مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
طرح مسئله
حوزه های تخصصی:
برنامه آموزش فلسفه برای کودکان، به منزله رویکردی تربیتی با محوریت گفت وشنود و با هدف پرورش تفکر مسئولانه، خلاق، و نقاد، متأثر از دیدگاه های تربیتی چندی است که در پژوهش های داخلی درباره برخی از آن ها تحقیق و بررسی صورت گرفته است. در این میان به دیدگاه تعلیم و تربیت انتقادی، که از دهه های پایانی قرن بیستم در فضاهای آموزشی دنیا تأثیر فراوانی داشته، کم تر توجه شده است. این مقاله، ضمن بررسی خاستگاه ها، ماهیت، و ویژگی های تعلیم و تربیت انتقادی یا رادیکال، این رویکرد را بنابر آرای برجسته ترین مربی آن، پائولو فریره، تبیین می کند. به این منظور ماهیت تعلیم و تربیت و مهم ترین مفاهیم و مضامین در اندیشه این مربی انتقادی قرن بیستم بررسی خواهد شد. نتایج مطالعات حاکی از برخی تشابهات در دو نگره تربیتی (رویکرد انتقادی و برنامه آموزش فلسفه برای کودکان) است که با روش استنتاجی به دست آمده است؛ شباهت هایی همچون پرورش تفکر و آگاهی انتقادی، طرح مسئله، آموزگار در نقش تسهیل گر، حلقه کندوکاو فلسفی و حلقه فرهنگی، شیوه آموزشی گفت وشنود بین آموزگار و دانش آموز به جای روش سنتی انتقال یک جانبه و تک گویانه مطالب از آموزگار به یادگیرندگان، مخالفت با تأکید صرف بر حافظه و حفظ طوطی وار مطالب، تأکید بر مشارکت فعال و آزادی عمل دانش آموزان و یادگیرندگان در فرایند آموزشی، تشویق به خوداندیشی و تفکر متأملانه که در هر دو دیدگاه به وضوح دیده می شود.
بررسی فرایند طرح مسئله در آموزش ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بخش اول این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی طرح مسئله پرداخته می شود و پس ازآن، برخی از چارچوب ها و دسته بندی هایی که در خصوص طرح مسئله طراحی شده اند مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در بخش دوم مقاله، پژوهشی که در ایران انجام شده، معرفی و تشریح می شود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل انجام شده است و هدف آن، بررسی تأثیر پرورش مهارت طرح مسئله بر توانایی حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی است. یافته های بخش اول نشان می دهد که مهارت طرح مسئله، با توانایی حل مسئله، خلاقیت و تفکر واگرا در ارتباط است و باعث ارتقای هم می شوند. همچنین، از فرایند طرح مسئله می توان به عنوان ابزاری جهت به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در ذهن دانش آموزان می گذرد، استفاده نمود. نتایجِ تحلیل آزمون t در بخش دوم پژوهش نشان می دهد که استفاده از فعالیت های طرح مسئله در کلاس درس و پرورش مهارت طرح مسئله در دانش آموزان، توانایی حل مسئله آن ها را ارتقا می بخشد.
بررسی توانایی طراحی تکلیف مدرسان ریاضی در خصوص دو عمل جمع و تفریق (مبنا: موقعیت های طرح مسئله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
129 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی طراحی تکلیف معلمان دوره ابتدایی بر اساس موقعیت های طرح مسئله در خصوص دو عمل جمع و تفریق و با استفاده از روش توصیفی -پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، معلمان دوره ابتدایی کشور بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس و برای جمع آوری داده ها، از آزمونی محقق ساخته استفاده شد که توانایی طراحی تکلیف ارزشیابی معلمان را از طریق طرح مسئله آزاد بر اساس مدل استویانووا و الرتون (1996) در مورد دو عمل جمع و تفریق موردبررسی قرار می داد. مسائل طرح شده توسط معلمان بر اساس دو محور 1) عمل جمع و تفریق و 2) طراحی تکلیف مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل بر اساس محور اول مشخص کرد که مسائل نمادی طرح شده بیشتر محدود به دو قالب "نتیجه مجهول (جمع)" و " نتیجه مجهول (تفریق)" و مسائل کلامی طرح شده در اکثر موارد محدود به دو قالب "تغییر" و "ترکیب" بودند و تکالیف طرح شده از تنوع مناسب برخوردار نبودند. تحلیل مسائل بر اساس محور دوم نیز نشان داد که تعداد بسیار کمی از مسائل نمادی و کلامی طرح شده باز پاسخ بودند. با اینکه اکثر مسائل طرح شده (% 89)، مرتبط با زندگی واقعی بودند، اما مسئله ای از نوع حل مسائل عملی (واقعی) در بین آنها وجود نداشت و مسائلی که به طور کامل "موثق" و "غنی" باشند، نیز مشاهده نشد. تهیه محتواهای آموزشی مناسب در خصوص طراحی تکلیف ریاضی و برگزاری دوره ها و کارگاه های توانمندسازی دانشجو معلمان و معلمان دوره ابتدایی بر اساس آن، مهم ترین پیشنهاد حاصل از این مطالعه است.
