مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش ریاضی
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش شناسایی گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان خرمشهر و مقایسه اضطراب ریاضی دانشآموزان بر مبنای گونه کمالگرایی آنها بود. به این منظور نمونهای به حجم 232 دانشآموز (120 پسر و 112 دختر) بهصورت خوشهای چند مرحلهای از مدارس دخترانه و پسرانه شهرستان خرمشهر در سال تحصیلی 87 ـ 1386 انتخاب شد. برای سنجش کمالگرایی و اضطراب ریاضی دانشآموزان به ترتیب از مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست و مقیاس اضطراب ریاضی فنما ـ شرمن استفاده شده است. ملاک اطلاع بیزی (BIC) نشان داد که با مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست دانشآموزان را میتوان به سه گروه تفکیک کرد. با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشهای دانشآموزان به سه گروه کمالگرای بهنجار، کمالگرای نابهنجار و ناکمالگرا ردهبندی شدند. نتایج تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که اضطراب ریاضی بین انواع گونههای کمالگرایی اختلاف معنادار دارد (05/0P<). با استفاده از آزمون تعقیبی شفه مشخص شد که دانشآموزان کمالگرای بهنجار، اضطراب ریاضی کمتری در مقایسه با دانشآموزان کمالگرای نابهنجار و ناکمالگرا دارند (05/0 P<).
"
رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان تیزهوش درباره فرآیند یادگیری و دانش ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان تیزهوش درباره دانش ریاضی و فرآیند یادگیری آن بود. بدین منظور از میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان، بر اساس نمرات حاصل از گونه هنجاریابی شده "آزمون هوشی اوتیس"، 334 دانش آموز تیزهوش (با هوشبهر 120 و بالاتر) انتخاب شدند و در پژوهش حاضر شرکت نمودند. باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان گروه نمونه، از طریق "پرسشنامه باورهای معرفت شناختی" و "مقیاس باورهای انگیزشی درباره ریاضی" مورد سنجش قرار گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که باورهای معرفت شناختی، چهار بعد یادگیری سریع، منبع دانش، توانائی ثابت و قطعیت دانش را در برمی گیرد و ضرائب آلفای کرونباخ برای این ابعاد بین 61/0 تا 74/0 متغیر است. مؤلفه های انگیزشی حاصل از تحلیل عاملی، مشتمل بر خود کفایتی، ارزش تکلیف، اضطراب امتحان، باورهای کنترل یادگیری، جهت گیری های هدف تسلط، عملکرد ـ گرایشی و عملکرد ـ اجتنابی بود که ضرائب آلفای کرونباخ از 53/0 تا 83/0 را نشان می داد. نتایج تحلیل های رگرسیون، حاکی از آن بود که در میان تیزهوشان، ابعاد باورهای معرفت شناختی، متغیرهای انگیزشی را پیش بینی می کند و الگوی این روابط در تمامی موارد یکسان نیست. در حالی که باورهای یادگیری سریع، منبع دانش و توانائی ثابت تأثیر منفی بر انگیزش دانش آموزان تیزهوش در یادگیری ریاضی داشتند، باور قطعیت دانش از چنین الگوئی تبعیت نمی نمود. این یافته ها با توجه به نتایج مطالعات پیشین و مدل های نظری موجود در این زمینه مورد تفسیر قرار گرفت و بر کاربردهای آن در مشاوره تحصیلی و آموزش ریاضی به تیزهوشان تأکید شد.
