مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
زنجیره مارکوف
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۱
57 - 82
حوزه های تخصصی:
پس از ظهور بانک های خصوصی در ایران به دلیل جذابیت صنعت شاهد رشد سریع تعداد این نوع بانک ها و فشار رقابتی بالای این صنعت در کشور هستیم. ریزش مشتریان از یک بانک به معنی کاهش منابع بانک بوده و با توجه به هزینه های بالاتر جذب مشتریان نسبت به نگهداری آن ها، بانک ها به شدت تلاش می کنند که مشتریان خود را حفظ کنند. لذا محاسبه احتمال رویگردانی مشتریان با بررسی رفتار مالی آن ها و در صورت امکان جلوگیری از ریزش آن ها بسیار کلیدی است. در این مقاله با استفاده از تکنیک داده کاوی خوشه بندی سلسه مراتبی برای تشخیص مشتریان از منظر رویگردانی و همچنین زنجیره احتمالات مارکوف برای تعیین احتمال رویگردانی در آینده، مدلی ساخته شده است که از طریق یادگیری داده های رفتار مالی مشتریان بتواند احتمال ریزش مشتری را پیش بینی کند. این مدل روی یک سال داده های واقعی تراکنش های سپرده های کوتاه مدت روزشمار و قرض الحسنه جاری در یک بانک خصوصی ایرانی پیاده شد. نتایج نشان داد در صورتی که بانک مشتری را از دست بدهد احتمال بازگرداندن مشتری بسیار پایین است. همچنین مشتریان فعال که معمولاً با هزینه های بالا جذب بانک می شوند، بسیار ناپایدار هستند و به سرعت تغییر وضعیت می دهند. البته در صورتی که مشتری فعال از دست نرود فرصت محدودی از نظر زمانی برای بانک ها جهت فعال سازی دوباره مشتریان وجود دارد.
پیش بینی قیمت سهام با استفاده از تلفیق مدل مارکوف پنهان و زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، تلفیقی از مدل «مارکوف پنهان» و مفهوم «زنجیره مارکوف» به منظور پیش بینی رفتار بازارهای مالی ارائه شده است. این ابزار توسعه یافته می تواند در تجزیه وتحلیل بازار سهام، کاربردی مناسب داشته باشد. در ابتدا از الگوریتم ژنتیک به منظور تعیین و تنظیم پارامترهای مدل «مارکوف پنهان» استفاده می شود؛ سپس از مدل «مارکوف پنهان» تنظیم شده برای شناسایی و شناخت الگوهای مشابه در داده های تاریخی استفاده می شود و پس از آن مقدار قیمت برای روز بعد با استفاده از الگوهای مشابه و مفهوم «زنجیره مارکوف» محاسبه می گردد. از چندین سهم به منظور دست یابی به نتایج مناسب استفاده شده است و سپس، نتایج مدل ارائه شده با نتایج مدل موجود در مبانی نظری و همچنین با روش های معمول در اقتصادسنجی مقایسه شده است
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل زنجیره ایMARKOV (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
95 - 112
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی بسیاری از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. با توجه به اینکه شهر ایلام نیز مانند سایر شهرها در سال های اخیر با افزایش جمعیت مواجه بوده است، شاهد تغییر و تحولات قابل توجهی در کاربری اراضی شهری این شهر هستیم. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های 1355، 1380 و 1386، همچنین با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای، به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1355 تا 1386 و مقایسه بعد از طبقه بندی پرداخته شده و برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و به خصوص گسترش فضایی شهر ایلام در سال های 1409 (2020 م) و 1419 (2030 م)، از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی 1355 تا 1386، افزایش 73/1905 هکتاری اراضی مسکونی و تخریب 16/2066 هکتاری کاربری جنگل را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر ایلام تا چه ابعاد و مقیاسی، به ترتیب «شدت عمل کاربری های اراضی مسکونی و کشاورزی» با روند افزایشی و «کاربری های جنگل، اراضی بایر و باغ» با روند کاهشی، پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1355 با 67/268 هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1419 به 77/2600 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر ایلام در تمامی ابعاد است.
