مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
بافت فرسوده
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم بهار ۱۳۹۷شماره ۴۰
205 - 234
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان مهم و تعیین کننده درروند توسعه، پویایی و پایایی هر جامعه شهری، سیاست گذاری و برنامه ریزی جامع در زمینه ساماندهی بافت قدیمی و فرسوده شهری است. برنامه ریزی و مدیریت ساماندهی بافت های فرسوده شهر می تواند ضمن ارتقاء سطح کیفی استانداردهای زندگی ساکنین محلات فرسوده، سبب پایداری توسعه در تمامی ابعاد زندگی شهری شود. در چند دهه ی گذشته عدم کفایت سیاست های توسعه شهری متداول در زمینه ساماندهی بافت های فرسوده، ضرورت بکارگیری رویکرد نوینی چون استراتژی توسعه شهری را جهت احیا و بازآفرینی می طلبد. در این راستا هدف این پژوهش، ارزیابی و تحلیل شاخص های استراتژی توسعه شهری در پهنه فرسوده مرکزی شهرهای میانی استان مازندران می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی– تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای است. روش گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی بوده که برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شده و سپس با استفاده از آمارهای استنباطی و مدل های آنتروپی و ساو مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی ازآن است که پهنه مرکزی شهرهای مورد مطالعه در برخورداری از شاخص های استراتژی توسعه شهری از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی باشند. از میان شاخص های استراتژی توسعه شهری بیشترین میزان تحقق مربوط به شاخص قابل زندگی بودن با میانگین 2.39 و مقدار توزیع 10.89- و کمترین میزان تحقق مربوط به شاخص بانکی بودن با میانگین 2.24 و مقدار توزیع 12.26- می باشد. براساس مدلSaw به لحاظ برخورداری از شاخص های استراتژی توسعه شهری، شهر قائمشهر در مقایسه با دیگر شهرها از وضعیت بهتری برخوردار بوده و شهر بابل در رتبه آخر قرار گرفته است.
مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله خیرآباد شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷شماره ۴۲
139 - 164
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده و ناکارآمد در شهرها از مسائل بحرانی توسعه پایدار شهری است و نوسازی و بهسازی آنها برای دستیابی به جوامع پایدار مورد تاکید است. در این فرایند علاوه بر جنبه های محیطی- کالبدی، به ابعاد اقتصادی- اجتماعی ساکنین این بافتها توجه می شود. لذا عوامل انسانی و مشارکت آنها در بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری بسیار اهمیت دارد و شناخت تمایلات مشارکتی و عوامل موثر بر ارتقا مشارکت ایشان ضروری است. بر این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر بر پایه تبیین عوامل موثر بر مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله خیرآباد شهر بیرجند استوار گردید. این تحقیق پیمایشی با روش توصیفی-تحلیلی و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، 1123خانوار ساکن درمحله خیرآباد بود. تعداد نمونه مبتنی بر فرمول کوکران 163خانوار تعیین گردید که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای توصیف داده ها از آماره های میانگین و انحراف معیار استفاده شد. تحلیل داده ها با آزمونهای تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد. مطابق یافته ها پاسخگویان بیشترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کمترین گرایش را به مشارکت مالی دارند. مولفه های احساس تعلق، اعتماد و انسجام اجتماعی، دسترسی به خدمات، طرحها و اقدامات حمایتی و توسعه نهادی و ظرفیت سازی بر مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده تاثیر دارند. در این بین احساس تعلق به محل سکونت بیشترین تاثیرگذاری (0.533) را دارد.
بافت فرسوده؛ فرصت یا تهدید مدیریت شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده شهر نهاوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۶
101 - 126
حوزه های تخصصی:
بهسازی و نوسازی در بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای درحال توسعه می باشد. شناسایی وضعیت کالبدی و عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. بافت فرسوده شهر نهاوند با مساحت حدود 166 هکتار و متشکل از هفده محله از جمله این بافت ها می باشد. محدوده مورد نظر، علی رغم وجود قابلیت هایی در زمینه های کالبدی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی - تاریخی، دارای نارسایی هایی در زمینه های مذکور می باشد. در این پژوهش از روش تحلیلی SWOT در راستای سنجش وضعیت کلان بافت فرسوده شهر نهاوند بهره گرفته ایم. روش تحقیقی که در این مقاله استفاده شده است، روش توصیفی و تحلیلی است که با مطالعه اسنادی– کتابخانه ای و مشاهدات میدانی از محدوده بافت صورت گرفته است. آنچه از نتایج این تحقیق حاصل شد بیان این مطلب بود که بافت فرسوده شهر نهاوند در پی بی توجهی مسئولین و مدیران شهری به صورت یک معضل و مسئله در شهر جلوه می کند و در زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شرایط نابسامانی را تجربه می کند، و مدیریت شهری نیز نگاه شایسته و عالمانه ای(برنامه ریزی منسجم و کارآمدی) برای معضلات این بافت نداشته است. این در حالی است که با تغییر رویکرد مسئولین و مدیران شهری به این بافت با ارزش و تاریخی(نه به عنوان تهدید بلکه به عنوان فرصت)، می توان ضمن مرتفع کردن معضلات موجود، در راستای استفاده بهینه از قابلیت های وافر این مناطق در راستای توسعه همه جانبه شهر نهاوند گام های اساسی برداشت.
