مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
برند
حوزه های تخصصی:
رشد سریع گردشگری به مثابه صنعت، موجب شده تا بسیاری از کشورها گردشگری را مولفه مهمی در رشد و توسعه اقتصاد ملی بنگرند و به همین دلیل از منظر توسعه، امروزه بر اساس درآمد ناخالص داخلی، صادرات و اشتغال، گردشگری بزرگ ترین صنعت در جهان است. از طرفی ملاحظه می شود که گردشگران بر اساس تصاویر ذهنی خود از مکان های مختلف، اقدام به تعیین مقصد گردشگری مورد نظر خود می نمایتد و در اینجاست که اهمیت نقش برند در گردشگری نمایان می شود. لذا در این پژوهش ضمن مطالعه اسناد بالادستی، بر اساس فن دلفی نظر متخصصین حوزه گردشگری خصوصا مدیران سیاست گذار در این حوزه و همچنین محققین دانشگاهی در زمینه برند و گردشگری به منظور تدوین مدل ارتقاء برند گردشگری جمهوری اسلامی ایران گردآوری شده است. همچنین از نگاشت های شناختی برای ترسیم و درک بهتر روابط بین اجزای مدل استفاده شده است. در مدل حاصل از پژوهش، چهار مجموعه عامل اصلی موثر بر ارتقاء برند گردشگری ایران در سطح بین المللی شامل عوامل صنعت گردشگری، عوامل مقصد گردشگری، عوامل دولت و عوامل محیط بین المللی شناسایی و ارتباط بین آنها و 16 عامل فرعی زیر مجموعه آنها با یکدیگر مورد تحلیل قرار گرفته است.
عوامل مؤثر بر ترجیح برند تلفن همراه هوشمند مورد استفاده توسط کاربران
حوزه های تخصصی:
رفتار مصرف کننده و مطالعات آن ازجمله مباحث اساسی در استراتژی بازاریابی است، برند یکی از ابزارهای ارتباطی مهم در مجموعه ارتباط مشتری محسوب می گردد که ایده یا تصویر از یک محصول یا خدمت ویژه است که مصرف کنندگان را به واسطه شناخت نام، لوگو، شعار، یا طرحی از یک شرکت که دارای ایده یا تصویری است، جذب، متصل و حفظ می نماید. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ترجیح برند تلفن همراه هوشمند توسط کاربران می باشد، که 289 پرسشنامه به صورت تصادفی در تابستان 1395 در تمام مناطق شهر کرج توزیع گردید، که با استفاده از برآورد مدل لاجیت چندگانه موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که 12 متغیر از 17 متغیر انتخاب شده در سطح 5 درصد و 10 درصد معنی دار و بر تصمیم افراد بر ترجیح برند تلفن همراه هوشمند تأثیرگذار است، که این 12 عامل عبارت است از: قیمت، وفاداری، مارک، متمایز از دیگران، گارانتی، چشم هم چشمی، کشور سازنده، سابقه مصرف، درآمد، خدمات پس از فروش، نوآوری و تبلیغات می باشد. بیش ترین برند مورداستفاده در ایران، برند سامسونگ می باشد. با توجه به چرخه عمر محصول در پرسشنامه حاضر، افراد بیشتر تلفن همراه خود را در زمان بلوغ محصول خریداری می کنند. پیشنهاد می شود به کاربران در انتخاب برند مناسب خود دست به یک انتخاب آگاهانه بزنند و تمامی جوانب مانند: قیمت، ویژگی های فیزیکی و ظاهری و سایر عوامل را در نظر بگیرند و برندها را باهم مقایسه کرده و آنگاه انتخاب نمایند.