مدل سازی تغییرات کاربری زمین ازطریق زنجیره مارکوف و استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور (مورد شناسی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
153 - 172
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین و رشد بی رویه و کنترل نشده شهرها در سرتاسر جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، موجب بروز مسائل زیست محیطی بسیاری نظیر نابودی باغات و زمین های کشاورزی اطراف شهرها و از بین رفتن منایع طبیعی شده است. یکی از اجزای اصلی در استراتژی فعلی برای مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر تغییرات زیست محیطی، تحلیل و سنجش میزان پوشش و تغییرات کاربری زمین است. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی و همچنین، با به کارگیری روش زنجیره مارکوف، به مدل سازی تغییرات کاربری زمین در استان قم بپردازد. به همین منظور، با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره های لندست 5 ،4 و 8 (در طول 30 سال و در سه بازه زمانی) و انجام پیش پردازش ها (تصحیحات اتمسفری و توپوگرافی)، کاربری های اصلی زمین مانند مناطق مسکونی و صنعتی، زمین های کشاورزی، مراتع، کویر و شوره زار و دریاچه نمک و آب استخراج شدند. تجزیه و تحلیل نقشه های به دست آمده در این دوره 30 ساله نشان می دهد که مساحت مراتع در استان از سال 1365 تا 1395 کاهش یافته، به طوری که از 5600 به 4848 کیلومترمربع رسیده است. همچنین، مساحت اراضی کشاورزی در طی دوره 30 ساله حدود 100 کیلومترمربع کاهش یافته است و با افزایش شهرنشینی، وسعت مناطق مسکونی و صنعتی نیز افزایش یافته و از 130 به 364 کیلومتر مربع رسیده است. در نهایت باتوجه به اینکه پیش بینی تغییرات کاربری زمین، در دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت زمین های کشاورزی اطراف مناطق شهری و اتخاذ تدابیر و سیاست های دراز مدت مؤثر است، با استفاده از مدل پیش بینی زنجیره مارکوف، تغییرات کاربری زمین در سال 1405 پیش بینی شد که با گسترش مناطق مسکونی-صنعتی و کویر و شوره زار و کاهش زمین های کشاورزی همراه بوده است. این تحقیق نشان می دهد که داده های سری زمانی سنجش از دور می توانند در مدل سازی تغییرات کاربری زمین نقش بسیار مؤثری ایفا کنند.
بررسی تغییرات و مدل سازی دمای سالانه ایستگاه سینوپتیکی تهران با استفاده از مدل سری های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده گرم شدن زمین با تغییر الگوی زمانی – مکانی دما همراه بوده است. ازاین رو دگرگونی ها و افت وخیزهای این عنصر از اهمیت علمی و عملی زیادی برخوردار است. یکی از رهیافت های مطالعاتی برای بررسی تغییرات دمایی به کارگیری روش های آماری است . اقلیم شناسان برای بررسی تغییرات دما از روش های سری زمانی استفاده می کنند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی تغییرات دمای سالانه ایستگاه سینوپتیکی تهران با استفاده از روش های سری زمانی است. بدین منظور از داده های آماری دمای تهران طی دوره آماری 2008-1951 بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که در تحلیل طیفی با سطح اطمینان 95/0 چرخه های 1، 21 و 22 معنادار بودند. همچنین نمودار سری زمانی درجه حرارت سالانه ایستگاه، روند صعودی این پارامتر را نشان می دهد. سپس الگوسازی در خانواده چندجمله ای ها، نیز نشان داد که الگوی خط دمای تهران طی 55 سال گذشته (08/0 ± 72/0) درجه سلسیوس افزایش داشته است. همچنین با استفاده از زنجیره مارکوف احتمال تغییر وضعیت از سال سرد به سال گرم و بالعکس به ترتیب 2/2 و 82/1 برآورد گردید، به عبارتی هر 2/2 سال یک بار سال سرد و هر 82/1 سال یک بار سال گرم رخ می دهد. نهایتاً در الگوسازی آریما، پس از بررسی مقدار آکائیک ( AIC ) الگوی (1، 1، 0) ARIMA به عنوان مناسب ترین الگو انتخاب گردید.
بررسی پیامدهای توسعه کاربری اراضی شهری بر سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در دهه های اخیر در اغلب کشورهای در حال توسعه با افزایش رشد شتابان شهری و مهاجرت روستاییان به شهر، سکونتگاه های غیررسمی گسترش بی سابقه ای یافته اند. می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد پراکنده شهر کرمان تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی بوده است. از این رو پیش بینی این تغییرات می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آینده این شهر نقش به سزایی داشته باشد. روش: با توجه به کارایی بالای مدل CA-Markov در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، در پژوهش حاضر نیز از این مدل با هدف پیش بینی روند توسعه و تغییرات کاربری اراضی در سال افق 1406 بهره گرفته شد و از تصاویر ماهواره ای سال های 1368، 1379، 1387 و 1396 برای پیش بینی و آشکارسازی تغییرات استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در نقشه پیش بینی سال 1406 مساحت سه کلاس، اراضی ساخته شده 10273 هکتار، زمین بایر 1229 هکتار و پوشش گیاهی 9983 هکتار خواهد بود. همچنین نقشه حاصل نشان می دهد که مساحت کلاس های زمین بایر و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 118 و 219 هکتار کاهش یافته است. همچنین کلاس اراضی ساخته شده نسبت به سال پایه (1396) تغییر چشم گیری نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای این مدل در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، می توان از نتایج حاصل از آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده شهر کرمان استفاده نمود.