تحلیل ساختارکالبدی بافت های فرسوده شهری با رویکرد توسعه پایدار (نمونه موردی: بافت فرسوده شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
83 - 100
حوزه های تخصصی:
در پی تحول در شیوه زندگی، نیاز به خدمات گوناگون نیز افزایش یافته و جهت مطابقت با شرایط جدید و دست یابی به توسعه ای پایدار، ساماندهی بافت های فرسوده اهمیت بیشتری می یابد. هدف پژوهش حاضر نیز ساماندهی کالبدی، فرهنگی- اجتماعی بافت فرسوده شهری با رویکرد توسعه پایدار شهری در شهر آمل می باشد. از نظر قلمرو زمانی، مطالعه در این محدوده در سال های1393و 1394 است. در این پژوهش کاربردی و توسعه ای از روش های توصیفی، اسنادی و همبستگی استفاده شده است. حجم نمونه در این پژوهش نیز 304 نفر روسای خانوار در بافت فرسوده و 30 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه ها، نقشه محلات، منابع کتابخانه ای و همچنین بازدید میدانی استفاده شده است. نتایج جمع آوری شده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSSو آزمون های آماری مورد ارزیابی قرار گرفته و از نتایج پرسشنامه کارشناسی در تکنیک SWOT بهره برده شده است. بنابراین با توجه به نتایج حاصله از تحقیق، الگوی پیشنهادی مداخله با تکیه بر توسعه پایدار شهری ارائه گردیده است.
مکان های ناپایدار شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
75 - 98
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله خیز جهان به طور مکرر با زلزله مواجه می شود. به تبع شهر خرم آباد نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با توجه به وجود گسلهای اصلی و فعال در منطقه در پهنه خطر زلزله خیزی بالا قرار گرفته است. بافت قدیم شهر خرم آباد نیز بر اثر قدمت بناها، فرسودگی بافت و دسترسی نامناسب و عرض کم معابر، ضعف زیرساخت ها، به عرصه های آسیب پذیر در برابر حوادث و سوانح طبیعی و انسان ساخت تبدیل شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل عناصر تأثیرگذار بر میزان ناپایداری بافت های فرسوده در راستای افزایش ایمنی این بافت ها جهت ارتقاء شرایط سکونت و در واقع توسعه پایدار آن بافت ها می باشد. ماهیت تحقیق، نظری-کاربردی و نوع مطالعه، توصیفی تحلیلی است. از این رو در این پژوهش، میزان آسیب پذیری و ناپایداری بافت فرسوده شهر خرم آباد در مقابل زلزله بررسی شده است و با دیدگاه کل نگر شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، خدمات اضطراری، درجه زلزله خیزی و... بررسی و با مدل AHP میزان ناپایداری شاخص های مذکور اولویت بندی و تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در اکثر شاخص های مورد بررسی بویژه در زمینه شاخص های کالبدی مانند؛ سطح اشغال، اندازه قطعات، مصالح ساختمانی، قدمت ابنیه، وضعیت دسترسی، دسترسی به خدمات اضطراری و... بافت فرسوده شهر خرم آباد آسیب پذیر بوده و ناپایدار می باشد و کارایی لازم را در مقابل بحران احتمالی ندارد.
تبیین الگوی نوسازی بافت فرسوده در انتظام رویکرد شهر سالم (نمونه موردی: محلات فرسوده شهر قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
195 - 214
حوزه های تخصصی:
تا به امروز در خصوص نوسازی بافت فرسوده شه ری، نظریه ه ایی در عرصه های موضوعی مختلف ارایه شده است. در جامعیت انتظام یافته این آشوب غالباً فرسودگی یکی از مهمترین مسائلی است که بافت های شهری بدان مبتلا می شوند و باعث بی سامانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی بافت های شهری می شود و مسأله اصلی فقدان یک رویکرد علمی از حیث دستیابی به شهری سالم است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخصهای نوسازی بافت فرسوده با تأکید بر رویکرد شهر سالم، به روش پژوهشی مطالعات متون تخصصی شهرسازی، و مطالعات میدانی به منظور تبیین مفهوم و تدوین الگوی نوسازی بافت فرسوده مبتنی بر تحلیل توصیفی تطبیقی شاخص های شهر سالم صورت پذیرفته است. محدوده مورد مطالعه پژوهش بافت های فرسوده شهر قائمشهر برمبنای شاخص های سه گانه فرسودگی کالبدی مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی به مساحت 347 هکتار در سال 1386 به تصویب شورای عالی معماری و شهرسازی رسیده است و در سال1395نزدیک به 33000 هزار نفر جمعیت داشته است.
