مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
بازده سهام
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
87 - 104
حوزههای تخصصی:
سود حسابداری شامل اجزای نقدی و تعهدی است. ادبیات غالب در حوزه مدیریت سود، اقلام تعهدی اختیاری را فرصتطلبانه دانستهاند. این در حالی است که مدیران همچنین میتوانند از اقلام تعهدی اختیاری برای علامتدهی اطلاعات خصوصی دستنیافتنی برای برونسازمانیها، به بازار استفاده کنند. از آنجاییکه قابلیت اتکای صورتهای مالی، شامل سود، به میزان زیادی به کیفیت حسابرسی انجام شده بستگی دارد، لذا درک چگونگی توجه بازار به کیفیت حسابرسی به هنگام ارزشگذاری سود و اجزای آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از دادههای 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1394 و مدل دادههای ترکیبی به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزشگذاری سود و اجزای آن توسط بازار سرمایه پرداخته شود. نتایج بررسی ها نشان داد که سودخالص و مقدار اقلام تعهدی اختیاری تأثیر مستقیم و معنادار بر بازده سهام دارند؛ مقدار کل اقلام تعهدی بر بازده سهام تأثیر معکوس و معنادار دارد؛ جریان نقد عملیاتی و مقدار اقلام تعهدی غیراختیاری بر بازده سهام موثر نیستند؛ کیفیت حسابرسی موجب تضعیف ارتباط مستقیم بین سودخالص و بازده سهام میگردد؛ و کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین کل اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری و جریان نقد عملیاتی با بازده سهام موثر نیست.
بررسی تاثیر نمره حاکمیت شرکتی بر رابطه بین متغیر بنیادی حسابداری و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
147 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی حسابداری تهیه اطلاعات برای استفاده در تصمیمات سرمایه گذاری است. کشف ارزش اطلاعات مالی، یکی از محورهای مهم مطالعات تجربی در حوزه دانش مالی و حسابداری است. بررسی و مطالعه اطلاعات مالی در دو طبقه کلی مطالعات همبستگی و پیش بینی انجام می شود. در روش اول، بر اساس پذیرش فرضیه کارایی بازار، قیمت سهام را یکی از معیارهای اصلی ارزش مؤسسات در نظر می گیرند. بر اساس این رویکرد، وجود همبستگی آماری بین داده های حسابداری و قیمت سهام یا بازده، به این معنی است که اطلاعات حسابداری تلخیص کننده رویدادهای کارا و اطلاعات مربوط به قیمت سهام است ، بنابراین می تواند دربردارنده ارزشی نزدیک به ارزش بازار باشد. در این تحقیق به بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین متغیر بنیادی حسابداری و بازده سهام طی سال 1386-1393 پرداخته شده است. نتایج فرضیه اول مبتنی بر اینکه حاکمیت شرکتی رابطه بین تجزیه و تحلیل های بنیادی و بازده سهام را تعدیل کند، پذیرفته می شود.
بررسی اثر تکانه قیمت بر ریسک، بازده و تأثیرگذاری همزمان آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
71 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثرات تکانه قیمت بر بازده و ریسک سهام و نیز تأثیرگذاری همزمان آن بر ریسک و بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، نمونهای مشتمل بر 98 شرکت طی سالهای 1385 الی 1394 انتخاب گردیده است. فرضیههای تحقیق با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره به روش سری زمانی برآورد شده است بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول، تکانه قیمت بر بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر مثبت و مستقیم دارد.بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم،تکانه قیمت بر ریسک سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر منفی و معکوس دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم، تکانه قیمت بر رابطه همزمان ریسک و بازده سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بهابازار اوراق بهادار تهران تأثیرگذاری منفی و معکوس دارد و این تأثیر بیشتر تحت تأثیر مؤلفه ریسک سهام بوده است.