بررسی برنامه درسی میان رشته ای در آموزش عالی از منظر چگونگی تغییر آن در سطوح مختلف برنامه درسی (مورد مطالعه: برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته آموزش ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهایی مورد بحث امروزی، توسعه میان رشته ای در آموزش عالی است. در سال های اخیر، تعداد زیادی دوره های میان رشته ای در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طراحی شده و در سطح دانشگاه های کشور، دانشجویان زیادی در این رشته های جدید مشغول به تحصیل هستند. اما این مسئله مطرح است که با توجه به آن که بحث تغییر برنامه درسی از سطح قصد شده به سایر سطوح، از جمله اجرا شده و تجربه شده همواره یکی از دغدغه های موجود است، در خصوص برنامه های درسی میان رشته ای از این منظر چه می توان گفت؟ هدف پژوهش حاضر این است که از طریق یک مطالعه موردی به بررسی یکی از رشته های میان رشته ای بپردازد. به این منظور، الگوی کلاین که برنامه درسی را شامل هفت سطح می داند را به عنوان چارچوب اصلی پژوهش قرار داده و با استفاده از نظریه های بارنت، تری کارسون و فولن در تغییر برنامه درسی، آن را به عنوان مبنای نظری برای بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی مفهوم پردازی می کند و مورد استفاده قرار می دهد. نتایج نشان داد که برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، تمایل زیادی به تغییر در سطوح مختلف برنامه درسی دارد که موجب تجلی تجربیات مختلفی در دانش آموختگان این رشته ها می شود. بررسی علل این تغییر و نتایج حاصل از آن برای توسعه این رشته ها ضروری است.
بررسی و مقایسه تأثیر چگونگی طرح پرسش شفاهی کلاسی بر یادگیری درس ریاضی و علاقه دانش آموزان به این درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش شفاهی کلاسی بخش جدا نشدنی فرایند آموزش کلاسی است و در شکل مناسب آن می تواند اثرات خوبی بر یادگیری دانش آموزان داشته باشد. این پژوهش برای بررسی تأثیر شیوه ی طرح پرسش شفاهی کلاسی بر یادگیری درس ریاضی و علاقه دانش آموزان به این درس انجام شد. 25 کلاس درس ریاضی پسرانه سال اول مقطع متوسطه مدارس روزانه دولتی پسرانه پنج منطقه شهر تهران که توسط 5 آموزگار (هر آموزگار5 کلاس) اداره می شدند، مورد بررسی قرار گرفت. به آموزگاران آموزش داده شد که 4 روش مختلف پرسش شفاهی کلاسی را در4 کلاس مختلف به کار برند و دریکی از کلاس ها نیز به عنوان گروه گواه از پرسش شفاهی کلاسی استفاده نکنند. 4 روش به کار برده شده عبارت بودند از:1- طرح پرسش های با سطح شناختی بالاتر از دانش. 2 -اصلاح پاسخ دانش آموزان و دادن بازخورد به آنان. 3- انتخاب پاسخگو پس از طرح سؤال و دادن زمان فکر کردن برای پاسخگویی. 4- پرسش شفاهی کلاسی بدون کاربرد سه روش پیشین. پس از10جلسه اجرای این روش های آموزشی، آزمون ریاضی و پرسشنامه علاقه سنج اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که هرگاه پرسشی مطرح شود و پس از آن 5 ثانیه فرصت فکر کردن به همه دانش آموزان داده شود و سپس یکی از آنان به صورت تصادفی برای پاسخ دادن انتخاب شود و به او نیز5 ثانیه فرصت پاسخگویی داده شود، میزان یادگیری دانش آموزان به طور معناداری بیشتر از دانش آموزانی است که در آن پاسخگو پیش از طرح پرسش انتخاب می شود یا از پرسش شفاهی کلاسی استفاده ای نمی شود. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که میانگین نمره ریاضی تمامی گروه های آزمایشی بیشتر از گروه گواه بود، اگر چه این تفاوت ها در سطح 95% معنی دار نبودند. همچنین بین میزان علاقه دانش آموزان گروه های بدون پرسش کلاسی و نحوه انتخاب پاسخگو نسبت به درس ریاضی تفاوت معناداری دیده شد. روش پرسش شفاهی کلاسی در صورتی که به درستی اجرا شود می تواند اثرات مطلوبی بر یادگیری و علاقه دانش آموزان نسبت به درس ریاضی داشته باشد.
