مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
پیشرفت جوامع وابستگی انکارناپذیری به سطح آموزش و گسترش کمی-کیفی نظام آموزشی، به ویژه نظام آموزش عالی دارد. با توجه به محدودیت منابع سازمانی جهت اجرای برنامههای بهبود، یکی از دغدغههای مدیران، اولویت بندی مسائل، جهت تخصیص منابع سازمان است. در این پژوهش، اولویتبندی ابعاد کیفیت خدمات دانشگاهی مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و جزء تحقیقات کمی به حساب میآید. همچنین این پژوهش در بین پژوهشهای کمی از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی است و از نظر شیوهی گردآوری اطلاعات در بین تحقیقات توصیفی به دلیل استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی در قسمت وزن دهی، در میان پژوهشهای همبستگی از نوع پیمایشی- تک مقطعی است. جامعه آماری این تحقیق همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است. در این تحقیق پس از بررسی ادبیات نظری پژوهش، ابعاد کیفیت خدمات دانشگاهی برای اولویتبندی شناسایی شدند. با بررسی اسناد بالادستی و سند مصوب شورای عالی فرهنگی، شاخص ارزشهای اسلامی- ایرانی به شاخصهای موجود در ادبیات موضوع ذکر شده افزوده شد که برای این شاخص اصلی، چهار زیر شاخص در نظر گرفته شده است. طبق نتایج کسبشده از این تحقیق مشخص شد که در میان 28 زیر شاخص مورد بررسی شاخص «دانش و تجربه اعضای هیاتعلمی دانشگاه» دارای بالاترین درجه اهمیت هستند.
تحلیلی بر جایگاه حکمروایی خوب شهری و نقش آن در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری (مورد مطالعه: شهرداری اهواز)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود «حکمروایی خوب شهری» می باشد. هدف از مقاله حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی خوب شهری و وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها است. همچنین تحلیل نقش این ابعاد و مؤلفه ها در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری، شهرداری اهواز می باشد. بدین منظور پس از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش با استفاده از غربالگری فازی و نظر خبرگان شهرداری، 9 بُعد و 27 معیار شناسایی شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 25 نفر از مدیران ارشد و دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری اهواز که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارزیابی حکمروایی شهری شهرداری اهواز نقش داشتند. سپس پس از شناسایی ابعاد و معیار ها با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی به وزن دهی ابعاد و معیارهای ارزیابی حکمروایی شهری پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بُعد، رعایت انصاف و عدالت رتبه اول و توانمندی و ظرفیت اجتماعی شهروندان رتبه دوم و ابعاد: قانون گرایی و حاکمیت؛ مسئولیت پذیری و پاسخگویی؛ اجماع گرایی؛ تمرکززدایی و تسهیل مشارکت؛ شفافیت؛ کارایی و اثربخشی و بینش راهبردی رتبه های سوم تا نهم را کسب نمودند.
شناسایی چالش های تأثیرگذار حکمروایی و مدیریت شهری در هنگام وقوع بلایای طبیعی با رویکرد زنجیره تأمین بشر دوستانه
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود «حکمروایی خوب شهری» می باشد. به دلیل عواملی نظیر رشد جمعیت، تغییرات شرایط جوی و یکپارچگی جهانی، بحران های طبیعی در حال افزایش هستند و پیش بینی می شود که امداد فعلی ناکافی باشند. از طرفی ماهیت بلایای طبیعی به گونه ای است که پاسخگویی به آن ها باید در زمان اندک صورت پذیرد. در راستای نیل به این اهداف، زنجیره تأمین انسان مدارانه (بشردوستانه)، به عنوان حوزه ای کلیدی می باشد که بهبود در آن می توان نتایج اثربخشی را حاصل کند. هدف از مقاله حاضر شناسایی چالش های تأثیرگذار حکمروایی و مدیریت شهری در هنگام وقوع بلایای طبیعی با رویکرد زنجیره تأمین بشردوستانه و تکنیکی دلفی فازی، وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی است. بدین منظور پس از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش با استفاده از دلفی فازی و نظر خبرگان شهرداری تهران مهارت های کلیدی زنجیره تأمین در چهار بُعد و چالش های حکمروایی مدیریت شهری در شش بُعد شناسایی شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 20 نفر از مدیران ارشد که دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری تهران که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های تحقیق نقش داشتند. سپس پس از شناسایی مؤلفه های تحقیق با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی به وزن دهی آن ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند دید جامعی را به محققان حوزه حکمروایی و مدیریت شهری و آشنایی بیشتر ایشان با مفاهیم زنجیره تأمین بشردوستانه ارائه نماید.
ریز پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از تکنیک دیمتل و AHP فازی (مطالعه موردی: بخش دهدز استان خوزستان)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش همواره به عنوان تهدیدی جدی برای سکونتگاه های انسانی مطرح است. در مواجهه با چنین سوانحی در لحظه وقوع؛ کار چندانی نمی توان انجام داد، در حالی که اثرات آن را با برنامه ریزی و در راستا کاهش تلفات و خسارت های احتمالی از قبل می توان خنثی نمود. پژوهش حاضر با هدف نگاه سیستمی به مخاطرات طبیعی از جمله زمین لغزش به دنبال ترسیم برنامه ای علمی و دقیق برای آمادگی و برنامه ریزی پیش از بحران بر مبنای به کارگیری سیستم اطلاعات مکانی و مدل های تصمیم گیری چند معیاره در راستای پهنه بندی خطرپذیری زمین لغزش و تعیین جهت توسعه ی سکونتگاهی قابل پیش بینی می باشد. پژوهش حاضر 15 معیار مؤثر در خطرپذیری زمین لغزش استخراج گردید. و با استفاده از نتایج حاصل از ارزیابی دو مدل دیمتل و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نشان داد که مدل دیمتل منطبق با اصول و قوانین ریاضی بوده و از قطعیت بیش تری برخودار بوده است. در حالی که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تنها منطبق با دانش و نوع امتیاز کارشناسان بوده است. در پهنه بندی خطر پذیری با مدل دیمتل، پهنه های با خطرپذیری کم با 1/37% (190.39 کیلومتر مربع) از کل مساحت 513.12 کیلومتر مربع، بیش ترین مساحت را دارا می باشد. همچنین پهنه های با خطرپذیری بسیار زیاد با32/2%(11.89 کیلومتر مربع)، و در پهنه بندی خطر پذیری با سیستم تحلیل سلسله مراتب فازی، پهنه با خطر پذیری بسیارکم، 53/ 36% (43/187 کیلومتر مربع) و هم چنین پهنه با خطر پذیری بسیار زیاد 2/11% (57.6 کیلومتر مربع) رتبه بندی شد.
شناسایی شاخص های قابلیت های خدماتی در صنعت بانکداری با استفاده از روش دلفی فازی: تجزیه و تحلیل شاخص ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
تشخیص موقعیت رقابتی منوط به شناسایی منابع ایجاد رقابت پذیری است. از دیدگاه مبتنی برمنابع، ارائه خدمات بطور عمده به منابع و قابلیت های سازمان بستگی دارد تا در بلندمدت مزیت رقابتی پایدار را ایجاد نماید. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی و تعیین قابلیت هایی است که بیشترین تأثیر را در مزیت رقابتی صنعت بانکداری بوجود می آورند. براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، ابعاد و قابلیت های خدماتی شامل قابلیت های مدیریتی، سازمانی، بازاریابی و کیفیت خدمات به صورت جامع از طریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی فازی و نظر 10 نفر از خبرگان شناسایی شدند. جهت شناسایی قابلیت هایی که بیشترین مزیت رقابتی را برای صنعت بانکداری به ارمغان می آورند از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد قابلیت های مدیریتی نسبت به دیگر قابلیت ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و ترکیب ارزش ها و نگرش های تیم مدیریت عالی برای وظایف ها و تصمیمات سازمانی و همچنین انتظارات مشتریان از فرآیندها و خدمات با کیفیت، دارای اهمیت ویژه ای هستند.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه در پژوهشگاه صنعت نفت ایران با رویکرد تحلیل سلسله مراتب فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
169 - 204
حوزه های تخصصی:
امروزه شرکت های صنعتی با رقابت سختی در بازارهای جهانی مواجه هستند، لذا از پروژه های تحقیق و توسعه جهت بقا در بازار و یا کسب برتری نسبت به رقبا استفاده می نمایند. برای ارزیابی دقیق میزان موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه و تلاش در جهت بهبود آن، به معیارهای منحصربه فردی متناسب با ویژگی های خاص این پروژه ها نیاز است. با وجود مطالعات متعددی که در خصوص معیارهای موفقیت پروژه های ساخت و احداث صورت پذیرفته است، شناسایی و دسته بندی معیارهای موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی معیارهای موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه در پژوهشگاه صنعت نفت ایران به عنوان یکی از بزرگ ترین پژوهشگاه های ایران میباشد. ابتدا از طریق مرور ادبیات و هم چنین انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگانی از پژوهشگاه صنعت نفت در خصوص تجربیات 10 سال اخیر آنها، معیارهای موفقیت در پروژه های تحقیق و توسعه شناسایی شدند، سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتب فازی، معیارهای شناسایی شده اولویت بندی شد. بر اساس نتایج کسب شده، 6 معیار اصلی و 17 زیرمعیار برای موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه در پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شد که سه معیار: تکنیکی، سازمانی و فناوری-دانشی در بین معیارهای اصلی و چهار معیار: رضایت بهره بردار، کسب اعتبار، تطابق با الزامات کارفرما و تأثیر بر کسب و کار سازمان در بین زیرمعیارهای شناسایی شده، بالاترین اولویت را کسب کردند.
امکان سنجی انتخاب محل مناسب دفن زباله های شهر کرج با رویکرد توسعه ی پایدار با استفاده از تلفیق GIS و روش AHP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۲۳
155 - 177
حوزه های تخصصی:
تعیین محل مناسب دفن زباله های شهری به دلیل تأثیر فراوان بر اقتصاد، اکولوژی و محیط زیست هر منطقه یک امر مهم در فرآیند برنامه ریزی شهری می باشد. برای تحقق این هدف سعی می شود نقاطی با کم ترین احتمال خطر برای محیط زیست و سلامت انسان مد نظر قرار گیرد. سنجش امکان یافتن محل مناسب دفن زباله ها مستلزم انتخاب روشی کارآمد می باشد. بکارگیری روش های مبتنی بر منطق ریاضی می تواند به اعمال معیارهای لازم و نیز تعیین سهم هر معیار در اثرگذاری بر انتخاب محل مناسب بیانجامد. این تحقیق تلاش دارد تا شاخص ها و مؤلفه های موثر در مکانیابی مناسب ترین محل دفن زباله های شهر کرج را با رویکرد توسعه ی پایدار شناسایی، ارزیابی و اولویت بندی کند. برای تحقق این هدف، سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی با یکدیگر تلفیق شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده های تحقیق نشان داد که معیار "توسعه شهری" با وزن 0/270 مهم ترین معیار در انتخاب محل مناسب دفن پسماند شهری بود و بعد از آن معیار "زیست محیطی" با وزن 0/226 در رتبه دوم و معیار "اجتماعی- اقتصادی" با وزن 0/152 در رتبه آخر قرار گرفتند. همچنین، رتبه بندی زیر معیارهای مهم در هر گروه نیز انجام شد که شاخص های " گسل"، "شرایط اقلیمی"، "فاصله از آب های سطحی"، "بوی نامطبوع محل دفن"، "کاربری زمین"، "دسترسی به تجهیزات و تسهیلات"، "پذیرش مردم"، و "آبراهه اصلی و چاه" بالاترین اهمیت را یافتند. در تحلیل GIS با استفاده از روش وزن دهی افزایشی ساده نیز مشخص شد که منطقه "دشت نظر آباد" و سایت جدید "حلقه دره" ارجح ترین گزینه ها برای انتخاب محل جدید دفن زباله های شهر کرج هستند.
تحلیل نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای گردشگری خارجی استان اصفهان با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد، برنامه ای جامع برای اقدامات یک بنگاه است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رشد و موفقیت شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
131 - 156
حوزه های تخصصی:
بحث در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، اهمیت و نقش آن در رشد و پیشرفت اقتصادی کشورها یکی از مباحث مهم توسعه اقتصادی است. درواقع موتور محرکه جهانی شدن در عرصه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع را می توان به نوعی فناوری اطلاعات و ارتباطات دانست که در ظهور جامعه شبکه ای و آگاهی بین کشوری بسیار مؤثر بوده و عامل محرک ایجاد بازارهای جهانی است. شرکت های کوچک و متوسط با توجه به رشد و توسعه پژوهش های آکادمیک در حوزه فناوری های برتر، در تشویق کارآفرینی و شکوفایی اقتصادی کشورها نقش مهمی ایفا می کنند. بنابراین پاسخ به این سؤال ضروری است که چه عواملی سبب موفقیت این شرکت های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهند شد. در این پژوهش عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات بررسی شده است. به همین منظور در تحقیق حاضر عوامل موفقیت ابن شرکت ها با استفاده از روش تئوری فازی اولویت بندی شده است. در این راستا 21 شاخص در 5 دسته مختلف با استفاده از نظرات خبرگان و تحقیقات پیشین در ایران و سایر کشورها استخراج شد و در یکی از شهرهای نزدیک پایتخت ایران (قم) مورد ارزیابی قرار گرفت. هدف این تحقیق، ارزیابی تأثیر عوامل و شاخص های بومی در موفقیت شرکت های فعال در این حوزه و مقایسه آن با فاکتورهای کلیدی عمومی در سایر نقاط جهان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عوامل مدیریتی و درون سازمانی، عوامل تکنولوژیکی و بازاریابی، هزینه های مالی، سیاست های دولت و شاخص های بومی به ترتیب به عنوان مهم ترین شاخص های اصلی و مشارکت کارکنان و کارگروهی، تمرکز بر نیازهای مشتری، وضعیت اقتصادی کشور، تعارض منافع شرکت های خصوصی و دولتی و صنعتی بودن استان به ترتیب به عنوان مهم ترین زیر شاخص های موفقیت شرکت های این حوزه نقش ایفا می کنند.