توان توضیح دهندگی بازده های سهام بوسیله نوسانات نامتعارف (ریسک غیرسیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، آزمون ارتباط بین بازده سهام و ریسک غیرسیستماتیک در قالب سه مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، سه عاملی فاما و فرنچ و چهار عاملی کرهارت و سپس مورد مقایسه قرار دادن توان توضیحدهندگی بازده سهام بوسیله ریسک غیرسیستماتیک در هریک از این سه الگو میباشد. نمونه مورد استفاده در این مطالعه که بر اساس روش غربالگری بدست آمده مشتمل بر 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا پایان 1396 میباشد. پژوهش پیشرو از منظر هدف کاربردی بوده و در حوزه تئوری اثباتی قرار میگیرد. از حیث نحوه گردآوری دادهها، روش پژوهش مورد مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و نوع گردآوری اطلاعات و دادهها برای پژوهش مورد نظر کتابخانهای میباشد. در این پژوهش برای آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است و روش آماری مورد استفاده دادههای پانل میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش بیانگر آن است که بین بازده سهام و نوسانات نامتعارف (ریسک غیرسیستماتیک) در هر سه مدل پژوهش ارتباط معناداری وجود دارد و توان توضیحدهندگی بازده سهام بوسیله ریسک غیرسیستماتیک در الگوی چهار عاملی کرهارت نسبت به سایر مدلها بیشتر است.
بررسی تاثیر نوسانات سود و نسبت تغییرات در دارائی های نقدی و رشد فروش بر اقلام تعهدی شرکت ها
حوزههای تخصصی:
با گسترش واحدهای تجاری و تنوع در تولیدات، شرکتهای سهامی بزرگ ایجادشده و امروزه نقل و انتقال سهام و دریافت بازده سهام بهعنوان یکی از مباحث مهم و اساسی در اقتصاد کشورها قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوسانات سود، نسبت تغییرات در داراییهای نقدی و رشد فروش بر اقلام تعهدی شرکتها است. این تحقیق از نظر روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی است و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. در پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﺳﻌی ﺑﺮآن اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن ﻫﺎی آﻣﺎری ﻣﻮرد ﻧیﺎز تأثیر نوسانات سود، بازده سهام، نسبت تغییرات در داراییهای نقدی و رشد فروش بر اقلام تعهدی شرکت ها ﺳﻨﺠیﺪه ﺷﻮد در ایﻦ ﺑﺮرﺳی از روش ﺗﺤﻘیﻖ از لحاظ هدف کاربردی و از نوع روش پس رویدادی می باشد.نمونه آماری این پژوهش تعداد 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1392 تا 1398 می باشد. لذا نوع داده ها ترکیبی از زمان و مکان بود که در این راستا با توجه به پانل دیتا بودن مشاهدات ، مفروضات پانل دیتا از قبیل آزمون چاو جهت برآورد عرض از مبد و دیکی فولر و سایر مفروضات مورد آزمون قرار گرفته شد، ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﺑﺮرﺳی ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ کﻪ نوسانات سود، بازده سهام، نسبت تغییرات در داراییهای نقدی و رشد فروش بر اقلام تعهدی شرکتها تاثیر گذار است.
بررسی تأثیر چرخه های تجاری و تکانه های فناوری سرمایه ای بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از معیارهای اساسی تصمیمگیری برای خرید و فروش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار، بازده سهام است؛ به همین دلیل بررسی عوامل مؤثر بر بازده سهام ضروری است. تکانههای فناوری سرمایهای و چرخههای تجاری از عوامل تأثیرگذار بر بازده سهام هستند؛ از این رو هدف این مقاله بررسی تأثیر چرخههای تجاری و تکانههای فناوری سرمایهای بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: نمونه آماری بررسیشده، تمامی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1370 تا 1397 است. دادهها با استفاده از مدل خودرگرسیون با وقفههای گسترده، تجزیه و تحلیل و روابط کوتاهمدت و بلندمدت بین متغیرهای موجود برآورد شده است. نتایج: براساس نتایج این پژوهش چرخههای تجاری، تکانههای فناوری سرمایهای و نرخ بهره در بلندمدت، اثر مثبت و معناداری بر بازده سهام دارند.
بررسی تأثیر ریسک سقوط سهام و سرمایه گذاران نهادی بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر ریسک سقوط سهام و سرمایه گذاران نهادی بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال های 1390 الی 1396 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شرکت ها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با 99 نمونه می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل داده های مقطعی است و از حیث هدف کاربردی است. آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از نرم افزار Eviews9 انجام شده است. نتایج نشان داد که بین ریسک سقوط قیمت سهام و بازده سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سرمایه گذاران نهادی و بازده سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
پیامدهای قابلیت مقایسه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با تاکید بر نقش مالکیت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمومی گزارشگری مالی فراهم نمودن اطلاعات مالی درباره واحد گزارشگر است که برای تصمیم گیری های سرمایه گذاران، وام دهندگان و سایر اعتباردهندگان بالفعل و بالقوه درباره ی تامین منابع برای واحد تجاری سودمند می باشد. این هدف ایجاب می کند که اطلاعات مالی از خصوصیات کیفی برخوردار باشند. قابلیت مقایسه یک خصوصیت کیفی افزاینده سودمندی اطلاعات است و موجب می شود استفاده کنندگان هنگام ارزیابی فرصت های جایگزین، تصمیمات سرمایه گذاری بهتر و کارآمدی اتخاذ نمایند. هدف این پژوهش مطالعه پیامدهای قابلیت مقایسه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با تأکید بر نقش تعدیل گری مالکان نهادی است. برای اندازه گیری قابلیت مقایسه صورت های مالی از سه معیار سود خالص، جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که الف- قابلیت مقایسه جریان های نقدی عملیاتی بر بازده سالانه سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد و این ارتباط توسط مالکیت نهادی تعدیل می شود؛ ب- قابلیت مقایسه سود خالص بر نوسان پذیری بازده سهام تأثیر منفی و معناداری دارد و این ارتباط توسط مالکیت نهادی تعدیل می شود و ج- قابلیت مقایسه سود خالص و قابلیت مقایسه جریان های نقدی عملیاتی بر اعتبار تجاری تأثیر معناداری دارند، اما نقش تعدیل کننده ی مالکیت نهادی در این رابطه ها به لحاظ آماری تائید نشد.
مروری بر اهمیت و چرایی پیش بینی بازده سهام: با تأکید بر متغیرهای کلان اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺿﺮورت و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ آﯾﻨﺪه و ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ آنﻫﺎ از دﯾﺮﺑﺎز در ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻄﺮح ﺑﻮده و موضوع پیش بینی به عنوان عامل منحصربفردی محسوب می گردد که ارزش های ناشناخته آتی را مورد برآورد قرار می دهد. با توجه به اهمیت پیش بینی در تحقیقات مالی، پیش بینی بازده سهام تاکنون از طریق مدل ها و متغیرهای مختلفی مورد آزمون و بررسی قرارگرفته است. عمده این متغیرها علاوه بر متغیرهای داخلی، متغیرهای خارجی بوده که مبتنی بر متغیرهای کلان اقتصادی بوده است. با توجه به موارد فوق، پژوهش حاضر به صورت مروری و با رویکرد تحقیقات تجربی به برخی از مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی که پیش از این در انواع مدل های پیش بینی بازده سهام بیشتر مورد استفاده قرار گرفتند، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولاً متغیرهای کلان اقتصادی اشاره شده به جهت قابلیت تأثیرپذیری بر بازار سهام (بازده سهام یا شاخص بازار)، مناسب مدلسازی برای پیش بینی بازده سهام هستند. دوم اینکه در بازار سهام کشور ما نتایج تأثیرگذاری این متغیرها بر بازده سهام در قیاس با سایر کشورها در برخی جهات مشابه و در برخی نیز متناقض بوده است و دلایل را می توان به استفاده از نوع مدل های پیش بینی، دوره زمانی پژوهش و نیز متفاوت بودن ساختار اقتصادی کشور مربوط دانست.
