مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بی خوابی
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: باورهای دنیای عادلانه، مجموع باورهای کلی افراد در باب عادلانه بودن شرایط دنیا برای زندگی است. این باورها در بسیاری شرایط می توانند ماهیت هدایت کننده داشته و به این ترتیب انسان ها را از بعد رفتاری و روانی تحت تأثیر قرار دهند. به دلیل اهمیت این باورها پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ارتباطی بین سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران به مرحله اجرا در آمده است. روش کار: جامعه آماری پژوهش را کل ساکنان شهر اصفهان تشکیل داده اند و گروه نمونه 400 نفر (200 زن و 200 مرد) بوده اند که به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از مناطق شرق، غرب، جنوب، و شمال شهر اصفهان نمونه گیری شدند. پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسش نامه سلامت عمومی (با 28 سؤال و چهار زیر مقیاس به نام های جسمانی سازی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی عملکرد اجتماعی و افسردگی)، پرسش نامه رضایت از زندگی ( با 5 سؤال)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS با 20 سؤال، هر پرسش نامه 10 سؤال)، پرسش نامه افکار خودکار( با 30 سؤال) و پرسش نامههای باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران (هریک با 8 سؤال) بوده اند. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه های پژوهش بررسی و مورد تأیید قرار گرفتهاند. همچنین پایایی پرسش نامهها به شیوه پایایی درونی و تنصیف (آلفای کرونباخ، ضریب اسپیرمن ـ براون و ضریب گاتمن) نیز بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. دادههای حاصل از پرسش نامهها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری ( تحلیل مسیر) و از طریق نرم افزار آماری ـ رایانهای LISREL نسخه 5 /8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: شواهد به دست آمده نشان داد که از بین کلیه متغیرهای پژوهش، صرفاً رضایت از زندگی با باورهای دنیای عادلانه برای دیگران (01/0P< و 218/0=β) و با باورهای دنیای عادلانه برای خود (01/0P< و 339/0= β) دارای ضریب مسیر مستقیم معنی دار بوده است. در عین حال در مرتبه بعدی افکار خودکار با رضایت از زندگی (01/0P< و 365/0-=β) دارای ضریب مسیر معنی دار بود. در مراتب بعدی نیز بین متغیرهای باقی مانده و افکار خودکار ضریب مسیر وجود داشت. نتیجه گیری: بررسی های به عمل آمده نشان داد که اثرگذارترین مسیر برای تعدیل باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران، مسیر نارسایی عملکرد اجتماعی، سلامت عمومی، افکار خودکار، رضایت از زندگی به باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران است.
"
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری برکاهش نشانگان بی خوابی زندانیان مرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بی خوابی از اختلال های شایعی است که در اغلب موارد به عنوان علامت همراه اختلالهای جسمی و روان شناختی تشخیص داده میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع نشانگان بی خوابی و شناخت اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری برکاهش این نشانگان در زندانیان مرد انجام شد.
مواد و روش ها: نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شبه آزمایشی 28 نفر از زندانیان مرد زندان مرکزی شیراز بودند که به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت گروه درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی ها شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ، سیاهه افسردگی بک و سیاهه اضطراب بک را تکمیل کردند. داده ها به کمک تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: درصد بالایی از زندانیان مورد بررسی نشانگان بی خوابی را گزارش کردند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش نشانگان بی خوابی در مرحله پس آزمون (01/0p<) و پیگیری (05/0p<) موثر است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای بی خوابی در زندانیان و اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی، انجام پژوهشهای بیشتر و ارائه خدمات روان شناختی در جهت کاهش نشانگان بی خوابی و عوامل زمینه ساز آن ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر یوگا در بهبود نشانه های بی خوابی ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یوگا در درمان بیخوابی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مراجعان با تشخیص بی خوابی به مراکز درمان روانپزشکی شهر تبریز در سال 1392 بودند که 60 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 5 ماه تحت تمرین با یوگا قرار گرفتند. یکبار قبل از اجرای تمرین یوگا و یک بار بعد از اتمام دوره از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه شاخص کیفیت خواب، پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک بود. نتایج نشان داد یوگا در بهبود کیفیت خواب، کاهش افسردگی و اضطراب موثر است. بنابراین می توان از یوگا به عنوان درمانی کم هزینه، قابل یادگیری و آسان برای درمان استفاده کرد.
