ویتگنشتاین، هایک، گادامر: درآمدی بر نوعی روش شناسی تلفیقی در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، به دست دادن اصولی از نوعی روش شناسی تلفیقی در حوزة علوم اجتماعی است که برمبنای خوانش آرای ویتگنشتاین، هایک و گادامر در افق فکری یکدیگر شکل گرفته است. در ابتدا و پس از بیان مسئله و ضرورت پرداختن به آن، ادبیات بحث بهطور خلاصه مرور شده است و سپس بهطور اجمالی امکان تلفیق آرایاین سه متفکر مورد بحث قرار گرفته است. این امکان با مرور شش شباهت مهم در قالب معادل یابی واژگان کلیدی هر متفکر در بازی زبانی متفکران دیگر مورد بحث قرار گرفته است، این شباهت ها عبارت اند از: وجود بستر اجتماعی قاعده مند در پس زمینة کنش های فردی؛ اصالت فعالیت عملی و ناآگاهانه درمقابل فعالیت نظری و آگاهانه؛ کاربرد استعارة بازی به معنای حفظ وجهی از عاملیت در بستر ساختار؛ آغاز از مبنایی سوبژکتیویستیدر عین دست یابی به عینیتی فراتر از افراد؛ محدودیت شناخت و رد موضع ناظر؛ و درنهایت، تلاش برای به دست دادن معیاری به منظور پرهیز از نسبی گرایی. این شباهت ها همزمان اصول بنیادین روش شناسی تلفیقیِ پیشنهادی را نیز شکل داده اند. در آخرین قسمت مقاله، این اصول در پاسخ به پرسش های سه گانة چیستی موضوع علوم اجتماعی، چگونگی مطالعة آن (الزامات روش شناختی) و هدف از انجام یک مطالعة اجتماعی مورد تصریح و صورت بندی قرار گرفته اند. بر این مبنا، موضوع علوم اجتماعی «نظم های زبانی ـ تاریخی» عنوان شده است که در آن نظم به تعبیر هایک، زبانی بودن به تعبیر ویتگنشتاین و تاریخی بودن به تعبیر گادامر به کار رفته است و هدف از انجام یک مطالعة اجتماعی، «انکشاف» این نظم ها به تعبیر هایدگری - گادامری کلمه و همچنین به دست دادن پیش بینی های محدود برمبنای این انکشاف عنوان شده است؛ برمبنای این موضوع و هدف، الزامات روش شناختیِ انجام یک مطالعة اجتماعی نیز مورد بحث قرار گرفته است.