جامعه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران، 385نفر محاسبه گردید. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف نرمال بودن داده ها مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمونLinear Regression تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که، همبستگی در زیرشاخص کوتاهی سفر و پس از آن کیفیت فیزیکی مناسب شبکه و حوزه خدماتی (شعاع عملکردی) کاربری های خدماتی می باشد که این امر نشان دهنده کیفیت بسیار پایین شبکه ارتباطی منتج از نفوذناپذیری در خصوص دسترسی به خدمات در این سکونتگاه ها می باشد.
تبیین فرایند پایش توازن کالبدی در مدل نوسازی متوازن بافت های فرسوده ی شهری با استفاده از روش سیستم داینامیک (نمونه موردی: بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
35 - 60
حوزه های تخصصی:
امروزه در بهبود محیط زیست شهری همچون نوسازی بافت های فرسوده ضرورت بهره برداری از آموزه ها و تجارب گذشته با استفاده از مدل ها، به ویژه مدلی مفهومی که از نظریه ای بومی استفاده کرده و با شرایط زمینه ای کشور ما سازگاری داشته باشد، ضروریست. لذا این پژوهش چارچوب خود را بر مبنای فرایندی نوین برای دستیابی به تغییرات مثبت در نوسازی بافت های فرسوده قرار داده است. در این مقاله ابتدا نظریه "نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری" تبیین گشته و از آن در نمونه موردی(بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان) استفاده می شود. نتایج حاصل شده از گام نخست، برای استفاده در "مدل سازی داینامیکی سیستم بافت فرسوده" مورد استفاده قرار می گیرد. متغیر های پژوهش که برای استفاده در مدل سازی استفاده می شوند، شامل تعداد فراوان شاخص ها، مؤلفه ها و عناصر کالبدی بافت فرسوده شهری می باشند که از منابع معتبر نظری و مطالعات میدانی و پرسشنامه و نیز استفاده از نظر نخبگان به روش دلفی، به دست می آیند و در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، به شاخص های مهم و تأثیرگذار کاهش می یابند. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش ساکنین و استفاده کنندگان از بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان می باشند که 375 نفر از شهروندان به عنوان جامعه نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج این پژوهش در "مدل نوسازی متوازن" نشان می دهد که بافت فرسوده مرکزی زنجان، در بعد کالبدی، از توازن خارج گشته و اولویت های اقدام برای به توازن رسانیدن بافت را مشخص می نمایند. خروجی "مدل سیستم داینامیک نرم افزار ونسیم" نیز از رو به نامتوازن بودن سیستم بافت فرسوده در آینده حکایت دارد. همچنین مدل های سیستم داینامیک، صحت نتایج نظریه متوازن را تأیید می کند.
نوسازی، بازسازی وبهسازی بافتهای فرسوده شهری سمنان با رویکرد توسعه پایدار شهری
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
119 - 137
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده وناکارآمد شهری ، بخش اعظمی از سطح شهرهای کشور را تشکیل می دهند گرچه این بافتها به دلیل داشتن مشکلات متعدداقتصادی ،اجتماعی ،کالبدی ،عملکردی ،ترافیکی وزیست محیطی از عمده چالش های مدیریت شهری ونظام شهرسازی میباشند وبرای کل گستره شهری یک تهدید جدی به شمار می آیند با این حال مهمترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین جهت اسکان جمعیت ،تأمین فضاهای خدماتی ونیز بهبود محیط زیست میباشند . بافتهای فرسوده با توجه به طبقه بندی کالبدی آنها درسه طبقه ناپایداری ،نفوذ ناپذیری وریزدانگی نحوه مداخله در آنها(بهسازی ،نوسازی وبازسازی ) متفاوت ودر الویتهایی قرار میگیرند .که جهت مداخله در این بافتها باید به مواردی چون بافتهای ارزشمند تاریخی ،ملاحظات زیست محیطی،اجتماعی،اقتصادی ، تأمین زیرساختها وسازگاری کاربری ها توجه خاص گردد. بنابراین علاوه بر توجهات کالبدی – فیزیکی صرف به این گونه بافتهای حساس بایستی رویکردهای اجتماعی واقتصادی ،مشارکت بازیگران محلی ،نوسازی فرهنگی واجتماعی ، تأکید برشخصیت محلی وویژگی های فرهنگی وبومی نیز لحاظ گردد.بنابرلزوم توجه به بافتهای فرسوده رویکرد جدید توسعه پایدار شهری با توجه به ابعاد وشاخص های آن دراین مناطق احساس می گردد. دراین زمینه استفاده از شاخص ها به عنوان یکی از ضروری ترین ابزارها برای ارزیابی میزان پیشرفت به سوی توسعه پایدار مد نظر بوده اند وهر جامعه متناسب با شرایط خود از چارچوب های خاصی استفاده می کند که این چارچوب ها مبتنی بر اهداف پایداری،ابعاد پایداری،فرآیندهای توسعه پایدار و... می باشد .دراین پژوهش ازروش توصیفی – تحلیلی استفاده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است
