مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
الگوی توبیت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا با استفاده از داده های مقطعی هزینه-درآمد خانوارهای ایرانی در سال 1384 و روش سیستم معادلات تقاضای تقریبا ایده آل، توابع تقاضای مواد غذایی تخمین زده شده است. چون داده های مورد استفاده مقطعی بودند، قیمت ها به صورت ارزش نهایی یا واحد محاسبه شدند. سپس با استفاده از کشش های قیمتی و درآمدی برآورد شده ی مواد غذایی، کشش های مواد مغذی با استفاده از معادله ی تکنولوژی مصرف لانکستر استخراج شده است. این کشش ها ابزار مناسبی برای پیش بینی آثار سیاست های حمایتی بر تقاضای مواد غذایی و مهمتر از آن بر مصرف مقدار مواد مغذی است. در بخشی از مقاله، تاثیر متغیرهای دموگرافیکی بر قیمت بررسی شده است. براساس نتایج برآورد معادلات قیمت واحد با افزایش هزینه، مواد غذایی با کیفیت تری مصرف شده است. همچنین میزان تحصیلات، بعد خانوار و دیگر متغیرهای دموگرافیکی، بر کیفیت مواد غذایی مصرف شده تاثیرگذار بوده است.
بررسی اقتصادی رفتار کشاورزان در استفاده از کودهای حیوانی در سطح مزرعه در شهرستان اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده نامتعادل از کودهای شیمیایی باعث کاهش کیفیت و حاصلخیزی خاک ، آلودگی زیست محیطی و به ویژه آلودگی منابع خاک و آب می-شود. بکارگیری کودهای حیوانی، جایگزینی برای کودهای شیمیایی میباشد. بنابراین، شناخت عوامل جمعیتی، فنی-ترویجی و زراعی موثر بر فرایند تصمیم گیری کشاورزان در استفاده از کودهای حیوانی، نقش مهمی در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری این حوزه خواهد داشت. در این مقالله برای بررسی رفتار کشاورزان در استفاده از کودهای حیوانی، از الگوی توبیت و نیز از داده های مقطع زمانی سال زراعی 1388 مربوط به 80 نفر از کشاورزان استان خراسان شمالی استفاده شد. نتایج نشان داد که فاصله بین دامداری و زمین زراعی و کشت بقولات دارای تاثیر منفی و وجود فرد تحصیل کرده در خانواده کشاورز، سواد کشاورز و آگاهی از خطرات بلندمدت کودهای شیمیایی، دارای تاثیر مثبت بر استفاده از کود حیوانی هستند. با توجه به یافته ها، انتقال یارانه ها از کودهای شیمیایی به سوی کودهای آلی، آموزش و اطلاع سانی از خطرات بلندمدت کودهای شیمیایی به کشاورزان و هدف گیری افراد باسواد خانوارها در آموزش های ترویجی مرتبط با کودهای حیوانی برای هدایت کشاورزان به کشاورزی پایدار و حفاظت از محیط زیست پیشنهاد شد.
بررسی عوامل مؤثر بر فقر خانوارهای شهری استان خراسان شمالی با استفاده از الگوی توبیت
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری شاخص های فقر و مطالعه عوامل تعییین کننده آن یکی از ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل مساله فقر و یاری کننده سیاستگذاری های مربوط به آن است. هدف این مطالعه، بررسی عوامل مهم و مؤثر در رفاه خانوار و وضعیت فقر در مناطق شهری استان خراسان شمالی است. استان خراسان شمالی جزو استان های محروم کشور است که در سال 1383 با تقسیم خراسان بزرگ به استانی مستقل تبدیل شد که تاکنون مطالعه ای جامع در زمینه فقر این استان صورت نگرفته است. در این مطالعه از خط فقر مطلق، برای محاسبه خط فقر جهت شناسایی خانوارهای فقیر از خانوارهای غیر فقیر استفاده شده است. خط فقر مطلق بر پایه ی داده های هزینهای 162 کالای مصرفی استخراج شده از داده های 717 خانوار نمونه طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری استان خراسان شمالی در سال 1389 برآورد می شود. به منظور بررسی عوامل تعیین کننده ی فقر در سطح خرد، تأثیر متغیرهای بارتکفل، جنس و سن سرپرست خانوار، مخارج آموزشی و مخارج بهداشتی سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که تمامی متغیرهای توضیحی الگو به جز سن سرپرست خانوار، بر فقر مناطق شهری استان مؤثر هستند. علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که چنانچه خانواری بتواند خود را به سطح متوسط مقادیر توضیحی الگو برساند به احتمال 6/78 درصد بالای خط فقر قرار گرفته و از گروه خانوارهای فقیر خارج می شود. بر اساس نتایج مدل، احتمال قرار گرفتن خانوارهای زن سرپرست نسبت به خانوارهای مردسرپرست در گروه فقیر بیشتر است و بنابراین، لازم است سیاستگذاران توجه بیشتری به این قشر از جامعه در سیاست های فقرزدایی خود نمایند.