بررسی نقش نمادهای آوایی زبان فارسی در طراحی اسم برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب اسم مناسب برای محصول می تواند به شناخته شدن تولیدکننده، ترفیع محصول و تبلیغات موثرتر کمک کند. یکی از راه های انتخاب اسم مناسب، استفاده از نمادهای آوایی زبان است. در این پژوهش تعدادی از نمادهای آوایی زبان فارسی که می توان از آن ها در طراحی اسم برند استفاده کرد، بررسی شده اند. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی بوده و از نقطه نظر گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان ساکن در کوی پسران دانشگاه تهران بوده و روش نمونه گیری از جامعه آماری، غیرتصادفی و از نوع اتفاقی بوده است. نتایج نشان می دهد که اسم برندهایی که دارای مصوت های پیشین زبان فارسی اعم از ”ای“، ”کسره“ و ”فتحه“ هستند، معنای کوچک تر بودن، ظریف تر بودن، ضعیف تر بودن و سبک تر بودن را نسبت به اسم برندهایی که دارای مصوت های پسین زبان فارسی اعم از”ضمه“، ”آ“ و ”او“ هستند، در ذهن پاسخگویان متبلور می کنند. همچنین اسم برندهایی که دارای مصوت های پسین زبان فارسی هستند نسبت به اسم برند هایی که دارای مصوت های پیشین زبان فارسی هستند، معنای سریع تر بودن را در ذهن پاسخگویان متبلور می کنند
مدل سازی ارزش ویژه برند برای محصولات تند مصرف، با رویکرد سیستم های دینامیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اندازه گیری ارزش ویژه برند، به چالش بزرگ سازمان ها؛ بالاخص در صنعت محصولات تند مصرف تبدیل شده است. با اینکه مقالات و پژوهش های بسیاری در حوزه برندسازی و ارزش ویژه برند وجود دارد، اما تاکنون بررسی های اندکی بر پویایی این سیستم ها تمرکز نموده اند. در این پژوهش، مدل دینامیکی بررسی ارزش ویژه برند از منظر مشتری در محصولات زودمصرف را ارایه کرده و به کار می بریم. هدف این مطالعه، ارایه مدل شبیه سازی شده ایست که این سیر تکامل را معرفی می نماید. مدل بر اساس مفهوم ارزش ویژه برند، که توسط آکر توسعه یافته، ترسیم شده است و با استفاده از الگوی سیستم دینامیک توسعه می یابد. استفاده از مدل های پویایی محاسباتی، در نظر دارد منبع جدید از اطلاعاتی ایجاد کند که قادر باشد دانشگاهیان و مدیران را به طور یکسان به کاربردهای پویای مدیریت برندشان آگاه نماید. در نتیجه، مدلی که به سادگی قابل پیاده سازی است ایجاد شده است که می تواند از طریق روابط علّی متغیرهایی که ارزش ویژه برند را تشریح می کنند، شبیه سازی سناریوهای پیوسته را اجرا نماید
عوامل تکامل صنعت ابریشم ایران؛ از کالای خام صادراتی تا بافته های فاخر یا برند «ابریشم شاهی» در عصر شاه عباس اول صفوی
منبع:
جندی شاپور سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
1-20
حوزه های تخصصی:
سابقهٔ تولید ابریشم در چین دستکم به عهد سلسلهٔ هان باز می گشت. راز تولید ابریشم در چین نمی توانست تا مدت های مدیدی سر به مهر باقی بماند و در نهایت ایران عصر ساسانی نیز توانست در زمرهٔ تولیدکنندگان این محصول پر سود تجاری درآید. تجارت ابریشم همراه با آمد و شد سلسله های پس از شاهنشاهی ساسانی دچار نوسانات بسیاری شد. اما به واقع می توان عصر صفوی را عصر رونق چشمگیر ایران در این صحنهٔ تجاری دانست. واژهٔ بِرَند یا نام و نشان تجاری واژه ای نوین است که به تازگی جایگاه ویژه ای در مفاهیم بازاریابی به خود اختصاص داده است. اما کارکرد و مفهوم این واژه به معنای قابل شناسایی بودن و شهرت نام و لوگوی (نشان) تجاری محصولات تولیدی، سابقه ای بسیار طولانی دارد. در ایران عصر صفوی و به ویژه عهد شاه عباس اول، ابریشم به دلیل برخورداری از کیفیت بالا، عرضهٔ گسترده آن توسط تجار ماهری همچون تاجران ارمنی، بازاریابی و حمایت دربار از تولیدکنندگان این محصول و همچنین روش ویژهٔ فروش ابریشم توسط تجار سلطنتی توانست در عرصهٔ تجارت بین المللی به جایگاه رفیعی دست یافته و به عنوان محصولی مشهور و مطرح در این عرصه، جانشین ابریشم چین شود. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که نوآوری به همراه صادرات گستردهٔ ابریشم به بازارهای جهانی حتی موجبات رواج مد ایرانی در کشورهایی همچون انگلیس را فراهم آورد.