مدل سازی تأثیرات حاشیه نشینی بر تغییرات شهر ارومیه و پیش بینی توسعه فیزیکی شهربا استفاده از تصاویر ماهواره ای تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی یکی از چالش های برنامه ریزان شهری در قرن 21 است. شهرنشینی سریع در ایران، هجوم مهاجران به شهرها و نبود برنامه ای کارا برای اسکان مهاجران سبب ایجاد مناطق حاشیه ای پیرامون شهرها، گسترش شهر به پیرامون و تخریب اراضی کشاورزی و باغ ها شده است. با توجه به این مسئله، پایش و مدیریت نحوه رشد کالبدی شهر امری ضروری است. پژوهشگران برای مهار گسترش های خارج از برنامه، مدل های پایش و پیش بینی مختلفی ارائه داده اند. پژوهش حاضر به تصویرسازی رشد حاشیه نشینی با تحلیل لکه های رشد حاشیه نشینی برای اولین بار در بازه زمانی 32 ساله، با استفاده از تصاویر چندزمانه و مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار پرداخته است. هدف این نوشتار بررسی فرایند گسترش کالبدی شهر ارومیه بین سال های 1363-1395 و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا افق 1410 است. برای اجرای مدل، تصاویر ماهواره لندست 5، 7 و 8 سال های 1363، 1371، 1381، 1391 و 1395 شهر ارومیه تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای ENVI، IDRISIو ArcGISمیزان تغییرات کاربری اراضی محاسبه و درنهایت دو مدل مذکور اجرا شد. نتایج نشان می دهد مساحت اراضی ساخته شده شهری از ۲۰۱۶٫۵۵ هکتار در سال 1363 به 8/6318 هکتار در سال 1395 افزایش یافته است. اراضی باغ و کشاورزی نیز از 20/2571 هکتار در سال 1363 به ۶۲۸٫۷۹ هکتار در سال 1395 کاهش یافته است. همچنین در نیمی از اراضی بایر ساخت و ساز صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی نیز نشان می دهد اراضی ساخته شده شهری تا افق 1410 به 01/7523 (58/86 درصد) محدوده طرح جامع خواهد رسید. مساحت باغ ها و اراضی کشاورزی به ۶۱۹٫۶ و اراضی بایر نیز به ۵۴۶٫۳۳ هکتار کاهش خواهد یافت.
پایش تغییرات نوار ساحلی با استفاده از تکنیک سنجش از دور نمونه مطالعه: نوار ساحلی کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، گامی مهم در مسیر برنامه ریزی درست و مدیریت بهینه سکونتگاه های انسانی به ویژه در بحث مدیریت کاربری اراضی است؛ از این رو روش های متنوعی برای مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی وجود دارد که با آگاهی از آنها، پیش بینی تغییرات آینده و اعمال برنامه ریزی متناسب با آنها امکان پذیر می شود. جزیره کیش در چند دهه اخیر تحولات زیادی داشته است؛ ازجمله افزایش جمعیت، تغییرات کالبدی عمده و گسترش شبکه ارتباطی که پیامدهایی همچون آسیب و تخریب منابع طبیعی را در پی داشته اند و مرتفع کردن این مسائل موجب تحمیل هزینه های زیادی به منطقه شده است؛ بنابراین مدیریت و پیش بینی تغییرات در این منطقه ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای در بازه زمانی 1992– 2018 برای دوره ده ساله پیش رو انجام شده است. به منظور تجزیه و تحلیل کاربری اراضی و پیش بینی تغییرات، نرم افزارهای ENVI 5.3 و Terrset و مدل CA MARKOV به کار رفته اند. نتایج حاصل از نقشه پیش بینی سال 1407 نشان داد مساحت کلاس اراضی ساخته شده 2851 هکتار، زمین بایر 6164 هکتار، پوشش گیاهی 1259 هکتار و پهنه آبی 8403 هکتار خواهد بود. مقایسه این مقادیر با مساحت های محاسبه شده در سال پایه (1397) نشان داد مساحت پوشش گیاهی و پهنه آبی به ترتیب به میزان 18 و 57 هکتار کاهش و مساحت کلاس های اراضی ساخته شده و بایر به ترتیب به میزان 7 و 69 هکتار افزایش یافته است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در دشت سیرجان با استفاده از زنجیره مارکوف-سلولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی روند کاربری اراضی و تغییرات آن در بازه زمانی 27 ساله (2017-1990) و پیش بینی آن با استفاده از روش زنجیره مارکوف- سلولار خودکار برای سال2026 در اکوسیستم خشک و بیابانی دشت سیرجان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1990، 2006 و 2017 می باشد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر لندست نقشه های کاربری برای سه مقطع زمانی به چهار کلاس کاربری اراضی: بایر با پوشش گیاهی کم، شوره زار، مناطق مسکونی - انسان ساخت و کشاورزی طبقه بندی گردید. دقت کلی و ضریب کاپا برای سال های 1990 ،2006 و 2017 بالای 80/0 و 82/0 می باشد. برآورد کاربری اراضی نشان داد که بیش از 90 درصد