عوامل مؤثر بر شکل گیری تغییر کاربری اراضی در استان مازندران (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در سال های اخیر، مسئله تغییر کاربری اراضی، جلوگیری از تخریب و اهمیت حفظ کاربری اراضی می باشد. بر همین اساس، عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی با استفاده از اطلاعات پیمایشی 60 بهره بردار کشاورزی شهرستان تنکابن و بهره گیری از الگوی دومرحله ای توبیت- هکمن در سال 1391 بررسی شد. نتایج برآورد الگوی پروبیت نشان داد که سطح سواد، تجربه، تعداد قطعات زمین باغی، سطح زیر کشت مرکبات و کیوی، قیمت محصول باغی (کیوی)، سطح زیر کشت زراعی و قیمت زمین زراعی با اثر مثبت و متغیرهای اندازه خانوار، قیمت زمین باغی، قیمت محصول باغی (مرکبات)، تعداد قطعات زمین زراعی، قیمت محصول زراعی، رضایت از نهادهای حمایتی و بیمه باغی و زراعی با اثر منفی بر اخذ تصمیم به تغییر کاربری اراضی از زراعی به باغی، نقش دارند. همچنین نتایج برازش الگوی مرحله دوم توبیت بیانگر تأثیر مثبت تعداد قطعات زمین باغی، سطح زیر کشت مرکبات و کیوی، قیمت محصول باغی (مرکبات)، تعداد قطعات زمین زراعی، سطح زیر کشت زمین زراعی، قیمت زمین زراعی و بیمه باغی و زراعی و تأثیر منفی متغیرهای اندازه خانواده، سطح سواد، تجربه، قیمت زمین باغی، قیمت محصول باغی (کیوی)، قیمت محصول زراعی و رضایت از نهادهای حمایتی بر میزان اقدام به تغییر کاربری اراضی می باشد. با توجه به یافته ها، ایجاد شبکه بیمه ای گسترده برای پوشش کشاورزان خرده پا، جلوگیری از ایجاد نوسان های قیمتی محصولات باغی و زراعی، توجه جدی به تولیدات زراعی به عنوان محصولات استراتژیک و حمایت از بهره برداران در این بخش در قالب بسته سیاستی به برنامه ریزان این عرصه پیشنهاد شد.
تبیین انگیزش های کشاورزان جهت تغییر پوشش کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در پوشش و کاربری اراضی، علاوه بر آثار اقتصادی و اجتماعی تأثیر عمده ای بر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژی خاک، کمیت و کیفیت منابع آبی و کیفیت هوا می گذارد. در این مطالعه، در گام نخست به تعیین انگیزش-های کشاورزان برای تغییر پوشش کاربری اراضی کشاورزی بین دو بخش زراعی و باغداری در شهرستان بابلسر در سال 1395 پرداخته شده است. در گام بعدی با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی توبیت و روش دو مرحله ای هکمن مشخص شد که آیا عوامل مؤثر بر تصمیم بهره برداران به انتخاب فعالیت باغداری و یا زراعی از عوامل مؤثر بر میزان سطح زیر کشت متفاوت است. نتایج نشان داد که نیاز به تفکیک این عوامل به روش دو مرحله ای هکمن نیست و الگوی توبیت به درستی می تواند شرایط موجود در منطقه را تبیین نماید. در نهایت پیشنهاد می شود تا دولت با اتخاذ سیاست های حمایتی کارآمد از زیربخش زراعت به خصوص محصول گندم و برنج؛ نظیر قیمت های تضمینی، تسویه به موقع مطالبات گندم کاران و یا کنترل واردات این محصولات در زمان عرضه این محصولات، بر انگیزه های کشاورز برای ادامه تولید محصولات زراعی و عدم تغییر کاربری اراضی از زراعی به باغی تأثیرگذار باشد.
تعیین عوامل اثرگذار بر رفتار شهروندان در بهره گیری از سیستم حمل و نقل عمومی با استفاده از الگوی توبیت (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از حمل و نقل عمومی علاوه بر جابه جایی در زمان کم، کاهش مصرف سوخت، صرفه جویی های اقتصادی، کاهش آلودگی هوا و آلودگی صوتی و ایمنی مناسب، باعث افزایش کیفیت زندگی شهری و افزایش تعاملات اجتماعی می شود. بنابراین، شناخت عوامل جمعیتی، فنی-ترویجی و اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر فرآیند تصمیم گیری شهروندان در استفاده از حمل و نقل عمومی، نقش مهمی در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری این حوزه خواهد داشت. در این بررسی، برای تعیین رفتار شهروندان در استفاده از حمل و نقل عمومی، از روش توصیفی و تحلیلی با الگوی توبیت و نیز داده های سال 1398 مربوط به 300 نفر از شهروندان شهر مشهد استفاده و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأیید شده بود، گردآوری شد. نتایج نشان داد که فاصله بین محل سکونت و اشتغال دارای تأثیر منفی و وجود افراد با تحصیلات عالی در خانواده، در اختیار داشتن دوچرخه و رعایت معیارهای کنترل آلودگی در محل سکونت، سواد فرد و آگاهی از خطرات بلند مدت استفاده از وسیله نقلیه شخصی، دارای تأثیر مثبت بر استفاده از سیستم های حمل و نقل عمومی هستند. با توجه به یافته ها، آموزش و اطلاع رسانی از خطرات بلند مدت وسیله نقلیه شخصی به شهروندان و هدف گیری افراد باسواد خانوار در آموزش های شهروندی مرتبط با حمل و نقل عمومی برای هدایت شهروندان به زیست پایدار و حفاظت از محیط زیست پیشنهاد شد.
ارزیابی کارایی دانشگاه های دولتی جامع ایران با رویکردهای پارامتری و ناپارامتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
175 - 203
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت کارایی آموزشی و پژوهشی 27 دانشگاه جامع دولتی ایران در سال های تحصیلی 1393-1392 و 1394-1393 با استفاده از روش های ناپارامتری تحلیل پوششی داده ها و پارامتری تحلیل مرز تصادفی برای متغیرهای ورودی (تعداد دانشجویان ورودی، تعداد اعضای هیئت علمی، تعداد کارکنان و بودجه) و متغیرهای خروجی (درآمد اختصاصی، تعداد دانشجویان در حال تحصیل، تعداد دانش آموختگان و مقالات همایشی) مستخرج از لایحه بودجه، آمار و مستندات مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و وبسایت پایگاه جهان اسلام انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در واحدهای دانشگاهی ناکارایی وجود دارد؛ در واحدهای دانشگاهی مختلف، درجه ناکارآمدی متفاوت است؛ میانگین کارایی کل دانشگاه های جامع در سال 1393 در مقایسه با سال 1394 افزایش یافته است؛ میانگین کارایی آموزشی دانشگاه های منتخب در طول زمان افزایش و میانگین کارایی پژوهشی با کاهش همراه بوده است؛ نتایج آزمون اعتبار داده ها در روش ارزیابی تحلیل مرز تصادفی گویای وضعیت ناهمسانی واریانس داده های مطالعه است؛ نتایج آزمون عامل تورم واریانس با هدف بررسی مسئله همخطی بین متغیرهای توضیحی نشان از همخطی بین برخی متغیرهای توضیحی از جمله اعضای هیئت علمی و بودجه داشت؛ اثر کششی ضرایب برآوردی تعدادی از نهاده های پژوهش برای ستانده های آموزشی و پژوهشی دانشگاه های منتخب معنادار نبود و در نهایت در روش تحلیل مرز تصادفی علاوه بر ناکارایی فنی، ناکارایی تصادفی و ضریب کشش نهاده ها بر ستانده های آموزش و پژوهش نیز برآورد شده است که می تواند راهنمای سیاستگذاران و رؤسای دانشگاه ها درباره تصمیم های تخصیص منابع کارایی محور باشد.
بررسی عوامل موثر بر میزان مصرف مرغ سبز: مطالعه موردی شهرستان سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲)
90 - 108
حوزه های تخصصی:
افزایش رویکرد بشر به نهاده های غیرطبیعی و اغلب شیمیایی برای افزایش تولید محصولات غذایی، افزایش انواع بیماری ها و مشکلات زیست محیطی را منجر شده است. در چنین شرایطی، ارزش و اهمیت تولید و مصرف محصولات سالم غذایی بیش از پیش مشخص می شود. در این بین به مرغ سبز (مرغ عاری از آنتی بیوتیک) کمتر پرداخته شده است که در تحقیق حاضر سعی شده است عوامل موثر بر میزان مصرف مرغ سبز در بین مصرف کنندگان شهرستان سرپل ذهاب در استان کرمانشاه در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفته و برای این منظور از الگوی توبیت به روش دو مرحله ای هکمن استفاده شده است. دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش هاى میدانى با طراحى و تکمیل پرسش نامه به روش نمونه گیرى تصادفى ساده و با استفاده فرمول کوکران از 382 پاسخ گو از میان شهروندان شهرستان سرپل ذهاب جمع آوری شد. بررسی اثر نهایی متغیرهای الگوی پروبیت نشان داد تحصیلات، میزان درآمد ماهیانه، بومی بودن و تولید استانی مرغ سبز، برچسب های تضمینی و ورود بخش خصوصی به تولید مرغ سبز با اثر مثبت و متغیرهای اندازه خانوار و افزایش قیمت مرغ سبز با اثر منفی بر اخذ تصمیم به مصرف مرغ سبز نقش دارند. همچنین نتایج برازش الگوی مرحله دوم رگرسیون خطی بیانگر تأثیر مثبت میزان درآمد ماهیانه، وجود بازاری مربوط به مرغ سبز، حمایت دولت از تولید مرغ سبز و ورود بخش خصوصی به تولید مرغ سبز و تأثیر منفی متغیرهای آگاهی از قیمت مرغ سبز و مصرف مرغ های سبز یخ زده بر میزان مصرف مرغ سبز می باشد.