مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
نقوش هندسی
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
99 - 118
مفهوم هویت، عناصر و مقوله های گوناگونی را دربرمی گیرد و هنرهای سنتی همواره یکی از بسترهای شناخت هویت ایرانی بوده است. معماری سنتی به عنوان محسوس ترین و قابل درک ترین بخش از هنر ایرانی در ساحت عناصر و ساختارهای فیزیکی گوناگونی به منصه ظهور رسیده که به عنوان عناصر هویت بخش بر «روح مکان» معماری ایرانی اثرگذار بوده اند. یکی از این عناصر به صورت نماد تصویری و مفهومی در قالب «هندسه مقدس» ظهور می کند. «هندسه مقدس» به عنوان برترین صورت نمادین در قالبی مادی به بهترین وجه در ساختار معماری سنتی ظاهر شده و هویت معماری را تحت تأثیر قرار داده است. حال این سؤال مطرح می شود که تزئینات هندسی چه نقشی در هویت سازی معماری سنتی ایران در دوره اسلامی دارند؟ و چه مفاهیم و صورت هایی در هندسه مقدس، عوامل هویت ساز معماری سنتی محسوب می شوند؟ این تحقیق بر مبنای پژوهش تفسیری و به روش کیفی جهت ارائه مدلی برای ترسیم نسبت میان هندسه مقدس و مؤلفه های هویت ساز آن انجام شده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که حضور اشکال هندسی در تزئینات معماری سنتی به مثابه زبان نمادینی عمل می کنند که با بیانی مفهومی، تجربه زیبایی شناسانه ی خاصی از مکان را در اختیار انسان قرار می دهند. «این همانی» حاصله از این تجربه زمینه ساز هویتی معنادار برای معماری سنتی بوده است. بدین معنا که همخوانی هندسه مقدس با هویت انسان موجب تداوم ارتباط میان انسان و مکان می شود، مکانی که هویتش با هویت معنایی انسان سازگار است؛ به طوری که شاخصه های کالبدی، عملکردی و معنایی هندسه مقدس حامل پیام و معنایی می شود که به هویت معماری سنتی معنا می بخشد.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مساجد قرن سوم با رویکرد زمینه گرایی (مطالعه موردی: مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
81 - 92
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در این پژوهش به مطالعه نقوش تزیینی مساجد موجود در قرن سوم ه. ق. در ایران و اسپانیا (مسجد عتیق در شیراز و مسجد قرطبه در کوردوبا) پرداخته می شود. این نقوش تزیینی متناسب با عقاید و باورهای مردم منطقه است که با تمامی تفاوت هایشان در گستره جهان اسلام دارای اهداف مشترک هستند و از این رهگذر سعی در انتقال مفاهیم معنوی و روحی دارند و با تبیین و تطبیق نقوش تزیینی که نمادهایی از عناصر طبیعت هستند، ریشه در هنر ایرانی-ساسانی و بیزانسی داشته و در هنر دوران اسلامی به صورت نقش مایه، تکرار شده و تداوم یافته اند. هدف پژوهش: مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا با رویکرد زمینه گرایی. روش پژوهش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مطالعه تزیینات مسجد عتیق شیراز و مسجد قرطبه در اسپانیا پرداخته تا موارد مشابه معرفی و نمادشناسی شود. نتیجه گیری: نقوش تزیینی در هنر اسلامی برگرفته از باورها و عقاید مردم در طی قرون و اعصار است که تداوم آن در هنر اسلامی از ایران به جهان اسلام راه یافته است. مساجد عتیق و قرطبه هیچ یک زمینه گرا نیستند، زیرا با الگوی مسجد پیامبر (مسجد شبستانی ستون دار) بنا شده اند، اما به جهت تزیینات هر دو مسجد زمینه گرا و از هنر ساسانی در ایران و بیزانس در اندلس الهام گرفته اند.
