مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
خودنظم بخشی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تاثیر ادراک از ساختار کلاس بر خودنظم بخشی ریاضی، با واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی ریاضی بوده است.
روش: بدین منظور80 دانش آموز پایه سوم ریاضی- فیزیک (400 دختر و 400 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل هفت خرده مقیاس پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای وظایف انگیزشی و ارزشیابی تبحری اثر مستقیم معناداری بر یادگیری خودتنظیم ریاضی دارند، و حمایت خودمختارانه فقط با واسطه اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی بر خودنظم بخشی اثر دارد.
نتیجه گیری: اثر مستقیم هر سه متغیر برون زا (وظایف انگیزشی، حمایت خود مختارانه و ارزشیابی تبحری) بر اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی معنادار است. اهداف تبحری با خودکارآمدی ریاضی رابطه معنادار دارد، ولی رابطه اهداف عملکردی باخودکارآمدی معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم اهداف تبحری بر خودنظم بخشی معنادار است. در مجموع یافته ها نشان می دهد که ادراک از ساختار کلاس مستقیماً و با واسطه متغیرهای اهداف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی بر خودنظم بخشی تاثیر دارد.
اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت خود نظم بخشی بر افزایش رضایت زناشویی مراجعان درمانگاه فرهنگیان شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری تئوری خودنظم بخشی برای حل مشکلات و ارتقاء رضایت زناشویی طراحی شده است. محتوای اساسی زوج درمانی خودنظم بخشی این است که خود زوجین (نه درمانگر) تغییرات طولانی مدتی را در رابطه شان ایجاد کنند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر زوج درمانی خودنظم بخشی کوتاه مدت بر افزایش رضایت زناشویی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوجین مراجعه کننده به درمانگاه شهر بابلسر بوده و نمونه شامل 20 زوج که در بهـار و تـابستـان سال 1386 جهت دریافت کمک های تخصصی در زمینه مشاوره زناشویی مراجعه کرده بودند که به روش تصادفی ساده در گروه های آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. سپس آزمون رضایت زناشویی انریچ بر روی آن ها اجرا شد. یافته های این تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (مانوا) نشان داد که زوج درمانی کوتاه مدت خودنظم بخشی بر افزایش رضایت زناشویی، سازگاری با شخصیت همسر، ارتباط، حل تعارض، رضایت مندی از اوقات فراغت، بهبود رابطه جنسی و رابطه با خویشاوندان و دوستان مؤثر می باشد، اما جنسیت آزمودنی ها تاثیری بر میزان اثربخشی درمان خودنظم بخشی ندارد. نتیجه گیری نهایی این است که شیوه فوق تاثیر به سزائی در افزایش رضایت زناشویی زوجین دارد و زوج درمانگران می توانند نقش خودنظم بخشی را در حل تعارضات و افزایش رضایت زناشویی به عنوان عامل مهم در نظر بگیرند.
تبیین سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل خودمهارگری با دو رویکرد روان شناسی و اسلامی و طراحی سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری در ادبیات روان شناسی با چندین اصطلاح دیگر ارتباط دارد: خودمهارگری زیرمجموعه دو مفهوم «خودنظم بخشی» و «کنش اجرایی خود» بوده، و با مفاهیم قدرت اراده، خودانضباط دهی، خودداری، و مدیریت خود، مترادف بوده و مفاهیم تأخیرارضاء، تعالی، و بازداری پاسخ از نشانه ها و لوازم آن به شمار می آیند. سازه خودمهارگری اسلامی، دارای دو سطح است: سطح اول، شامل دو مؤلفه «شناخت» و «بازدارندگی» است که از دو مفهوم عقل و تقوا استنباط شده است. سطح دوم، دارای هفت مؤلفه خودنظارتگری، هدف شناسی، مؤلفه انگیزشی، مهار رفتاری، مهارشناختی، مهار هیجانی، و مهار تداوم بخش می باشد. روایی محتوای سازه مذکور توسط کارشناسان دینی تأیید شده است و ضریب همبستگی نظرات آنان در سطح آلفای 001/0 معنادار است.
