مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
اعتمادسازی
حوزه های تخصصی:
هدف: دستیابی به اطلاعات به بالاترین میزان به منظور افزایش سطح اجتماعی اعتماد از سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت می تواند با استفاده از ابزارهای هوشمندانه حاصل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تأثیر اهداف جامعه پذیری (شهرت سازی و پشتیبانی اطلاعات)، سیاست های جامعه پذیری (پاداش، هنجارهای مشترک و اعتبار) و افراد جامعه پذیر (صمیمیت و علایق مشترک) در سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت بوده است.
روش: برای بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش سه فرضیه تدوین گردید که پس از توزیع پرسشنامه بین مدیران ارشد و میانی شرکت های شهرک صنعتی شهر ساری، 158 پاسخ دهنده در فاصله زمانی بهمن تا اسفند ماه 1400 آن را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: وجود رابطه معنادار بین اهداف جامعه پذیری، در سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت رد شد، اما وجود رابطه معناداری بین سیاست های جامعه پذیری و افراد جامعه پذیر در سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت تأیید گردید. یافته ها نشان داد که سیاست و جنبه های افراد جامعه پذیری بر اعتماد به توصیه های افراد جامعه تأثیر مثبتی می گذارد.
نتیجه گیری: پیکربندی های متعددی که شامل یک رابطه هم افزایی و جایگزینی در بین ابعاد فرعی جامعه پذیری است، به توصیه های مدیر اعتماد می کند. سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت، مدیران را قادر می سازد تا در تعاملات متقابل با کارکنانی که علایق مشابهی دارند، همکاری کنند.
شناسایی موانع و ابعاد مغفول مشارکت و اعتمادسازی بین خانه و مدرسه
حوزه های تخصصی:
مشارکت و اعتمادسازی جدی بین خانه و مدرسه همیشه مورد توجه متخصصان امر آموزش و پرورش بوده است اما گاهی مواقع، به دلایل مختلف این امر میسر نمی گردد و باعث میشود اعتمادسازی و مشارکت واقعی بین خانه و مدرسه بدرستی انجام نشود، در حالیکه اعتماد و مشارکت واقعی زمانی صورت میگیرد که خانواده ها در امور مدرسه درگیر شوند و مدرسه نیز خانواده ها را همراه و همیار خود ببیند. بهمین جهت پژوهش حاضر، بصورت کیفی و با هدف « شناسایی موانع و ابعاد مغفول مشارکت و اعتمادسازی بین خانه و مدرسه» با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان شهرستان اسلامشهر بودند که پانزده نفر از اساتید که در زمینه آموزشی و پرورشی فعالیت دارند با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد تا ابعاد مغفول و موانع آن مشخص گردد. با توجه به یافته ها، موانعی همچون، عدم شناخت اولیا از اهداف و کارکردهای مدرسه و ناتوانی آنها در تطبیق خود با برنامه ها، تغییرات سریع برنامه های درسی و آموزشی، کمبود وقت، شاغل بودن، فاصله و درگیر بودن با کارهای روزمره، ساختار نظام آموزشی، وضعیت نامناسب اقتصادی خانواده ها، بی مهری کادر اجرایی و آموزشی مدارس نسبت به خانواده ها، عدم تبلیغات مناسب توسط رسانه های عمومی در ترویج فرهنگ مشارکت و اعتمادسازی بین خانه و مدرسه، و سه بعد مغفول فکری و نگرشی، ساختاری و منابع انسانی در بی اعتمادی و عدم مشارکت بین خانه و مدرسه شناسایی گردید.
