مطالب مرتبط با کلیدواژه

باورهای معرفت شناختی


۴۱.

مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و سبک های یادگیری با نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و سبک های یادگیری با نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده که در نیمه دوم سال تحصیلی 96- 1395 انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه همه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور واحد اسلام آباد غرب به تعداد ۱۸۳۴ نفر بود که ۳۴۰ از دانشجویان به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، اما در مجموع، ۳۲۸ نفر از شرکت کنندگان پرسشنامه را پاسخ دادند. علاوه بر پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، برای سنجش نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی از پرسشنامه میشرا با 22 گویه با ضریب پایایی 81 / 0، به منظور شناسایی سبک های یادگیری از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب با روایی 85 / 0، و به منظور سنجش ابعاد باورهای معرفت شناختی دانشجویان از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر با ضریب پایایی 74 / 0استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی نظیر میانگین، میانه، فراوانی، درصد و انحراف استاندارد و تحلیل های استنباطی مانند آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و مجذور کای استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک های یادگیری و نگرش نسبت به آموزش الکترونیکی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین، بین باورهای معرفت شناختی و نگرش نسبت به آموزش الکترونیکی رابطه معنادار وجود ندارد. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی بدون درنظرگرفتن باورهای معرفت شناختی و سبک های یادگیری آنان مثبت بوده که این نشان از انعطاف پذیری بالای این نوع آموزش است .
۴۲.

روند تحول باورهای معرفت شناختی دانش آموزان مقطع دبیرستان و رابطه ی آن با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی تحول عملکرد تحصیلی دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۱
هدف این پژوهش، مقایسه ی باورهای معرفت شناختی دانش آموزان سال اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی و همچنین، تعیین رابطه ی این باورها با عملکرد تحصیلی آنان می باشد. به منظور گردآوری داده ها درباره ی چهار باور کلی دانش آموزان در زمینه ی ماهیت دانش و یادگیری در یک مقطع از زمان از روش پیمایشی به شیوه ی مقطعی استفاده شد. کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهرستان یزد در سال تحصیلی 90-89 جامعه ی آماری مورد نظر را تشکیل داده اند. حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 690 نفر می باشد. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ی باورهای معرفت شناختی شومر که توسط بایلس مورد تجدید نظر قرارگرفت، استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها از طریق آزمونtوFنشان داد که: بین اعتقاد دانش آموزان سال های اول، دوم، سوم و پیش دانشگاهی راجع به ساده بودن، مطلق بودن دانش، سریع بودن فرایند یادگیری و ذاتی بودن توانایی یادگیری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار مشاهده شد. در حالی که باورهای معرفت شناختی دانش آموزان بر حسب رشته ی تحصیلی و نوع مدرسه با هم تفاوت معناداری نداشتند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد مهم ترین عامل پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی دانش آموزان بُعد ساده دانستن دانش می باشد. بر اساس یافته های این پژوهش از آنجایی که باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه دارد ارتقاء این باورها به دبیران پیشنهاد می شود.
۴۳.

رابطه باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی رویکردهای یادگیری پیشرفت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی انجام شد. بدین منظور 332 نفر (176 دختر و 156 پسر) از دانشجویان رشته ریاضی دانشگاه های تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسش نامه باورهای معرفت شناختی شومر (1990) و پرسش نامه تجدیدنظر شده دوعاملی فرآیند مطالعه بیگز، کمبر و لانگ (2001) استفاده شد. نتایج نشان دهنده اثر مستقیم عامل سادگی دانش بر یادگیری سطحی و عمیق و اثر غیرمستقیم آن بر پیشرفت تحصیلی، از طریق رویکردهای یادگیری سطحی و عمیق بود. درنهایت مدل موردبررسی برازش مناسبی با داده های پژوهش نشان داد.
۴۴.