بررسی سواد ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبک شناختی ویتکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سواد ریاضی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبکشناختی ویتکین بود. پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای و جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج است. حجم جامعه به تعداد 5879 نفر دانشآموز بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 360 دانشآموز انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری tمستقل، آزمون t تک نمونهای،تحلیل واریانس و آزمون ناپارامتریککروسکال ـ والیس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کهبین سواد ریاضی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین سبکشناختی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین سبکشناختی دانشآموزان با سواد ریاضی بالا و پایین تفاوت معنادار گزارش شد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر آن بود که سواد ریاضی دانشآموزان مناطقمحروم با مناطقبرخوردار و نیمه برخوردار متفاوت است. در نهایت سطح سواد ریاضی دانشآموزان شهر سنندج متوسط تشخیص داده شد.
بررسی عملکرد دانش آموزان سال سوم راهنمایی در موقعیت های طرح مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عملکرد دانش آموزان سال سوم راهنمایی در موقعیت های طرح مسئله و واکنش آنها به این نوع موقعیت ها بود. به این منظور، یک آزمونِ طرح مسئله بر مبنای چارچوب استویانوا و الرتن تهیه و اجرا شد. جهت بررسی دقیق تر عملکرد دانش آموزان، برمبنای مطالعات قبلی و تجارب محققان و نیز بررسی اولیه مسائل طرح شده توسط دانش آموزان، یک چارچوب برای بررسی مهارت طرح مسئله آنها طراحی شد. نمونه مورد مطالعه 65 دانش آموز پسر در پایه سوم راهنمایی در شهرستان باقرشهر بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع کیفی و روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی با استفاده از تحلیل محتوا است. به منظور کسب آگاهی بیشتر از واکنش های دانش آموزان هنگام رویارویی با تکالیف طرح مسئله و نوع موقعیت هایی که ترجیح می دهند، پرسشنامه های شامل سه سؤال نیز بین 32 نفر از آنها توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، دانش آموزان در موقعیت ساختاریافته ی طرح مسئله عملکرد بهتری نسبت به موقعیت های نیمه ساختاریافته و آزاد دارند و طرح مسئله در این موقعیت ها را نیز نسبت به دو موقعیت دیگر ترجیح می دهند. اما در مجموع، عملکرد آنها در طرح مسئله ریاضی بسیار ضعیف و تأمل برانگیز بود. به طوری که در موقعیت نیمه ساختاریافته، 84% و در موقعیت آزاد، 65% از دانش آموزان موفق به طرح حتی یک مسئله صحیح نشده بودند. همچنین، اکثر مسائل طرح شده توسط دانش آموزان، تکرار مسئله های موجود در کتاب درسی بود که نشانگر وابستگی آنها به کتاب، و فقدان تجربه کافی برای طرح ایده ها و مسائل جدید، و شاید عدم وجود فرصت برای پرورش مهارت تفکر واگرا است.
اثربخشی آموزش راهبرد کمک خواهی بر درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبرد کمک خواهی بر درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل52 نفر از دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر کلیبر در سال تحصیلی 92-1391 بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. آزمون درک مفاهیم ریاضی محقق ساخته به روش گروهی توسط آزمودنی ها تکمیل شد.آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش های راهبرد کمک خواهی را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه آزمایشی در پس آزمون درک مفاهیم ریاضی بالاتر از گروه کنترل است. بنابراین، آموزش راهبرد کمک خواهی به افزایش درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان منجر می شود. پژوهش حاضر برای معلمان ریاضی کاربردهایی دارد که می توانند از این راهبردها برای پیشرفت درس ریاضی استفاده کنند.