مطالعه تطبیقی نقوش هندسی تزئینات مسجد جامع کرمان با مسجد جامع یزد با تأکید بر ایوان ها و ورودی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
145 - 161
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از تزئینات هندسی در ساخت بناها به خصوص بناهای اسلامی از دیرباز تا به امروز مورد توجه معماران و هنرمندان مسلمان ایرانی بوده است. در این مقاله تحقیقی سعی شده برخی نقوش شاخص دو بنای مسجد جامع کرمان (755ه ق) و مسجد جامع یزد (724 ه ق)، به لحاظ فرمی مقایسه شوند. با توجه به خلاء نسبی علمی تحقیقاتی در رابطه با معماری ایلخانی مظفری کشورمان بخصوص در حوزه ی آرایه های هندسی گردد. هدف این پژوهش وسعت بخشی به عرصه شناخت و معرفی ذخائر فرهنگی کشورمان از طریق آنالیز و معرفی نقوش هندسی شاخص این دو بنا باتوجه به ظرائف نهفته در نقوش هندسی بکار رفته در این مساجد وکشف رمز و راز نهفته درآن ها است. پرسش های این مقاله عبارت اند از: 1. چگونه می توان از طریق مقایسه ی نقوش هندسی بکار رفته در مساجد جامع کرمان و یزد به شاخص های نقوش هندسی این دو مسجد دست یافت؟ 2. با توجه به مرمت، بازسازی و الحاق قسمت هایی به بناهای هر دو مسجد جامع یزد و کرمان، طی ادوار مختلف تاریخی مهم ترین شاخص های سبکی حفظ شده در نقوش هندسی هر دو مسجد کدام است؟ با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و انجام تحقیقات کتابخانه ای در عرصه آرایه های معماری این دو بنا و تحقیقات میدانی به ارزیابی و مطالعه تطبیقی نقوش هندسی این دو بنای شاخص معماری ایران پرداخته شده است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، اسنادی و بر پایه پژوهش های میدانی تصویری (عکاسی) است و با توجه به ارزش مشاهدات، برای تبیین مراحل بصری از روش نگاشت ادراکی، استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، ساخت هر دو مسجد جامع یزد و کرمان فقط شامل یک دوره تاریخی نبوده مشتمل بر ادوار مختلف است اما در این بین شاخصه های اصلی نقوش در مسجد جامع یزد بیشتر مبتنی مشخصه های ایلخانی و تیموری است اما سبک غالب نقوش هندسی در مسجد جامع کرمان ایلخانی و مظفری است. اگر بخواهیم نقوش هندسی این دو بنا را به لحاظ سبکی ارزیابی کنیم مسجد جامع یزد بیشتر ملهم از معماری ایلخانی و تیموری است که به سبک آذری نزدیکی دارد و به لحاظ نقوش هندسی «منطق گرا و بغرنج»تر از جامع کرمان است. از دیگر سوی نقوش هندسی مسجد جامع کرمان بیشتر ملهم از معماری ایلخانی و مظفری است و به لحاظ شاخص های فرمی نقوش هندسی در حوزه ی «بیان حالات احساسی» در فرم و رنگ نمونه ی ارزشمندی محسوب می گردد.
مطالعه تطبیقی ویژگیهای بصری و ساختاری نقوش هندسی کاشی های منتخب حرم امام رضا (ع) در دوره سلجوقی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
25 - 37
حوزه های تخصصی:
حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مجموعه باشکوهی از برترین نمونه های هنر کاشی کاری از دوران مختلف تاریخی ست که در دوران سلجوقی و تیموری به اوج قله های پیشرفت و کمال رسید. همچنین نقوش هندسی این کاشی ها که متضمّن معانی والایی هستند با نمایش وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، رجوع به عالم توحید را تجسم می بخشند. به همین علت از این دو دوره بهترین نمونه های هنر کاشی کاری را در پیش چشم داریم. هدف اصلی این تحقیق شناسایی نقوش هندسی 2 نمونه منتخب از کاشی های مجموعه حرم مطهر حضرت رضا (ع) بر اساس ویژگی های بصری و ساختار رنگ و نقش، در دوره های تاریخی سلجوقی و تیموری است. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤالات است: 1- در دوران سلجوقی و تیموری در کاشی های حرم امام رضا (ع) از چه نقوش هندسی بیشتر استفاده شده است؟ 2- در طی این دوران چه تغییراتی از لحاظ ساختار نقش، رنگ آمیزی، ترکیبات و بن نقوش ایجاد شده؟ 3- چه اشتراکات و تفاوت هایی بین نقوش هندسی کاشی ها وجود دارد؟ این مقاله به شیوه توصیفی_ تحلیلی انجام شده و در بستر تطبیقی تاریخی به تحولات کاشی کاری حرم می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه ترکیبی از روش کتابخانه ای و مشاهده ای می باشد. نتایج این پژوهش، بر اساس چهار معیار بن نقوش، ساختار نقوش، ترکیبات حاصل از نقوش و رنگ آمیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند، بیان می دارد که به لحاظ بن نقوش و ساختار آن ها در هر دو دوره مشابهت هایی وجود دارد، ولی ساختارها در دوره تیموری متنوع تر و نقوش ظریف تر و پیچیده ترند. پایه نقوش بر شکل هندسی ستاره هشت پر استوار می باشد. کاشی ها از نظر رنگ آمیزی شبیه یکدیگر هستند؛ ولی ترکیب حاصل از نقوش (گره ها)، با وجود شکل مشترک ستاره هشت پر، نقطه اشتراکی با یکدیگر ندارند. در نتیجه شکل هندسی ستاره هشت پر می تواند به عنوان یک رمزگان معنادار بین هر دو دوره مورد نظر مشترک باشد.