رابطه ی باورهای معرفت شناختی و باورهای ضدروشن فکری با گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی باورهای ضدروشن فکری گرایش به تفکر انتقادی تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۸
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه ی باورهای معرفت شناختی و باورهای ضدروشن فکری با گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه یزد انجام گرفت. روش: جامعه ی آماری پژوهش شامل 2180 دانشجوی دوره کارشناسی ارشد بود که از این جامعه بر اساس جدول مورگان-کرجسی تعداد 360 نفر از سه دانشکده ی علوم انسانی، علوم پایه و فنی- مهندسی به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیّرهای پژوهش از پرسشنامه ی باورهای معرفت شناختی شومر با پنج بعد ساده دانستن دانش، قطعی دانستن دانش، منبع دانش، ذاتی دانستن توانایی یادگیری و سریع دانستن فرایند یادگیری؛ پرسشنامه ی باورهای ضدروشن فکری دانشجو ایگنبرگر و سیلندر و پرسشنامه ی گرایش به تفکر انتقادی ریکتس با سه بعد نوآوری، بلوغ فکری و اشتغال ذهنی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی و باورهای ضدروشن فکری با گرایش به تفکر انتقادی رابطه ی منفی معنادار دارند. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان ابعاد باورهای معرفت شناختی، منبع دانش با بتای (106/0) به طور مثبت، قطعی دانستن دانش با بتای (11/0-) و ذاتی دانستن توانایی یادگیری با بتای (23/0-) به طور منفی گرایش به تفکر انتقادی را پیش بینی می کند. باورهای ضدروشن فکری نیز با بتای (37/0-) به طور منفی در پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی نقش دارد. نتیجه گیری: در مجموع یافته های پژوهش حاضر ضرورت شناسایی نقش باورهای معرفت شناختی و بازشناسی نقش باورهای ضدروشن فکری را در کیفیت گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان نشان می دهد.
۴۵.

آزمون مدل عِلّی الگوهای ارتباط خانوادگی، فراشناخت و ویژگی های شخصیتی با گرایش به تفکر انتقادی با میانجی گری باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان پسر پایه های مختلف تحصیلی دبیرستانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به تفکرانتقادی الگوهای ارتباط خانوادگی فراشناخت ویژگی های شخصیتی باورهای معرفت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۹۷
هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون مدلعِلّی رابطه الگوهای ارتباط خانوادگی (گفت و شنود و همرنگی)، فراشناخت و ویژگی های شخصیتی باز بودن به تجربه و وجدانی بودن با گرایش به تفکرانتقادی با میانجی گری باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان پسر پایه های مختلف تحصیلی دبیرستانی شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای 402 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پنج پرسشنامه، الگوهای ارتباط خانوادگی کوئرنر و فیتزپاتریک، آگاهی های فراشناختی شرا و دنیسون، پرسشنامه پنج عاملی نئو، پرسشنامه باورهای معرفت شناختی بیلس و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس، جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که تمامی ضرایب مسیرهای بین متغیرها و گرایش به تفکرانتقادی معنی دار بودند. در این مدل، روابطه گفت و شنود، فراشناخت، ویژگی های شخصیتی وجدانی بودن و باز بودن به تجربه و باورهای معرفت شناختی با گرایش به تفکرانتقادی مثبت و معنی دار بود و رابطه همرنگی با گرایش به تفکرانتقادی نیز منفی و معنی دار بود. شاخص های برازندگی نشان دادند که مدل با داده ها برازش قابل قبولی دارد. نتایج ضرایب مسیرهای غیرمستقیم، با استفاده از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو، نتایج نشان داد همه فرضیه های غیرمستقیم معنی دار می باشند.
۴۶.

الگوی روابط عملکرد درس علوم تجربی براساس باورهای معرفت شناختی با نقش واسطه ای انگیزش و نگرش به یادگیری علوم: تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزش به یادگیری علوم باورهای معرفت شناختی عملکرد علوم نگرش به یادگیری علوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۲
هدف این پژوهش، تدوین مدل علّی عملکرد درس علوم تجربی براساس باورهای معرفت شناختی با نقش واسطه ای انگیزش و نگرش به یادگیری علوم بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول شهر ملکشاهی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده حجم نمونه برابر با 230 نفر گزینش شدند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه های باورهای معرفت شناختی، انگیزش به یادگیری علوم و نگرش به یادگیری علوم تجربی بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دهنده آن بود که باورهای معرفت شناختی، انگیزش به یادگیری علوم و نگرش به علوم بر عملکرد درس علوم تجربی تأثیر مثبت و معناداری دارد. باورهای معرفت شناختی بر انگیزش و نگرش دانش آموزان به یادگیری علوم دارای تأثیر مثبت و معناداری است و درنهایت، باورهای معرفت شناختی با نقش واسطه ای انگیزش و نگرش به یادگیری علوم تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد درس علوم تجربی دارد. به طور کلی این نتیجه حاصل شد که مدل مفهومی عملکرد علوم براساس باورهای معرفت شناختی با نقش واسطه ای انگیزش و نگرش به یادگیری علوم با مدل تجربی برازش دارد.    
۴۷.