آموزش ریاضی چه نیست؟!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1375، در اولین کنفرانس آموزش ریاضیِ ایران که در اصفهان برگزار شد، وظیفه خود دانستم که به عنوان یک متخصص آموزش ریاضی، مقاله ای با عنوان «آموزش ریاضی چیست؟» ارائه دهم و علت تلاش برای تأسیس رشته آموزش ریاضی را در کشور بیان نمایم. اکنون پس از شانزده سال، جا دارد که با بازتابی بر این حرکت توسعه ایِ شتابدار، به خود یادآوری کنیم که «چه چیز هایی در حوزه آموزش ریاضی نیستند!». بر این اساس، تحقیق حاضر در قالب فراتحلیلی بر مقالات ارائه شده به دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران که در اولویت پذیرش واقع نشدند، انجام شد. فایل PDF تمام مقاله ها که بدون نام بودند و کدگذاری شده بودند، داده های این پژوهش را تشکیل دادند. هدف اصلی این پژوهش، بازتاب بر راه رفته شده تا حال است، با این امید که «با درس گرفتن از تاریخ، مجبور به تکرار آن نشویم.»
بررسی فرایند طرح مسئله در آموزش ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بخش اول این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی طرح مسئله پرداخته می شود و پس ازآن، برخی از چارچوب ها و دسته بندی هایی که در خصوص طرح مسئله طراحی شده اند مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در بخش دوم مقاله، پژوهشی که در ایران انجام شده، معرفی و تشریح می شود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل انجام شده است و هدف آن، بررسی تأثیر پرورش مهارت طرح مسئله بر توانایی حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی است. یافته های بخش اول نشان می دهد که مهارت طرح مسئله، با توانایی حل مسئله، خلاقیت و تفکر واگرا در ارتباط است و باعث ارتقای هم می شوند. همچنین، از فرایند طرح مسئله می توان به عنوان ابزاری جهت به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در ذهن دانش آموزان می گذرد، استفاده نمود. نتایجِ تحلیل آزمون t در بخش دوم پژوهش نشان می دهد که استفاده از فعالیت های طرح مسئله در کلاس درس و پرورش مهارت طرح مسئله در دانش آموزان، توانایی حل مسئله آن ها را ارتقا می بخشد.
تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی دانش آموزان متوسطه دوم در درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان قائم شهر انجام گرفت. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 6263 نفر که در 42 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک مدرسه و در آن دو کلاس پایه دوم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارز و نظامی بود که جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون گرفته شد و سپس، محتوای درسی در طول نیمه اول سال تحصیلی و طی 8 هفته در کنار استفاده از شبکه اجتماعی و همچنین به روش سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید. پس از آموزش، هر دو گروه ازنظر میزان خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون پیگیری دو ماه از آموزش به عمل آمد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0 P ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی بود.
واکاوی چالش های آموزش رویکرد هندسی حل معادلات دیفرانسیل خودگردان: مصاحبه تکلیف مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه چالش های آموزش رویکرد هندسی حل معادلات دیفرانسیل (DE) خودگردان یکی از بحث های آموزش ریاضی در سطح آموزش عالی است. به این دلیل، پژوهشی طراحی شد که هدف اصلی آن، شناخت جامعیت و عمق درک و فهم دانشجویان از (DE) بود. در این مطالعه، 17 دانشجوی علوم پایه و مهندسی شرکت کردند و داده ها، با استفاده از روش مصاحبه تکلیف - مدار جمع آوری شد. در این مصاحبه ها، از دانشجویان خواسته شد که معادله دیفرانسیل داده شده را با رویکرد هندسی حل کرده و منحنی های جواب به دست آمده را با میدان شیب داده شده، منطبق نموده و دلیل انطباق را بیان کنند. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها معلوم کرد که درک وجود ارتباط بین دستگاه های [y, f(y)] و [t, y(t)]، تعداد ریشه های f(y)=0 و تعداد جواب های تعادل، ارتباط بین تعداد نقاط تقاطع نمودار f(y) با محور افقی و تعداد جواب های تعادل، نقش دوگانه y، رابطه بین علامت f(y) و یکنوایی منحنی های جواب، تنظیم خط فاز و بر چسب زدنِ جواب های تعادل، همگی از چالش های آموزش رویکرد هندسی حل معادلات دیفرانسیل بودند. با این آگاهی، علت وجود این چالش ها مورد بررسی قرار گرفت