تبیین شاخص های بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ارومیه با روش تلفیقی (BWM-IPA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تبیین شاخص های بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ارومیه بود تا ضمن بررسی ارجحیت و تعیین وزن شاخص ها در بازآفرینی، اهمیت و عملکرد این شاخص ها و چگونگی تعقیب آن ها از سوی نهادهای ذی ربط بررسی شود و درنهایت اولویت های اول در بازآفرینی تعیین شوند. روش پژوهش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود که برای تبیین بازآفرینی بافت های فرسوده شهر از 24 شاخص استفاده شد که براساس پیشینه، مبانی نظری و مطالعات میدانی شناسایی شدند. برای بررسی ارجحیت شاخص ها در بازآفرینی، تعیین وزن هریک از آن ها و درنهایت مقدار سازگاری از مدل بهترین-بدترین استفاده شد. سپس به منظور بررسی چگونگی پیاده سازی شاخص های بازآفرینی از لحاظ اهمیت/عملکرد و مقدار تطابق آ ن ها از روش (اهمیت/عملکرد) استفاده شد. نمونه بررسی شده در تحقیق حاضر، خبره محور به تعداد 20 نفر بوده و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد، شاخص های بازآفرینی بافت های فرسوده با مقدار مناسب 039/0 سازگار بودند که در این میان شاخص مشارکت دارای بهترین و شاخص تراکم جمعیت دارای بدترین ارجحیت در میان شاخص ها بودند. همچنین نتایج حاصل از مدل IPA، نشانگر تناقض زیاد میان اهمیت و عملکردهای شاخص های بازآفرینی بود؛ به طوری که بیشترین تلاش، سرمایه، هزینه و وقت برای بازآفرینی روی شاخص های با اولویت پایین گذاشته شده است؛ درحالی که در شاخص های با اهمیت زیاد، سطح عملکرد ثبت شده خیلی کم بوده است. براساس نتایج تحقیق، اولویت اول تمرکز بازآفرینی بافت های فرسوده در شهر ارومیه باید بر شاخص های مشارکت فردی-گروهی، بهبود جاذبه های تاریخی، بهبود اشتغال و درآمد باشد.
تبیین مؤلفه های کالبدی ارتقای زیست پذیری در بافت های ناکارآمد شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
131 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی زیست پذیری شهری، بهبود کیفیت فضاهای شهری با مقیاس انسانی در شهرهای مدرن بوده است (Mahmudi et al, 2015). در واقع موج گستردۀ شهرنشینی و مشکلات آن همواره به طور فزاینده ای بر اهمیت زیست پذیری، به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود هدف از پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی مهم ترین مؤلفه های کالبدی ارتقای زیست پذیری در بافت های فرسوده شهر دوگنبدان است. نمونه آماری پژوهش، محدوده های جغرافیایی و اکولوژیکی بافت فرسوده شهر دوگنبدان و روش نمونه، نمونه برداری هدفمند است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات مبتنی بر روش اسنادی- کتابخانه ای و میدانی – شبه ریاضی و همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات، از مدل تحلیل اثرات متقاطع بر پایه نرم افزار میک مک (Micmac) و تحلیل آثار متقاطع متوازن بر پایه CIB در نرم افزار (SanarioWizard) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که محدوده بافت فرسوده شهر دوگنبدان جمعیتی بالغ بر 22000 هزار نفر و 22 درصد از جمعیت شهری، 4500 واحد مسکونی را در خود جای داده است که از این تعداد 90 درصد ساختمان ها قدمتی بالای 40 سال دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که تأثیرگذارترین و مهم ترین پیشران ها جهت شکوفایی و بازآفرینی یافت فرسوده شهر دوگنبدان در بین دیگر شاخص ها عبارت اند از: خدمات عمومی، مسیرهای دسترسی، نوع سازه، عدالت فضایی، توسعه اقتصادی، توجه به مردم و مشارکت آن ها، تسهیلات، تأسیسات شهری (آب، برق و گاز و...)، مخاطرات، ICT و طرح جامع بازآفرینی. در همین راستا برنامه ریزی ساختار فضایی بافت فرسوده شهر دوگنبدان در طرح جامع بافت فرسوده شهر دوگنبدان در افق بلندمدت (5 تا 10 سال)، مبتنی بررسی ویژگی های اکولوژیکی محدوده بافت، شناسایی راهبردها و اقدامات موردنیاز در بافت و تدوین برنامه زمانی و مالی موجود در بافت فرسوده شهر دوگنبدان است.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد پژوهی: بافت فرسوده شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