منطقه مورد مطالعه را اراضی بایر و شوره زار تشکیل داده است که نشان دهنده حساس بودن اکوسیستم منطقه به بیابان زایی است. نتایج حاصل از آشکار سازی تغییرات بین بازه زمانی 1990 تا 2017 نشان داد که اراضی بایر به میزان 75/7866 هکتار ( 47/4 درصد) روند کاهشی داشته است. در مقابل اراضی شور 78/1719 هکتار ( 21/14 درصد)، اراضی شهری- انسان ساخت 50/1244 هکتار (52/275درصد) ، اراضی کشاورزی 48/4902 هکتار (17/43 درصد) با روند افزایشی مواجه بوده است. نتایج حاصل از پیش بینی نشان داد که تا سال 2026 سطح اراضی بایر 48/3792 هکتار کاهش و سطح اراضی شور 74/315 هکتار ، اراضی شهری – انسان ساخت 51/291 هکتار و اراضی کشاورزی 23/3185 هکتار افزایش پیدا خواهد کرد.
ارائه رویکردی مبتنی بر برنامه ریزی تصادفی و زنجیره مارکوف به منظور بهینه سازی بازتولید و برون سپاری در زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
1 - 42
حوزه های تخصصی:
محیط پر تلاطم و پویای دنیای کسب وکار امروزی بیش از پیش عرصه را بر سازمان هایی که در زمینه های مختلف تجاری فعالیت می کنند تنگ کرده است. در چنین وضعیتی برای رهایی از این شرایط، حرکت به سمت و سویی که برای سازمان ها افق های نوینی از سودمندی و بقا را نوید می دهد، آرزو و تفکر سیستمی بسیاری از آن هاست. در این میان برحسب شرایط و اقتضائات خاصی که بر هر موسسه یا سازمان حاکم است و برای رسیدن به بهره وری مطلوب و موردنظر خود، از استراتژی ها و برنامه های خاصی استفاده می کنند که برون سپاری از جمله این استراتژی ها است. امروزه سازمان ها به طور وسیعی جهت افزایش توان رقابتی و کسب سود و تمرکز بر روی مزیت رقابتی خود به دنبال برون سپاری هستند.در این تحقیق رویکردی مبتنی بر برنامه ریزی ریاضی به منظور بهینه سازی مساله برون سپاری در زنجیره تامین ارائه شده است. در این رویکرد در ابتدا مدل ریاضی مساله تشریح شده و سپس به منظور حل مساله تئوری زنجیره های مارکوف تشریح شده است. تابع هدف مساله شامل کمینه سازی هزینه های خرید، برون سپاری و تقاضای از دست رفته است. به منظور حل مساله از سه الگوریتم فراابتگاری ژنتیک، گرگ خاکستری و شیرمورچه استفاده شده که پس از بررسی نمودهای عددی، الگوریتم گرگ خاکستری بالترین سطح عملکرد را دارا است. به منظور گسترش ابعاد کاربردی تحقیق در شرایط دنیای واقعی، شرکت تولید کننده عایق های فشارقوی، مانه پرتو به عنوان مورد مطالعاتی تحقیق درنظر گرفته شده است
مدل سازی زمانی-مکانی روند توسعه شهرها با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل Markov-Ca (مطالعه موردی: شهر پارس آباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
349-377
حوزه های تخصصی:
سطوح زمین طی سالیان اخیر توسط بشر به ویژه از طریق شهرسازی، جنگل زدایی، کشاورزی و فعالیت های دیگر دستخوش تغییرات زیادی شده است. مدل های فضایی ابزار بسیار مناسبی برای مدل سازی زمانی-مکانی و نشان دادن توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی در آینده می باشند که در این پژوهش نیز برای مطالعه این توسعه و تغییرات در محدوده موردمطالعه یعنی شهر پارس آباد مغان که در سال های اخیر توسعه فیزیکی چشم گیری را داشته است، از مدل Markov- Ca که از ترکیب مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار می باشد استفاده شده است. تصاویر ماهواره ای مورد استفاده در این پژوهش که نقشه های کاربری اراضی از آن استخراج شده است عبارتند از: تصاویر ماهواره لندست TM سال 1368، لندست ETM+ سال 1381، لندست 8 سنجده OLI سال 1394 می باشند، همچنین ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش نرم افزارهای Arc Gis، Envi 5، Idrisi Selva می باشد که کاربری ها به پنج سطوح شامل: سطوح اراضی ساخته شده، سطوح مزارع، سطوح آبی، سطوح اراضی بایر، سطوح اراضی جنگلی و باغات تقسیم شده است. در نهایت اقدام به مدل سازی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی برای سال 1407 شده است که نتایج بیانگر آن است که در طی 13 سال آتی به شدت از مساحت کاربری مزارع و بایر اطراف شهر بخصوص قسمت جنوب غربی کاسته شده است. این کاهش مساحت در کاربری مزارع بیشتر در مزارع اطراف و بلافصل محدوده شهر می باشد و اراضی تولید کننده محصولات زراعی که دارای شرایط مناسب برای کشت می باشند به اراضی ساخته شده و مسکونی تبدیل شده اند. توسعه شهر نیز در سال های آتی بیشتر در قسمت جنوب غربی شهر صورت خواهد پذیرفت.
پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل زنجیره مارکوف (مطالعه موردی: شهرستان یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
407 - 430
حوزه های تخصصی:
نقشه کاربری اراضی و نقشه های پیش بینی تغییرات زمانی مکانی کاربری اراضی تأمین کننده بخش عمده ای از اطلاعات مورد نیاز برنامه ریزان و مدیران شهری در زمینه اتخاذ تدابیر صحیح و تصمیم گیری های اصولی در جهت نیل به توسعه پایدار شهری است. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرستان یاسوج در گذشته و به تبع آن پیش بینی الگوی فضایی ساختار سرزمین در آینده نزدیک بود. در این پژوهش، با استفاده از پردازش شی ء گرای تصاویر ماهواره ای سال های 1991 و 2000 و 2018 به مدل سازی دینامیک کاربری اراضی شهرستان یاسوج پرداخته و از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف سلول های خودکار برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. نتایج نشان داد در فاصله زمانی بین سال های 1991 تا 2018 وسعت اراضی مرتعی 18/7 درصد کاهش و مساحت مناطق مسکونی 02/2 درصد افزایش یافته است. بدین ترتیب که گسترش شهرستان یاسوج باعث شده کاربری های اراضی مسکونی و کشت آبی روند افزایشی و کاربری های مرتع، جنگل، کشت دیم، زمین بایر، و باغات روند کاهشی داشته باشد. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده تمایل گسترش کالبدی فضایی شهرستان یاسوج در همه ابعاد است. نیز نقشه کاربری اراضی برای سال های 2030 و 2040 با مدل زنجیره مارکوف پیش بینی شد. نتایج نشان داد در فاصله زمانی سال های 2018 تا 2040 اراضی مرتع و کشت دیم و جنگلی به ترتیب به میزان 08/1 و 63/1 و47/1 درصد کاهش مساحت و کاربری مناطق مسکونی 17/4 درصد افزایش و پهنه آبی به مقدار ناچیز تغییر خواهد داشت. نتایج تحقیق حاکی از کارآیی بالای مدل تلفیقی زنجیره مارکوف در پایش روند تغییرات، به خصوص رشد شهری، برای سال های آتی بر اساس الگوی تغییرات در سال های گذشته است.
ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از طبقه بندی شی گرا و مدل زنجیره مارکوف (مورد مطالعه: شهر بیرجند و پیرامون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
169-188
حوزه های تخصصی:
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن ضروری است؛ که این امر با ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی امکان پذیر می گردد. مقاله حاضر به ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهر بیرجند با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره ای در سال های 1379،1389 و 1396 و پیش بینی تغییرات آن ها تا سال 1404 پرداخته است. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. در این نوشتار با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده ETM و OLI و روش طبقه بندی شی گرا به طبقه بندی کاربری ها در بازه زمانی پرداخته شده است. در ادامه به منظور ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی (محدوده های ساخته شده، باغات و اراضی کشاورزی، اراضی بایر و مراتع) از مدل زنجیره مارکوف استفاده شده است. بر اساس مدل زنجیره مارکوف طی سال های 1379 تا 1396 مساحت محدوده ساخته شده، کشاورزی و باغات افزایش یافته است و از مساحت اراضی بایر و مراتع کاسته شده است. تغییرات مساحت کاربری ها در سال 1404 نسبت به 1396 نیز به همین صورت است. بیش ترین تغییرات مربوط به کاربری محدوده ساخته شده است؛ به طوری که تا سال 1404 مساحت محدوده ساخته شده 13/17 درصد، کاربری باغات و کشاورزی 8/9 درصد، افزایش و در مقابل مساحت اراضی بایر 81/1 درصد و مساحت مراتع 32/2 درصد کاهش خواهد یافت.