تداوم نقش مایه های گیاهی و هندسی ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
77 - 95
حوزه های تخصصی:
از یافته های با اهمیت در جریان فعالیت های باستان شناسی سیمره واقع در شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام، تزئینات گچبری مسجد آن است. براساس تاریخگذاری، این مسجد متعلق به اواخر دوران اموی و اوایل عباسی است. سطوح داخلی دیوارهای مسجد سیمره، مزین به تزئینات گچبری با نقوش گیاهی و هندسی و از جمله بناهای مذهبی است که تزئینات الحاقی این بنا، متأثر از هنر گچبری ساسانی می باشد. غنای تزئینی این سطوح و عدم انتشار پژوهش هایی مستقل در رابطه با تأثیر هنر گچبری ساسانی بر هنر بکاررفته در تزئینات گچبری این بنا، از جمله دلایل پرداختن به این موضوع است. اهداف اصلی این پژوهش شناسایی گونه های نقوش تزئینی متأثر از گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره و سپس عناصر مشترک نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره است. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از : نقوش تزئینی متأثر از هنر گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره کدامند؟ چه شباهت هایی بین نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره وجود دارد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان می دهند که نقوش گیاهی و هندسی متنوعی در تزئینات مسجد سیمره تحت تاثیر گچبری ساسانی بودند. سطوح تزئینی گچبری های مسجد سیمره علاوه بر تقلید نقوش مختلف گیاهی و هندسی ساسانی و با وجود تشابهات نقوش ساسانی با نقوش مسجد سیمره از نظر ساختار ، بافت و طرح زمینه و حواشی تزئینی، نقش مایه گل تاتوره در نقوش گیاهی و در نقوش هندسی ذوزنقه، شکل بیضی و کادرهای تزئینی قاب های هندسی مسجد سیمره، همچنین تراکم و درهم پیچیدگی نقوش تزئینی گچبریهای مسجد سیمره نسبت به سطوح تزئینی گچبریهای ساسانی و طراحی مشخص و بزرگنمایی نقوش تزئینی، از نوآوری های بکاررفته در خلق آرایه های تزئینی مسجد سیمره است.