255 - 269
حوزه های تخصصی:
مقدمه:بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده و از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده اند. این بافت ها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قابلیت های نهفته بسیاری برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. لذا در پژوهش حاضر سعی گردیده است که به صورت سیستمی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر ارومیه مورد بررسی قرار گیرد. روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه شهر ارومیه و جامعه آماری تحقیق شامل 30 نفر از کارشناسان می باشند که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داد ها نیز از روش های پویش محیطی و دلفی و نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از نرم افزار میک مک، از میان 46 عامل اولیه تاثیرگذار بر بازآفرینی بافتهای ناکارآمد در شهر ارومیه، 15 عامل از جمله؛ میزان اشتغال و بیکاری افراد ساکن در بافت، میزان سرمایه گذاری های خصوصی، تسهیلات بانکی و قیمت زمین و مسکن، جلب مشارکت ساکنین، انطباق طرح ها با نیازها و سبک زندگی ساکنین، نبود حکمروایی خوب شهری، فقدان سیاست گذاری یکپارچه و روشن در مواجهه با مسائل بافت های ناکارآمد شهری، نقص و ناکارآمدی طرح های شهری، عدم همسوئی سیاست ها و اقدامات دستگاه ها، خوانایی، بهبود و ارائه خدمات و امکانات زیرساختی، دسترسی حمل ونقل عمومی در سطح بافت، کیفیت ابنیه و تأمین دسترسی پیاده و سواره به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شده اند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، بعد اجتماعی- سیاسی با 6 متغیر، بعد کالبدی- محیطی با 5 متغیر و در آخر بعد اقتصادی با 4 متغیر به ترتیب دارای بیشترین اثرگذاری بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در شهر ارومیه می باشند.
سنجش تأثیر طرح مسکن در بازآفرینی محلات شهری بافت های فرسوده؛ (نمونه موردی: محله آب انبار نو شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1390 - 1410
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با اولویت یافتن پارادایم پایداری، توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی شهری پایدار، عرصه موضوعی جدیدی در ادبیات جهانی مطرح شده است. آنچه که در این حوزه مورد کم توجهی قرار گرفته، موضوع الگوی مناسب محلی مسکن در بافت های فرسوده است که ضرورت ِتوجه بدان را دوچندان نموده است. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به الگوی کالبدی طرح مسکن جهت بازآفرینی شهری محله آب انبارنو ساری است. روش پژوهش توصیفی، تحلیلی و اکتشافی و رویکرد حاکم پیمایشی است. با مطالعه ادبیات نظری ومشورتِ متخصصین، پرسشنامه محقق ساخت 94 مؤلفه ایی تهیه ودر اختیار جامعه آماری،50 کارشناس ِخبره و آشنا با محل و متخصصِ امر قرار گرفت. اطلاعات ِپرسشنامه جهت تحلیل اولیه و انجام آزمون های آماری وارد نرم افزار SPSS، آنگاه برای مدلسازی ساختاری تأثیر مؤلفه الگوی کالبدی طرح مسکن بر بازآفرینی شهری این محله، از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. نتایج حاصله، حاکی از تأثیر متوسط به بالای الگوی مسکن بر بازآفرینی این محله با ضریب مسیر 564/0 است. با حذف مؤلفه های نامرتبط در آزمون روایی تأییدی، الگوی بدست آمده شامل 8 زیرمؤلفه ریزدانگیتیرریزی و بیرون زدگی تیرهای چوبی زیرشیروانی(530/0)، سقف شیبدار بومی و لبه های ناودانی(712/0)، مصالح مدرن(436/0)، رنگ غالب جداره کالبد(436/0)، داشتن حیاط بعنوان بخشی از زیربنا(764/0)، رعایت تناسب توده مطابق سیستم طرح منظر شهری(821/0)، تاثیرخط آسمان پیوسته(611/0)، ارتفاع بلند فضای مفید داخلی مسکن(511/0) و 3 متغیر نفوذنایذیرینظام دسترسی به توده های مسکونی(872/0)، ریتم غالب در جداره معبر(635/0) و تعبیه عناصری مثل کوردرها و ...(679/0 معناداری قابل قبولی را بین مؤلفه های کالبدی طرح ِمسکن محله آب انبارنو شهر ساری نشان دادند.
ارزیابی ابعاد و شاخص های تاب آوری شهری در بافت فرسوده شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
39 - 58
حوزه های تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. اما متأسفانه در اکثر شهرهای ایران قسمتی از شهر که هسته اولیه شهر را تشکیل می دهد و هویت، اصالت و تاریخ شهر را یدک می کشد به دست فراموشی سپرده شده اند و به دلیل ضعف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی منتظر کوچک ترین تلنگر طبیعی می باشند که شیرازه آن ها را از هم جدا کند و تلفات جانی و مالی عظیمی را برای ساکنانشان بر جای گذارد. در همین راستا پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل ابعاد و شاخص های تاب آوری شهری در بافت فرسوده شهر بروجرد می باشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و با استفاده از روش های پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت فرسوده شهر بروجرد می باشد که در سرشماری سال 1395 جمعیتی بالغ بر 37104 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است، که مطابق این فرمول 384 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از نرم افزارSPSS و نرم افزار معادلات ساختاریsmart pls تجزیه وتحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بافت فرسوده شهر بروجرد در تمامی ابعاد تاب آوری در وضعیت نامطلوبی است. مطابق آزمون فریدمن، بعد اجتماعی با 88/3، بعد اقتصادی با 57/2، بعد کالبدی با 33/2 و بعد نهادی با 57/1 به ترتیب در وضعیت بهتر تا بدتر می باشد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که برای تاب آورسازی بافت فرسوده بروجرد به ترتیب بعد اجتماعی با 355/0 و بعد کالبدی با 300/0 و بعد اقتصادی با 291/0 و بعد نهادی با 277/0 اثرگذارند.
بررسی نقش معماری پایدار و مدیریت بحران در محلات بافت فرسوده شهری (مورد مطالعه: منطقه15 تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
156 - 174
حوزه های تخصصی:
فرسودگی واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهرهای باسابقه و تاریخی ایران، تحت تاثیر آن قرار گرفته اند. آنچه مسلم است، در این گونه شهرها این مساله، رشد بافت شهری را مختل کرده و به پیرامون سوق می دهد. بافت فرسوده به سبب قدمت و فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکل گیری آن می تواند منجر به از بین بردن منزلت آن در اذهان شهروندان شود و لزوم توجه هر چه بیشتر به این بافتها و تامین امکانات بهداشتی- درمانی، بهبود تأسیسات و تجهیزات شهری و غیره در این قبیل مکانها از نیازهای ضروری برای جلوگیری از مهاجرت طبقات مرفه و متوسط از این بافتها و تبدیل شدن آنها به مکان تمرکز فقر می باشد. بنابراین افزون بر نابودی بافت ها درونی و با سابقه شهری، هزینه های هنگفتی را با ایجاد و بافت های نوطهور بر گرده شهر تحمیل می کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی، از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از مدل تحلیل استراتژیک SWOT به بررسی و تجزیه و تحلیل وضع موجود بافت فرسوده در منطقه15 تهران پرداخته است. بر این اساس ضرورت ساماندهی بافتهای فرسوده مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. در این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی به وجود آورده بافت فرسوده منطقه15 شهرداری تهران پرداخته شده است و ضمن ارائه راهکارها جهت کاهش آسیب پذیری به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد در چارچوب راهبردهای بازنگری می توان از مشارکت مردم در راستای ایفای نقش مناسب آنها در ساماندهی و بهسازی بافت، بهره گیری از دسترسی مناسب و سرمایه گذاری در بافت در راستای احیای قیمت واقعی زمین بهره جست.
ارزیابی سناریوهای بازآفرینی شهری در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه هشت تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
187 - 206
بر اساس یافته های این پژوهش از بین ۲۷ عامل شناسایی شده مؤثر در بازآفرینی بافت منطقه هشت تبریز ۹ عامل به عنوان پیشران حیاتی جهت سناریوسازی انتخاب شدند. در بین سناریوها نیز سناریوهای قوی به عنوان سناریوهای مطلوب انتخاب شد. در بین سناریوهای قوی سناریوهای اول، دوم، سوم و چهارم به دلیل بالا بودن درجه مطلوبیت جزء برترین سناریوها مشخص گردید. نتایج نشان می دهد جهت بازآفرینی منطقه هشت تبریز توجه به بهبود وضعیت شاخص های: عوامل مدیریتی، توسعه گردشگری، مرمت آثار تاریخی و مدیریت ترافیکی الزامی است. چون شاخص های مذکور در آستانه تبدیل به بحران هستند و ادامه روند مذکور مانع بازآفرینی مطلوب منطقه هشت تبریز می شود.