رویکرد زیست محیطی در مدلسازی تغییرات کاربری اراضی محدوده کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه ای، ارزیابی چند معیاری و سلولهای خودکار زنجیره مارکوف (3631-7141)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
13 - 30
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی فشارهای سنگینی بر سرزمین و منابع اطراف آنها وارد کرده و موجب کاهش پوشش گیاهی، کاهش فضاهای باز و مشکلات جدی اجتماعی و زیست محیطی شده است. از این رو، یک گام اساسی جهت مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و همچنین ارزیابی اثرات تجمعی آن بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر می باشد. هدف از این مطالعه، درک عوامل موثر در روند توسعه فیزیکی کلانشهر تبریز با عنایت به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهه آتی می باشد. بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و 7 و تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 2011-1984 با تاکید بر گسترش فضائی کلانشهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت کلانشهر تبریز (مادر شهر تبریز و شهرهای اقماری) از 34/7220 هکتار در سال 1984 به 82/22346 هکتار در سال 2011 رسیده است. مساحت قابل توجهی از توسعه اخیر بر بستر سیلابی و پهنه های آسیب پذیر از زلزله صورت گرفته که لزوم مدیریت توسعه آتی شهرهای محدوده را می طلبد. بدین منظور عوامل موثر بر توسعه فیزیکی کلانشهر تبریز بر اساس پیشینه تحقیق در قالب 24 شاخص شناسایی و با استفاده از روش های ارزیابی چند متغیره مبتنی بر ترکیب خطی وزن دار فازی نقشه سازی شدند و با استخراج اراضی مستعد توسعه فیزیکی آتی به همراه متغیر وابسته تغییر ات شهری طی سالهای 2011-1984 با استفاده از مدل سلول های خودکار زنجیره مارکوف به پیش بینی الگوی آتی کاربری اراضی در قالب رویکرد حفاظت زیست محیطی و منطبق بر اصول توسعه پایدار تا سال 2038 پرداخته شد که درصورت استفاده از نتایج این تحقیق در توسعه های آینده شهر کمترین آسیب به اراضی زراعی و باغی خواهد رسید.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات پوشش گیاهی در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل LCM و زنجیره CA مارکوف (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
183 - 204
حوزه های تخصصی:
پایش تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی، نقش مهمی در مدیریت شهری دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات پوشش گیاهی کلان شهر اهواز در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی است. ابتدا تصاویر ماهواره ای با الگوریتم ماشین بردار پشتیبان روش شیءگرا، طبقه بندی شده و نقشه های کاربری اراضی تهیه گردید. برای افزایش دقت نقشه ها، از سه شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی، تعدیل کننده اثر خاک و پوشش گیاهی نسبی به طور جداگانه در طبقه بندی استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص تعدیل کننده اثر خاک، قابلیت بالاتری داشته و نقشه های آن با بالاترین ضرایب کاپا و صحت کلی، جهت آشکارسازی تغییرات وارد مدل ساز تغییر سرزمین شدند. پیش بینی تغییرات در 10 سال آینده نیز با مدل سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام شد. نتایج بررسی تغییرات نشان داد، پوشش گیاهی روند کاهشی داشته، به طوری که 65/1339 هکتار در بازه 2002-1989 و 50/1860 هکتار در بازه 2019-2002، از پوشش گیاهی کاسته شده است. بیش ترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به نواحی ساخته شده با 44/686 هکتار در بازه 2002-1989 و 51/1032 هکتار در بازه 2019-2002 است. کمترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به پهنه های آب با 18/7 هکتار در بازه 2002-1989 و 33/9 هکتار در بازه 2019-2002 است. نتایج پیش بینی تغییرات تا سال 2029 نیز مؤید کاهش پوشش گیاهی بوده و طی 10 سال 77/785 هکتار از پوشش گیاهی کاسته شده و مساحت آن به 24/2923 هکتار خواهد رسید.