بررسی مفهوم نمادین نقوش هندسی چلیپا، ستاره و شمسه در تزئینات گچ بری مسجد جامع فریومد
نقوش و نقش مایه ها در هنرهای اسلامی، مضمونی نمادین دارند و کاربرد آن ها در تزیینات به ویژه تزئینات معماری از جایگاه و اهمیت ویژه ای برای معماران و هنرمندان مسلمان برخوردار بوده است. هنرمند ایرانی مسلمان با به کارگیری نقوش نمادین، علاوه بر ایجاد فضایی زیبا و چشم نواز، مفاهیم نهفته در آن ها را برای مخاطب مسلمان به نمایش می گذارد. این نمایش در مکان های مذهبی که محلی برای تجلی امور عرفانی و مقدس است، رسالتی پراهمیت را عهده دار می باشد. از ویژه ترین این نقوش نمادین، می توان به نقوش هندسی اشاره داشت که در اوج تجرید رموزی در دل خود نهفته دارند. مسجد جامع فریومد با دارا بودن وفور نقوش و تزئینات متنوع، رموزی گسترده را در دل خود گنجانده و گنجینه ای از نقش مایه های نمادین هنر اسلامی است. در مطالعات انجام شده، این نقوش از نظر ظاهر و نوع، بررسی و مورد دسته بندی قرار گرفته اند و معرفی ای مختصر از هر نقش انجام شده است. اما آن چه در رابطه با این نقوش، نیازمند بررسی ای عمیق و جامع تر است، پرداختن به ذات و رموز نهفته در این نقوش می باشد که علت اصلی پیدایش و خلق آن ها است. تزیینات به کار رفته در مسجد فریومد شامل دو دسته کلی نقوش هندسی و گیاهی اند که در مقاله حاضر، به واکاوی دقیق و عمیق نقوش هندسی به کار رفته در این مسجد از منظر نمادین پرداخته شده است.
مطالعه ای بر نقوش هندسی تزیینات معماری در مساجد گناباد، ملک زوزن و فریومد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
13 - 22
حوزه های تخصصی:
معماری خراسان در اوایل دوران اسلامی، به تبعیت از ویژگی های کلی مساجد اسلامی، از سادگی در ساخت پیروی می-کرد. در دوران های بعدی، به خصوص در دوره ی سلجوقی، کاربرد تزیینات معماری گسترش یافت و سپس در دوران کوتاه خوارزمشاهیان در خراسان، مساجد دو ایوانی ساخته شدند که تزیینات معماری از ویژگی های برجسته ی آنها بود. این پژوهش به بررسی روش های ترسیم نقوش هندسی در سه مسجد دو ایوانی گناباد، ملک زوزن و فریومد پرداخته و با تطبیق دادن با روش ها و ابزارهای معرفی شده در رساله ی بوزجانی، "فی مایحتاج الیه العمال و الصناع من الاشکال الهندسیه"، که از معتبرترین منابع در زمینه ی هندسه ی عملی در دوران اسلامی است، شیوه های احتمالی ترسیم نمونه ها را با کاربرد ابزارهای رایج زمان، که یک خط-کش ساده و پرگار بود، شرح داده است. نتایج حاصل بیانگر این امر است که این نقوش بر اساس زیرساخت هایی هندسی و ترسیم-های دقیق ترسیم شده که معماران با دانش هندسی خود و به کمک ابزارهای رایج دوران رسم می کردند. هم چنین می توان چنین نتیجه گرفت که تزیینات معماری از مهم ترین موارد تحقق هندسه در حوزه ی کاربردی، و سندی بر دست یافته های علمی دوران هستند؛ و در این میان تعاملات میان ریاضیدانان و هنرمندان و معماران هرچه بیشتر بارز می شود.
طراحی کالاهای فرهنگی (نوشت افزار: دفتر و خودکار) براساس نقوش هندسی نگاره خواب دیدن ضحاک در شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
کالاهای فرهنگی مصرفی نظیر نوشت افزارها، تأثیرات مستقیمی بر هویت فرهنگی جامعه دارند. اهمیت حفظ هویت و ارزش های فرهنگی جامعه، این ضرورت را ایجاد می کند تا برای طراحی و تزئین نوشت افزارها از الگوهای هنر ایرانی استفاده شود. نگاره های شاهنامه طهماسبی منبعی غنی از نقوش و الگوهای تزئینی است و نگاره خواب دیدن ضحاک، دارای تنوع نقوش تزئینی هندسی زیادی است. هدف پژوهش شناسایی نقوش هندسی نگاره خواب دیدن ضحاک در شاهنامه طهماسبی و کاربست آن در طراحی کالاهای فرهنگی یعنی نوشت افزارها است. پرسش ها عبارتند از: 1- انواع نقوش و ترکیب بندی های هندسی (گره های هندسی) در نگاره خواب دیدن ضحاک شامل چه نقوشی هستند؟ 2- چگونه می توان انواع نقوش و ترکیب بندی های هندسی (گره های هندسی) را در نگاره خواب دیدن ضحاک، در طراحی کالاهای فرهنگی نظیر نوشت افزار (دفتر و خودکار) به کار برد؟ پژوهش پیش رو با تجزیه و تحلیل کیفی اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده و نمونه مورد بررسی شامل نگاره خواب دیدن ضحاک اثر میرمصور است و نتایج نشان می دهد 26 ترکیب هندسی در این نگاره وجود دارد که این ترکیب ها از 19 نوع نقش تشکیل شده اند و این نقوش هندسی، در طراحی 11 نمونه نوشت افزار یعنی 4 دفتر و 2 دفترچه و 5 خودکار به کار رفته است.