جایگاه طرح مسئله در کتاب های درسی ریاضی دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و متوسطه اول از جهت میزان فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله است. پژوهش از نوع کیفی است و جامعه آماری مورد بررسی کتاب های ریاضی پایه اول تا نهم چاپ سال 1398 هستند. ابتدا واژگان کلیدی ای که موید طرح مسئله است تعیین شد سپس شناسایی این موقعیت ها در کتاب درسی صورت گرفت و موقعیت ها بر اساس چارچوب نشری برآمده از ادبیات پژوهشی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در مجموع 9 کتاب مورد بررسی، 40 موقعیت طرح مسئله وجود دارد که 60 درصد آن ها در سه سال دوم ابتدایی است و 5/67 درصد را موقعیت های نیمه ساختار یافته تشکیل می دهند. مقایسه بین تعداد فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله و فعالیت های حل مسئله در کتاب های درسی ریاضی، نشان می دهد که مولفان کتاب های درسی، توجه کمی به به فعالیت های طرح مسئله داشته اند.
فرا تحلیل کیفی چارچوب های ارزیابی مهارت های طرح مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه طرح مسئله یکی از موضوعات مهم در تحقیقات آموزش ریاضی است. یکی از چالش های پژوهشگران پس از بررسی مهارت های طرح مسئله و بررسی فرآیندهای تفکر، چگونگی ارزیابی آنها است. پژوهش حاضر به بررسی محتوا و روش شناسی این پژوهش ها می پردازد تا ساختار آنها را مشخص کند. این مطالعه، فرا تحلیلی کیفی از چارچوب های عمده ای که پژوهشگران برای ارزیابی مسائل طرح شده استفاده کرده اند، ارائه می کند تا تصویر جامعی از سیمای این پژوهش ها را نشان دهد. برای این منظور 25 پژوهش در مورد ارزیابی مهارت های طرح مسئله از بین 83 پژوهش در بین سال های 1994 تا 2020 انتخاب و تحلیل توصیفی و ابزاری شده است. یافته های فراتحلیل 9 معیار مشترک را در بین پژوهش ها مشخص می کنند که عبارتند از ارائه یک حل توسط دانش آموز، سازگاری، عبارت ریاضی، دانش زبان شناختی و بیان، قابلیت حل پذیری، کمیت و کیفیت داده ها، مسائل بازپاسخ و قابل تعمیم، استراتژی های حل و راه حل های چندگانه. همچنین با بررسی پژوهش ها چارچوبی شامل 11 معیار و با تأکید بر طرح مسئله و حل مسئله ریاضی ارائه شده است. این چارچوب توسط متخصصین ریاضی و آموزش ریاضی و معلمان هر سه مقطع تحصیلی و با کمک نظریه تعمیم پذیری مورد اعتباربخشی قرار گرفته و در دو مرحله آزمون شده است.
ارزیابی دیدگاه مکتب تفکیک در باب وجود واشاره به برخی مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۴۰
1-22
حوزه های تخصصی:
مکتب تفکیک با این انگیزه طراحی و ارائه شده است که شناخت حقایق و معارف دینی را به دور از التقاط فلسفی و عرفانی، با شیوه ای دینی ممکن نماید و تأویل ها و تفاسیری را که ظواهر شریعت از پذیرش آن ابا دارد، از روند فهم دینی کنار نهد و بر این ادعاست که با این روش می توان به حقایق دینی که سعادت حقیقی ما در گرو علم به آن است، دست یافت. یکی از کلیدی ترین مسائل در این مکتب، مباحث هستی شناسی آن است و می توان ادعا کرد که در مکتب تفکیک مباحث هستی شناسی دروازه ورود به مباحث معرفت شناسی است. در این مقاله آراء ومبانی هستی شناسی مکتب تفکیک مورد کاوش قرار گرفته است و نشان داده شده که اکثر مطالب آنان در باب هستی شناسی با نگاه بدبینانه به حکمت متعالیه وبرای انکار دیدگاه های این فلسفه پایه ریزی شده و براین اساس برخی مبانی این مکتب توجیه معقولی ندارد و حتی نمی توان آن مطالب را مبتنی بر روایات دانست. البته از آنجایی که بین مؤسسان و شارحان این مکتب اختلافاتی وجود دارد تأکید ما در این تحقیق بیشتر بر مؤسسان این مکتب است.