طراحی چارچوب مفهومی برندسازی اسلامی برای ورود به بازارهای جهانی در صنایع جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده برندسازی اسلامی، به عنوان یک رشته جدید، توجه بسیاری از پژوهشگران را در داخل و خارج از جهان اسلام به خود جذب کرده است. در نتیجه هدف از پژوهش حاضر، مفهوم پردازی و اولویت بندی مؤلفه های برندسازی اسلامی در صنایع ایران به منظور ارائه چارچوبی مفهومی برای ورود به بازارهای جهانی است. روش پژوهش از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در گام اول، پژوهش به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، با 14 نفر از خبرگان، متخصصان و اساتید دانشگاهی و صنعت در زمینه های بازاریابی و پژوهش های بازار، برندسازی و برندسازی اسلامی مصاحبه شد. سپس، در مرحله کمی، در قالب روش تحقیق توصیفی پیمایشی و به وسیله ابزار پرسشنامه محقق ساخته نظرات و دیدگاه های 328 نفر از مدیران و کارشناسان بازاریابی در 60 شرکت دارای نام اسلامی گردآوری شد. در نهایت، داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش در مرحله نظرسنجی از خبرگان منجر به شناسایی سه مؤلفه اصلی رویکردها، فرصت ها و چالش های برندسازی اسلامی شد.
نقش هویت تیمی در وفاداری هواداران در صنعت فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش هویت تیمی در وفاداری هواداران تیم های حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران از طریق مدل سازی معادلات ساختاری بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه هواداران بالای 18 سال تیم های حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران در فصل 96 95 (لیگ شانزدهم) تشکیل دادند. در نهایت 640 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. برای سنجش هویت تیمی از پرسش نامه هییر و همکاران(2011) و برای سنجش وفاداری هواداران در دو بعد نگرشی و رفتاری به ترتیب از پرسش نامه های گلادن و فانک (2001) و ایوازاکی و هاویتز (2004)، استفاده شد. پس از تأیید روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها، میزان پایایی پرسش نامه های هویت تیمی و وفاداری در یک مطالعه راهنما و با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ تأیید شدند. از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل مدل معادله ساختاری پژوهش نشان داد، هویت تیمی بر وفاداری هواداران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابراین به مدیران ورزشی توصیه می شود، به منظور ایجاد و بالا بردن وفاداری هواداران به مواردی از قبیل قدردانی از هواداران و اعتمادسازی توجه نمایند.
تعیین عوامل موثر بر ارزش ویژه برند رویداد های ورزشی در جذب اسپانسر
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین عوامل موثر بر ارزش ویژه برند رویدادهای ورزشی در جذب حامیان مالی ورزشی در ایران و رتبه بندی این عوامل بود. ازنظر هدف پژوهش حاضر اکتشافی است و در فرایند اجرا از شیوه ترکیبی استفاده شده است در بخش کمی محقق از شیوه ای به نام تئوری داده بنیاد (گراند تئوری) استفاده کرده است و در بخش کمی با روش AHP به رتبه بندی داده های کیفی پرداخته است. جامعه پژوهش حاضر را نخبگان مدیریت رویدادهای ورزشی و بازاریابی ورزشی و حامیان مالی ورزشی تشکیل می داد که با استفاده از شیوه نمونه گیری نظری (هدف دار) و گلوله برفی نمونه موردنظر که ۱۲ نفر از نخبگان درزمینه پژوهش موردنظر بود انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها ، استفاده از مستندات و مصاحبه های کیفی بود و داده ها که بر اساس راهنمای پژوهش در جلسات مصاحبه در این تحقیق به دست آمده با استفاده از کدگذاری طبیعی و باز تحلیل منجر به شناسایی ۲۱ گویه و ۹۳ زیر گویه در قالب 4 مؤلفه مدل آکر (آگاهی از برند رویدادهای ورزشی، کیفیت ادراک شده از برند رویدادهای ورزشی، تداعی از برند رویدادهای ورزشی، وفاداری به برند رویدادهای ورزشی) شد. در بخش کمی نیز داده های حاصل از مصاحبه های کیفی با استفاده از نرم افزار Expert choice رتبه بندی شد. نتایج حاصل تحقیق حاضر این داده ها را با این رتبه بندی نشان داد. در بین مؤلفه های ارزش ویژه برند به ترتیب اهمیت، وفاداری به برند با ضریب ۳۳۹/0، کیفیت ادراک شده از برند با ضریب ۲۶۰/0، آگاهی از برند با ضریب ۲۰۹/0، تداعی از برند با ضریب ۱۹۳/0 به دست آمد.