بررسی تطبیقی نقوش قالی ترکمن و خراسان شمالی
قالی ایرانی شهرت جهانی دارد و نمونه های متنوع آن در هر منطقه از ایران بافته می شود. از میان قالی های اقوام مختلف ایران، قالی ترکمن و خراسان شمالی شباهت های زیادی به هم دارند. در بعضی از نمونه ها، شباهت بافته ها به حدی است که امکان تمایز و تشخیص تعلق آن ها به قومی خاص به سختی میسر است. این گروه از دست بافته ها به دلیل ویژگی های خاص و زیبایی منحصر به فرد که پرورده ذوق اصیل زن بافنده ایرانی می باشد، همواره مورد توجه هنردوستان است. هدف از این تحقیق، شناسایی نقوش، ترکیب بندی و رنگ بندی قالی ترکمن و خراسان شمالی و کشف نقاط اشتراک و افتراق آن ها است. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که چه تفاوت ها و شباهت هایی میان قالی ترکمن و خراسان شمالی وجود دارد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که با استفاده از منابع اصیل موجود به صورت کتابخانه ای و اسنادی انتخاب شده اند. مقایسه نمونه ها نشان می دهد که قالی های این دو قوم دارای نقوش هندسی هستند که به صورت منظم در متن و حاشیه تکرار می شوند. بر این اساس، تشابه نمونه ها بیش از نقاط افتراق آن ها است و آثار مورد بررسی بر اساس ویژگی های قالی ترکمن شکل گرفته است. بر اساس پژوهش حاضر، به نظر می رسد که در دوره تاریخی خاص، اقوام خراسان بیش از قبل از قالی ترکمن تاثیر گرفته و تشابه بیشتر را میان قالی اقوام پدید آورده است. همچنین مهم ترین افتراق قالی ترکمن از قالی های خراسان این است که اگرچه نمونه قالی ترکمن قدمت و اصالت بیشتری دارد، تنوع نقوش از نظر موضوعی و روش های ترکیب بندی قالی خراسان بسیار بیشتر از نمونه قالی ترکمن است.
مقایسه نقوش هندسی ازاره های کاشی ابنیه دوره تیموری ایران با ازاره های موجود در نگاره های نسخ خطی مصور همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
85 - 96
حوزه های تخصصی:
همواره در ادوار مختلف تاریخی، تأثیر و تأثر بین هنرهای گوناگون آن عصر، دیده می شود. در دوره تیموری نیز مانند سایر مقاطع تاریخی، نقاط مشترک فراوانی بین تزیینات کاشی کاری، با هنرهای همزمان، به ویژه با نگاره های نسخ خطی مصور وجود دارد. با بررسی نگاره های دوره مذکور می توان برخی موارد مشترک را بین نقوش هندسی آن ها با ازاره های کاشی بناهای همزمان، مشاهده نمود. تطبیقِ نقوش هندسی ازاره های کاشی ابنیه تیموریان در ایران، با برخی از نگاره های نسخ خطی مصور همزمان، از لحاظ نوع گره ها، رنگ بندی لعاب و تزیینات موجود بر روی آن ها، هدف اصلی مقاله پیش رو است. بنابراین روش یافته اندوزی اطلاعات و داده ها، به شیوه اسنادی و مبتنی بر مشاهدات عینی است که با روش توصیفی–تحلیلی، صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: وجوه اشتراک از منظر نوع گره ها؛ نشان دهنده آن است که اغلب گره های به کاررفته در ابنیه این دوره، به ویژه گره «شش ضلعی منتظم»، قابل قیاس با گر ه های ازاره های بناهای موجود در نگاره های نسخ خطی مصور هم دوره است. علاوه براین رنگ بندی لعاب موجود در گره مذکور همانند ابنیه این دوره شامل رنگ فیروز ه ای و سبز یشمی (سبز تیره)، است. تزیینات طلاچسبان و وجود برخی از گل های چندپَر، نقاط اشتراک دیگری است که در کاشی های ازاره بناها و نسخ خطی مصور این عصر می توان دید.
واکاوی هندسه فرکتال در کاشی های منقش معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
51 - 62
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گره های هندسی از الگوهای پرکاربرد در طراحی نقوش معماری اسلامی است که دارای پیچیدگی، کثرت، آهنگ و توازن در ترسیم و فراتر از هندسه اقلیدسی است. هندسه فرکتال به عنوان بنیان شکل گیری جهان هستی و طبیعت، نااقلیدسی است. بخش عمده ای از هنرمندان علاوه بر داشتن دانش هندسه، طبیعت را الگوی کار خود قرار می دادند، لذا به صورت ناخود آگاه و شاید آگاهانه بر پایه هندسه فرکتال خلق اثر کرده اند. یکی از این نمودهای ماندگار، مسجد حکیم اصفهان است. ازآنجاکه در پس آثار زیبا قوانینی وجود دارد و برای رسیدن به امر زیبا دانستن این قوانین، شناخت ما را بالا می برد، مطالعه دقیق در خصوص هندسه فرکتال موجود در این آثار، زوایای پنهان و زیبایی آنها را آشکار می کند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از هندسه فرکتال جهت تحلیل ساختار هندسه کاشی های منقش معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم استفاده کرد؟هدف پژوهش: دستیابی به نظام هندسه فرکتال در نقوش کاشی کاری های معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش داده اندوزی میدانی، کتابخانه ای و اینترنتی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. لازم به ذکر است که تحلیل ابعاد گره ها با استفاده از نرم افزار انجام خواهد شد.نتیجه گیری: با تجزیه و تحلیل نقوش معقلی موردنظر از دیدگاه فرکتال (خود متشابهی و بُعد) نتیجه پژوهش پس از محاسبه بُعد با دو روش لگاریتمی (جعبه شمار) و با استفاده از نرم افزار براین اساس بود که این نقوش هندسی دارای بُعد کسری بوده و این ابعاد با اختلاف ناچیز در دو روش، با ابعاد فرکتالی کاملاً انطباق دارد. از سوی دیگر با خطی کردن نقوش با نرم افزار اتوکد و بررسی هندسه پنهان، وجوه خود متشابه و تکرارشوندگی در هندسه پنهان نقش ها و همچنین در نقوش هندسی کاشی های معقلی متجلی شد.
یادداشتی بر استفاده از دانش تقارن در بازآرایی نقوش کاشی های تزئینی در بناهای تاریخی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
83 - 83
حوزه های تخصصی:
در گذشته هنر طراحی و نقاشی کاشی ها به صورت سینه به سینه و استادکار و شاگردی منتقل می شد، و هر بار خلاقیت هنرمندان مختلف، جلوه متفاوتی به این آثار می بخشید. از این رو شیوه های ترسیم این نقوش هیچ گاه مکتوب نشده است. همانطور که می دانیم، اغلب نقوش به کار رفته در تزیین کاشی های تاریخی، دارای منشأ هندسی هستند و تحلیل و یا ترسیم آن ها نیازمند آگاهی نسبت به دانش قرینه سازی است. لذا در این یادداشت تلاش شده است با طرح فرضیه تطابق عناصر متقارن در نقوش کاشی های تاریخی با عناصر متقارن بلورهای مواد، ضمن بررسی ساختار هندسی نقوش مختلف، قواعدی مبتنی بر داتش تقارن برای ترسیم این نقوش ارایه گردد. گمان می رود که با کمک این روش، بازارایی نقوش سنتی در صنعت تولید کاشی، و نیز بازیابی آن ها برای مرمت بخش های آسیب دیده با استفاده از فرمول نویسی و علامت گذاری آسان تر شود.