زهرا راشدنیا

زهرا راشدنیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

مقایسه نقوش هندسی ازاره های کاشی ابنیه دوره تیموری ایران با ازاره های موجود در نگاره های نسخ خطی مصور همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقوش هندسی کاشی کاری ازاره دوره تیموری نسخ خطی مصور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۹
همواره در ادوار مختلف تاریخی، تأثیر و تأثر بین هنرهای گوناگون آن عصر، دیده می شود. در دوره تیموری نیز مانند سایر مقاطع تاریخی، نقاط مشترک فراوانی بین تزیینات کاشی کاری، با هنرهای همزمان، به ویژه با نگاره های نسخ خطی مصور وجود دارد. با بررسی نگاره های دوره مذکور می توان برخی موارد مشترک را بین نقوش هندسی آن ها با ازاره های کاشی بناهای همزمان، مشاهده نمود. تطبیقِ نقوش هندسی ازاره های کاشی ابنیه تیموریان در ایران، با برخی از نگاره های نسخ خطی مصور همزمان، از لحاظ نوع گره ها، رنگ بندی لعاب و تزیینات موجود بر روی آن ها، هدف اصلی مقاله پیش رو است. بنابراین روش یافته اندوزی اطلاعات و داده ها، به شیوه اسنادی و مبتنی بر مشاهدات عینی است که با روش توصیفی–تحلیلی، صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: وجوه اشتراک از منظر نوع گره ها؛ نشان دهنده آن است که اغلب گره های به کاررفته در ابنیه این دوره، به ویژه گره «شش ضلعی منتظم»، قابل قیاس با گر ه های ازاره های بناهای موجود در نگاره های نسخ خطی مصور هم دوره است. علاوه براین رنگ بندی لعاب موجود در گره مذکور همانند ابنیه این دوره شامل رنگ فیروز ه ای و سبز یشمی (سبز تیره)، است. تزیینات طلاچسبان و وجود برخی از گل های چندپَر، نقاط اشتراک دیگری است که در کاشی های ازاره بناها و نسخ خطی مصور این عصر می توان دید.
۲.

تحلیلی تطبیقی بر ابنیه دارای مقرنس های گچی تلفیق یافته با آرایه های کاشی کاری در دوره تیموری و ترکمانانِ ایران امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقرنس گچی کاشی تلفیق گچ و کاشی دوره تیموری و ترکمانان تخت/ تخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
مقرنس از عناصر معماری و اغلب در سردرهای ورودی، ایوان ها، گوشواره گنبدها و ... با انواع مصالح ازجمله آجر، گچ، کاشی و گاه ترکیبی از دو یا چند نوع مصالح همانند آجر و کاشی یا  گچ و کاشی و ... اجرا شده است. در دوره تیموری و ترکمانان شاهد مقرنس های پرکار و هنرمندانه گچی هستیم که سطوح افقی/ تخت/ تخته های آن ها، با کاشی آراسته شده است. در این پژوهش، علاوه بر معرفی تعدادی از بناهای شناسایی شده دارای مقرنس های گچی تلفیق یافته با کاشی این ادوار، محل کاربرد مقرنس ها، انواع نقش مایه ها، کتیبه ها، تکنیک های اجرایی و تزئینی همچنین رنگ لعاب کاشی ها، مورد بررسی و ارزیابی قرارگرفته است. یافتن وجوه اشتراک  نقش مایه های کاشی موجود در مقرنس های گچی، با سایر کاشی کاری های بازه زمانی مورد مطالعه، از اهداف دیگر این مقاله است. روش یافته اندوزی بر پایه پژوهشی میدانی و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته که به روش تفسیری - تاریخی، به تحلیل داده های به دست آمده از نمونه های مطالعاتی می پردازد. نتایج حاصله، که از بررسی 6 بنا به دست آمده، حاکی از آن است که این شیوه تزئینی، فقط در منطقه محدودی از ایران، در دو استان یزد و فارس در آن ادوار، رواج داشته است. تمامی آرایه های کاشی کاری مذکور با تکنیک تلفیقی معرق و لعاب پران و با انواع نقش مایه های گیاهی، هندسی و نیز کتیبه به اجرا درآمده اند. درزمینه نقش مایه های کاشی، وجوه اشتراکی همچون؛ گل های چندپَری که رأس هر گلبرگ آن، به نقش مایه ای شبه گل/ غنچه/ برگ مانندی ختم می شود، فرم های اشک مانندی که اغلب با تکنیک لعاب پران اجرا شده، تبدیل کتیبه کوفی بنایی در مرکز به نقش گره (نقش هندسی هشت) و ... را، با سایر آرایه های کاشی این ادوار، می توان برشمرد.
۳.