ارزیابی تاثیر نااطمینانی سیاسی بر بازده غیرطبیعی سهام در ایران؛ پژوهش موردی شرکت های منتخب عضو بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
تغییرات سیاسی به طور مثال انتخابات ریاست جمهوری موجب خلق نااطمینانی سیاسی می شود. نااطمینانی سیاسی شوکی است که موجب کاهش یا افزایش ارتباطات سیاسی شرکت و همچنین نااطمینانی سیاسی کلان کشور می گردد. ارتباطات سیاسی نقش مهمی در بسیاری از فعالیت های اقتصادی ایفا می کند. این ارتباطات ممکن است برای یک شرکت بسیار کارآمد بوده یا بر خلاف این امر، گاهی اوقات می تواند مضراتی را برای شرکت همراه داشته باشد و در نهایت بر تصمیم های مدیریت در ارتباط با بازده غیرطبیعی سهام تاثیر گذار است. در این پژوهش به ارزیابی تاثیر نااطمینانی سیاسی بر بازده غیرطبیعی سهام پرداخته شد. پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده است که مشاهدات شامل 1024 سال- شرکت می باشد در پژوهش حاضر برای تدوین ادبیات و پیشینه پژوهش از روش کتابخانه ای استفاده گردید و به منظور جمع آوری داده های موردنظر از اطلاعات منتشره توسط سازمان بورس اوراق بهادارتهران و نرم افزار اطلاع رسانی ره آورد نوین و دیگر منابع اینترنتی استفاده شد.برای تحلیل داده ها با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره با داده های تابلویی از نرم افزار ایویوز و اکسل استفاده شده است نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد نااطمینانی سیاسی از طریق تغییرات در ارتباطات سیاسی و نااطمینانی سیاسی کلان کشور بر بازده غیرطبیعی سهام شرکت ها تاثیر منفی و معنادار دارد. به این معنا که در شرایط نااطمینانی سیاسی انتظار رشد بازده غیرطبیعی سهام وجود ندارد. نااطمینانی سیاسی موجب نااطمینانی فعالان اقتصادی نسبت به تحولات آینده خواهد شد، به دنبال آن فعالان اقتصادی قادر به ترسیم چشم اندازی روشن و شفاف از آینده نخواهند بود.
نقش مناسبت های تاریخی اسلامی در ارتباط بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام با تأکید بر متغیّر تعدیل گر حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش مناسبت های تاریخی اسلامی بر رابطه بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام با تأکید برمتغیّر تعدیل گر حاکمیت شرکتی است. منظور از مناسبت های تاریخی اسلامی، ماه های رمضان و محرم هستند. از اندازه هیأت مدیره، حضور مدیرعامل در هیأت مدیره، حسابرسی شرکت، وجود حسابرس داخلی، استفاده از متخصصین مالی و اظهارنظر حسابرس به عنوان متغیّرهای حاکمیت شرکتی استفاده شده و تعداد 132 شرکت در دوره 14/08/1392 شمسی مصادف 01/01/1435 قمری (اول محرم) تا تاریخ 19/06/1397 شمسی مصادف با 29/12/1439 قمری (آخر ذی الحجه) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، الگوی رگرسیون چندمتغیّره بر مبنای داده های پانلی مورداستفاده قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام در ماه های رمضان و محرم در مقایسه با سایر ماه ها وجود دارد. همچنین، حاکمیت شرکتی نقش تعدیل کننده ای در ارتباط بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام در ماه های رمضان و محرم دارد. به عبارتی، حاکمیت شرکتی از تصمیمات احساسی سرمایه گذاران که از مناسبت های اسلامی نشأت گرفته و بر بازده سهام تأثیر می گذارند جلوگیری می کند.
تأثیر گزارشگری زیست محیطی بر کیفیت افشا و ارتباط آنها با بازده سهام
حوزههای تخصصی:
حسابرسی محیطی در زمینه پایداری، با شاخص افشای پایداری شرکت و میزان اطلاعات افشاشده در این خصوص و در نتیجه بازده سهام در ارتباط اند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر گزارشگری زیست محیطی بر کیفیت افشا و ارتباط آنها با بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد گزارشگری زیست محیطی بر کیفیت افشا تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین گزارشگری زیست محیطی از طریق تأثیر بر کیفیت افشا با بازده سهام ارتباط معناداری دارد.
رویداد پژوهی اثر رقابتی عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
93 - 114
حوزههای تخصصی:
عرضه های عمومی اولیه به عنوان یک رویداد مهم و مستمر در بازارهای سرمایه در حال رخ دادن هستند و پژوهش های متعددی در خصوص چرایی، قیمت گذاری و بازده غیر نرمال عرضه های عمومی اولیه انجام گرفته است. در نگاه دیگر عرضه اولیه شرکت ها به همانند یک رویداد اقتصادی و یا یک خبر (منفی یا مثبت) تلقی می شود و تأثیر آن بر رفتار سرمایه گذاران موردبررسی قرار می گیرد. در این پژوهش رفتار سرمایه گذاران حول رویداد های عرضه اولیه و تأثیر آن بر بازده کوتاه مدت سهام موجود در بازار سرمایه ایران، موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور تعداد 235 عرضه اولیه در بازه زمانی 1383 تا 1397 بر اساس اندازه شرکت، نوع صنعت و نسبت های و درگروه های مختلف طبقه بندی و اثر رقابتی آن ها با استفاده از روش رویداد پژوهی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سرمایه گذاران، رویداد عرضه اولیه را به عنوان یک عامل منفی بر سهام فعلی در نظر می گیرند. تأثیر رقابتی عرضه های عمومی اولیه بر کل بازار و سهام انفرادی تنها در صورتی تائید می شود که عرضه های عمومی اولیه بزرگ باشند یا نسبت پایین داشته باشند. عرضه های عمومی اولیه بزرگ در هر صنعت نیز تأثیر منفی بر بازده سهام موجود در همان صنعت دارد.
بررسی رابطه متقابل گریز مالیاتی و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از سیستم معادلات هم زمان 3SLS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گریز مالیاتی به راه کارهای مدیریت برای کاهش مالیات پرداختی به دولت گفته می شود. این متغیر می تواند منجر به کدر شدن فضای اطلاعاتی و به تبع آن انباشت اخبار بد و ظاهر آرایی اطلاعاتی و درنتیجه افزایش بازده سهام شرکت شود (ایگبینویا 2018) و در مقابل نیز بازده سهام منجر به عدم افشای اطلاعاتی توسط مدیریت به دلیل خوشایند بودن ثبات بازدهی سهام و درنتیجه مهیا شدن فضا برای رفتارهای فرصت طلبانه از گریز مالیاتی گردد (اینچاساتی 1997). بر این اساس، تبیین ارتباط متقابل بین این رفتارها و چگونگی ارتباط بین این دو می تواند قابل توجه باشد. در این پژوهش، ارتباط متقابل بین گریز مالیاتی و بازده سهام بررسی شده است. برای این منظور نمونه ای متشکل از 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1393 تا 1397 (520 سال شرکتی) انتخاب شد و با استفاده از روش سیستم معادلات هم زمان (13SLS) ارتباط متقابل بین آن ها موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش برای محاسبه گریز مالیاتی از تفاوت بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات (دارماپالا 2009) و همچنین برای محاسبه بازده سهام از بازده سالانه تعدیل شده استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین گریز مالیاتی و بازده رابطه متقابل و مثبتی وجود دارد. این یافته ها می تواند برای سیاست گذاران مالیاتی و همچنین مدیران واحدهای تجاری از جهت تبیین چگونگی ارتباط بین گریز مالیاتی و بازدهی سهام مفید باشد.
بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و بازده پرتفوی سهام: رشدی یا ارزشی؟
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه شاخص های کیفیت گزارشگری مالی با بازده سهام رشدی و ارزشی به صورت تجربی بوده است. کیفیت گزارشگری مالی با استفاده از چهار معیار کیفیت اقلام تعهدی، دقت اطلاعات مالی، اقلام تعهدی اختیاری و درآمدهای اختیاری مورد سنجش قرار گرفته است و تفکیک سهام به رشدی و ارزشی با استفاده از بازده دارایی ها صورت گرفته است. همچنین، اندازه شرکت، نسبت اهرمی و بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیرهای کنترلی، وارد الگوی پژوهش شدند. نمونه پژوهش، مشتمل بر 120 شرکت در بازه زمانی سال های 1390 الی 1397 است. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که هر چهار معیار کیفیت گزارشگری مالی اعم از کیفیت اقلام تعهدی، دقت اطلاعات مالی، اقلام تعهدی اختیاری و درآمدهای اختیاری رابطه معناداری با بازده سهام رشدی و ارزشی داشته اند به نحوی که با افزایش کیفیت گزارشگری مالی، بازده سهام شرکت ها به سمت رشدی سوق پیدا کرده است.