تحلیل نشانه –معناشناسی بیش خوابی و بی خوابی در «نایب کنسول» اثر مارگریت دوراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رمان نایب کنسول مارگریت دوراس نویسنده معاصر فرانسوی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد که در آن شخصیت ها از اختلالات مربوط به خواب رنج می برند. هدف ما اثبات ارتباطی مستقیم بین احساسات این شخصیت ها وکیفیت و کمیت خواب آنها می باشد، زیرا همانند اکثر آثار دوراس احساسات و عواطف پیش برنده داستان و شکل دهنده ساختار آن هستند.
از طرف دیگر باید گفت بیش خوابی و یا بی خوابی شخصیتهای داستان همانند ژان مارک دو اش، شارل روست و دختری که شخصیت اصلی و البته بدون نام می باشد، ریشه در احساساتی کاملا منفی و ناخوشایند نظیر بی تفاوتی، خشم، ملال، خستگی و نارضایتی دارد که خود این احساسات نیز از ناکامی و عدم توفیق شخصیت ها در رسیدن به خواسته هایشان ناشی می گردد. در واقع می خواهیم نشان دهیم که بیش خوابی یا بی خوابی نوعی بیان روان تنی در نوشتار هستند که از احساسات منفی شخصیت ها سرچشمه می گیرد. بدین منظور برای شناسایی، ریشه یابی و اثبات این حالات و عواطف منجر به اختلالات خواب، نشانه-معناشناسی عواطف را برای روش تحقیق برگزیده ایم، که از خلال افعال مؤثر رابطه بین فاعل و موضوع ارزشی را نشان می دهد. در حقیقت افعال مودال (مؤثر نظیر دانستن، خواستن، بایستن، توانستن و باور داشتن) تعیین کننده حالات روحی فاعل در ارتباط با موضوعات ارزشی می باشد. در تحلیل نشانه شناسی عواطف بیشتر از طرحواره احساسی ژاک فونتنی بهره برده ایم که روند عاطفی داستان را در پنج مرحله بررسی می نماید.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری ( اجرای حضوری و اینترنتی) بر راهبردهای تنظیم هیجانی افراد با همبودی بی خوابی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی خوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به همبودی بی خوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بی خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بی خوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعه سازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافته های پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است
اثربخشی رواندرمانی گروهی شناختی رفتاری چند مؤلفه ای بر شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری چند مؤلفه ای بر شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه، نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. معیارهای ورود و خروج کنترل شدند و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ، شاخص شدت بی خوابی مورین در سه مرحله )پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری( توسط همه آزمودنی ها تکمیل شد. پروتکل شش جلسه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری چند مؤلفه ای تنها بر روی گروه آزمایش اجرا گردید، درحالیکه گروه گواه تنها جلسات ملاقات ساده با رواندرمانگر داشتند. داده ها از پرسشنامه ها استخراج شد و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. تفاوت های معناداری در میانگین کیفیت خواب درمراحل پس آزمون و پی گیری و نیز در شدت بی خوابی در مرحله پی گیری، میان دو گروه بدست آمد و میانگین گروه آزمایش پایین تر از گروه کنترل بود. گروه درمانگری شناختی- رفتاری چند مؤلفه ای باعث بهبود شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی می شود و به منظور بهبود مشکلات خواب آنان توصیه می گردد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری و ناتوانی فرزندان، یکی از منابع عمده پریشانی والدین به خصوص مادران به شمار می رود و سلامت و بهزیستی روانی آن ها را به خطر می اندازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نيمه آزمايشي همراه با پيش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بر روی 16 نفر از مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم دارای پرونده در بهزیستی شهر سبزوار انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد تخصیص یافتند. گروه آزمايش تحت مداخله 8 جلسه اي رویکرد ACT قرار گرفتند؛ در حالي که گروه شاهد هیچ مداخله اي را دریافت نکردند. پرسش نامه نگرانی پنسیلوانیا (Pennsylvania State Worry Questionnaire یا PSWQ)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS) و شاخص شدت بی خوابی (Insomnia Severity Index یا ISI) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد ACT منجر به کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (001/0 = P)، نگرانی (001/0 = P) و بی خوابی (001/0 = P) مادران گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد شد.
