مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
درمان شناختی - رفتاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال انفجاری متناوب، در بافت اجتماعی و در پاسخ به محرک های اجتماعی ظاهر می شود. احتمالا، پردازش محرک های اجتماعی و پاسخ به آنها در بافت های اجتماعی مختلف، در این اختلال نقشی مهمی داشته و بر بروز نشانه های آن تاثیرگذار باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب است. روش: پژوهش حاضر، ازنوع آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون – پس آزمون است. تعداد 38 نفر دانش آموز دارای اختلال انفجاری متناوب با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش، به پرسشنامه غربالگری اختلال انفجاری متناوب و داستان های اجتماعی پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله درمان رفتارشناختی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل آنکووا نشان داد درمان رفتارشناختی بر بهبود شناخت اجتماعی و کاهش نشانه های اختلال انفجاری متناوب اثربخش بوده است. درمان رفتارشناختی بر بهبود مراحل رمزگردانی سرنخ ها، بازنمایی و تفسیر اطلاعات، و گزینش پاسخ اثربخش بوده است. اما بر مراحل روشن کردن اهداف و جستجوی پاسخ های ممکن، تاثیری دیده نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با استفاده از تدابیر درمان شناختی-رفتاری و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، بتوان شناخت اجتماعی افراد دارای اختلال انفجاری متناوب را بهبود بخشید که به عنوان ظرفیتی مهاری، برای جلوگیری از بروز نشانه های این اختلال در بافت های اجتماعی عمل کند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استرس شغلی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس شغلی از جمله عواملی است که اغلب سبب تأثیرگذاری منفی بر سایر جنبه های زندگی شغلی و اجتماعی فرد می شود. همچنین، رضایت زناشویی، یک جنبه بسیار مهم در روابط زوجین است و نقش مهمی در سلامت روان شناختی زوجین ایفا می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر استرس شغلی و رضایت زناشویی در کارکنان متأهل نیروی انتظامی کرمانشاه انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش 20 نفر از کارکنان نیروی انتظامی شهر کرمانشاه که به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه 10 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه استرس شغلی HSE بود که در بین اعضای دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توزیع شد. سپس گروه آزمایش طی مدت 8 جلسه (هر جلسه 1/5 ساعت) تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون یومان ویتنی در نرم افزار SPSS-25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از آزمون یومان ویتنی نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر استرس شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (p <0.05). همچنین نتایج نشان داد که در دو گروه آزمایش و گواه از نظر رضایت زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (p <0.05). با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی و درمانی مناسب به منظور ارتقاء رضایت زناشویی و کاهش استرس شغلی کارکنان برگزار گردد.
مقایسه اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد، شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی بر نشانگان اختلال روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۶۱۲-۵۹۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان می دهد اختلالات روانی در زندانیان شیوع بالایی دارد و مداخلات روانشناختی می تواند به بهبود سلامت روانشناختی آن ها کمک کند. درمان شناختی - رفتاری بر تغییر تفکر خودکار و انتقاد از خود برای ایجاد شخصیت سالم تمرکز می کند. درمان ACT بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی متمرکز است که توانایی توجه به تجربیات در لحظه حال بدون قضاوت است و در واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری افراد تأکید می کند. با این وجود، انجام پژوهش مقایسه ای این سه درمان در زندانیان کمتر مورد توجه قرارگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی بر نشانگان اختلال روانی زندانیان مرد زندان مرکزی اصفهان بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زندانیان مرد زندان مرکزی اصفهان بودند که از میان آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی نظام دار، 120 نفر انتخاب شدند و در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند (هرگروه: 30 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز در دوره پیگیری