بررسی تاثیر سیاست مالیاتی نامطلوب بر بازده سهام شرکتها
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بررسی تاثیر سیاست مالیاتی نامطلوب بر بازده سهام شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است. بنظر می رسد که اگر مالیات پرداختی شرکت بیشتر از مالیات پیش بینی شده در صورتهای مالی بوده و منجر به درج در بندهای اظهار نظر حسابرس گردد، منجر به تغییرات و کاهش بازده مازاد سهام می گردد، در صورتیکه این ادعا در شرکت های بورس تهران صحت داشته باشد، یکی از راه های کاهش بازده مازاد سهام، درج تفاوت مالیات پرداختی شرکت در مقایسه با مالیات پیش بینی شده توسط حسابرس در بندهای اظهار نظر است و در صورت تایید چنین رابطه ای در بازار سرمایه ایران می توان بازدهی اضافی را تا حدودی کاهش داده و به پارامترهای بازار کارا نزدیک تر شد. بنابراین پژوهشگر برای پاسخ به سوال پژوهش، اقدام به طرح دو فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی نموده است. روش تحقیق حاضر با توجه به اهداف آن از نوع کاربردی و با توجه به تقسیم بندی بر حسب روش تحقیق، با روش همبستگی انجام گرفته است. بررسی و تجزیه و تحلیل موضوع پژوهش براساس داده های چهل شرکت در مدت شش سال از 1391 تا 1396 به صورت سالانه و با رگرسیون ترکیبی انجام گرفته است. در انتخاب مدل رگرسیون ترکیبی با استناد به نتایج آزمون های مرتبط با انتخاب مدل مناسب، برای دوره مدل پولد و برای مقاطع مدل پانل با اثرات ثابت انتخاب شده است. به دلیل نبود رابطه خطی بین چهار متغیر توضیحی و مجازی بودن دو متغیر مستقل، تاثیر شش متغیر توضیحی بر بازده سهام در یک مدل بررسی شده است. براساس نتایج بدست آمده از داده های نمونه گیری شده، فرضیه اصلی اول دال بر وجود تاثیر معکوس از زیان ناشی از مالیات بر بازده سهام و دو فرضیه فرعی دال بر وجود تاثیر معکوس از وقوع زیان با اهمیت ناشی از مالیات و وقوع زیان کم اهمیت ناشی از مالیات در پژوهش تائید و فرضیه اصلی دوم دال بر وجود تفاوت در تاثیر وقوع زیان بااهمیت و کم اهمیت ناشی از مالیات رد شده است.
تأثیر ریسک نرخ ارز بر صرف ریسک با در نظر گرفتن روند حرکت قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری به عنوان یک تصمیم مالی همواره دارای دو مولفه ریسک و بازدهی بوده که مبادله این دو، ترکیب های گوناگون سرمایه گذاری را عرضه می نماید. به عبارت دیگر تمامی تصمیمات سرمایه گذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت می گیرد. یکی از انواع ریسک، ریسک نوسانات نرخ ارز است که به عنوان علامتی از بی ثباتی و نااطمینانی بر تمام متغیرهای مهم اقتصادی تأثیر می گذارد. اتخاذ سیاست های نرخ ارز مناسب در کشورهای در حال توسعه همواره بحث برانگیز بوده است. از این رو برای بررسی تأثیر نوسانات نرخ ارز بر رشد تولید، تقاضای کشور، بازدهی سهام شرکت ها، صرف ریسک سرمایه گذاران و روند حرکت قیمت سهام، قضاوت در مورد مقدار مطلوب این نوسانات، امری اجتناب ناپذیر است. با توجه به مراتب فوق، هدف پژوهش حاضر آزمون تأثیر ریسک نرخ ارز بر صرف ریسک با در نظر گرفتن روند حرکت قیمت سهام می باشد. در راستای هدف پژوهش تعداد 103 شرکت، از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخاب و اطلاعات مالی آن ها طی سال های 1385 تا 1397جمع آوری شد. براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش، فرضیه پژوهش تدوین و مورد آزمون قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که، ریسک نرخ ارز با کنترل روند حرکت قیمت سهام تأثیری مثبت بر صرف ریسک دارد.
