مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
درمان شناختی - رفتاری
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
103 - 118
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی- معنوی در درمان وسواس- بی اختیاری (OCD) در زنان مبتلا، به روش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری یک ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر قم بود که بعد از تشخیص قطعی وسواس- بی اختیاری در مراجعان، تعداد 22 نفر از آنها به صورت دردسترس و براساس ملاک های ورود و خروج برای گروه نمونه انتخاب شدند. این افراد در دو گروه یازده نفره شامل گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی-معنوی (گروه آزمایش) و گروه گواه گمارده شدند. پس از اجرای مداخله بر روی گروه آزمایش، داده ها با آزمون های تحلیل کواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی-معنوی بر کاهش شدت وسواس- بی اختیاری زنان تأثیر مثبت معنادار داشت و این تأثیر در پیگیری یک ماهه پایدار بود. نتایج این تحقیق نشان داد که الگوی درمان شناختی-رفتاری با رویکرد عقلانی-معنوی، باورهای عقلانی را تقویت کرده و ترس های مذهبی- معنوی افراطی مربوط به خدا و گناه را کاهش می دهد و با اصلاح خود پنداره، خداپنداره و آخرت پنداره، بر کاهش شدت وسواس- بی اختیاری تأثیرگذار است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مداخلات شناختی رفتاری بر خودافشاگری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
127-144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خودافشاگری زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه ی آماری را کل زوجین مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1395 تشکیل دادند. از میان زوجین 32 زوج دارای خودافشاگری زناشویی پایین براساس مصاحبه انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای اعمال شد، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه ی تشخیصی و پرسشنامه خودافشاگری زناشویی وارینگ و همکاران بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس دوراهه و تحلیل کوواریانس چندمتغیری دوراهه استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به طور معناداری میزان خودافشاگریی زناشویی را افزایش داده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر افزایش خودافشاگری ارتباطی، مالی، جنسی و عدم توازن تأثیر داشته است. اما تأثیر جنسیت و تأثیر تعاملی درمان شناختی-رفتاری و جنسیت بر خودافشاگری زناشویی و ابعاد آن معنی دار نبود. براساس نتایج به دست آمده، آموزش مبتنی بر مداخلات شناختی-رفتاری می تواند جهت تعدیل مشکلات زناشویی زوجین از جمله خودافشاگری پایین به کار برده شود.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر غنی سازی بر افسردگی و کیفیت زندگی در زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
101 - 112
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنان افسرده نسبت به زنان غیرافسرده فشار روانی و عواطف منفی بیشتری را تحمل می کنند و زندگیشان دستخوش تغییرات زیادتری است هدف این پ ژوهش مقایسه اثر بخشی درمان غنی سازی ارتباطی و شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی در زنان افسرده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی ، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بودند که در سال 1396 برای درمان افسردگی به مراکز مشاوره شهر سنندج مراجعه کرده بودند که با روش در دسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 40 نفر از زنان افسرده بود که به صورت تصادفی در سه گروه غنی سازی، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند. در هر سه گروه پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی اجرا شد و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کورایانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با وجود اینکه نتایج نشان دادند که هر دو روش تاثیر مطلوبی بر ارتقاءکیفیت زندگی زنان داشته اند، اما روش درمان غنی سازی نسبت به درمان شناختی- رفتاری تاثیر بیشتری داشت نتیجه گیری: میتوان از رویکرد غنی سازی و درمان شناختی-رفتاری برای کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در زنان افسرده استفاده کرد.
اثربخشی آموزش تکنیکهای شناختی - رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
114-131
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش های شناختی _ رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود. بدین منظور 16 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 که عضو انجمن دیابت ایران شعبه ی اسلامشهر بودند به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تکنیک های شناختی – رفتاری را آموزش دیدند و گروه کنترل این آموزش ها را دریافت نکردند.قبل و بعد از اجرای مداخله ی هر دو گروه از طریق آزمون کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تکنیک های شناختی _ رفتاری در دو بعد جسمانی و روان شناختی از کیفیت زندگی اثر معنادار داشته اند اما در دو بعد دیگر یعنی ابعاد اجتماعی و محیطی تأثیر معناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد با توجه به ماهیت تکنیک های شناختی _ رفتاری اثر بخشی در دو بعد جسمانی و روان شناختی و عدم اثر گذاری معنادار بر دو بعد دیگر قابل توجیه باشد.