بهبود پیش بینی در برنامه ریزی منابع انسانی با ارائه مدل زنجیره مارکوف فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه اکثر صاحب نظران منابع انسانی را مهم ترین و ارزشمندترین سرمایه هر شرکتی معرفی می کنند، بنابراین روشی که بتوان بر اساس آن برنامه ریزی دقیق برای این سرمایه ارزشمند شرکت ها انجام داد، بسیار ارزشمند و کاربردی خواهد بود. دراین پژوهش سعی شده است مشکلات و شکاف های برنامه ریزی منابع انسانی به روش زنجیره مارکوف را با ارائه الگویی بهبود داده شود. دو مشکل اساسی روش زنجیره مارکوف در پیش بینی برنامه ریزی منابع انسانی به ترتیب در نظر نگرفتن نبود اطمینان های آتی و تعمیم اطلاعات یک دوره پایه در پیش بینی نیازهای آتی است که این مشکلات از ویژگی های زنجیره مارکوف است. در پژوهش حاضر برای این مشکل استفاده از الگوی زنجیره مارکوف فازی (دوره ای یا زمانی) پیشنهادشده است. بنابراین دراین پژوهش روش مارکوف فازی برای پیش بینی منابع انسانی ارائه می شود. ازلحاظ روش، این پژوهش توصیفی است و مقطعی است و داده های پژوهش به صورت کمی مورد تحلیل قرارگرفته اند و کاربرد روش مارکوف فازی در برنامه ریزی منابع انسانی در پنج گام متوالی ارائه شده است. همچنین از کاربرد مارکوف سنتی در برنامه ریزی منابع انسانی برای مقایسه با مدل پیشنهادی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد پیش بینی منابع انسانی با مارکوف فازی دوره ای ابزار قدرتمند است که شکاف های حاصل از برنامه ریزی مارکوف سنتی را پوشش می دهد که در تعیین کمبود و مازاد نیروی انسانی آتی سه حالت خوش بینانه، ثبات گرایانه و بدبینانه را در نظر می گیرد و اطلاعات یک دوره را به دوره های آتی تعمیم نمی دهد.
انتخاب تأمین کنندگان تجهیزات تعمیر پذیر با هدف کمینه کردن هزینه ها در فاز احداث و بهره برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
634 - 654
حوزه های تخصصی:
هدف: انتخاب تأمین کنندگان قطعات سیستم های صنعتی با هدف کمینه کردن مجموع هزینه های احداث و بهره برداری و پیاده سازی آن برای سیستم تغذیه آب بویلر بازیاب حرارتی (HRSG) در شرکت مپنا است.
روش: نخست به کمک زنجیره مارکوف وضعیت های متفاوت سیستم ترسیم می شوند. سپس با استفاده از آهنگ انتقال وضعیت (آهنگ خرابی و تعمیر) قطعات، احتمال قرار گرفتن سیستم در هر یک از این وضعیت ها به صورت پارامتری مشخص می شود. آنگاه، نتایج مدل زنجیره مارکوف در یک مدل ریاضی به محدودیت های دیگر مسئله اضافه شده و به کمک نرم افزار GAMS حل می شود. اثر تغییرات پارامترهای هزینه ای بر روی پاسخ بهینه مقایسه می شوند.
یافته ها: تأمین کنندگان برتر انتخاب شده اند. بیشترین هزینه های ساخت و بهره برداری، به ترتیب صعودی عبارتند از: 1- هزینه خرید قطعات، 2- هزینه کاهش ظرفیت تولید، 3- هزینه تأخیر در تکمیل پروژه ساخت سیستم و 4- هزینه توقف کامل سیستم. همچنین رابطه پاسخ بهینه به این پارامترها در یک بازه گسترده ای از تغییرات به صورت خطی است.
نتیجه گیری: همه هزینه ها در طراحی سیستم تغذیه آب (خرید، تأخیر، کاهش ظرفیت و توقف) اثر مستقیم دارند ولی هزینه خرید قطعات بیشترین اثر را بر هزینه کل دارد. بنابر این توصیه می گردد که بیشترین تمرکز بر روی مذاکره برای کاهش این هزینه قرار گیرد.
بهینه سازی دسترس پذیری نوعی سیستم صنعتی چندوضعیتی با رویکرد زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
380 - 404
حوزه های تخصصی:
هدف: انتخاب تأمین کنندگان از مسائل مهم در طراحی سیستم های صنعتی است. این مسئله باید با توجه به معیارهایی نظیر هزینه، قابلیت اطمینان، تعمیرپذیری و زمان تحویل قطعه هایی که عرضه شده و نیز اثر آنها بر هزینه های کل سسیستم تولیدی بررسی شود. هدف از این پژوهش، ارائه الگویی برای انتخاب تأمین کنندگان اجزای یک سیستم صنعتی چندوضعیتی با در نظر گرفتن هزینه، قابلیت اطمینان و تعمیرپذیری اجزاست. روش: ابتدا بلوک دیاگرام سیستم در دست بررسی ترسیم و حالت های مختلف سیستم با استفاده از شبکه مارکوف مدل سازی شد. سپس یک مدل برنامه ریزی مختلط عدد صحیح غیرخطی با استفاده از روابط حاصل از شبکه مارکوفی توسعه داده شده است. این مدل برای یک نمونه موردی به دو روش حل دقیق، با استفاده از نرم افزار GAMS و شمارش کامل حل شده و نتایج با یکدیگر مقایسهند اا شده اند . یافته ها: با حل این مدل میزان سفارش قطعه های سیستم به گونه ای انتخاب می شود که مجموع هزینه های ساخت و بهره برداری سیستم شامل هزینه خرید قطعه ها و همچنین هزینه کاهش ظرفیت و توقف کامل سیستم هنگام بهره برداری کمینه شود. نتایج نشان می دهد که در نظر گرفتن اثر تشابه قطعه ها بر قیمت خرید، فاصله زمانی تحویل و سرعت تعمیر قطعه ها می تواند در تصمیم گیری برای انتخاب تأمین کننده مؤثر باشد. نتیجه گیری: بر در نظر گرفتن اثر انتخاب قطعه های مشابه هنگام ارزیابی دسترس پذیری و هزینه کل سیستم تأکید می شود.
