارکان ارزشمند و هویت بخش در شهرها، با مشکلات فراوانی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... روبرو هستند، و بی توجهی به مشکلات این بافت ها با توجه به گذر زمان و عمر زیاد ابنیه ارزشمند آن، می تواند به نابودی فرهنگ و هویت یک جامعه منجر شود. بافت تاریخی و مرکزی شهر همدان به عنوان یکی از شهرهای قدیمی و با تمدن کشور در پی تضاد بین کارکردهای گذشته و نوین، دچار محدودیت توان و ظرفیت زیرساختی و کالبدی در بافت شده و روابط ناهمگونی را بین محتوای کارکردی و ساخت کالبدی آن ایجاد کرده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین محدوده کالبدی بافت تاریخی و هسته مرکزی شهر می باشد. روش مطالعه تحلیلی – توصیفی است و بر مبنای اطلاعات نقشه ای (سال 1335) و با استفاده از نظرات کارشناسی خبرگان پژوهش، چهار گزینه برای محدوده بافت تاریخی شهر ارائه شد. در ادامه با استفاده از روش دلفی شاخص های تعیین محدوده کالبدی مناسب استخراج و با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) محدوده های پیشنهادی اولویت بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش و تحلیل گزینه های پیشنهادی بر مبنای شاخص ها، گزینه اول (رینگ مرکزی شهر) با امتیاز(29/1)، بیشترین درصد مطلوبیت را به عنوان محدوده کالبدی بافت تاریخی شهر همدان به خود اختصاص داد.
تبیین الزامات مدیریتی برای توسعه گردشگری و نقش آن در پایداری شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت شهری تحول یافته است، و شهرها برای رفاه و آسایش بیشتر شهروندان مدیریت می شوند. مدیریت شهری، نقش مهمی در موفقیت برنامه ها و طرح های توسعه شهری، به عهده دارد. این موضوع، به خصوص در ارتباط با توسعه پایدار بیشتر اهمیت می یابد، در این راستا، شهرها به علت دارا بودن جاذبه های طبیعی، تاریخی و .. از مقاصد گردشگری محسوب می شوند، که آثار مثبت و منفی اقتصادی و اجتماعی و ... را به دنبال دارد، برای ایجاد تعادل در این زمینه، لازم است الزامات مدیریتی برای توسعه گردشگری فراهم گردد تا زمینه ای را برای پایداری شهر فراهم نماید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، تبیین الزامات مدیریتی برای توسعه گردشگری و نقش آن در پایداری شهر همدان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی و کمی قرار دارد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش گراند تئوری و مدل های (FBMW، و مدل ترکیبی (FSORA، FCOPRAS)، و نرم افزار Expert choice ، استفاده شد. نتایج در بخش کیفی پژوهش نشان داد، از سوی متخصصان الزامات (مدیریت یکپارچه گردشگری، ترویج رویکرد نامتمرکز (پایین به بالا)، بهره گیری از نیرو های متخصص، تدوین یک چارچوب قانونی مشخص، تغییر نگاه مدیریت در حوزه گردشگری، طراحی الگوی سازگار با محیط گردشگری همدان)، از سوی متخصصان پیشنهاد گردیده شد، و از بین الزامات مطرح شده، ترویج رویکرد نامتمرکز (بالا به پایین) با وزن به دست آمده 190/0، بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در ادامه نیز در بخش کمی نتایج آزمون همبستگی به منظور ارتباط بین دو متغیر (الزامات مدیریتی و پایداری شهر همدان)، نشان داد که بین این دو متغیر ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، و از بین ابعاد پایداری مورد مطالعه، بعد اقتصادی با مقدار 11/71، اجتماعی با مقدار وزن 87/70، فیزیکی و محیطی با مقدار وزن 45/70، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تاثیرپذیری را از الزامات مدیریتی توسعه گردشگری به خود اختصاص داده اند.