بررسی ساختاری باورهای معرفت شناختی و مهارت مدل سازی دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز

تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۴۵
هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناختی و مهارت مدل سازی دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان رشته های مختلف مهندسی دانشگاه شیراز بود که با نمونه گیری خوشه ای مرحله ای،166 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه باورهای معرفت شناختی [1] و خودکارآمدی مدل سازی مهندسی [2] بود که پس از محاسبه روایی و پایایی بین افراد نمونه توزیع و جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 20 و LISREL 8.54 تحلیل شدند. اطلاعات با استفاده از روش های آمار توصیفی همبستگی و آمار استنباطی T-Test مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که:1- بین میانگین یادگیری سریع و دانش ساده دانشجویان زن و مرد تفاوت معناداری وجود دارد. 2- بین باورهای معرفت شناختی دانشجویان رشته های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. 3- دانشجویان سال های بالاتر باورهای معرفت شناختی پیچیده تری دارند. 4- باورهای معرفت شناختی دانشجویان پیش بینی کننده مثبت و معنادار خودکارآمدی آنان در مدل سازی مهندسی می باشد.
۴۸.

بررسی نقش باورهای معرفت شناسی و نگرش نسبت به ریاضی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته مهندسی

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۲
بهبود عملکردتحصیلی دانشجویان، یکی از مهم ترین اهدافی است که سازمان های آموزشی در پی آن هستند. درس ریاضی یکی از دروس مهم در رشته های مهندسی به شمار می رود و در عملکرد تحصیلی دانشجویان تأثیرکذار است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای معرفت شناختی و نگرش نسبت به ریاضی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش تمامی دانشجویان مهندسی، مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند بودند. نمونه مورد بررسی براساس جدول مورگان 181 نفر برآورد، که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای معرفت شناسی ویلر(2007) و نگرش نسبت به ریاضی آریاس و همکاران(2014) استفاده شد. نتایج نشان داد. باورهای معرفت شناسی 40 درصد و نگرش نسبت به ریاضی 23 درصد عملکرد تحصیلی دانشجویان را تبیین می کنند همچنین مؤلفه های باورهای معرفت شناسی 22 درصد از واریانس نگرش نسبت به ریاضی را تبیین می کند.. در نتیجه توجه به بهبود باورها و نگرش دانشجویان مهندسی به درس ریاضی باعث بهبود عملکرد تحصیلی آن ها می شود.
۴۹.

تأثیر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری با نقش واسطه ای باورهای معرفت شناختی در بین اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه های آموزشی اصول یادگیری باورهای معرفت شناختی اعضای هیأت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فلسفه های آموزشی اعضای هیأت علمی بر اصول یادگیری با نقش میانجی باورهای معرفت شناختی انجام گرفت. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 341 نفر بود و حجم جامعه نمونه به استناد جدول تعیین حجم نمونه سینگ و ماسکو برابر با 181 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم (برحسب دانشکده) و نمونه گیری در دسترس بود. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه فلسفه های آموزشی کانتی (2004)،اصول یادگیری سدلر و زیتلمن (2013) و باورهای معرفت شناختی شومر (1993) جمع آوری شد که اعتبار آنها به ترتیب 84/0، 76/0 و 89/0 محاسبه گردید. شد برای بررسی متغیرهای موردمطالعه از آزمون t تک گروهی، جهت روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های پژوهشی از روش معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS20 و Lisrel8 استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که میزان تأثیر متغیر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری و باورهای معرفت شناختی به ترتیب 59/0 و 52/0 است و این تأثیر نیز معنیدار بود. همچنین اثر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری با میانجیگری باورهای معرفت شناختی 11/0 بود و این تأثیر نیز معنیدار دار بود؛ بنابراین متغیر فلسفه های آموزشی با اصول یادگیری و باورهای معرفت شناختی رابطه مثبت و معنیدار داشت. همچنین نقش میانجی باورهای معرفت شناختی در رابطه بین فلسفه آموزشی و اصول یادگیری تأیید شد.
۵۰.