تأثیر آموزش زوج درمانی خود نظم بخشی کوتاه مدت بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی در میان زوج های ناسازگار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش زوج درمانی خود نظم بخشی کوتاه مدت بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) زوج ها، مبتنی بر رویکرد روان شناسی مثبت نگر اجرا شد.
مواد و روش ها روش پژوهش نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون و جامعه آماری پژوهش زوج های ناسازگار مراجع کننده به یک مرکز مشاوره روان شناختی در شهر اصفهان در پاییز 1391 بودند. از میان جامعه آماری ذکر شده، 40 زوج (80 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 زوج) گمارده شدند. آموزش زوج درمانی کوتاه مدت طی هشت جلسه به زوج های گروه آزمایش ارایه گردید. ابزار سنجش پرسش نامه سرمایه روان شناختی بود و داده های حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل کو واریانس چند متغیری (MANCONA) تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش زوج درمانی خود نظم بخشی کوتاه مدت بر خودکارآمدی (23/29 F=و 01/0p<)، امیدواری (53/23 F=و 01/0p<) ، تاب آوری (33/19 F=و 01/0p<) و خوش بینی (69/28 F=و 01/0p<) زوج های ناسازگار مؤثر است. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که جنسیت تأثیری بر آموزش خود نظم بخشی در مؤلفه های سرمایه روان شناختی ندارد.
نتیجه گیری: : نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش خود نظم بخشی کوتاه مدت می تواند به عنوان یک روش آموزشی مؤثر برای تقویت مؤلفه های سرمایه روان شناختی در میان زوج های ناسازگار استفاده شود.
نقش ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی در تبیین شادزیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه ظرفیت خودمهارگری، و خودنظم بخشی با شادزیستی انجام شد. جامعه مورد مطالعه را تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 187 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمهارگری، راهبردهای خودنظم بخشی عاطفی و شادزیستی آکسفورد استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های تجربه مثبت و احساس مثبت آن با ظرفیت خودمهارگری و راهبردهای خودنظم بخشی (شامل شناختی، رفتاری، تمرکز بر تغییر عاطفه و افزایش عاطفه مثبت) رابطه مثبت معنا دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای ظرفیت خودمهارگری و راهبرد افزایش عواطف مثبت قادر هستند 17% از واریانس کل شادزیستی دانشجویان را تبیین کنند. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های آن در دانشجویان مجرد و متأهل تفاوت معنادار وجود دارد.بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری ظرفیت خودمهارگری و خود نظم بخشی می تواند موجب شادزیستی شود.
پیش بینی میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه بر اساس مهارت های فراشناختی و خودنظم بخشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:این پژوهش باهدف تعیین رابطه مهارت های فراشناختی و خود نظم بخشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 2016-2015 انجام گرفت.
تأثیر آموزش خودنظم بخشی خواندن و درک مطلب به زبان آموزان سطوح پیشرفته و متوسط بر نگرش آنان به خواندن در انگلیسی به عنوان زبان خارجی: اجرای یک مدل یادگیری خودنظم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی تنظیم و کنترل افکار، رفتار، انگیزه ها و اعمال برای رسیدن به اهداف خودنظم بخشی نام دارد، و یادگیری خودنظم یافته متضمن برنامه ها و رفتارهایی استراتژیک برای تحقق اهداف یادگیری است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا آموزش مدل یادگیری خودنظم یافته زیمزمن و مویلان به گروهی از دانش آموزان ایرانی بر نگرش آنان به خواندن در انگلیسی به عنوان زبان خارجی تأثیر مثبت دارد. دیگر هدف آن عبارت است از این که آیا سطح مهارت زبانی زبان آموزان می تواند تأثیر آموزش خودنظم بخشی را بر نگرش شرکت کنندگان تعدیل می کند. دو گروه آزمایش دست نخورده در دو سطح زبانی متوسط و پیشرفته استراتژی ها و فرایندهای خودنظم بخشی خواندن را فراگرفتند، ولی دو گروه کنترل دست نخورده در این دو سطح زبانی به روش سنتی و متداول، خواندن را آموزش دیدند. داده های مطالعه با استفاده از پرسشنامه یاماشیتا در باره نگرش به خواندن در انگلیسی جمع آوری شد. و درنتیجه تحلیل کواریانس دوطرفه مشخص شد که آموزش خودنظم بخشی خواندن و درک مطلب در انگلیسی می تواند نگرش شرکت کنندگان را به خواندن در انگلیسی به میزان معناداری بهبودبخشد، اما سطح مهارت زبانی تأثیر آموزش خودنظم بخشی را بر نگرش