اثربخشی درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۵
56-72
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر بود. روش: این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی زندانیان حاضر در بند نسوان زندان مرکزی شهر اردبیل در سال 1393 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نفر از دخترانی که در پرسشنامه ی خشم حالت _ صفت اسپیلبرگر نمره های بالایی داشتند انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، درمان شناختی _ رفتاری را طی 8 جلسه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خشم حالت _ صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. داده ها با روش آماری کورایانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر مورد تایید قرار گرفته است و دختران گروه آزمایش نسبت به دختران گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، خشم کمتری و بهزیستی روان شناختی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی _ رفتاری در کاهش خشم و افزایش بهزیستی روان شناختی دختران پرخاشگر تأثیر معناداری دارد.
بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری بر افسردگی و پروتئین واکنش دهنده ی سی در بیماران کرونری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های قلبی- عروقی در صدر عوامل مرگ و میر دنیا قرار داشته و اختلال افسردگی شایع ترین اختلال روانی بیماران قلبی است. اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی و کاهش مرگ و میر ناشی از افسردگی در بیماران قلبی مورد بحث و اختلاف است. هدف: مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر افسردگی و پروتئین واکنش دهنده ی سی فوق حساس در بیماران کرونری انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل فعال بود. جامعه آماری کلیه مراجعه کنند گان به پژوهشکده قلب و عروق اصفهان در سال ۱۳۹۷ بود. ۵۰ بیمار به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش وکنترل فعال اختصاص یافتند. گروه آزمایش به مدت ۸ هفته تحت آموزش گروهی شناختی– رفتاری و گروه کنترل تحت آموزش های معمول پزشکی قرار گرفتند. ابزارها شامل پرسشنامه افسردگی بک و کیت تشخیص کمی پروتئین واکنش دهنده ی سی بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه های مکرر و نرم افزار SPSS نسخه ی ۲۴ استفاده شد. یافته ها: افسردگی و پروتئین واکنش دهنده ی سیتفاوت معنی داری در دو گروه آزمایش و کنترل در مراحل اندازه گیری نداشته اند (۰/۰۵<P) ؛ بنابراین درمان شناختی– رفتاری بر کاهش افسردگی بیماران کرونری و پروتئین واکنش دهنده ی سی تأثیر معنادار ندارد (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: طبق نتایج درمان شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی بیماران کرونری و نیز پیش آگهی منفی در این بیماران تأثیری ندارد. این نتایج می تواند موجب اتخاذ رویکردهای درمانی جایگزین از سوی روانشناسان قلب و عروق گردد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی در افراد با درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
287-312
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی در افراد با درمان نگهدارنده متادون انجام شد . روش: این مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از میان همه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی سوءمصرف مواد روزبه شهر کامیاران در نیمه اول سال 1397، که تحت درمان نگهدارنده متادون بودند، نمونه ای به حجم 30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه گواه (10 نفر) گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد و خطاهای شناختی استفاده و توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 8 جلسه 60 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت کردند. داده ها نیز با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات مؤلفه های نگرش ناکارآمد از جمله نیاز به تایید دیگران و نیاز به راضی کردن دیگران و مؤلفه های باورهای غلط شناختی از جمله فیلتر ذهنی، نتیجه گیری شتابزده، استدلال احساسی، باید-بهتر و شخصی سازی در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل، به طور معناداری پایین تر بود. همچنین میانگین نمرات موفقیت-کامل طلبی، تفکر همه یا هیچ، تعمیم افراطی و بی توجهی در گروه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به دو گروه دیگر، به طور معناداری پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از درمان شناختی-رفتاری بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی مؤثر است.