عوامل کلیدی تاثیرگذار بر عملکرد بازار با نقش واسطه ای نوآوری برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
135 - 172
حوزه های تخصصی:
دستیابی به عملکرد بازار بالاتر، هدفی است که سازمان ها همواره برای رسیدن به آن، به اقدامات مختلفی روی می آورند. این پژوهش که به بررسی عوامل کلیدی تاثیرگذار بر عملکرد بازار با نقش واسطه ای نوآوری برند می پردازد، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران استراتژی، برنامه ریزی، بازاریابی، برند و فروش در شرکت های ایرانی است و داده های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس از طریق فرمول کوکران از میان 400 نفر از مدیران شرکت های ایرانی به دست آمده است. جهت آزمون فرضیه ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سازه های نوآوری محصول، گرایش استراتژیک، نوآوری برند و گرایش به کارآفرینی، بر عملکرد بازار تاثیر مثبت و معناداری دارند. سازه های یادگیری سازمانی، گرایش به بازار، نوآوری محصول ، گرایش استراتژیک و گرایش به کارآفرینی نیز به صورت غیرمستقیم بر عملکرد بازار تاثیر مثبت و معناداری دارد و متغیر میانجی نوآوری برند، موجب تشدید رابطه ها خواهد شد.
توسعه الگوی ارزش ویژه برند خدمات بانکداری: موردمطالعه شعب بانک سپه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم بازاریابی که در دهه های اخیر اهمیت بسیاری پیداکرده است مفهوم برند و ارزش ویژه برند در ذهن مشتری است. ارزش ویژه برند می تواند به ایجاد و توسعه تصویری مناسب از برند در راستای اهداف سازمان در ذهن مشتریان بپردازد. اما آنچه در پژوهش های ارزش ویژه برند کمتر موردتوجه قرارگرفته است، تفاوت های بخش کالا و خدمات در ارزیابی و ارائه الگویی در این حوزه است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر توسعه الگوی ارزش ویژه برند خدمات بانکداری در ایران است که هم متناسب با رفتار مصرف کنندگان ایرانی بوده و هم ویژگی های خاص بخش خدمات را درنظر گرفته باشد. به همین منظور با بررسی ادبیات پژوهش و بهره گیری ازنظر خبرگان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ارزش ویژه برند خدمات بانکداری در ایران شناسایی و الگویی در ا ین زمینه ارائه گردید. سپس الگوی ارائه شده در بانک سپه مورد آزمون قرار گرفت. در این پژوهش 761 پرسشنامه در بین مشتریان بانک سپه توزیع گردید و جهت تحلیل داده ها نیز از روش های تحلیل حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از تأیید پانزده فرضیه از هفده فرضیه پژوهش است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ارزش ویژه برند خدمات بانکداری تحت تأثیر مستقیم دو متغیر وفاداری به برند و تداعی برند است، این دو متغیر نیز تحت تأثیر متغیرهای تصویر ذهنی از برند، آگاهی از برند و کیفیت ادراک شده هستند، همچنین سه متغیر ارتباطات خارجی برند، تجربه مشتری از سازمان و برند معرفی شده سازمان به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر سایر متغیرهای ذکرشده می توانند ارزش ویژه برند خدمات بانکداری را تحت تأثیر قرار دهند. درنهایت نیز براساس یافته های پژوهش، الگو و پیشنهادهای کاربردی در این زمینه ارائه گردید. Abstract The brand and brand equity concepts have become more and more important as these concepts could effect on consumers perception and image of a company. But service brands are particularly different from physical goods and also they rely on employees’ actions and attitudes. The aim of this paper is to improve a conceptual framework of brand equity in banking industry. This study used a sample of 761 customers from Branches of Bank Sepah in Iran and Partial Least Squares (PLS) modeling for data analysis. The findings of this research indicate that brand association and brand loyalty have a positive and significant direct effect on brand equity and other variables include organization's presented brand, external brand communications, customer experience with organization, brand image, brand awareness and perceived quality emerge have a positive indirect effect on brand equity via brand association and brand loyalty. However, the degree of influence of each variable differs. Based on the findings of the study, a framework for brand equity has been proposed to the Bank Sepah, which in turn provides a great opportunity for future study. Keywords: Brand; Brand Equity; Banking Industry