رابطه بین راهبردهای آموزشی و انضباطی بر تعلل ورزی تحصیلی با نقش میانجی باورهای معرفت شناختی دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی تعلل ورزی تحصیلی راهبردهای انضباطی راهبردهای آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۶
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای آموزشی و انضباطی بر تعلل ورزی تحصیلی با نقش میانجی باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر صورت گرفت. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان دختر متوسطه دوم مدارس دولتی شهر بهشهر بود که از بر اساس جدول گرجسی و مورگان ، 320 نفر از دانش آموزان بر اساس روش طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های راهبردهای آموزشی برزآبادی فراهانی ، راهبردهای انضباطی عظیم پور ، مصرآبادی و یارمحمدزاده ، تعلل ورزی تحصیلی و باورهای معرفت شناختی توسط شومر به کار گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین مؤلفه های راهبردهای آموزشی (راهبرد محوریت دانش آموز ، راهبرد آموزش مبتنی برگروه ، راهبرد ایجاد تمرکز و انگیزه ، راهبرد تدارک محیط بهینه ، راهبرد تدریس مستقیم ، راهبرد کنترل فرایند آموزش) با باورهای معرفت شناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین این راهبردها با تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین مؤلفه های راهبردهای انضباطی (راهبرد مستقیم ، راهبرد پیشگیری مبتنی بر قانون گذاری ، راهبرد انسانی (غیر مستقیم) ، راهبرد واکنش سریع ، راهبرد مبتنی بر رابطه و شناخت ، راهبرد غیر کلامی ، راهبرد نمونه و مدل سازی و راهبرد ارجاع) و باورهای معرفت شناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین این مؤلفه ها با تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین ، دیگر یافته های پژوهش نیز نشان داد باورهای معرفت شناختی در رابطه بین راهبردهای آموزشی و انضباطی بر تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه نقش میانجی معناداری دارد.
۵۱.

رابطه نظریه های ضمنی هوش با ذهنیت فلسفی و باورهای معرفت شناختی مدیران آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر مریوان

کلیدواژه‌ها: نظریه های ضمنی هوش ذهنیت فلسفی باورهای معرفت شناختی مدیران آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۷
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه نظریه های ضمنی هوش با ذهنیت فلسفی و باورهای معرفت شناختی مدیران آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر مریوان انجام شد. روش کار: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران زن مدارس متوسطه اول و دوم شهرستان مریوان به تعداد 75 نفر بوده که به صورت کل شماری تمامی آنها در پژوهش دخالت داده شده اند (یعنی حجم نمونه برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شده است). جهت گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و ییتس(2006)، ذهنیت فلسفی سلطانی(1375) و باورهای معرفت شناختی شومر(1990) استفاده شده است. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج: یافته ها نشان داد که بین نظریه هوش افزایشی و نظریه هوش ذاتی با ذهنیت فلسفی و باورهای معرفت شناختی مدیران آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر مریوان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>P). همچنین مؤلفه های ذهنیت فلسفی و باورهای معرفت شناختی توانایی پیش بینی باورهای ضمنی هوش را دارند.نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل می توان بیان نمود که مسئولان آموزشی با بهره مندی از نظریه های ضمنی هوش، می توانند زمینه لازم جهت رویش ذهنیت فلسفی و بهبود باورهای معرفت شناختی مدیران را فراهم نمایند.
۵۲.

پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بر اساس باو رها ی معرفت شناختی و جوّ روانی- اجتماعی کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به تفکر انتقادی باورهای معرفت شناختی جو روانی - اجتماعی کلاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۰
هدف اصلی این پژوهش، پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی بر اساس باورهای معرفت شناختی و جوّ روانی- اجتماعی کلاس درس دانشجویان دانشگاه یزد بود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یزد در سه دانشکده علوم انسانی، علوم پایه و فنی مهندسی است؛ که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 120 نفر (63 دختر و 57 پسر) از آنها برای نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریتکس، معرفت شناختی شومر و جوّ روانی- اجتماعی کلاس درس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون همزمان و آزمون t به کمک نرم افزار SPSS 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج یافته های پژوهش نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی، همبستگی معنادار و منفی وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون t بیانگر تفاوت دختران و پسران در عامل انضباط است (05/0>p). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که باورهای معرفت شناختی، گرایش به تفکر انتقادی را پیش بینی می کند، ولی جوّ روانی-اجتماعی کلاس درس پیش بینی کننده گرایش به تفکر انتقادی نیست.
۵۳.