بررسی اثرات دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان و کاهش فشار روانی زنان مبتلا به فشارخون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان و کاهش فشار روانی زنان مبتلا به فشارخون در شهر کرمانشاه در سال 99-1398 انجام گرفت. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بسط یافته با گروه کنترل است. در این طرح دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل وجود دارد. شرکت کننده های گروه آزمایش اول 8 جلسه آموزش شناختی-رفتاری و شرکت کنندگان گروه آزمایش دوم 8 جلسه دارودرمانی و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که رویکرد شناختی- رفتاری و دارودرمانی در کنار هم باعث افزایش سلامت روان و کاهش فشار روانی شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر و مفید بودن استفاده از رویکرد شناختی- رفتاری و دارودرمانی بر بهبود سلامت روان و کاهش فشارخون است. فشارخون می تواند به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز مشکلات سلامت روان و باعث بروز مشکلاتی برای بیماران مبتلا به فشارخون گردد. با توجه به نقش رویکرد شناختی-رفتاری و درمان دارویی بر بهبود سلامت روان و فشار روانی، استفاده از رویکرد تیمی و لزوم همکاری متخصصان حوزه فشارخون و روان شناسان به منظور ارتقای سلامت روان بیماران مبتلا به فشارخون اساسی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و راهبردهای مقابله ای بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و راهبردهای مقابله ای بیماران MS شهر تهران انجام شد. روش: با توجه به موضوع و اهداف پژوهش روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری ام اس مراجعه کننده به درمانگاه های مرکز تحقیقات بیماری های مغز و اعصاب وابسته به مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در شهر تهران در سال 1398-1399 می باشد. نمونه 40 نفر از بیماران ام اس زن شهر تهران که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین می شوند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه راهبردهای مقابله ای بلینکزوموس (1981) و پرسشنامه رفتار سازشی لامبرت (1974). پروتکل درمان شناختی-رفتاری بسته آموزشی شناختی رفتاری حاتمی نیز شامل برنامه 10 جلسه ای بود که در مدت دو ماه در اختیار گروه آزمایش قرار گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل کوراریانس بود که با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی بیماران MS شهر تهران موثر است(001/0 p<). و درمان شناختی-رفتاری بر راهبردهای مقابله ای بیماران MS شهر تهران موثر است (001/0 p<). نتیجه گیری: می توان توان نتجه گرفت با مداخله مداوم برنامه درمان شناختی-رفتاری می توان موجب بهبود وضعیت سازش یافتگی اجتماعی و راهبردهای مقابله ای بیماران MS شد.
تاثیر مقابله درمانگری بر زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
169 - 183
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کاربرد روش های مقابله با استرس در بیماران مولتیپل اسکلروزیس می تواند منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در سطح زیست نشانگرهای ایمنی شناختی گردد. ازاین رو هدف پژوهش، بررسی تأثیر مقابله درمانگری بر زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود . روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن حمایت از بیماران ام. اس. استان تهران در سال 97 بوده، تعداد 30 بیمار مبتلا به ام. اس. واجد شرایط و داوطلب، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشده جلسه درمان مقابله درمانگری و گروه کنترل به همان تعداد جلسات مراقبتهای معمول دریافت کردند. جهت سنجش فرضیه ها از کیت های انسانی برای اندازه گیری زیست نشانگرهای ایمنی شناختی و جمع آوری نمونه های خونی در 3 نوبت و مداخله روانشناختی مقابله درمانگری، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری مؤلفه های اینترلوکین 6، اینترلوکین 10، تومور نکروزینگ فاکتور آلفا، اینترفرون گاما، لنفوسیت و گلبول های سفید تفاوت معناداری دارد (05/0>P) و نمرات پس آزمون در مرحله ی پیگیری مقیاس ها نسبتاً ثابت مانده و اثر مداخله ای مقابله درمانگری همچنان ماندگار است . نتیجه گیری: مقابله درمانگری سبب بهبود زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس می گردد. در کاهش میزان اثربخشیاین رویکرد مداخله ای، زمان از پس آزمون به پیگیری اثر نداشته است
تاثیر درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 (470 نفر)، بود که 30 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعتی تحت گروه درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه اضطراب (صفت-حالت) اسپیل برگر (1970)، مقیاس سنجش استرس لوبیوند (1995) و مقیاس سنجش کیفیت زندگی تاثیر آرتریت 2-فرم کوتاه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS 23 در استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان، تاثیر دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان درمانی معنوی- مذهبی با تأکید بر آموزه های اسلامی بر شدت نشانگان وسواس فکری- عملی زنان مبتلا به وسواس شستشو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
25 - 40
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و روان درمانی معنوی- مذهبی با تأکید برآموزه های اسلامی برشدت نشانگان وسواس فکری- عملی زنان مبتلا به وسواس شستشو انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پ س آزم ون همراه ب ا گ روه کنت رل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان مبتلا به وسواس شستشو مراجعه کننده به یکی از مراکز درمانی روان پزشکی و روان شناسی شهر تهران درسال 1397 بودند. از بین آن ها 39 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 13 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. درمان شناختی-رفتاری برروی گ روه آزمایش اول و درمان معنوی- مذهبی با تکیه برآموزه های اسلامی برروی گ روه آزم ایش دوم، ب ه ص ورت گروهی، ه ردرم ان، هفته ای 1بار در 8 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد؛ و گ روه کنت رل مداخل ه ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه وسواس فکری– عملی ییل براون، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. یافته ها نشان داد که هر دو روش درمانی شناختی–رفتاری و معنوی- مذهبی با تأکید برآموزه های اسلامی بر کاهش وسواس فکری– عملی اثربخش بودند، اما تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش شدت نشانگان وسواس فکری- عملی زنان مبتلا به وسواس شستشو به دست نیامد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهزیستی روان شناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالاسمی روبه افزایش است و مطالعه علمی آن جهت شناخت بیشتر این بیماری غیر واگیر و به کارگیری مؤثرترین مداخلات درمانی اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روان شناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری 317 بیمار تالاسمی بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفره) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1980) بود که اعتبار آن با دیدگاه صاحب نظران و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ(90/0) حاصل شدند. برای تحلیل داده ها نیز از آماره توصیفی و استنباطی تحلیل کواریانس با نرم افزار Spss24 استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش،گروه آزمایش دوم تحت مداخله درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج حاکی از این بود که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روان شناختی بیماران تالاسمی مؤثرند(05/0>P). همچنین بیمارانی که تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بودند نسبت به درمان شناختی رفتاری، بهزیستی روان شناختی بالاتری از خود نشان دادند(05/0>P). نتایج نشان داد برای افزایش کیفیت روحیات روان شناختی بیماران تالاسمی، مداخله درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به درمان شناختی- رفتاری اثربخش تر است.
اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی بر اضطراب سلامت و حساسیت اضطرابی افراد با سطوح بالای اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مداخلات شناختی-رفتاری به عنوان درمان های صف اول در اختلالات اضطرابی شناخته می شوند. با این حال، پیچیدگی های همچون قرنطینه، ارائه چهره به چهره مداخله را دشوار کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی بر اضطراب سلامت و حساسیت اضطرابی افراد با سطوح بالای اضطراب کووید-19 است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. بر طبق معیارهای اصول تشخیصی اضطراب سلامت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-نسخه پنجم و پرسشنامه اضطراب کووید-19، 138 شرکت کننده با سطوح بالای اضطراب کووید-19 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (69=n) و کنترل (69=n) گمارده شدند. گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، 10 جلسه مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کووید-19، سنجه کوتاه اضطراب سلامت، و شاخص حساسیت اضطرابی بودند. در نهایت، داده ها با استفاده از روش آماری مانکوا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری منجر به کاهش اضطراب سلامت و حساسیت اضطراب شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (001/0 >p). در این بین، مداخله حاضر برای مؤلفه های اضطراب سلامت کارآمدتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اضطراب گسترده جامعه در مورد کووید-19 و همچنین پیچیدگی های ارائه چهره به چهره درمان شناختی-رفتاری، استفاده از مداخله شناختی-رفتاری ویدئویی می تواند روشی فوری، مختصر و ارزان قیمت بر بهبود سلامت روانی جامعه باشد. .
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی – رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل فراوانی روی خوشنودی زناشویی تأثیر می گذارد، ناخشنودی جنسی یکی از این عوامل است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان دارای ناخشنودی جنسی بود. پژوهش حاضر ازنظر روش شناسی جزء طرح های آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، عبارت بودند از زنان دارای ناخشنودی جنسی که در سال 98 به مراکز مشاوره شهر تهران (9 مرکز مشاوره) مراجعه کرده بودند (750 نفر). از این جامعه با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر از زنان داوطلبی که دارای ملاک های ورود به طرح درمانی بودند، از طریق مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و کنترل جایگزین شدند. سپس هر گروه آزمایشی طی 9 جلسه 5/1 ساعته تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. اعضای هر سه گروه در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه خوشنودی زوجی اینریچ Fowers, Olson,1989)) را تکمیل کردند. تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات متغیر خوشنودی زناشویی در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری داشته است (P ≤0/05, F=259/39). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سنجش با درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری بر خوشنودی زناشویی داشته است؛ بنابراین درمانگران و مشاورین خانواده می توانند با به کارگیری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی ناخشنودی جنسی زوجین کار کنند تا افزون بر حل مشکل آن ها خوشنودی زناشویی شان نیز افزایش پیدا کند و گام باارزشی جهت کاهش طلاق بردارند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان نمایشگری بر نشانه های اختلال های برونی سازی شده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: روان نمایشگری نوعی تخلیه هیجانی است که به بازگشایی مشکل شخصیتی یک فرد مشخص و ارائه جنبه هایی از زندگی او می پردازد و مقایسه آن با درمان شناختی-رفتاری می تواند تعیین کننده میزان اثربخشی آنها باشد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان نمایشگری بر نشانه های اختلال های برونی سازی شده کودکان 7 تا 12 سال می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی (شبه آزمایشی) است که با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به همراه گروه کنترل صورت پذیرفت. گروه نمونه به صورت در دسترس از بین کودکانی که در مراجعه به مرکز مشاوره آوای مهر پاسارگاد، تشخیص نشانه های اختلال برونی سازی شده برای آنان ثبت شده بود و واجد ملاک های لازم جهت شرکت در پژوهش بودند، تعداد 24 نفر بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری و روان نمایشگری برای گروه های آزمایشی اجرا گردید، اما گروه کنترل هیچ مداخله خاصی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (نسخه والدین) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی روابط بین متغیرها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی و آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان روان نمایشگری در متغیرهای رفتار پرخاشگری و رفتار قانون شکنانه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (P≥0.001) ولی در مرحله پیگیری در متغیر رفتار قانون شکنانه تفاوت معنی داری وجود دارد.