شرکت کنندگان تعدیل نمی کرد. این نتایج با برجسته کردن نقش یادگیری خودنظم یافته در خواندن دانش آموزان ایرانی می تواند مدرسان زبان انگلیسی را برآن دارد تا برای بهبود نگرش زبان آموزان به خواندن از استراتژی های خودنظم بخشی در کلاس بهره برند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودنظم بخشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اختلال در یادگیری حساب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : بزرگ ترین گروه کودکان استثنایی که در مدارس استثنایی ثبت نام می شوند، کودکان دارای اختلالات یادگیری هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودنظم بخشی دانش آموزان با اختلال در یادگیری حساب بود. مواد و روش ها: این مطالعه به روش نیمه تجربی و بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان پسر پایه چهارم و پنجم مقطع ابتدایی با اختلال در یادگیری حساب در سال تحصیلی 93-1392 بود که در مراکز توان بخشی اختلالات یادگیری شهر سنندج خدمات ویژه دریافت می کردند. 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 10 جلسه برنامه آموزش ذهن آگاهی کودکان اجرا گردید، اما گروه شاهد تنها تحت آموزش های معمول مراکز توان بخشی قرار گرفتند. قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی، برای هر دو گروه پرسش نامه خودنظم بخشی تحصیلی (Self-Regulation Questionnaire Academic یا SRQ-A) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته اجرا گردید. برای برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، افزایش معنی داری در خودنظم بخشی و پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد مشاهده گردید (050/0 > P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر تأییدی بر پژوهش هایی است که نشان داده اند برنامه های آموزشی مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT)، بر کاهش مشکلات روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری تأثیر دارند.
اثربخشی واقعیت درمانی بر اهمال کاری و خودنظم بخشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر واقعیت درمانی بر کاهش اهمال کاری و افزایش خودنظم بخشی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و جامعه آماری آن را، دانش آموزان دختر 16 تا 18 ساله دبیرستان دخترانه حسنیه (متوسطه دوم) ، منطقه 2 شهر تهران که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهند. برای انجام این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای و هدفمند و برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی اتکین (1982) و پرسشنامه خودنظم بخشی پنتریچ و دی گروت (1990) (MSLQ) استفاده شد. بر این اساس پرسشنامه ها در بین 100 نفر از دانش آموزان مقطع دوم، سوم و چهارم دبیرستان، توزیع شد و سپس به روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از دانش آموزانی که میزان بالای اهمال کاری تحصیلی و میزان پایین خودنظم بخشی، داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض پنج جلسه مداخله واقعیت درمانی که براساس رویه WDEP طراحی شده بود قرار گرفت، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای آزمون فرضیه های آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره اجرا شد. نتایج نشان داد که مداخله واقعیت درمانی به طور معناداری موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی می گردد و همچنین میزان نمرات خودنظم بخشی گروه آزمایش به طور معناداری از نمرات خودنظم بخشی گروه کنترل افزایش یافته است.
اثربخشی خودنظم بخشی هیجانی بر افزایش خودتنظیمی زوجین تازه ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
658 - 672
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خودنظم بخشی هیجانی بر افزایش خودتنظیمی زوجین تازه ازدواج کرده بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین تازه ازدواج کرده دانشگاههای تهران، الزهرا و شهید بهشتی بودند که طی فراخوان عمومی از کلیه دانشجویان متاهلی که کمتر از 3 سال از ازدواجشان گذشته بود دعوت به همکاری شد و از بین آنها تعداد 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 زوج) و گواه (15 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در نمره خودنظم بخشی ارتباطی (54/27=F، 001/0=P)، و تکاپوی ارتباطی (91/20=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش خودنظمی بخشی هیجانی باعث افزایش خودتنظیمی زوجین تازه ازدواج کرده می شود، لذا روانشناسان و مشاوران می توانند برای کمک به زوجین تازه ازدواج کرده از این روش بهره مند شوند.