مقایسه تطبیقی باورهای معرفت شناختی، باورهای ضدروشنفکری و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی باورهای ضدروشنفکری تفکر انتقادی تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
هدف پژوهش حاضر، مقایسهی تطبیقی باورهای معرفت شناختی، باورهای ضدروشنفکری و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه یزد در سال تحصیلی 93-1392 است. از جامعه ای به حجم 2180 نفر در سه دانشکده، 360 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر، مقیاس باورهای ضدروشنفکری دانشجو ایگنبرگر و سیلندر و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس پاسخ دادند. داده ها با آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد. براساس نتایج آزمون t ، میانگین دانشجویان در باورهای معرفت شناختی و باورهای ضدروشنفکری کمتر و در گرایش به تفکر انتقادی بیشتر از میانگین مفروض بوده است؛ پس آموزش عالی توانسته است در دانشجویان، نظام معرفت شناختی سطح بالا، گرایش مثبت به روشنفکری و گرایش به تفکر انتقادی را ایجاد کند. نتایج تحلیل واریانس دو راهه، حاکی از تفاوت معنادار در ابعادی از باورهای معرفت شناختی (ساده دانستن دانش، منبع دانش، ذاتی دانستن توانایی یادگیری، سریع دانستن فرایند یادگیری) و تفکر انتقادی (بلوغ فکری) به لحاظ جنسیت و دانشکده بوده است.
۵۴.

بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی تحصیلی فاکتورهای موفقیت باورهای معرفت شناختی نیازهای اساسی روانشناختی هویت تحصیلی انگیزش پیشرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۸
هدف: هدف از پژوهش بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود.روش شناسی:  این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز جینک و مورگان(1999)، هویت تحصیلی موفق واز و ایزاکسون(2008)، باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا و همکاران(2000) و انگیزش پیشرفت هرمنس(1987) بود. داده ها با استفاده از روش آماری مدل معادلات ساختاری، در نرم افزار SPSS24 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری پژوهش، تأیید شد. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی، هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی روانشناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت اثر مستقیم و معنادار داشتند، همچنین خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت، باورهای معرفت شناختی بر هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی و نهایتا نیازهای اساسی بر هویت تحصیلی موفق تأثیر مثبت و معنی داری سطح 95 درصد اطمینان معنادار دارد(05/0 > P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی شده و انگیزش پیشرفت و موفقیت در آنها روند کاهشی دارد را می توان با استفاده از برنامه های آموزشی و مشاوره ای در جهت بهبود هویت تحصیلی، باورهای معرفت شناختی و نیازهای اساسی روانشناختی مورد مداخله قرار داد و زمینه پیشرفت تحصیلی را در آنها محیا کرد. نتایج این پژوهش همچنین می تواند زمینه برنامه ریزی مناسب در جهت اتخاذ راهکارهای آموزشگاهی مناسب در جهت افزایش انگیزش پیشرفت دانش آموزان و به تبع آن کاهش افت و بی میلی تحصیلی را به همراه داشته باشد. 
۵۵.

نقش واسطه ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطه بین باورهای معرفت شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم خودهای انگیزشی زبان باورهای معرفت شناختی اضطراب نوشتن زبان دوم دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
اضطراب زبان یکی از موضوعات مهمی است که یادگیرندگان هنگام یادگیری یک زبان خارجی ممکن است سطوح مختلفی از آن را تجربه کنند. در بین مهارت های مختلف زبان، مهارت نوشتن با توجه به اهمیت آن می تواند اضطراب بیشتری ایجاد کنند و بر عملکرد زبان آموزان تأثیر زیادی داشته باشد. بنابراین این پژوهش نقش واسطه ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطه بین باورهای معرفت شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم را در دانش آموزان متوسطه دوم مورد بررسی قرار داد. روش تحقیق از نوع هم بستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم تشکیل دادند که تعداد 203 دانش آموز به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های سیستم خودهای انگیزشی زبان پاپی (2010)، اضطراب نوشتن زبان دوم چنگ (2004) و فرم کوتاه باورهای معرفت شناختی شومر (1999) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی بر اضطراب نوشتن زبان دوم و سیستم خودهای انگیزشی زبان بر اضطراب نوشتن زبان دوم اثر مستقیم دارند. همچنین، باورهای معرفت شناختی از راه سیستم خودهای انگیزشی زبان بر اضطراب نوشتن زبان دوم اثر غیرمستقیم دارند. مدل پژوهش نیز تأیید شد و نتیجه نشان داد مدل های اندازه گیری متغیرها از برازش خوبی دارند و 45 درصد واریانس اضطراب نوشتن زبان توسط متغیرهای پزوهش تبیین می شوند. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی، سیستم خودهای انگیزشی زبان و اضطراب نوشتن زبان دوم به صورت مستقیم و غیرمستقیم رابطه علّی وجود دارد و نقش واسطه ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطه بین باورهای معرفت شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم تأیید شد.