آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

موضوع این نوشتار ستیز اقتصاد زراعیِ رعیتی- معیشتی و اقتصاد زراعیِ تجاری در بازه ی زمانی 1320-1304 است. تداوم نظام زمینداری و جان سختی مناسبات آن در ایران و نیز ایستائی جامعه ی دهقانی همزمان یا پس از شکل گیری دولت مدرن، مسئله ی قابل تأملی است. انتظار می رفت با نفوذ سرمایه و رواج اقتصاد تجاری، تغییراتی در این امر رخ دهد. اما نه تنها دولت، تاجر- مالکان و مالکان بلکه دهقانان نیز علاقه ای به تغییر این شیوه ی تولید و مناسبات آن نشان ندادند. برای تبیین این مسئله، این سؤال قابل طرح است که: «چرا در دوره ی رضاشاه، زارع ایرانی در برابر تلاش های دولت برای رواج اقتصاد زراعیِ تجاری مقاومت کرد و به ستیز پرداخت؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که دهقان ایرانی برای معیشت کشت می کرد. هدفش بیشینه سازی درآمد نبود، بلکه بخت خانواده برای زنده ماندن و موجودیت بود. شرایط نامساعد آب و هوا، آفت های زراعی، نا آشنایی با مناسبات بازار و سیاست بین الملل مایه ی نگرانی و بی اعتمادی مالک و زارع به زراعت تجاری و پافشاری آنان بر زراعت معیشتی بود. بنابراین با نفوذ سرمایه و رواج اقتصاد زراعیِ سرمایه دارانه، در مناسبات زمینداری و وضعیت اجتماعی زارعان تغییری به وجود نیامد و قواعدی که برای سالیان دراز نظام کشاورزی ایران را ثابت نگه داشته بود، بر هم نخورد. عوامل تولید از نظام اجتماعی سنتی آزاد نگردید. بلکه سبب همراهی و همگامی زارع با مالک و تحکیم نظام ارباب - رعیتی گردید.

تبلیغات