نتيجه گيري: روش ACT تأثیر بسزایی در کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارد و درمانگران می توانند از این رویکرد درمانی در جهت کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی این مادران استفاده نمایند.
سعدی، شب و بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی خوابی و شب زنده داری عاشق راستین، یکی از بن مایه های شعر عارفانه و عاشقانه است که در دوره های مختلف به صورت های گوناگون انعکاس یافته است. این مضمون با توجه به روند تدریجی شعر فارسی و مخصوصاً غزل، تحول یافته و در غزل سعدی به اوج خود رسیده است. چنان که عاطفه اصلی برخی از غزل های او را شامل می شود و بعضی از غزل های او با موضوع شب و بی خوابی شروع می گردد. نوشتار حاضر با به کارگیری شیوه توصیفی- تحلیلی، بسامد مفهوم بی خوابی عاشق را در شعر شاعرانی که غزل های آنان به طور کامل موجود بوده، در دو دسته عاشقانه و عارفانه مورد مطالعه قرار داده و پس از بررسی این مفهوم در غزل های سعدی، به بیان انگیزه های مهم بی قراری و بی خوابی سعدی پرداخته است. مضمون بی خوابی و شب زنده داری در غزل های سعدی به عنوان یک ویژگی سبکی مطرح است و سبک شخصی وی را در حوزه فکری و ادبی به اثبات می رسد.
نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و شدت بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : بی خوابی، یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی می باشد که سلامت و بهزیستی روانی افراد را به خطر می اندازد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و شدت بی خوابی انجام گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 210 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. مقیاس سیستم فعال ساز رفتاری/ سیستم بازداری رفتاری (Behavioural Inhibition System/Behavioural Activation System یا BIS/BAS scales)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS) و پرسش نامه شدت بی خوابی (Insomnia Severity Index یا ISI) در مورد شرکت کنندگان تکمیل گردید. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: سیستم بازداری پیش بین دشواری در تنظیم هیجان بود که به سهم خود پیش بین شدت بی خوابی نیز می باشد. همچنین، مدل مربوط به نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و شدت بی خوابی، برازش قابل قبولی را با داده ها نشان داد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش، بر اهمیت سیستم های مغزی رفتاری و تنظیم هیجان در بی خوابی تأکید می نماید. همچنین، این سیستم بازداری رفتاری بی خوابی شدیدتری را به واسطه دشواری در تنظیم هیجان به دنبال دارد.
اثر دریافت مکمل منیزیم در بهبود سلامت روانی سالمندان مبتلا به بی خوابی: کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دریافت مکمل منیزیم بر سلامت عمومی سالمندان مبتلا به بی خوابی بود. روش : در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور، 46 سالمند مبتلا به بی خوابی به صورت تصادفی به دو گروه مداخله (مکمل منیزیم) و شاهد (دارونما) تقسیم شدند و به مدت هشت هفته، روزانه 500 میلی گرم منیزیم عنصری، به صورت اکسید منیزیم، یا دارونما دریافت کردند. در ابتدا و انتهای پژوهش پرسش نامه 28 گویه ای سلامت عمومی ( GHQ-28 ) و شاخص شدت بی خوابی ( ISI ) تکمیل و غلظت منیزیم و کورتیزول سرم اندازه گیری شد. عوامل مخدوشگر تن سنجی و مقادیر دریافت روزانه منیزیم، کلسیم، پتاسیم و کافئین، با مقیاس یادآمد 24ساعته خوراک نیز به دست آمد. تحلیل های غذایی با نرم افزار Nutritionist 4 انجام شد. مقایسه هر گروه، در دو مرحله ابتدا و انتهای پژوهش، با آزمون t زوجی و مقایسه میان دو گروه مداخله و شاهد، با آزمون t مستقل انجام شد. یافته ها : متغیر های زمینه ای دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشتند. در پایان پژوهش، میان دو گروه در نشانه های جسمانی سازی (04/0= p )، نشانه های اضطرابی و اختلالات خواب (02/0= p )، نشانه های افسردگی (001/0= p )، نمره کل GHQ-28 (01/0= p )، ISI (006/0= p ) و سطح کورتیزول سرم (008/0= p ) تفاوت معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری : دریافت مکمل منیزیم ممکن است با تأثیر بر برخی شاخص های سلامت روانی و بی خوابی، باعث افزایش سلامت روانی در سالمندان مبتلا به بی خوابی شود.