ارائه مدل رسانه خبری اعتمادساز در شرایط بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
128 - 109
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین و بسیار مهم در حوزه اطلاع رسانی رسانه های خبری، اعتمادسازی است. رسانه های خبری همواره در تلاش هستند تا ضریب اعتماد مخاطبان را نسبت به اخباری که ارائه می کنند، افزایش دهند، زیرا ادامه فعالیت این رسانه ها وابسته به اعتماد و اطمینان مخاطب است. لذا هدف کلی این پژوهش، ارائه مدل رسانه خبری اعتمادساز در شرایط بحران است. با توجه به سؤالات تحقیق و ماهیت اکتشافی آن، جهت گیری پژوهش از نوع کیفی با رویکرد داده بنیاد و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. سطح تحلیل فرد بوده و جامعه آماری پژوهش، خبرگان حوزه مدیریت رسانه ، شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان سازمان صدا و سیما هستند که به روش گلوله برفی و با معیار اشباع نظری، 8 نفر انتخاب شدند. یافته های مصاحبه ها، کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده، تجزیه و تحلیل شدند. شرایط علّی شامل عوامل درون رسانه ای (رعایت اصل بی طرفی، رعایت اصل استقلال و...) و عوامل برون رسانه ای (رعایت مصلحت نظام، سیاستگذاری صحیح رسانه ای و...) بر رسانه خبری اعتمادساز در شرایط بحران اثرگذار هستند. افزایش اعتماد مخاطبین به رسانه خبری، افزایش سطح مشارکت مدنی شهروندان، ارتقای سطح انسجام اجتماعی، ارزیابی مثبت از عملکرد رسانه خبری، پر کردن خلأ اطلاعاتی و تمایل شهروندان به استفاده از رسانه خبری داخلی، به عنوان پیامدهای اعتمادسازی رسانه خبری در شرایط بحران شناسایی شدند.
راهبرد تنش زدایی در سیاست خارجی ایران (1384-1368)؛ درس هایی برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
163 - 191
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیرندگان سیاست خارجی به عنوان بازیگران عقلانی تلاش می کنند تا با توجه به متغیرهای دو محیط داخلی و خارجی، بهترین راهبردها را برای تحقق بیشترین سطح از منافع اتخاذ کنند. یکی از راهبردهای عقلانی در سیاست خارجی، تنش زدایی است که طی سال های 1368 تا 1384، راهبرد اصلی سیاست خارجی ایران بوده است. در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه اسنادی جهت گردآوری اطلاعات به این سؤال اصلی پاسخ می دهیم که چه شباهت ها و تفاوت هایی میان راهبرد تنش زدایی در دو دولت هاشمی و خاتمی وجود دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که هر دو دولت در سیاست های سه گانه راهبرد تنش زدایی (همزیستی مسالمت آمیز، اعتمادسازی و دیپلماسی)، شباهت اما در ابزارهایی اجرای برخی از این سیاست ها تفاوت داشتند. تجربه این دو دولت نشان می دهد که متغیرهای خارجی می توانند راهبرد تنش زدایی را به شکست بکشانند. این تجربیات، درس های مهمی برای دولت های بعدی دارد که به انتخاب راهبرد تنش زدایی اقدام می کنند. استفاده از این تجربیات می تواند تا حدودی موفقیت آتی این راهبرد را تضمین کند.
تحول رویکردهای کنترل تسلیحات و مسئله اشاعه موشک بالستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
151 - 180
حوزه های تخصصی:
کنترل تسلیحات خصوصاً در زمینه موشک در دوران جنگ سرد مبتنی بر روابط قدرت بین دو ابر قدرت بود و دو ابر قدرت برمبنای مفهوم ثبات راهبردی تعاملات خود در حوزه موشک را تنظیم می کردند. پایان جنگ سرد به منزله ظهور بازیگران جدید در عرصه بین المللی و نقش آفرینی آنها در تعاملات بین المللی بود.در نتیجه، رویکردهای کنترل تسلیحاتی نیز برای انطباق با شرایط جدید تغییر کردند. از این رو، این سوال مطرح می شود که با توجه به تغییر در نظام بین الملل و ظهور چالش های جدید، رویکردهای کنترل تسلیحات در حوزه موشک با چه تغییراتی مواجه شده اند. این مقاله معتقد است رویکردهای کنترل تسلیحات در زمینه موشک بعد از پایان جنگ سرد به منظور پاسخگویی به چالش های جدید از حوزه محدود دولت محوری و روابط بین دو ابرقدرت به سمت جامع نگری حرکت کردند که در آن بر سه اصل اعتمادسازی، شفاف سازی و پادمان سازی تاکید می شود. این مقاله برای تبیین این موضوع ابتدا به بررسی تحول نظری در رویکردهای کنترل تسلیحات می پردازد. در بخش دوم چالش های ناشی از موشک مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت روند حرکت رویکردهای کنترل تسلیحات در زمینه موشک مورد بررسی قرار می گیرد.
سیاست همسایگی: رهیافتی برای جمهوری اسلامی ایران در نظم منطقه ای غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
5 - 34
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است: راه برون رفت جمهوری اسلامی ایران از فشار ساختاریِ منطقه ای و جهانی در محیط منطقه ای غرب آسیا چیست؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که داشتن یک استراتژی دقیق، دوراندیشانه، مستمر و منسجم در قالب یک فراروایت تحت عنوان «سیاست همسایگی» برای تنظیم هوشمندانه الگوی رفتاری با کشورهای همسایه، راه برون رفت از فشار ساختاری حادث شده بر جمهوری اسلامی ایران و پیامدهای ناشی از آن، مانند انزوا، حصر ژئوپلتیک و شکل گیری معمای امنیتی در محیط منطقه ای غرب آسیاست. در همین راستا، هدف پژوهش، بررسی جنبه های مختلف سیاست همسایگی، سازوکارها و خط مشی ها و مزیت های منتج از آن برای جمهوری اسلامی ایران در محیط منطقه ای غرب آسیاست. مهم ترین یافته پژوهش این است که اتخاذ سیاست همسایگی از سوی جمهوری اسلامی ایران به دلیل مرجعیت تمدنی آن در منطقه غرب آسیا، مزیت های پیش بینی پذیریِ رفتارها و اعتمادسازی و اعتمادآفرینی، کاهش نقش منفی قدرت مداخله گر جهانی، توانایی مدیریت بحران های منطقه ای، خلق متحدان و شرکای استراتژیک، کاهش رقابت های منفی درون منطقه ای، خلق گفتمان ها و ایده ها و ساختارهای درون منطقه ای، خنثی کردن نقش منفی متغیرهای آشوب ساز درون منطقه ای و درنهایت، شکل گیری الگوی نظم مطلوب منطقه ای با محوریت جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است و از روش شناسی استنباطی جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
سیاست حسن همسایگی و ضرورت اعتمادسازی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
35 - 48
حوزه های تخصصی:
سیاست حسن همسایگی و روابط دوستانه با همسایگان یکی از اهداف والای دولت جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران همیشه اعلام کرده است همسایگان در روابط خارجی این کشور از اولویت برخوردارند. در این مقاله در مورد اصول حقوقی و بین المللی حسن همسایگی و همچنین اهمیتی که منشور ملل متحد به این موضوع داده بحث شده است. منطقه خلیج فارس در سیاست همسایگی ایران جایگاه مهمی دارد. این منطقه در اثر بحران های متعدد در چند دهه اخیر آسیب های زیادی دیده است و هم اکنون از بحران اعتماد رنج می برد. برای حل مشکلات منطقه و افزایش همکاری، بازگرداندن اعتماد به این منطقه یک امر ضروری است. تقویت گفتگو و ایجاد همگرایی در منطقه به ایجاد اعتماد کمک می کند. برای ایجاد چنین سازوکاری کشورهای منطقه می بایست تلاش کنند تا درک مشترکی بین خود بر مبنای اصول بین المللی و منشور ملل متحد پدید آورند.
طراحی الگوی شهرت سازمانی برای صنعت بیمه با تأکید بر شناسایی و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر شهرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
87 - 100
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر ساخت های امنیت روانی و آرامش جامعه می تواند در توسعه اجتماعی نقش مهمی ایفا کند. به منظور افزایش ضریب نفوذ بیمه در بین اقشار گوناگون مردم و پیرو آن توسعه صنعت بیمه کشور، همچنین رونق چرخه اقتصادی سودمند آن، نیاز به صنعت بیمه ای با حُسن شهرت سازمانی در سطح کلان ملی احساس می شود. هدف این مقاله طراحی الگوی شهرت سازمانی برای صنعت بیمه با تأکید بر شناسایی و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر شهرت سازمانی است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته کیفی و کمّی است. در بخش پژوهش کیفی، از روش داده بنیاد برای ارائه مدل مفهومی استفاده شده است. نمونه آماری این بخش، شامل 24 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بیمه بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی، شیوه گلوله برفی، روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تجزیه وتحلیل داده ها، فرایند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده است. نتیجه این بخش ارائه الگوی پارادایمی و عوامل شناسایی شده مؤثر بر شهرت سازمانی صنعت بیمه است. در بخش کمّی، عوامل مؤثر بر شهرت سازمانی به روش تحلیل سلسله مراتبی، رتبه بندی شده و با روش تحلیل عاملی تأییدی و الگوی معادلات ساختاری، تجزیه وتحلیل داده ها صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته براساس مقوله ها و مفاهیم به دست آمده از مرحله کیفی است. نمونه آماری 384 نفر از ذی نفعان شرکت های بیمه در استان های تهران، همدان، کرمانشاه و کردستان بوده است.یافته ها: جلب اعتماد مشتریان، ساختار سازمانی، فرهنگ سازی، راهبردهای کلان در سه سطح: بیمه مرکزی، شرکت های بیمه و برنامه های فنّاورانه به عنوان مقوله های مؤثر بر شهرت سازمانی صنعت بیمه هستند. افزایش ضریب نفوذ بیمه و ایجاد آرامش روانی جامعه، به عنوان پیامدهای پدیده اصلی شناسایی شده اند. به طور کلی 40 مفهوم که در شهرت سازمانی صنعت بیمه مؤثرند شناسایی شد. پس از رتبه بندی، برنامه های توسعه ای ملی در جایگاه نخست و توجه شرکت های بیمه به مسئولیت اجتماعی در اولویت آخر جدول رتبه بندی قرار گرفته است.نتیجه گیری: اعتماد مشتریان به صنعت بیمه تأثیر بسزایی بر حُسن شهرت سازمانی دارد، از عوامل تأثیرگذار بر اعتماد، ساختار سازمانی و راهبرد های کلان بیمه مرکزی است. تدوین راهبردهای بیمه مرکزی براساس نگاه فرهنگی درون سازمانی و برون سازمانی، به طور مستقیم بر اقدامات شرکت های بیمه (خصوصی و دولتی) تأثیرگذار خواهد بود، و ازسوی دیگر نقشه راه استفاده از فنّاوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در صنعت بیمه را در پی خواهد داشت. نمود عینی راهبردها در دیدگاه مخاطبان و مشتریان صنعت بیمه تجلی پیدا خواهد کرد و آن تصویر ذهنی که مشتمل بر ادراک حس اعتماد و حُسن شهرت است در اذهان عمومی شکل خواهد گرفت.
پایش شالوده های دیپلماسی دفاعی در دیدگاه امنیتی امام خامنه ای(مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
77 - 107
حوزه های تخصصی:
ضرورت: دیپلماسی دفاعی به عنوان یکی از راه های مناسب برای پاسخگویی به تحولات عرصه بین الملل و شکل دهی به روندهای نظام مند در قالب قدرت نرم شناخته می شود که کشورها با بهره گیری از آن، امکان ارتقاء سطوح مختلف امنیت و قدرت ملی خود را امکان پذیر می سازند. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از بازیگران عرصه بین الملل تلاش دارد تا با بهره گیری از این ابزار، اهداف سیاست خارجی خود را در عرصه بین المللی پیگیری کند.هدف: همین امر ما را بر آن داشت تا به شناخت مبانی فکری و اندیشه ای رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) اقدام نماییم. پرسش: دیپلماسی دفاعی چگونه از منظر آیت الله خامنه ای قابل تجزیه و تحلیل (عناصر، بسته معنایی و جایگاه نظری) است؟ فرضیه و روش: دیپلماسی دفاعی در در اندیشه رهبری، مبتنی بر سه اصل ارتباط برادرانه با کشورهای اسلامی، مقابله با دشمنان و روابط مسالمت آمیز با کشورهای دوست است. این پژوهش یک تحلیل کیفی (کدمحور) از نوع تحلیل محتوا است. نتیجه گیری و دستاوردها: عناصر دیپلماسی دفاعی ایران از دیدگاه رهبری عبارتند از: «مقابله با نظام سلطه»، «همکاری های نظامی و دفاعی» «تقویت اتحادهای نظامی در جهان اسلام». جایگاه تئوریک این عناصر این معانی را برای مخاطب بازتولید می کند که مقابله با رفتار نظام سلطه در سیاست خارجی مشروع و مقبول است، همکاری های دفاعی و تقویت روابط دوستانه در دیپلماسی دفاعی باید هم راستا باشند و اتحادهای منطقه ای و اتحادهای نظامی در جهان اسلام ضروری است.
راهبردها و تکنیک های اعتمادسازی درتلویزیون بی بی سی فارسی: مطالعه بخش خبری 60 دقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
137 - 164
حوزه های تخصصی:
گرانیگاه رسانه برای ادراک سازی و تصویرسازی موفق، کسب اعتماد مخاطب درباره مطالب و پیام های رسانه ای آن است. پژوهش حاضر می کوشد تا مشخص کند خبر 60 دقیقه بی بی سی فارسی به عنوان اصلی ترین بخش خبری این شبکه از چه راهبردها و تکنیک هایی برای اعتمادسازی استفاده کرده است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از نظریه های انگاره سازی خبری و متقاعدسازی به عنوان راهنما انجام شده است. حجم نمونه برنامه 60 دقیقه، دو ماه آبان و آذر سال 1397 بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که برنامه 60 دقیقه از راهبردهای اثبات اشراف خبری در فضای رسانه ای، مرجعیت سازی اخبار، توسعه سبد مخاطبان و ارتقاء کیفیت ارتباط، تثبیت وجه تخصصی، توسعه ارزش های خبری، تثبیت وجهه حق جو و منصف در برنامه و قرار گرفتن در موضع رسانه افکار عمومی استفاده کرده است. بر اساس نظریه متقاعدسازی، برنامه 60 دقیقه در راستای مرجعیت سازی خبری با نگاه خاص به اعتبار منبع و وجه تخصص گری، کارشناسان و مهمانانش از مرحله روزنامه نگاری عینی عبور کرده و تلاش می کند سبک خود را در روزنامه نگاری تحقیقی نیز بازتولید کند. همچنین بر اساس نظریه انگاره سازی شبکه بی بی سی فارسی تلاش می کند خود را رسانه ای پیگیر و دیده بان افکار عمومی برساخت کند.
تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره حسن روحانی از منظر نظریه پیوستگی جیمز روزنا
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، مفهوم تعامل سازنده و موثر با جهان به صورت عام و ارتباط آن گفتمان اعتدال گرایی در عرصه سیاست خارجی دولت حسن روحانی به صورت خاص مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. به دلیل برجستگی و حاکم شدن گفتمان اعتدال گرایی در سیاست خارجی دولت یازدهم، به نظر می رسد نظریه پیوستگی جیمز روزنا به دلیل اهمیتی که برای عامل محیط بین المللی و عامل فرد (اندیشه ها و شخصیت حسن روحانی) قائل است، ارتباط بیشتری با عنوان این پژوهش دارد. بر این اساس سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد اینترنتی گفتمان اعتدال گرایی در دوره حسن روحانی و دلیل حاکم شدن آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران موردبررسی قرار گیرد. نویسندگان معتقد هستند شرایطی از جمله تحریم های شدید اتخاذشده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، امنیتی شدن ایران در عرصه روابط بین الملل، کاهش روابط با همسایگان، متمرکز شدن سیاست نگاه ایران به شرق و چند کشور آمریکای لاتین و ... در دوره احمدی نژاد و در نهایت اندیشه ها، شعارها و شخصیت ویژه حسن روحانی به حاکم شدن گفتمان اعتدال گرایی بر سیاست خارجی ایران منجر گردید. در واقع، سیاست خارجی اعتدال گرا به دنبال نمایش چهره مطلوب از ایران در عرصه بین المللی است تا از این طریق بتواند منافع ملی کشور را تسهیل و فراهم سازند.