چک لیست نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) دراگوتیس و همکاران (1994) را تکمیل کردند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز، استروزال و ویلسون، 1999)، درمان شناختی – رفتاری (بک و همکاران، 1979) و واقعیت درمانی (گلاسر، 1965) بر روی گروه های آزمایش، به صورت مجزا به مدت دوازده جلسه اجرا گردید و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مختلط بیانگر اثربخشی هر سه مدل درمانی بر بهبود نشانگان وسواس عملی - فکری، حساسیت در روابط متقابل، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان گسسته گرایی بود (0/05 p<). همچنین، طبق نتایج آزمون تعقیبی، بین سه گروه درمانی در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری مشاهده شد و درمان شناختی - رفتاری بر نشانه های اختلال روانی بطور معناداری اثربخشی بیشتری در مقایسه با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد داشته است (0/05 p<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی موجب بهبودی در سلامت روانشناختی زندانیان مرد شده است و درمان شناختی - رفتاری اثربخشی بیشتری داشته است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تنظیم هیجانی نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تنظیم هیجانی نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد در بازه زمانی آذر ماه 1400 تا تیرماه 1401 بود که توسط روان شناس و روان پزشک تشخیص قطعی اختلال اضطراب فراگیر دریافت کردند. 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هریک به ترتیب طی 12 جلسه بصورت دو بار در هفته تحت مداخله درمان فراتشخیصی یکپارچه، و درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<)؛ و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (2 ماهه) دارای ماندگاری اثر است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد (01/0<P). بطورکلی با بکارگیری هر یک از رویکردهای درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه می توان گام مهمی در کاهش آسیب ها و پیامدهای ناشی از عدم تنظیم هیجان برداشت.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۶۴-۱۵۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در زمستان 1400 بود. 45 نفر از بیماران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ترس از عود سرطان با سیاهه ترس از عود سرطان (FCRI) سیمارد و ساوارد (2009) و گلبول های سفید خون به روش فلوسایتومتری اندازه گیری شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 12 جلسه 120 دقیقه ای هر هفته دو جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گروه، اثر زمان و اثر زمان×گروه برای ترس از عود (01/0>p) و گلبول های سفید خون (05/0>p) معنادار هستند. همچنین، اختلاف میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در متغیرهای یادشده معنادار (001/0>p)، اما اختلاف میانگین پس آزمون و پیگیری در آن ها معنادار نبود (05/0<p). تفاوت میانگین بین گروه های درمانی در ترس از عود معنا دار بود (01/0>p)، ولی در گلبول های سفید خون معنادار نبود (05/0<p). این دو روش درمانی با اولویت گذاری استفاده از معنویت درمانی می توانند به منظور کاهش ترس از عود زنان مبتلا به سرطان پستان و افزایش گلبول های سفید خونِ آنان استفاده شوند.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر افکار تکرار شونده و ابعاد فراهیجانی منفی در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
107 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر افکار تکرار شونده و ابعاد فراهیجانی منفی در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مراجعه کننده به مراکز درمانی خدمات روانشناسی در شهر مشهد بود. از بین آن ها 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) جای گماری شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افکار تکرار شونده منفی(RNT) و پرسشنامه فراهیجانی(MEQ) استفاده شد. پس از آن، مداخله درمانی بر اساس رویکرد شناختی - رفتاری مبتنی بر الگوی لیهی برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد، اما گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. پس از پایان دوره درمان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در متغیرهای افکار تکرارشونده و ابعاد فراهیجانی منفی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد. نتیجه گیری: شناسایی، چالش ورزی و اصلاح افکار تکرارشونده منفی، طرحواره های ناکارآمد و شناسایی افکار و هیجان های ناامید کننده و چالش با آن ها هدف اصلی درمانگران شناختی - رفتاری است.
مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
61 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: شواهد تجربی و نظری نشان می دهد که مداخله های شناختی- رفتاری، کارایی پایداری ندارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی یک سر کور با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 9 دانشجو با اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این سه الگوی مداخله ای، از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز (هیمبرگ و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس خود شفقت ورزی (ریس و همکاران، 2011)، نسخه دوم پرسشنامه پذیرش و عمل (باند و همکاران، 2011) و پرسشنامه زندگی ارزشمند (ویلسون و همکاران، 2010) استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه روش مداخله ای در کاهش اضطراب اجتماعی (2.58->Z) و افزایش انعطاف پذیری موثر و از لحاظ بالینی معنادار است (2.58Z>). با این وجود، درمان شناختی- رفتاری هافمن در افزایش خود شفقت ورزی و زندگی ارزشمند از لحاظ بالینی موثر و معنادار نبود (1.96>Z)، و این نتایج نیز در پایان دوره پیگیری 2 ماهه حفظ شد. نتیجه گیری: بنابراین ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت از نظر اندازه تغییر، ثبات، کلیت تغییر و ایمنی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری هافمن، کارایی بالینی موثرتری دارند، اما هر سه روش مداخله در میزان پذیرش و عمومیت تغییر مشابه بودند.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر علائم افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۵۰-۱۳۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز اختلال اضطراب فراگیر، فرآیندهای شناختی، ارتباطی و اجتماعی افراد را با آسیب جدی مواجه ساخته و موجب افزایش اضطراب و افسردگی می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری ۲ ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان با اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد تشکیل می دادند که از میان آن ها ۴۵ نفر نوجوانان واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری، گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لاوی باند و لاوی باند، ۱۹۹۵) استفاده شد. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر کاهش افسردگی و اضطراب تأثیر معناداری داشته است (۰۱/۰>p)، از سویی دیگر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب نتیجه بخش بوده است (۰۰۱/۰>p)، همچنین بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد؛ می توان از این دو رویکرد درمانی به عنوان مداخلات مؤثر بر افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر بهره گرفت. تازه های تحقیق داود جعفری: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از هیجانات شایع در مبتلایان به اختلالات خلقی و اضطرابی، نشانگان خشم است. نگرانی اصلی در مورد مبتلایان به اختلالات اضطرابی که عملکردشان در کُنش های مختلف مختل است، خشم خودآزارگرانه و بعضاً خودکشی است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. تمامی مبتلایان به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز تخصصی روا ن شناختی در سطح شهر تهران در سال 1401 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. به ترتیب درمان شناختی-رفتاری (لیهی و همکاران، 2009) و درمان فراشناختی (ولز و فیشر، 2015) طی 10 جلسه، به صورت 1 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت در آزمودنی های گروه های آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته با پرسش نامه پرخاشگری حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1972) انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بن فرونی با نرم افزار آماری SPSS شماره 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی در کاهش نشانه های خشم حالت، خشم صفت و بروز خشم و افزایش نشانه های کنترل خشم در پایان درمان و بعد از پیگیری سه ماهه مؤثر واقع شدند. نتایج پیگیری سه ماهه مداخلات نیز نشان دهنده ثبات درمان بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر بهبود نمرات شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی نسبت به درمان فراشناختی اثربخش تر عمل کرده است (05/0>P). نتیجه گیری: براین اساس می توان بیان کرد که هر دو روش شناختی-رفتاری و فراشناختی بر بهبود شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی سودمند هستند. همچنین، وجود جلسه فعال سازی رفتاری می تواند علت برتری درمان شناختی-رفتاری باشد. تازه های تحقیق نسترن شریفی: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونای مرکز روشنگران شهر تهران در سال 1401 بود. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی(DASS) (لاویباند و لاویباند، 1995) و آزمون حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (DCWMT، 1980) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چنر متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر عملکرد شناختی و روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0> P). براساس یافته های این پژوهش، می توان از ظرفیت درمان شناختی- رفتاری برای درمان و بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی در دیابت بهبود یافته کرونا استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی ودرمان ذهن آگاهی بر کاهش علائم و بهبود تحریک پذیری و تمرکز جانبازان شیمیایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه استان تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
33 - 45
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه نوعی اختلال مرتبط با تروما و استرس است و در افرادی که در معرض حوادث آسیب رسان شدید، قرار گرفته اند، بروز می کند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی روش درمان شناختی - رفتاری مبتنی برذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی بر کاهش علائم جانبازان مبتلا بود. روش: این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. تعداد 30 نفرازجانبازان مبتلا به این اختلال به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، گروه اول تحت درمان ترکیبی شناختی - رفتاری وذهن آگاهی و گروه دوم تحت درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه بالینی و پرسشنامه اختلال استرس پس از ضربه (PCL)، استفاده شد.نتایج: یافته های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره یک راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بین اثر بخشی روش درمان ترکیبی و روش ذهن آگاهی، درکاهش علائم، تفاوت وجود دارد. بحث: میان گروه های آزمایش و کنترل، از لحاظ کاهش علائم، تفاوت معناداری وجود دارد. گروه کنترل تغییری نداشت، اما مداخلات درمانی در دو گروه آزمایش، باعث کاهش شدت علائم ونشانه ها شده بود. با اینکه مداخله درمانی ذهن آگاهی در کاهش علائم موثر بود، اما روش ترکیبی به دلیل ویژگی جامع بودنش، موثرتر از درمان ذهن آگاهی بوده است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی به قصد غیرخودکشی رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافت های بدنش آسیب می زند و می تواند تبعات فراوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان 16 تا 18 ساله (پسر و دختر) دبیرستان های شهرستان ساری بود. از این جامعه، 100 نفر به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب و از بین آنها 28 نفر که بالاترین نمرات را در پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی (NNSI) کسب کرده بودند، با رعایت معیارهای ورود، گزینش و به صورت تصادفی ساده در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه شامل 14 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به روش گروهی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای، و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پس آزمون هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی( کلونسکی و گلن ،2011) و پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما(1991) بود. داده های به دست آمده در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری منجر به کاهش نشخوار فکری شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری برای کاهش نشخوار فکری در نوجوانان خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی آنان شود.