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی فرم کوتاه مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه کنونی بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه کوتاه مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب در دانشجویان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و محل اجرای پژوهش، دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. 400 دانشجو (234 زن؛ 166 مرد؛ با میانگین سنی 06/4±18/22) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای ارزیابی، مقیاس افسردگی- اضطراب- استرس (21-DASS)، مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب (10-DBAS) و شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود. جهت تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ و آزمون- بازآزمون استفاده شد. اعتبار سازه مقیاس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شد. یافته ها: یافته های آماری نشان داد که DBAS-10 از همسانی درونی (آلفای کرونباخ= 84/0) و پایایی آزمون- بازآزمون (83/0r=) قابل قبولی برخوردار است. نمرات کلی DBAS-10 همبستگی معناداری با PSQI (45/0r=) و خرده مقیاس های افسردگی (25/0r=)، اضطراب (35/0r=) و استرسِ (25/0r=) DASS-21داشت. تحلیل عاملی، دو زیر مقیاس معنادار را برای DBAS-10 شناسایی کرد. نتیجه گیری: DBAS-10 از پایایی و اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است.
مروری بر مدل های سبب شناسی بی خوابی از دیدگاه شناختی- رفتاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بی خوابی یک مشکل بهداشتی رایج است که با دشواری در شروع خواب، تداوم خواب یا بیداری زودهنگام از خواب مشخص می شود. در مقایسه با سایر اختلالات خواب، پژوهش در زمینه سبب شناسی بی خوابی در مراحل اولیه آن است. هدف پژوهش حاضر، مرور اجمالی بر مهم ترین مدل های شناختی و رفتاری بی خوابی و تلویحات درمانی آن ها است. یافته ها: مدل های شناختی و رفتاری متعدد بی خوابی، گرایش به تمرکز بر جنبه های متفاوتی به عنوان نقطه شروع این فرآیند دارند. هرچند که هر مدل، جنبه منحصربه فردی از بی خوابی را فراهم می سازد ، این مدل ها بهتر است به عنوان مدل های مکمل تا مدل هایی که متقابلاً مجزا هستند، در نظر گرفته شوند. این مدل ها می توانند به عنوان راهنمایی جهت طرح ریزی درمان های مؤثر بی خوابی مزمن استفاده شود. نتیجه گیری: هرچند مدل های متفاوت بی خوابی، درک بهتری از ماهیت پیچیده و چندبعدی این اختلال ارائه می کنند، هر یک از آن ها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یک مدل جامع، جهت یکپارچه سازی مؤلفه های اساسی مدل های موجود موردنیاز می باشد.
مدل یابی رابطه بین فرایندهای نگرانی با نشانه های افسردگی و بی خوابی مراقبان افراد مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری افراد مبتلا به سرطان یکی از عوامل عمده پریشانی مراقبان آن ها است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی رابطه بین فرایندهای نگرانی با نشانه های افسردگی و بی خوابی مراقبان افراد مبتلا به سرطان انجام گردید. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مراقبان افراد مبتلا به سرطان شهر مشهد بود. از بین مراقبان افراد مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ۲۰۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل شاخص شدت بی خوابی، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و پرسشنامه های افسردگی بک، اجتناب شناختی، فراشناخت و همچنین پذیرش و عمل بود. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین فرایندهای نگرانی ازجمله تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، اجتناب تجربه ای و نگرانی درباره نگرانی (فرانگرانی) با نشانه های افسردگی و بی خوابی مراقبان بیماران مبتلا به سرطان رابطه وجود دارد، اما رابطه ای بین اجتناب شناختی با افسردگی و بی خوابی مراقبان وجود ندارد. تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، اجتناب تجربه ای و فرانگرانی پیش بینی کننده افسردگی بودند، در مقابل تحمل ناپذیری بلاتکلیفی پیش بینی کننده بی خوابی بود. مدل اصلاح شده مربوط به پیش بینی نشانه های افسردگی و بی خوابی مراقبان افراد مبتلا به سرطان بر اساس فرایندهای نگرانی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش از نقش فرایندهای نگرانی در پیش بینی نشانه های افسردگی و بی خوابی مراقبان افراد مبتلا به سرطان حمایت می کند.