بررسی بدفهمی های دانش آموزان سال سوم متوسطه در مورد مفهوم حد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حد یکی از مفاهیم بنیادی در ریاضیات، حساب دیفرانسیل و انتگرال است. این مفهوم به سبب پیش نیاز بودن برای مفاهیمی همچون پیوستگی، مشتق، انتگرال و سریها، از اهمیتی ویژه در ریاضیات برخوردار است. پژوهش حاضر1که به روش کیفی انجام شده است، به بررسی بدفهمی های دانش آموزان سال سوم متوسطه در مورد مفهوم حد در شهرستان قوچان پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان سال سوم متوسطه رشته ریاضی و تجربی این شهر بوده است. نمونه 108 نفری این پژوهش، شامل 74 پسر و 34 دختر، به شیوه تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته است که 11 سؤال از مبحث حد را دربرمی گیرد. باتوجه به آلفای کرونباخ 792/0 به دست آمده،پایایی سؤالات مورد تأیید بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نماینگر درک ناقص دانش آموزان از مفهوم حد و پیوستگی است.تعبیر حد تابع به مثابه یک مرز، عدم تمایز میان مقدار تابع و حد آن، الزامی دانستن وجود مقدار تابع برای وجود حد آن در یک نقطه، درک نادرست از زبان و اصطلاحاتبه کاررفته برای تعریف حد، عدم درک مفهوم بی نهایت وناتوانی در تفسیر حدتابع به کمک نمودار آن از مشکلات و بدفهمی های دانش آموزان در درک مفهوم حد است. برخی دیگر از مشکلات هم به درک مفاهیم دیگری مانند تابع برمی گردد. مثلاً عدم درک مفهوم تابع و ناتوانی در ارتباط میان بازنمایی های گوناگون یک تابع، از عوامل مؤثر بر درک دانش آموزان از مفهوم حد است. به طور خلاصه می توان گفت که درک دانش آموزان از مفهوم حد متکی بر تصور مفهومی آنان است.همچنین دانش آموزان در این تحقیق نشان می دهند که درک آنها از مفهوم حد، محدود به دستورات و روشها و الگوریتم هایی است که به آنها آموزش داده شده است.
بررسی اثربخشی آموزش با تأکید بر راه حل های چندگانه در نگرش دانش آموزان نسبت به درس ریاضی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش با تأکید بر راه حل های چندگانه، در بهبود نگرش دانش آموزان متوسطه نسبت به درس ریاضی است. روش بررسی: روش پژوهش، کنش پژوهی است که هرچند با رویکرد کیفی قرابت بیشتری دارد، اما در بطن انجام آن، از روش شبه آزمایشی و به تبع آن آزمون های آماری نیز استفاده شده است. در این مطالعه 47 دانش آموز در گروه مداخله و 54 دانش آموز در گروه کنترل شرکت داشتند که همگی در سال تحصیلی 1395 -1394، در مدارس دولتی دخترانه شهر تهران در دو رشته ریاضی و تجربی، مشغول به تحصیل بودند. ابزار این مطالعه، پرسشنامه پالاسیوس، اریاس و اریاس (2014) است که در مقیاسی لیکرتی، نگرش دانش آموزان را نسبت به ریاضی در قالب چهار مؤلفه سودمندی ریاضیات، لذت ریاضی، احساس ناتوانی و خود پنداره ریاضی، موردسنجش قرار می دهد.
تأثیر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش تلفیقی (حضوری و الکترونیکی) بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی و مقایسه آن با روش حضوری بود. این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی در منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دانش آموزان پایه سوم دبستان روزبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تلفیقی قرار گرفت و گروه کنترل به روش حضوری آموزش داده شد. ابزار اندازه گیری پیش آزمون و پس آزمون متخصص ساخته در درس ریاضی بوده است. پایایی پیش آزمون و پس آزمون با آلفای کرونباخ به ترتیب 79/0 و 81/0 بود که بزرگ تر از ملاک 60/0 است. روایی صوری و محتوای آن نیز مورد تایید اساتید متخصص و چند تن از معلمان ریاضی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، در تجزیه و تحلیل آنها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد)، آمار استنباطی(تی مستقل) استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش پس از شرکت در دوره آموزش تلفیقی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین تأثیر بیشتر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی در مقایسه با روش آموزش حضوری تأیید شد که این امر نشانگر آن است که دورههای یادگیری تلفیقی بر فرآیند یادگیری تأثیر مثبتی دارند و میتوان آن ها را در جهت بهبود و غنیسازی فرآیند یادگیری دانش آموزان بکار برد.