تعامل ریسک سیستماتیک با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه اقتصاد مالی، سال 13، شماره 49، زمستان 1398،صص 257-282
یکی از عوامل تعیین کننده بازدهی سهام شرکت ها، آگاهی از میزان ریسک شرکت ها، به ویژه ریسک سیستماتیک است. ریسک سیستماتیک با تأثیرگذاری بر میزان سودآوری و بازدهی بنگاه نقش مهمی را در تصمیم گیری های مالی ایفا می کند. پژوهش حاضر درصدد بررسی این موضوع با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته در چارچوب دادههای پانل شرکت های منتخب است. انتخاب این روش برای اولین بار در این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که بازده سهام با وقفه، می تواند به عنوان عامل توضیح دهنده ای در کنار دیگر عوامل قرار گیرد. با تصریح مدل، شناخت اثر دیگر عوامل نیز دقیق تر و بدون تورش خواهد بود. همچنین به منظور رفع تورش ناشی از درونزایی متغیرهای توضیحی، تمام متغیرهای رگرسیونی حتی با وقفه، بهعنوان متغیر ابزاری وارد مدل می شوند. متغیرهای توضیحی نیز جهت جلوگیری از ایجاد خودهمبستگی بین شاخص ها و کاهش دقت نتایج، از هر گروه نسبت های شاخص ها، یک نماینده در مدل وجود داشته باشد. نتیجه پژوهش، نشان دهنده رابطه معنی دار میان بازده سهام و بازده سهام با وقفه است که موید کارآیی روش مذکور در تصریح مدل و نتایج دقیق تر است. نتایج بدست آمده، همچنین وجود رابطه معکوس بازدهی سهام با شاخص های ریسک سیستماتیک و عدم تقارن اطلاعات و رابطه مستقیم با سود هر سهم و نسبت جریان نقد عملیاتی به دارایی را نشان می دهد. علاوه بر آن میان بازدهی سهام و شاخص های اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به بازار رابطه معنی داری وجود ندارد
تأثیر مالکیت دولتی بر بازده سهام با تأکید بر نقش بحران مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تاثیر مالکیت دولتی بر بازده سهام با تأکید بر نقش بحران مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1398 می باشد که در این راستا مالکیت دولتی به عنوان متغیر مستقل؛ بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و بحران مالی شرکت به عنوان متغیر تعدیلگر می باشد. متغیرهای اهرم مالی، اندازه شرکت، نسبت اقلام تعهدی و نسبت جریان نقدی عملیاتی به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده اند. نمونه آماری تحقیق 159 شرکت می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی می باشد. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج تحقیق نشان داد مالکیت دولتی بر بازده سهام تأثیر مستقیم و معناداری دارد و بحران مالی شرکت موجب تضعیف این رابطه می گردد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد که اهرم مالی و نسبت اقلام تعهدی تأثیر معکوس و معناداری بر بازده سهام دارند. تأثیر اندازه شرکت بر بازده سهام معکوس و معنادار می باشد و در نهایت تأثیر نسبت جریانات نقدی عملیاتی بر بازده سهام معنادار نمی باشد.
ارتباط بین ریسک سقوط قیمت سهام و سرمایه گذاری نهادی با بازده سهام با تأکید بر نقش تعدیلی نسبت نقدینگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ریسک سقوط قیمت سهام و سرمایه گذاری نهادی با بازده سهام با تأکید بر نقش تعدیلی نسبت نقدینگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1398 می باشد که در این راستا ریسک سقوط قیمت سهام و سرمایه گذاری نهادی به عنوان متغیرهای مستقل؛ بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و نقدینگی شرکت به عنوان متغیر تعدیلگر می باشد. متغیرهای اهرم مالی، اندازه شرکت، بازده داراییها و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده اند. نمونه آماری پژوهش 159 شرکت می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی می باشد. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج پژوهش نشان داد بین ریسک سقوط قیمت سهام و بازده سهام ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. بین سرمایه گذاری نهادی و بازده سهام ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نقدینگی شرکت موجب تضعیف ارتباط معکوس بین ریسک سقوط قیمت سهام با بازده سهام و تقویت ارتباط مستقیم بین سرمایه گذاری نهادی با بازده سهام می گردد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد که بین اندازه شرکت، بازده داراییها و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتریبا بازده سهام ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد و اهرم مالی ارتباط معکوس و معناداری با بازده سهام دارد.