رابطه پریشانی روانشناختی با بی خوابی در جمعیت غیر بالینی: نقش میانجی گر نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواب نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی افراد ایفا می کند و با وجود اینکه برخی از پژوهش ها به بررسی رابطه خواب و مشکلات روانشناختی پرداخته اند، مطالعات اندکی نقش نشخوار فکری در بی خوابی را مورد توجه قرار داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پریشانی روانشناختی و بی خوابی با توجه به نقش واسطه ای نشخوار فکری است. این پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی است. تعداد 246 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان (145 دختر و 101 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس شدت بی خوابی مورین ( ISI )، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند و لوی باند ( DASS )، مقیاس نشخوار فکری نولن- هوکسما ( RRS ) و سؤالات دموگرافیک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد پریشانی روانشناختی می تواند به طور مستقیم و معنادار بی خوابی دانشجویان را پیش بینی کند و نشخوار فکری دارای نقش میانجی گر در رابطه پریشانی روانشناختی با بی خوابی است. پریشانی روانشناختی و نشخوار فکری در مجموع 14/0 از واریانس بی خوابی را تبیین کردند. افسردگی، اضطراب و استرس می توانند زمینه ابتلا به بی خوابی را مستقیماً و از طریق تشدید نشخوار فکری فراهم نمایند. نتایج تلویحاً نشان می دهد طراحی و اجرای برنامه های کاهش پریشانی روانشناختی با تمرکز بر نشخوار فکری می تواند به کاهش بی خوابی کمک نموده و به عنوان درمان روانشناختی کمکی در درمان بی خوابی مورد توجه قرار گیرد.
رابطه روان رنجوری و دلبستگی ناایمن با بی خوابی: نقش میانجی کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
41 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین دلبستگی ناایمن و روان رنجوری با بی خوابی بود. نمونه پژوهش شامل 381 دانشجوی زن و مرد دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سنجش شدت بی خوابی، فرم کوتاه پرسشنامه 5 عاملی نئو، کمال گرایی چندبعدی فراست، سبک دلبستگی بزرگسالان و تنظیم شناختی هیجان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل علی از برازش مطلوبی برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش روان رنجوری هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با بی خوابی ارتباط داشت. همچنین، دلبستگی ناایمن اثر مستقیم معناداری بر بی خوابی داشت، ولی اثر غیرمستقیم این متغیر بر بی خوابی از طریق راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنادار نبود. علاوه بر این، روان رنجوری و کمال گرایی هر دو از طریق اثر زنجیره ای دو واسطه کمال گرایی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با بی خوابی رابطه داشتند. این پژوهش نشان داد که عوامل بین فردی، شخصیتی و هیجانی/شناختی در تبیین بی خوابی نقش مهمی دارند، بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
56 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان مبتلا به بی خوابی مرکز روزانه سالمندی جهان دیدگان شهر شیراز در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (بویسی و همکاران، 1989) و دستگاه فشارسنج خون جمع آوری و با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، تحصیلات و تأهل تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، درمان پذیرش و تعهد باعث بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک سالمندان مبتلا به بی خوابی شد (05/0P<)، اما بر فشار خون دیاستولیک آنها تاثیر معناداری نداشت (05/0P>) و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه گیری: طبق نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از روش درمان پذیرش و تعهد در حیطه سالمندی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک ضروری است. بنابراین متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از درمان پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که از طریق فراخوان، در سال 1399 به مرکز مشاوره دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر مراجعه کرده بودند، از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (21نفره) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 45 تا 60 دقیقه ای به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی پیش ازآغاز درمان و پایان جلسات درمان و 3 ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال بی خوابی تأثیر داشت و هر دو به یک اندازه در پیگیری مؤثر بودند، اما ذهن آگاهی مؤثرتر بود و همچنین جنبه پیشگیری از عود را داشت. بنابراین می توان از این دو روش درمان در جهت کاهش اجتناب تجربی استفاده کرد.