(P≤0.001) با توجه به مقادیر اندازه اثر برای متغیرهای رفتار پرخاشگری و رفتار قانون شکنانه در درمان شناختی رفتاری و روان نمایشگری مشخص گردید اثربخشی درمان روان نمایشگری بیشتر از درمان شناختی رفتاری می باشد.(P≤0.001) نتیجه گیری: به نظر می رسد که روش درمان روان نمایشگری نسبت به درمان شناختی-رفتاری در بهبود رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه سودمندتر می باشد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری برمیزان سازگاری وافسردگی بیماران اشتارگارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتارگارت نوعی بیماری مزمن است و با علایم بالینی متعدد و عوارض روانشناختی مانند افسردگی همراه است. لذا روان درمانی می تواند نقش مهمی در دستیابی به اهداف درمانی ایفا کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری و افسردگی بیماران اشتارگارت می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون وگروه شاهد می باشد که طی آن 20 بیمار اشتارگارت از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند . گروه آزمایش به مدت شش جلسه مداخله شناختی رفتاری را دریافت کردند پرسشنامه های مورد استفاده سازگاری کالیفرنیا و افسردگی بک بود. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss با ورژن 16 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت نمره پیش آزمون و پس آزمون در بین دو گروه مداخله و شاهد در ابعاد پرسش نامه سازگاری و افسردگی معنادار بود. درمان شناختی رفتاری بر سازگاری و افسردگی بیماری اشتارگارت تاثیرگذار است و بنابراین می توان ازاین روش به عنوان روش درمانی برای رفع مشکلات این نوع بیماران استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که از طریق فراخوان، در سال 1399 به مرکز مشاوره دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر مراجعه کرده بودند، از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (21نفره) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 45 تا 60 دقیقه ای به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی پیش ازآغاز درمان و پایان جلسات درمان و 3 ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال بی خوابی تأثیر داشت و هر دو به یک اندازه در پیگیری مؤثر بودند، اما ذهن آگاهی مؤثرتر بود و همچنین جنبه پیشگیری از عود را داشت. بنابراین می توان از این دو روش درمان در جهت کاهش اجتناب تجربی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان بین فردی و درمان شناختی- رفتاری بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
23 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان بین فردی بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. این مطالعه از نوع طرح های پیش آزمون – پس آزمون دوگروهی است که در آن از بین دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نمونه ای40 نفره، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه CBT و IPT اختصاص داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مصاحبه تشخیصی روانپزشکی، پرسشنامه کانون توجه (FAQ)، فرم تجدیدنظر شده مقیاس مختصر ترس از ارزیابی منفی (BFNE-II) و پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN) بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها مشخص کرد که با کنترل آماری واریانس پیش آزمون، بین اثربخشی IPT و CBT در کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که CBT و IPT به یک اندازه در کاهش نشانه های شناختی هراس اجتماعی مؤثر هستند. با توجه به اینکه IPT به اندازه درمان مبتنی بر شواهد شناختی رفتاری در کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود اثربخش است، لذا می توان در شرایطی که درمان بین فردی تناسب و امکان اجرای بیشتری دارد مانند مواردی که نقص عملکرد اجتماعی و شناختی خفیف تر است، از این درمان جهت کاهش علایم هراس اجتماعی به ویژه ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی زنان مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان ساری
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری بوده که با روش پژوهش آزمایشی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه زنان دارای نشانه های افسردگی و نشخوار فکری که به مراکز بهداشت شهرستان ساری در بین ماه های آذر تا بهمن سال 1398 مراجعه کرده اند، بود. تعداد 45 نفر نمونه در قالب 3 گروه 15 نفره (دو گروه های آزمایشی و یک گروه کنترل) با شیوه نمونه گیری در دسترس مشخص شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه افسردگی بک (1978) استفاده شده است.. نتایج نشان دادند که نتایج نشان دادند که درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است افسردگی و مولفه های آن ها را در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان دادند که بین اثربخشی دو روش درمانی شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش میزان افسردگی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری تفاوت معنادار وجود دارد و اثربخشی درمان ACT بیشتر بوده است.