تاثیر فضای شاد و خنثی کلاس درس بر نگرش دانش آموزان به برنامه درسی آموزش ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
85 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر فضای شاد و خنثی کلاس درس بر نگرش دانش آموزان به برنامه درسی آموزش ریاضی بود. روش این تحقیق شبه- آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوم متوسطه رشته ریاضی و فیزیک در شهر ارومیه بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند دو کلاس هر یک به تعداد 20 نفر و از دو مدرسه غیرانتفاعی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه نگرش به درس ریاضی ایکن استفاده شد. این پرسش نامه داری 24 گویه چهارگزینه ای با طیف لیکرت بود. در این راستا ابتدا قبل از اعمال هرگونه تغییر در بافت کلاس درس، پرسش نامه نگرش نسبت به ریاضی در دو گروه آزمایش و کنترل توزیع شد. سپس در کلاس گروه آزمایش، تغییراتی با هدف شادسازی فضای آموزشی صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که نگرش به ریاضی دانش آموزان گروه آزمایش مثبت تر از گروه گواه است. لازم به ذکر است با توجه به ضریب اتای به دست آمده می توان اذعان کرد که 86 درصد این تغییر نگرش، مربوط به اثر متغیر مستقل است. در ادامه تحلیل ها مشخص شد که متغیر مستقل یا همان شادسازی فضای کلاس درس توانسته است در همه متغیرهای نگرش به برنامه درسی آموزش ریاضی تأثیرگذار باشد.
شرایط و راهبردهای مؤثر برای ارائه راه حل های خلاقانه در حل مسائل ریاضی از دیدگاه دانشجویان خلاق دوره کارشناسی رشته ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، شناسایی شرایط و راهبردهای مؤثر بر ارائه راه حل های خلاقانه در حل مسائل ریاضی در محیط های آموزشی از دیدگاه دانشجویان خلاق دوره کارشناسی رشته ریاضی است. داده ها با رویکرد کیفی به روش نظریه داده محور و استفاده از ابزار مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند. جامعه این پژوهش، تمام دانشجویان مشغول به تحصیل رشته ریاضی در مقطع کارشناسی در دانشگاه های دولتی واقع در شهر تهران است. برای انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته، سیزده دانشجو با روش نمونه گیری نظری، دعوت به همکاری شدند. داده ها از طریق فرایند کدگذاری در دو مرحله آزاد و محوری تحلیل شد. برای مطمئن شدن از کیفیت پژوهش، از معیارهای باورپذیری، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که برای مقوله های شرایط و راهبردهای مؤثر، زیرمقوله هایی حاصل شده است که چگونگی تأثیر آنها را در ارائه راه حل های خلاقانه در حل مسائل ریاضی تبیین می کنند. بر اساس دیدگاه مشارکت کنندگان، این راهبردها شامل حل مسئله غیرمعمول، حل مسئله از راه های متنوع و فراهم کردن فرصت هایی برای طرح مسئله بوده است؛ همچنین برای شرایط مداخله گر، زیرمقوله هایِ میزان مسئله حل کردن، محیطِ اجرا و اختصاص زمان برای حل مسائل حاصل شده است. نتایج این پژوهش برای آگاهی بیشتر دست اندرکاران آموزش برای فراهم کردن محیط های آموزشی مناسب که خلاقیت ریاضی را پرورش دهد، مناسب و کمک رسان است.
تأثیر اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی ( CBM ) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.
شناسایی مدلی برای فعالیت های خلاقانه دانشجویان ریاضی: یک تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
172 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجربه فعالیت های خلاقانه دانشجویان کارشناسی ریاضی و شناسایی مدلی برای شناخت بهتر این فعالیت ها است. داده ها با استفاده از رویکرد کیفی به روش گراندد تئوری (نظریه مبنایی یا نظریه داده بنیاد) و ابزار مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. جامعه آماری، دانشجویانی می باشند که مشغول تحصیل رشته ریاضی در دانشگاه های دولتی واقع در شهر تهران هستند. سیزده دانشجوی ریاضی با روش نمونه گیری هدفمند و نظری به طور داوطلبانه دعوت به همکاری شدند. داده ها از طریق فرآیند کدگذاری در دو مرحله آزاد و محوری تحلیل شد. برای کسب اطمینان از کیفیت پژوهش از معیارهای باورپذیری، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. مدل مفهومی استخراج شده از دل داده ها در قالب الگوی پارادایمی نظام مند روش گراندد تئوری شامل پدیده، شرایط علّی، استراتژی ها، عوامل مداخله گر، شرایط زمینه ای، زمینه و پیامدها می باشد و مدل حاکی از آن است که عوامل متعددی بر پدیده خلاقیت ریاضی تأثیرگذارند.
ارزیابی اثربخشی استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری و شبکه های اجتماعی بر نگرش ریاضی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر اثربخشی استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری و شبکه های اجتماعی بر بهبود نگرش ریاضی دانش آموزان دختر را بررسی می کند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه ی پژوهش، متشکل از60 دانش آموز دختر پایه ی نهم مقطع متوسطه ی اول مدارس نمونه دولتی و شاهد شهرستان خمین در سال تحصیلی 97-96 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و30 نفرازآنان در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه ی نگرش ریاضی ایکن که شامل 16 سؤال در قالب طیف لیکرت است،استفاده شد. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسش نامه ی استاندارد مورد استفاده برابر 83/0 برآورد گردید. در ابتدا برای دو گروه پیش آزمون انجام گرفت؛ گروه آزمایش در مدت 16 جلسه با استفاده از نرم افزار کامپیوتری و شبکه اجتماعی آموزش دیدند و گروه کنترل به روش سنتی آموزش داده شد و درنهایت از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های به دست آمده در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که استفاده از نرم افزار کامپیوتری و شبکه های اجتماعی، باعث بهبود نگرش ریاضی دانش آموزان می شود.
تأثیر آموزش درس ریاضی به روش حل مسأله بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان کلاس چهارم ابتدایی شهر بروجن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲۸
121-144
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش درس ریاضی به روش حل مسأله بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان کلاس چهارم ابتدایی انجام گرفت. جامعهی آماری این پژوهش شامل 1101دانشآموز دختر و پسر کلاس چهارم ابتدایی شهر بروجن بود. نمونههای مورد مطالعه شامل 48دانش آموز دختر و 52دانشآموز پسر از میان دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. فرضیههای این پژوهش عبارتند از: (1روش تدریس حل مسأله، نمرات ریاضی گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل، در مرحلهی پس آزمون افزایش میدهد. (2روش تدریس حل مسأله، نمرات ریاضی پسران را نسبت به دختران، در مرحلهی پس آزمون افزایش میدهد. این پژوهش نیمه تجربی بوده و برای آن از طرح آزمون مقدماتی و نهایی با گروه کنترل استفاده شده است. ابزار مورد استفاده پیش آزمون و پس آزمون بودند. گروه آزمایش حدود 5هفته درس ریاضی را به روش حل مسأله آموزش دیدند ولی گروه کنترل به روش سنتی تحت آموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره، پس آزمون اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میزان پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزانی که به روش حل مسأله آموزش دیدند با دانشآموزانی که به روش سنتی این درس را گذراندند تفاوت معنادار وجود دارد. ) P=0 /00و ( F=436/172و بین دانشآموزان دختر و پسر در میزان پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی تفاوت معنادار مشاهده (p 0/0 .2 ) .شد