الگوی برند بنیادین مبتنی بر ارزش پیشنهادی برند به مشتریان و کارکنان در سازمان های چابک ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گزینه های پیش روی مدیران برای حصول اطمینان از پایداری کسب وکارشان محدود بوده و برند یکی از این گزینه ها است؛ از سویی وام گیری مفهوم برند از علم بازاریابی به سایر عرصه های کسب وکار در حال گسترش است و سطح هوشمندی سازمان ها در هم راستاکردن رویکردهای مرتبط با برند، نقشی کلیدی در موفقیت آن ها ایفا می کند. این پژوهش با در نظر گرفتن این اقتضائات و باهدف طراحی و تبیین الگوی برند بنیادینمبتنی بر ارزش پیشنهادی برند در سازمان های چابک ایرانی صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد استقرایی و متکی بر «نظریه سازی داده بنیاد» است. نخست ضمن مرور جامع مبانی نظری، مصاحبه های عمیق با پانزده نفر از مدیران ارشد سازمان های چابک ایرانی، انجام شد؛ سپس ماهیت برند بنیادین و فرآیند شکل گیری آن شناسایی و جایگاه هر یک از عناصر تشکیل دهنده الگوی برندسازی بنیادین در سازمان های چابک ایرانی در قالبی مفهومی، ارائه شد. الگوی نهایی دربرگیرنده، «تدوین راهبرد و چشم انداز»، «ارزش های سازمانی و پرورش فرهنگ»، «تبیین و تدوین ارزش پیشنهادی برند (به مشتری، کارکنان و سایر ذی نفعان)»، «تبیین و تقویت برند (محصول، کارفرما، سازمان)» و «برند بنیادین» در فضای «چابکی سازمانی» است.
پیش بینی جذب مشتریان از طریق عناصر آمیخته بازاریابی و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در باشگاه های خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر پیش بینی جذب مشتریان از طریق عناصر آمیخته بازاریابی با تأکید بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در باشگاه های خصوصی بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری کلیه مشتریان باشگاه های خصوصی بودند. با استناد به فرمول کوکران سقف نمونه آماری یعنی تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های آمیخته بازاریابی مقیمی (1389)، فناوری اطلاعات و جذب مشتریان محقق ساخته استفاده شد. پس از تأیید روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها توسط متخصصین، پایایی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها حاکی از برازش مدل ساختاری برای تمامی رابطه های متغیرهای پژوهش داشت. به طور کلی می توان اذعان نمود آمیخته بازاریابی و به کارگیری فناوری اطلاعات به طور مستقیم بر فرایند جذب مشتریان باشگاه های خصوصی تأثیر گذار است، لذا توصیه می شود مدیران با به کارگیری این استراتژی ها، برجسته سازی مزیت های رقابتی باشگاه ها را از طریق استفاده از فضای فیزیکی و مجازی در دستور کار قرار دهند.
تحولات گرافیک بسته بندی محصولات برندهای، برند بزرگ فریتولی، از سال 1960 میلادی تا کنون
منبع:
پیکره دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
35 - 45
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحول گرافیکی برندها، معمولاً تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تغییر مأموریت و به دست آوردن سهم بیشتری از بازار یا حفظ آن و نیز عوامل اجتماعی، سیاسی یا پیشرفت های فناورانه است. برخی از برند ها و شرکت های بزرگ با سابقه چند ده ساله، با گذشت زمان مجموعه عناصر بصری، نمادها و نشانه های قدیمی خود را کنار گذاشته یا بازنگری کرده و آن ها را با قالبی جدید در معرض دید مشتریان خود قرار می دهند. تغییر چهره بصری برندها در طول زمان، ضمن اینکه نشان دهنده سلیقه بصری هر دوره است، بیانگر تحولات گرافیکی نیز هست. یکی از برندهایی که گرافیک بسته های محصول آن در طول زمان تغییر کرده، برند فریتولی است. این برند که در عرصه تولید تنقلات فعالیت می کند با هشت برند مختلف به نام های دیگر یکی از نا م آوران این عرصه است. اینکه بسته بندی های این برند از ابتدا تا کنون چه تحولی را از سرگذارنده، مسئله ای است که در این پژوهش به آن پرداخته می شود. هدف این پژوهش توصی ف و تحلی ل تح ولات گرافی ک خصوصاً حوزه بسته بندی و شناخت عوامل مؤثر بر این تحولات است. چیستی تح ولات انج ام گرفته در بست ه های برن د گفته شده، سؤالی است که در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود. رویکرد این پژوهش کیفی است که به شیوه توصیفی و تحلیلی ارائه می شود، منابع این پژوهش اسناد کتابخانه ای و پایگاهای اطلاعاتی است. یافته های این مقاله نش ان می ده د که علی رغ م مقاومت برخی از برندهای معتبر در مقابل تغییر در بسته بندی که دلایل آن درمقاله آمده، برندهای بررسی شده، طراحی بسته های خود را تغییرداده یا بازنگری کرده، اما در این فرآیند همچنان کانال ارتباطی خود با مشتری را که همان حفظ هویت بصری محصول است با عناصر حداقلی نیز حفظ کرده اند.
رتبه بندی ارزش ویژه برند، مبتنی بر بی مقیاس سازی فازی و راهبرد سرمایه گذاری همزمان و آتی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
39 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، رتبه بندی ارزش ویژه برند شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس شاخص های مالی و با استفاده از روش بی مقیاس سازی فازی، به منظور ارایه راهبرد سرمایه گذاری است. بنابراین در این پژوهش پس از حذف سیستماتیک شرکت های فاقد مولفه های لازم ارزش گذاری برند، نمونه ای شامل 268 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 تا 1395 انتخاب گردیده و ارزش ویژه برند بر اساس روش داموداران، کیو توبین، هولیهان، ارزش بازار و میانگین سود، محاسبه و بر مبنای مقایسه با استاندارد صنعت به روش بی مقیاس سازی فازی امتیازبندی گردید و سپس عملکرد همزمان و آتی پرتفوی برندهای قوی و ضعیف مورد مقایسه قرار گرفت. نهایتاً با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی، به تحلیل روابط بین متغیرها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد برندهای قوی تر، از عملکرد همزمان بالاتری نسبت به برندهای ضعیف تر برخوردارند، درحالی که رابطه قدرت برند و عملکرد آتی معکوس است. همچنین نتایج، وجود رابطه ی مثبت و معنا دار ارزش برند با بازده همزمان و رابطه ای معکوس با بازده آتی را نشان داد.
کاربرد روش تحلیل تم در شناسایی مفهوم چابکی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
79 - 112
حوزه های تخصصی:
بی تردید اصلی ترین ماموریت برند، ایجاد و حفظ یک تمایز جذاب و پایدار، با توجه به شرایط و امکانات روز می باشد. امروزه با افزایش تعداد برندها و فشرده تر شدن رقابت بین آن ها، برندهایی که دانش تطبیق درست و سریع با تغییرات اثرگذار محیطی را نداشته باشند، زودتر از گردونه ی ترجیح و انتخاب مصرف کنندگان خارج می شوند. مقاله حاضر، پژوهشی کیفی درباره معنای چابکی در برند است. در فاز نخست، با هدف جمع آوری داده های کیفی، پس از بررسی گسترده ی ادبیات حوزه برندسازی و انواع چابکی، چارچوبی برای طرح پرسش های مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان تدوین گردید. در ادامه، 9نفر از کارشناسان دانشگاهی و اجرایی باسابقه در حوزه بازاریابی و برندسازی ایران از طریق روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب ش دند. مصاحبه های ترانویسی شده، در فاز دوم به کمک نرم افزار ان ویوو و با روش تحلیل تماتیک استقرایی شش مرحله ای کلارک و براون، کدگذاری گردید. در تحلیل تم استقرایی که به طور منطقی تم های از قبل تعریف شده ای وجود ندارد، الگوها در طول تحلیل و با قرار دادن کدهای باز یا تم های فرعیِ شبیه به هم در یک تم اصلی، آشکار می شوند. به طور خلاصه، در پژوهش جاری از مجموع 239 کد باز و 24 تم فرعی، 3 تم اصلی محرک ها، الزامات، و ویژگی های سازگاری برند، شناسایی شد و مبنای تعریف مفهوم نوینی به نام چابکی برند قرار گرفت. بر این اساس، چابکی برند یعنی سازگاری عملکردی-ارتباطی هوشمندانه، پیوسته، هویت محور و سریعِ برند در برابر محرک های معنادار و قابل اعتنا که به واسطه ی پنج قابلیت اساسی انعطاف نسبی، پاسخگویی کارآمد، حسگری هوشمندانه، قدرت پیش بینی و یادگیرندگی برند به دست می آید.
تأثیر تعامل کاربران در رسانه های اجتماعی بر قصد خرید به واسطه نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی یکی از تازه ترین دستاوردهای فناوری اطلاعات و همچنین رویکردی نو در بازاریابی است. از سویی ارتباطات نامحدود کاربران در این رسانه ها به اثرات متقابل بر کاربران منجر می شود. رسانه های اجتماعی، قدرت را از شرکت به سوی افراد و جوامع یا به عبارتی کاربران خلاق انتقال داده است که موجب تأثیرات بسیار موفق یا فاجعه باری بر برنده های مشهور شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تعاملات کاربران در رسانه های اجتماعی بر قصد خرید به واسطه نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش از نوع پیمایشی-تحلیلی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای تمام ابعاد و متغیرها بیشتر از 7/0 است. پرسشنامه ها بین 252 نفر از جامعه آماری توزیع شد؛ این جامعه شامل کلیه افراد بالای 18 سال ساکن مشهد است که عضو رسانه اجتماعی هستند و در زمینه آشنایی با برند خاص و کسب اطلاعات از برند خاص در اثر تعامل با گروه همسالان یا گروه های مرجع تجربیاتی داشتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فشار همسالان و گروه های مرجع بر متغیرهای نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی اثر مثبت و معنی داری دارد؛ همچنین دو متغیر نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی بر متغیر قصد خرید اثر مثبت و معنی داری دارد. به علاوه نقش واسطه گری دو متغیر نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی بین سه متغیر فشار همسالان، فشار گروه های مرجع و قصد خرید، تأیید شده است؛ پس ده فرضیه پژوهش نیز تأیید شد.
تأثیر مؤلفه های فرهنگی در معماری برند شهرها با رویکرد گردشگری مطالعه موردی : لیون فرانسه
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۲
41 - 50
حوزه های تخصصی:
معماری برند شهرها، نیازمند تلاش های هماهنگ و منسجم برای تثبیت منظر شهری منطبق با انتظارات مثبت دیدارکنندگان است که در عمل به گردشگران ارائه می شود و منظر ذهنی گردشگران را نسبت به شهر یا مکان مورد نظر ترسیم می کند. مؤلفه ها و شاخصه های فرهنگی در ترسیم منظر مکانی و ذهنی جهت توسعه گردشگری شهری، از اهمیت زیادی برخوردار است. در عصر پسامدرن، ساختارهای فرهنگی، فضایی و اجتماعی نقش غیرقابل انکاری در توسعه گردشگری و شهرت مکان های مختلف ایفا می کنند و بر این اساس ایجاد فضاها، دادن شخصیت خاص به شهرها، ترسیم منظر ذهنی برای افراد و شهرت شهرها از اهمیت خاصی برخوردار است. مدیریت شهرسازی در فرآیند ساخت و معماری برند و ترسیم منظر شهری، نیازمند اتکا به مؤلفه های فرهنگی و تاریخی در آفرینش جاذبه های بصری شهر بوده و با لحاظ کردن این مؤلفه ها در زمینه مشخصی برای شهر یا مکان، شخصیت سازی می کنند و با توجه به هدف گذاری انجام شده، برندینگ شهری را به وجود می آورند و یا به عبارتی برند شهری یا مکانی را طراحی و معماری می کنند. شناخت مؤلفه های فرهنگی و تحلیل چگونگی تأثیر آن ها به عنوان ابزار اصلی معماران برند مکان ها و به طور مشخص طراحی و ساخت برند شهری به منظور توسعه گردشگری شهری پایدار، هدف اصلی این پژوهش است که شهرلیون فرانسه به دلیل برخورداری از مایه های فرهنگی و تاریخی مناسب و موفقیت نسبی در این زمینه به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
طراحی الگوی مفهومی جایگاهیابی مجدد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
35 - 78
حوزه های تخصصی:
جایگاه یابی مجدد برند به معنای تغییر باورهای مشتریان در مورد برند و ایجاد یک موقعیت متمایز و جدید در ذهن مشتریان هدف است. از آنجایی که پژوهش های انجام شده در حیطه جایگاه یابی مجدد برند محدود است، پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی جامع از جایگاه یابی مجدد برند انجام شده است. این مطالعه یک پژوهش کیفی است که پژوهشگران در آن برای تحلیل داده ها، رویکرد نظریه داده بنیاد را به کمک نرم افزار مکس کیودی ای به کار بردند. مدل استخراج شده نشان می دهد که با توجه به روند پژوهش، عواملی مانند عدم رقابت پذیری محصول یا برند، زمینه ساز جایگاه یابی مجدد برند هستند و برای اجرای موفق فرآیند جایگاه یابی مجدد برند باید از استراتژی هایی مانند تغییر جایگاه روانی استفاده کرد. به علاوه، شناخت از مصرف کننده، جزو شرایط زمینه ای است که موجب تسهیل فرآیند می شود و مقاومت مصرف کننده نسبت به تغییر، جزو شرایطی مداخله گر است که در فرآیند اختلال ایجاد می کند. نهایتا اینکه پیامد این فرآیند، تغییر و بهبود جایگاه برند است
برندسازی و بازاریابی سیاسی؛ الگویی جدید برای توسعه ارتباطات سیاسی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
915 - 936
حوزه های تخصصی:
امروزه تصویر و دلالت های ضمنی متضمن آن، ذهنیت و به طور کلی برچسب خوشایند، یکی از اهداف اساسی هر سازمان، شخص یا حرفه ای است. به طور کلی، تبلیغات سیاسی و مدیریت تصویر سیاسی یکی از اصول اساسی دموکراسی های رایج و مدرن بوده است. طرح ریزی تصویری عمومی، نیاز به کنترل دقیق اطلاعات دارد. مفهوم برندسازی در بازاریابی که به معنای عمومی برچسب خوردن کالا و شناخته شدن محصول تولیدی توسط آن برند است، نیز بر اساس همین معانی وارد چرخه علوم سیاسی و متعاقباً بازاریابی سیاسی- انتخاباتی شده است. تمرکز اصلی این مقاله نیز تشریح تغییر الگوی ارتباطات سیاسی با استفاده از مفهوم سازی برندسازی و بازاریابی سیاسی است. بر همین اساس، این مقاله ضمن توضیح این دو مفهوم، بر این امر تأکید می کند که این دو مفهوم معنایی جدید از سیاست تولید می کند که سبب تغییر الگوهای قدیمی ارتباطات سیاسی سخت افزاری و گسترش مشارکت می شود. در واقع، خروجی اساسی برندسازی و بازاریابی سیاسی، تولید و گسترش معنای مشارکتی سیاست در جوامع مدنی است.
طراحی مدل دیپلماسی رسانه ای جهت دستیابی به برند ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۶)
71 - 93
حوزه های تخصصی:
برندهای ملی با تصویری که از یک کشور نزد افکار عمومی جهان می سازند، جایگاه قابل توجهی را برای هر کشور ایجاد می کنند. صرف نظر از اینکه یک کشور چه ظرفیت های درونی برای خلق و ارتقاء برند ملی خود دارد، پتانسیل و نقشی که ارتباطات و رسانه در برندسازی ملی دارد، بسیار حائز اهمیت است. هدف کلی این پژوهش شناخت لازمه های دیپلماسی رسانه ای برای دستیابی به برند ملی به عنوان یکی از عناصر تاثیرگذار بر تصویر ملی کشورها است. جهت شناسایی عناصر رسانه ای مؤثر بر برند ملی، با افرادی که در حوزه رسانه و ارتباطات بین الملل از خبرگی آکادمیک و تجربی برخوردار بودند، مصاحبه های عمیق صورت گرفت. سپس با تجزیه و تحلیل این مصاحبه ها به روش تحلیل تم، “ مدل دیپلماسی رسانه ای جهت دستیابی به برند ملی” طراحی شد. بر اساس مدل حاصل از نتیجه این پژوهش، هفت شاخص برند ملی عبارت از توریسم، موقعیت جغرافیایی، تاریخ، مردم، سیاست و حکومت، فرهنگ و اقتصاد است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، برای معرفی برند ملی نیاز به فراهم کردن الزاماتی است که بخشی از این الزام ها به فعالیت های رسانه ای مربوط می شود. همچنین در این مدل به تاکتیک های دیپلماسی رسانه ای که منجر به دستیابی به برند ملی و یا ارتقای آن می شود اشاره شده است.