اثر گروه درمانی شناختی رفتاری چند مؤلفه ای بر بی خوابی، شاخص های خواب، باورهای ناکارآمد خواب و خودکارآمدی خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری چند مؤلفه ای بر علایم بی خوابی، باورهای ناکارآمد خواب، خودکارآمدی خواب و شاخص های چهارگانه خواب است. جامعه آماری، کارکنان روز کار شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارکنان مبتلا به بی خوابی بود که به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب و در گروه آزمایش، پلاسیبو و لیست انتظار گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل جدول گزارش خواب٬ مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب، مقیاس بی خوابی اتنس و مقیاس خودکارآمدی ادراک شده خواب بود. گروه آزمایش 6 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. گروههای کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و فقط از گروه پلاسیبو خواسته شد که به مدت 6 هفته برگه های گزارش خواب را تکمیل و هر جلسه برای بازبینی همراه بیاورند. نتایج تحلیل مانکوا، آنکوا و مقایسه های زوجی بونفرنی در پس آزمون و پیگیری نشان داد که میانگین نمره بی خوابی، باورهای ناکارآمد و تأخیر در شروع خواب گروه آزمایش در مقایسه با گروه پلاسیبو و گروه کنترل کاهش و خودکارآمدی خواب و مقدار کلی خواب افزایش معنی داری یافته بود، ولی بین دو گروه پلاسیبو و کنترل تفاوت معنی داری یافت نشد. از نظر مقدار کلی در بستر بودن در پیگیری تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروههای کنترل مشاهده نشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که در سال 1399 به مرکز مشاوره یکی از دانشگاه های تهران مراجعه کرده بودند و از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 21نفر) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه در طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه ی 45 تا 60 دقیقه ای و به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه کیفیت خواب و توانایی های شناختی پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و 3ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر کیفیت خواب و توانایی های شناختی زنان مبتلا به بی خوابی تأثیرگذار بود. بین دو گروه در اثرگذاری تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین تفاوت بین پس آزمون و پیگیری معنادار نبود. نتیجه گیری: درمان بی خوابی مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری با کاهش برانگیختگی فیزیولوژیکی و نشخوار فکری، افزایش توجه و تمرکز می توانند کیفیت خواب و توانایی های شناختی را بهبود بخشند. بنابراین کاربرد دو روش درمان برای کاهش مشکلات زنان مبتلا به بی خوابی پیشنهاد می شود.
روابط ساختاری نگرانی، نشخوار فکری، بی خوابی و عواطف منفی با افکار پارانوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
177 - 185
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری نگرانی، نشخوار فکری، بی خوابی و عواطف منفی با افکار پارانوئید بود. طرح پژوهش حاضر، از نوع توصیفی همبستگی است. برای این منظور، 420 نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا، مقیاس نشخوار فکری نالن هاکسما، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند، مقیاس بی خوابی بوستین و مقیاس افکار پارانوئید که در اختیار آن ها گذاشته شده بود، پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقهبندی، پردازش و تحلیل دادهها و بررسی فرضیههای پژوهش از نرم افزارهای آماری 22SPSS و لیزرل 85,8 استفاده شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخصهای برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازهگیری، برازش دارد (98/0CFI=، 96/0NFI=، 048/0 RMSEA=). نتایج نشان داد که بی خوابی به صورت غیر مستقیم از طریق عاطفه منفی و نگرانی و نشخوارهای فکری بر افکار پارانویا و همچنین عاطفه منفی به صورت غیرمستقیم از طریق نشخوار و نگرانی بر افکار پارانوئید تاثیر دارد. میتوان براساس یافتههای پژوهش، نتیجه گرفت که عاطفه منفی و نگرانی و نشخوارهای فکری در رابطه بین بی خوابی و افکار پارنویا نقش واسطهای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای کاهش افکار پارانویا میتواند موثر باشد.