امکان سنجی بازآفرینی بافت های مرکزی فرسوده شهر ایلام براساس رویکرد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
فرسودگی بافت های شهری مساله ای است که اغلب شهرهای کشور با آن مواجه اند و ساماندهی این گونه بافت ها از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راهکارهای مطمئن و عملی پیش و روی برنامه ریزان شهری، امکان سنجی بازآفرینی این گونه بافت هاست تا سطوح قابل بازآفرینی را که برای جامعه شهری از سطح نسبتاً خوب و قابل تحملی برخوردارند، تعیین نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی بازآفرینی بافت های فرسوده براساس رویکرد هوشمند شهری به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل ساکنان بافت مرکزی فرسوده شهر ایلام (جمعیت: 12676 نفر) است که تعداد 384 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان (701/0) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون (t تک نمونه ای)، تکنیک (Fuzzy AHP) و تلفیق آن با لایه های GIS انجام شد. یافته ها نشان داد که وضعیت بافت فرسوده شهر ایلام از نظر شاخص های رشد هوشمند شهری نامناسب است. بررسی لایه های رقومی حاکی از آن داشت که برخی از شاخص ها (از جمله اندازه قطعات، دسترسی به خدمات، دسترسی های اصلی و فرعی) در وضعیت مناسب و برخی دیگر (از جمله زمین بلااستفاده، تراکم جمعیت، نسبت جنسی، جمعیت فعال، نرخ اشتغال و نسبت سواد) در وضعیت نامناسبی است. در نهایت 3/2 هکتار از محدوده بافت فرسوده شهر شامل محدوده میدان 22 بهمن، ابتدای خیابان اشرفی اصفهانی منتهی به چهارراه رسالت، ضلع شمالی چهارراه مقاومت، ضلع شمالی میدان امام و محدوده پارک کودک بیشترین اولویت را برای بازآفرینی دارا هستند. شماره ی مقاله: ۱۶
شناسایی مناطق مستعد توسعه میان افزا با استفاده از دورسنجی، مورد مطالعه: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
83 - 96
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده شکل می گیرد؛ از این روست که توجه و برنامه ریزی برای استفاده از این فضاها اهمیت پیدا می کند. در واقع رشد هوشمند شهری یکی از راهکارهای اساسی در پاسخ به پراکنده رویی است. بنابراین توجه به اصول توسعه میان افزا در محدوده های دارای ظرفیت شهر مانند بافت های فرسوده، مخروبه ها، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری می تواند به عنوان یکی از راهبرد های اساسی برای دستیابی به رشد هوشمند شهری کمک نماید. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی محدوده های با قابلیت توسعه درون زا با تأکید بر شاخص های قابل دستیابی از داده های دورسنجی شامل بخش های فرسوده و زمین های بایر در محدوده قانونی شهر اهواز است. برای این منظور پس از تهیه و استانداردسازی تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده ETM) و IRS (سنجنده 1D)، با استفاده از مدل های WS (تقسیم حوزه ای) و MLC (بیشترین همانندی) به طبقه بندی و استخراج بافت های مورد نظر پرداخته و سپس در GIS با ترکیب خروجی های پیشین، نقشه کلاسه بندی مناطق قابل پیشنهاد توسعه میان افزا ارائه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که از مساحت 18 هزار و 650 هکتاری محدوده قانونی شهر اهواز، بیش از شش هزار و 726 هکتار (شامل مناطق شناسایی شده بایر و بافت فرسوده) قابلیت توسعه میان افزا را دارند. این مقدار 36.2درصد از مساحت شهر را شامل می شود. همچنین از کل پهنه پیشنهادی برای توسعه میان افزای اهواز، در بافت های فرسوده و اراضی بایر، بیشترین مساحت متعلق به اراضی بایر با بیش از پنج هزار و 768 هکتار و کمترین مقادیر مربوط به قطعات بافت فرسوده با بیش از 958 هکتار، به ترتیب با 85.7 و 14.3 درصد از کل مناطق اختصاص یافته به توسعه میان افزای منطقه مورد پژوهش بوده است.
تحلیل و ارزیابی زیست پذیری در بافت های فرسوده شهری (موردپژوهش: شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری یکی از رویکردهای جدید در راستای کاهش مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی شهرها بر مبنای ظرفیت ها و نیازهای آن است. ازآنجا بافت های فرسوده با مشکلات اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و ... مواجه اند، توجه به رویکرد زیست پذیری و استانداردهای آن در کاهش مشکلات فوق و ارتقای کیفیت زندگی و کارآمدی مدیریت شهری مؤثر است. پژوهش حاضر باهدف، تحلیل شاخص های زیست پذیری در بافت فرسوده شهر شاهین دژ تدوین شده است. این مقاله از نوع روش توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. این پرسشنامه بین 25 نفر به صورت تصادفی ساده بین متخصصان و مدیران شهری در دسترس، توزیع گردید و پنج عامل از عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهر شاهین دژ (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و مدیریتی) مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش ای اچ پی فازی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در بخش اجتماعی، شاخص میزان مشارکت (229/0)؛ در بخش اقتصادی، میزان درآمد و هزینه خانوار (211/0)، در بخش مدیریتی، ایجاد تسهیلات مالی برای ساکنان بافت (185/0)؛ در بخش کالبدی، میزان فشردگی و ریزدانگی ساختمان ها در بافت (138/0) و در بخش زیست محیطی شاخص کمیت و توزیع پراکنش فضای سبز در سطح بافت های فرسوده (230/0) از اهمیت بیشتری قرار دارند و نشان دهنده میزان اهمیت هر یک از آن ها در زیست پذیری بافت های فرسوده است. در پایان نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها پیش روی زیست پذیری شهر شاهین دژ موردمطالعه قرار گرفتند.
تحلیل نقش اعیان سازی بافت فرسوده شهری بر تحولات هویتی ساکنان محلات قدیمی با رویکرد آینده پژوهی (موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعیان سازی ابنیه های فرسوده بدون توجه به ساختار هویتی و فرهنگی-تاریخی محلات، یکی از مهمترین اقدامات نوسازی و بازسازی است. که منجر به تحولات عمیق کالبدی، هویتی بواسطه جابه جایی ساکنان محلی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی می گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی نحوه تغییر شاخص های هویتی بواسطه اعیان سازی و پیش بینی روند این تغییرات در آینده بافت فرسوده و قدیمی شهر زنجان است. گردآوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنین بافت فرسوده شهر زنجان است. با نمونه گیری کوکران 384 نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، آزمون نیکوئی برازش و رویکرد ساختار متقابل شبکه به کمک نرم افزار SPSS و MIC MAC استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که، براساس آزمون تحلیل عاملی شاخص های وضعیت کاربری معابر با ضریب 733/0 ؛ سرانه کاربری خدماتی با 887/0 ؛ و احترام به قانون با 761/0 بیشترین تغییرات را بواسطه اعیان سازی داشته اند و با حفظ روند فعلی، متغیرهای امنیت؛ کاربری های ناسازگار و مزاحم؛ تعهد پذیری؛ سیمای ساختمان ها؛ وضعیت کاربری معابر؛ سرزندگی؛ سرانه کاربری خدماتی؛ مساحت مسکن؛ استحکام مسکن؛ تناسب هزینه و درآمد؛ و تناسب مسکن با نیاز ساکنین، بیشترین تغییر و تحولات را در آینده بواسطه اعیان سازی خواهند داشت. در این رابطه، برای بهبود هویت محلات بافت فرسوده، ارتقاء سطح درآمد، اشتغال زایی، افزایش تعهد پذیری، توجه به معماری بومی و استحکام ساختمان، جلب اقشار متوسط و مرفه شهر به سکونت در محله بافت فرسوده ضروری است.
افزایش زیست پذیری بافت های فرسوده شهری از طریق اعمال برنامه های راهبردی مداخله گر بوم گرا، پژوهش موردی: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ساختار فضایی- کالبدی، مسائل و مشکلات موجود بافت فرسوده خرم آباد و عوامل مؤثر بر زیست پذیری این بافت برای ارائه راهکارهای علمی و عملی جهت بازآفرینی آن از طریق اعمال برنامه های راهبردی مداخله گر بوم گرا در جهت افزایش زیست پذیری است و با رویکردی توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه منابع کتابخانه ای و اسناد و نوشته های مربوطه و تحقیق های میدانی، محدوده بافت فرسوده خرم آباد و جمعیت ساکن در این بافت انجام شده است. بررسی جامع وضعیت موجود و ارائه برنامه های راهبردی جهت رسیدن به الگویی است که در آن زیست پذیری بافت فرسوده ارتقاء یابد، نوآوری پژوهش حاضر می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که زیست پذیری در بافت فرسوده خرم آباد وضعیت مطلوبی ندارد و موانع رسیدن به یک زندگی مطلوب در بافت فرسوده شهر خرم آباد مسائل کالبدی و فنی و پس از آن به ترتیب مشکلات اقتصادی، مشکلات فرهنگی و اجتماعی، مشکلات مدیریتی و اجرایی، مشکلات زیست محیطی، مشکلات زیبایی شناختی سیما و نمای شهری، مشکلات حقوقی و قانونی، مشکلات شبکه های ارتباطی و راه های دسترسی و مشکلات مربوط به تجهیزات و خدمات شهری می باشد که باید در سیاست گذاری های شهری و برنامه های راهبردی مداخله گر بوم گرا مورد تأکید بیش تر قرار گیرند تا زیست پذیری بافت ارتقاء یابد.