تحلیل و پیش بینی بارش های منطقه لارستان با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم پاییز ۱۳۸۴ شماره ۳ (پیاپی ۷)
7 - 16
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تحلیل و پیش بینی بارش های منطقه لارستان، روزهای بارش 0/1 میلی متر و بیشتر ایستگاه لار در دوره آماری 2003-19960 بررسی شده است. ابتدا فراوانی روزهای بارانی بر اساس تداوم آن ها گروه بندی و فراوانی هرکدام از توالی ها به صورت مجزا مطالعه گردید. سپس بر اساس مدل زنجیره مارکوف احتمال وقوع هریک از توالی ها به صورت ماهانه ، فصلی و سالانه محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد که: حداکثر فراوانی روزهای بارانی 44 روز و حداقل آن 11 روز در سال است . ژانویه بیشرین فراوانی و ماه های مه و ژوئیه کمترین فراوانی را دارند. زمستان فصل مرطوب و بهار فصل خشک منطقه است. شدت متوسط هر بارش 8/2 میلی متر ، فاصله متوسط بین دو بارش در دوره بارانی 6/2 روز، زمان متوسط شروع بارندگی 17 آذر و خاتمه بارندگی 26 فروردین است. مقایسه فراوانی توالی های پیش بینی شده با فراوانی توالی های مشاهده شده دقت مدل زنجیر ه مارکوف را در پیش بینی توالی های خشک و مرطوب در مناطقی مانند لارستان که ناهماهنگی شدید بارش دارند، نشان داد.
واکاوی رفتار و تغییرات بسامد رخداد امواج گرمایی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
137 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی موج های گرمایی شهر اهواز است. بدین منظور داده های دمای بیشینه روزانه ایستگاه اهواز در سال های 1386-1340 (17166 روز) فراهم گردید. ابتدا بر اساس ماتریس استاندارد شده داده ها و به کمک نمایه فومیاکی، ماتریس انحراف دمای بهنجار شده دمای اهواز (NTD) تهیه گردید. برای شناسایی موج های گرمایی با استفاده از برنامه نویسی در محیط متلب روزهایی را که گرما دست کم 3 روز تداوم داشته و دمای آن 2+ انحراف معیار بالاتر از میانگین (NTD) بود، به عنوان موج گرما تعریف شد. بدین ترتیب 87 موج 3 تا 14 روزه شناسایی و دسته بندی گردید در نهایت، تداوم امواج گرمایی شهر اهواز بر اساس قوانین احتمالی به صورت فرایندهای تصادفی و با استفاده از تکنیک زنجیره مارکوف مورد تحلیل قرار گرفت، نتایج نشان داد که اموج گرمایی کوتاه مدت بسامد رخداد بیشتری داشته با افزایش طول تداوم های امواج گرمایی، رخدادها کاهش می یابد. بیشترین بسامد امواج گرمایی، ابتدای زمستان و ابتدای پائیز بوده است. علاوه بر این بالاترین تداوم ها مربوط به فصل زمستان می باشد. میانگین تعداد روزهای امواج گرمایی اهواز 9 روز بوده بالاترین تعداد روزهای امواج گرما با 38 روز در سال 1377 دیده شده است. نتایج حاصل از ماتریس احتمال تغییر وضعیت بر اساس روش درستنمایی بیشینه، با توان های مکرر احتمال پایا هر یک از دو حالت وجود موج گرما – عدم وجود موج گرما نشان داد که فصل زمستان بیشترین احتمال وقوع امواج گرمایی را دارد. نتایج واکاوی دوره بازگشت امواج گرمایی با تداوم 3 تا 14 روز نیز نشان داد فصل زمستان و فصل تابستان به ترتیب کوتاه ترین و طولانی ترین دوره بازگشت را داشته اند.