مقایسه اثر بخشی بسته طرح واره درمانی مبتنی بر مسائل روانی-اجتماعی بیماران وسواس-جبری با درمان شناختی-رفتاری بر طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری اختلال اضطرابی ناتوان کننده ای است که ویژگی اصلی آن وقوع وسواس ها و اعمال اجباری است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته طرح واره درمانی مبتنی بر مسائل روانی–اجتماعی بیماران وسواس- جبری با درمان شناختی-رفتاری بر طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری می باشد. روش پژوهش: مقاله حاضر از روش نیمه آزمایشی، نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه پژوهش در این مطالعه شامل کلیه مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به دو کلینیک روان درمانی در شهر اصفهان بود. 45 نفر برای مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه طرح واره درمانی مبتنی بر مسائل روانی-اجتماعی (براساس بسته درمانی یانگ، کلیوسکو و ویشار، 2003)، درمان شناختی-رفتاری (استروچ و همکاران، 2007) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله و 45 روز بعد (مرحله پیگیری) به پرسشنامه های پرسشنامه طرحواره یانگ فرم کوتاه (یانگ، 1994) و پرسشنامه اضطراب (بک، 1989) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر و نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد میانگین طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب در دو گروه آزمایش (طرح واره درمانی و درمان شناختی-رفتاری) و گواه تفاوت معنی داری دارد. علاوه براین، بر اساس نتایج طرح واره درمانی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری، در کاهش طرحواره های ناسازگاری اولیه (06/33=F؛ 001/0>P) و اضطراب (26/11=F؛ 001/0>P) بیماران اثربخش تر بود. نتیجه گیری: در مقایسه با درمان شناختی–رفتاری، درمان طرح واره درمانی مبتنی بر مسائل روانی–اجتماعی می تواند نقش مؤثری در کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب این بیماران داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب در خانواده های داغدیده در اثر کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
416 - 431
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب در افراد داغدیده در اثر کرونا انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه خانواده های داغدیده در اثر کرونا در سال 1400-1399 در شهرستان چالوس، بود که از بین آنان 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول 9 جلسه درمان هیجان مدار، گروه دوم 9 جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه های اضطراب بک (BAI؛ بک، 1988) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان هیجان مدار و درمان شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب افراد داغدیده مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، درمان هیجان مدار نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اضطراب اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از درمان هیجان مدار جهت کنترل اضطراب در افراد داغدیده استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر اضطراب و تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر اضطراب و تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر ساری در شش ماه نخست سال 1400 بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از مراجعه کننده به مرکز مشاوره بامداد و مرکز مشاوره باور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) و پرسشنامه تنهایی آشر و همکاران (1984) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزارSPSS-26 به اجرا درآمد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان تعامل والد –کودک بر اضطراب و تنهایی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد و درمان درمان شناختی- رفتاری سبب ایجاد تغییرات بیشتر در اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد و این درمان قویتر از درمان درمان تعامل والد-کودک در این گروه از بیمارن است. در درمان تعامل والد -کودک سبب ایجاد تغییرات بیشتر در تنهایی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد و این درمان قوی تر از درمان شناختی- رفتاری در این گروه از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود (001/0>P). نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و درمان تعامل والد –کودک می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری سنتی بر بهبود عاطفه و امید مبتلایان به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
113-128
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: برخی از پژوهش ها نشان می دهد که دین و معنویت در افزایش بهزیستی روانی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری سنتی در بهبود عاطفه و امید مبتلایان به افسردگی بود. روش کار: روش این پژوهش کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون-پس آزمون است. از میان افراد مبتلا به افسردگی که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، 42 نفر انتخاب شدند و درنهایت 30 نفر تا اتمام پژوهش باقی ماندند. 15 نفر درمان شناختی-رفتاری سنتی و 15 نفر درمان شناختی-رفتاری مذهبی را به صورت فردی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM5 (SCID-I)، پرسش نامه های دین داری گلارک و استاک (CRS)، افسردگی بک؛ ویراست دوم (BDI-II)، عاطفه مثبت و منفی واتسون (PANAS) و امید اشنایدر (AHS) بود که شرکت کنندگان یک هفته پیش از شروع درمان و یک هفته بعد از اتمام جلسات درمانی به پرسش نامه ها پاسخ دادند. هر شیوه نامه شامل 10 جلسه 50 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مذهبی به صورت معناداری بیش از درمان شناختی-رفتاری سنتی موجب افزایش امید و مؤلفه های آن شد (001/0P<). همچنین، اگرچه دو درمان مذهبی و سنتی به طور معناداری موجب افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی شدند، اما اثربخشی آنها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: اگرچه درمان شناختی-رفتاری مذهبی موجب تقویت امید افراد می شود اما باید به لحاظ مؤلفه ها و فنون روان شناختی آمیخته به معنویت تقویت شود تا اثربخشی آن در افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی بیشتر شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای اختلال رفتاری صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهم آموزش و پرورش ناحیه 2 رشت در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 452 نفر بود که از بین آن ها تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (15 نفر گروه درمان شناختی رفتاری، 15 نفر گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 15 نفر گروه گواه) جایدهی شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و استرس لاویبوند (1995) و بهزیستی روانشناختی کی یز و مارگیامو (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزار SPSS22 تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری اثربخش بود (001/0>P). این نتایج در مرحله پیگیری حذف شد. همچنین بین درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوتی وجود نداشت (001/0<P). با توجه به یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از مداخلات شناختی- رفتاری و نسل سوم آن در کاهش مشکلات روان شناختی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری به عنوان مداخلات مبتنی بر شواهد سود برد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر درمان واژینیسموس: یک کارآزمایی تک موردی
حوزه های تخصصی:
واژینیسموس یک اختلال جنسی شایع، از دسته اختلالات تناسلی لگنی/ دخولی دردناک است که در دو شکل اولیه و ثانویه مشاهده می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی شناختی بر درمان واژینیسموس طراحی شده است. در طی یک کارآزمایی آزمایشی تک موردی و طرح خط پایه چندگانه، 4 زن مبتلا به واژینیسموس که به کلینیک های درمان اختلالات جنسی شهر اهواز مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از تأیید معیارهای وجود اختلال درد/دخول تناسلی لگنی، توسط روان پزشک، در مطالعه شرکت داده شدند. از تمام شرکت کنندگان رضایت نامه کسب شد. قبل و پس از مداخله، متغیرهایی همچون، انگیزه دخول، سازگاری زناشویی، افکار دهشتناک و... توسط ابزار چندوجهی اختلال دخول واژینال، در مشارکت کنندگان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمودنی ها پس از تعیین خطوط پایه در متغیرهای وابسته به ترتیب وارد مرحله درمان شناختی رفتاری شده و به مدت 8 جلسه هفتگی، به صورت فردی مورد درمان قرار گرفتند. دوره پیگیری دو ماه پس از تکمیل درمان در سه نوبت به فواصل 20 روزه انجام شد. تمام مشارکت کنندگان در پایان مداخله موفق به دخول واژینال شدند و شاخص بهبودی که در هر یک از متغیرها با سیر نزولی منحنی در مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شده بود، در آن ها تأیید شده است. نتایج همچنین نشان داد درمان شناختی رفتاری در تغییر افکار دهشتناک و درماندگی، سازگاری زناشویی، رفتارهای اجتنابی، افزایش اطلاعات جنسی، گوش به زنگی، خوش بینی و ناسازگاری ژنیتال جنسی افراد واژینیسموس مؤثر می باشد. یافته های مطالعه نشان دهنده مؤثر بودن روش های شناختی رفتاری در بهبود واژینیسموس می باشد؛ بنابراین گنجاندن این نوع درمان در مداخلات در نظر گرفته شده برای این بیماران و انجام مطالعات وسیع تر با گروه های کنترل و تعداد نمونه های بیشتر توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و پرخاشگری افراد دارای وسواس فکری- عملی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وسواس فکری- عملی اختلالی شدید و ناتوان کننده اما قابل درمان است که سیری مزمن دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و پرخاشگری افراد دارای وسواس فکری- عملی انجام شد. روش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دختران دارای وسواس فکری- عملی در مقطع متوسطه اول و دوم مناطق ۱ و ۳ شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود، که از بین آن ها ۴۵ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وسواس فکری عملی مادزلی (۱۹۷۷)، اضطراب بک (۱۹۸۸) و پرخاشگری باس و پری (۱۹۹۲) استفاده شد. در گروه های آزمایش ۱ و ۲ به ترتیب، بسته های درمان شناختی- رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیک اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و روش تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمان شناختی- رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیک سبب بهبود اضطراب (۵۰/۵۳۹=F) و پرخاشگری (۸۰/۸۷۸=F) افراد دارای وسواس فکری- عملی نسبت به گروه کنترل شد (به ترتیب با ۱۲/۷۵۹- و ۱۲/۶۵۴- =MD در متغیر اضطراب و ۲۰/۴۴۶- و ۲۵/۶۰۹- =MD در متغیر پرخاشگری، ۰/۰۵>P)؛ همچنین روش رفتار درمانی دیالکتیک در کاهش پرخاشگری از درمان شناختی- رفتاری مؤثرتر بود (P<۰/۰۵ ، MD=-۵/۱۴۳). نتیجه گیری: دو روش درمانی شناختی- رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیک سبب بهبود سطح اضطراب و پرخاشگری در افراد دارای وسواس فکری- عملی شد؛ بنابراین، با توجه به مؤثر بودن روش های درمانی، می توان از آن ها به عنوان مداخله روانشناختی مؤثر جهت کاهش اضطراب و پرخاشگری بهره برد.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و هیجان مدار بر اضطراب اجتماعی و نظم جویی هیجانی دانشجویان موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۲۴-۲۰۰۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است، اضطراب اجتماعی شیوع بالایی در میان دانشجویان دارد. برخی پژوهش ها یکی از عوامل مرتبط با اضطراب اجتماعی را دشواری در نظم جویی هیجانی معرفی کرده اند. اضطراب اجتماعی و دشواری در نظم جویی هیجانی نه تنها منجر به کاهش دستاوردهای تحصیلی دانشجویان می شود، بلکه می تواند سایر ابعاد روانی و اجتماعی زندگی آن ها را نیز تحت تأثیر قرار دهد. تاکنون پژوهشی که اثربخشی دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار را در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بهبود نظم جویی هیجانی دانشجویان مورد بررسی قرار دهد، انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار بر اضطراب اجتماعی و نظم جویی هیجانی دانشجویان موسیقی دانشگاه هنر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دوره کارشناسی رشته موسیقی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه هنر شهر تهران در سال 1399 بود. از این جامعه آماری، تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در سه گروه 15 نفری (درمان شناختی-رفتاری، درمان هیجان مدار و گواه) گمارده شدند. در جلسات مداخله درمان شناختی-رفتاری از پروتکل درمان شناختی-رفتاری (داودی، منشئی، گل پرور، 1398) و در جلسات مداخله درمان هیجان مدار از پروتکل درمانی جانسون (2004) و برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران،2000) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گرانفسکی، کرایچ و اسپاینهون، 2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد هر دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بهبود توانایی نظم جویی هیجانی دانشجوبان مؤثر بوده اند، اما درمان شناختی-رفتاری در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و درمان هیجان مدار در بهبود نظم جویی هیجانی اثربخشی بیشتری را نشان دادند (0/01 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت، هر دو نوع درمان شناختی-رفتاری و هیجان مدار در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بهبود نظم جویی هیجانی دانشجویان مؤثر بودند، اما در زمینه مشکلاتی که افکار و جنبه شناختی زمینه ساز آن ها است، درمان شناختی-رفتاری اثربخشی بیشتری دارد و در زمینه مشکلاتی که بیشتر عامل هیجان در آن ها مطرح است، درمان هیجان مدار کارایی و اثربخشی بیشتری دارد.