معرفی و مطالعه تحلیلی آرایه های معماری بقعه شیخ خلیفه خفر (با تأکید بر محراب کاشی آن موجود در موزه پارس شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
بقعه شیخ خلیفه خفر به سبب داشتن معماری و آرایه های متعددی نظیر آرایه های سنگی، دیوارنگاره، آرایه های گچی و آرایه های کاشی به ویژه محراب کاشی آن، حائز اهمیت بسیار است؛ بنابراین پژوهش پیش رو به معرفی آرایه های معماری بقعه با تأکید بر محراب کاشی منحصر به فرد آن، محفوظ در موزه پارس شیراز می پردازد؛ از این رو یکی از اهداف این مقاله، شناسایی انواع آرایه های موجود در بقعه است. شناخت ویژگی های تزئینی محراب کاشی بقعه شیخ خلیفه خفر و همچنین مطالعه تطبیقی ساختار، نقوش و کتیبه های محراب با آرایه های کاشی مشابه خود، هدف دیگر پژوهش حاضر است. این پژوهش در پی پاسخگویی به پرسش های ذیل است: ویژگی های تزئینی بقعه شیخ خلیفه خفر و محراب کاشی آن کدام است. چه وجوه اشتراکی از لحاظ ساختار (شکل کلی)، نقوش و کتیبه های محراب کاشی بقعه، با آرایه های کاشی ابنیه دوره تیموری وجود دارد. روش یافته اندوزی بر پایه مطالعات میدانی و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته که به روش تاریخی - تفسیری، به تحلیل داده های به دست آمده از نمونه مطالعاتی می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ساختار و صورت ظاهری بنا، کاربرد سنگ های تراش، کاربرد گره «شش ضلعی منتظم» در ازاره، عناصر ختایی مشترک در آرایه های کاشی و دیوارنگاره، از موارد قابل مقایسه در معماری و آرایه های این بقعه با بسیاری از بناهای دوره تیموری است. ساختار یک طاق نمایی و فاقد ستون نما، وجود فرم/ تزئینی دالبُری یا کنگره ای در قسمت فوقانی محراب، کتیبه ثلث با کشیده های عمودی بلند و کشیده، ترکیب بندی و فرم سر اسلیمی و اسلیمی های تشکیل دهنده لچکی و... از جمله ویژگی های محراب کاشی بقعه است که با بسیاری از محراب ها و دیگر آرایه های کاشی عصر تیموری تشابه دارد.
۴.

مطالعه تطبیقی تزئینات و اجزای ساختار محراب گچ بری امامزاده ربیعه خاتون اشترجان با منبر چوبی مسجد جامع نائین در قرن هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محراب گچ بری منبر چوبی تزئینات اجزای ساختار مسجد جامع نائین امامزاده ربیعه خاتون اشترجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
وجوه اشتراک بین نقوش به کار رفته در یک حرفه و صنعت در میان یک خاندان، باعث تأثیرگذاری تعدادی از آن نقوش بر صعنت و حرفه یی دیگر از آن خاندان می شود. شاهدی از این مدعا را، در میان هنرمندان گچ بر و نجار کرمانی در قرن هشتم هجری می توان ملاحظه نمود. وجود خاندان هنرمند گچ بر کرمانی که چند نسل در نقاط مختلف به سفارش بزرگان و حاکمان، کارهای شاخص گچ بری از خود بر جای گذاشته اند، باعث تأثیر گذاری بر سایر حرف و صنایع آن خاندان، همچون نجاری شد. بازشناسی و شناخت ویژگی های بصری محراب گچ بری امامزاده ربیعه خاتون اشترجان و منبر چوبی مسجد جامع نائین و همچنین مطالعه تطبیقی نقوش، اجزای ساختار و کتیبه های محراب گچ بری امامزاده ربیعه خاتون با منبر چوبی مسجد جامع نائین اهداف اصلی این پژوهش است. در این راستا، سوالاتی که در این مقاله پاسخ داده می شود؛ 1. چه ویژگی های بصری را، می توان برای محراب امامزاده ربیعه خاتون و منبر مسجد جامع نائین، در قرن هشتم هجری برشمرد؟ 2. چه وجوه اشتراکی بین نقوش، اجزای ساختار و کتیبه های محراب امامزاده ربیعه خاتون با منبر مسجد جامع نائین وجود دارد؟ روش یافته اندوزی بر پایه مطالعات میدانی، و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، به تحلیل داده های به دست آمده از نمونه های مطالعاتی می پردازد. دستاوردهای حاصل از این پژوهش؛ تعدادی از نقوش، اجزای ساختار و کتیبه های محراب گچ بری امامزاده ربیعه خاتون همانند؛ مشابهت در قاب های احاطه کننده نقوش، فرم قرارگیری اسلیمی ها، کاربرد گل ختایی چندپَر، استفاده از نوعی اسلیمی ساده، کاربرد فرم دایره ای شکل، مشابهت در فرم تیزی قوس طاق نما و مماس بودن آن با خطوط محیطی لچکی، اختصاص یافتن دیواره های سمت راست به کتیبه هنرمند سازنده محراب/منبر و سمت چپ به کتیبه تاریخ ساخت محراب/منبر، فشردگی و شلوغی زمینه کتیبه ها؛ مشابه و قابل قیاس با نقوش، اجزای ساختار و کتیبه های منبر چوبی مسجد جامع نائین است.
۶.

تاریخ گذاری محراب های مسجد کوچه میر نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرن هشتم هجری تاریخ گذاری مسجد کوچه میر نطنز محراب های گچی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۱ تعداد دانلود : ۸۹۹
محراب های گچ بری چه از نظر فن و چه از حیث ترکیب بندی، نقش و کتیبه ها، ازجمله آثار ارزشمند معماری ایران است که در یک بازه زمانی طولانی تولید می شده اند و گنجینه درخور توجهی از طرح ها و نقوش به ارث رسیده از دوران قبل یا ابداع شده دوره خویش هستند. اوج این آثار، محدوده دوران سلجوقی تا آغاز تیموری است که به دلیل تداوم سنت ها یا بطئی بودن روند تحول، تاریخ گذاری دقیق آن ها، کاری دشوار بوده است. ازجمله آن ها، دو محراب مسجد تاریخی کوچه میر در نطنز است. ازآنجایی که کتیبه های تاریخ ساخت این دو محراب، مخدوش شده و مشخص نیست، نظریات مختلف و متعددی در باره تاریخ احتمالی ساخت محراب ها مطرح شده است که جای تأمل دارند. این پژوهش در پی آن است که ضمن معرفی و بازشناسی این مسجد و محراب های آن، از طریق مطالعه تطبیقی و بررسی برخی جزئیات، تاریخ قابل قبول تری را برای این محراب ها ارائه دهد. به دلیل وجود امضای کرمانی، «عمل حیدر کرمانی» در محراب طبقه اول، مبنای مطالعه تطبیقی را محراب های گچ بری ای قرار دادیم که دارای امضایِ کرمانی هستند. پس از آنالیز ساختار، نقوش و کتیبه های محراب ها با محراب های تاریخ دار و بدون تاریخی که دارای امضای کرمانی هستند و همچنین با درنظرگرفتن امضای هنرمندی کرمانی بر روی برخی از آثار چوبیِ متعلق به نیمه دوم قرن هشتم هجری در روستاهای نطنز، این محراب ها را به اواسط قرن هشتم هجری منسوب کردیم. روش یافته اندوزی، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده و رویکرد پژوهش، تاریخی تطبیقی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان