مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
دکترین
حوزه های تخصصی:
مؤسسه تحقیقاتی «رند» یکی از مؤثرترین و با نفوذترین مراکز تحقیقاتی در حوزه سیاست گذاری و تصمیم گیری کاخ سفید و مافیای تجارت جهانی (صهیونیسم بین الملل) محسوب می شود. سیاست مداران و مقامات بلندپایه کاخ سفید، همواره نتایج پژوهش ها و تحقیقات این مؤسسه را مدنظر داشته و در سطح بالایی این نتایج را در تصمیم گیری های خود به کار می بندند. خانم «دارا ماسیکوت» یکی از محققین ارشد این مؤسسه است. او در سال ۲۰۱۹ م، با نگارش مقاله ای تحت عنوان «پیش بینی دکترین جدید نظامی روسیه در سال ۲۰۲۰ م» به تحلیل و پیش بینی دکترین نظامی جدید روسیه در ۲۰۲۰ م پرداخته است. ازآنجا که روسیه از جمله بازیگران مهم منطقه و جهان محسوب می شود؛ پیش بینی دکترین نظامی این کشور از سوی مؤسسه تحقیقاتی رند، قابل توجه و حائز اهمیت است. از این رو، این پژوهش کوشیده است تا با روش کیفی و با تکیه بر ترجمه مقاله دارا ماسیکوت به دیدگاه و پیش بینی این مؤسسه از دکترین نظامی روسیه پی برده و به سؤال اساسی «چیستی تحلیل و پیش بینی مؤسسه رند از دکترین نظامی روسیه در سال ۲۰۲۰» پاسخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که «تأکید و تمرکز مداوم بر روش های غیرنظامی قبل از درگیری نظامی و حین وقوع آن»، «استراتژی دفاع فعال (مؤثر)»، «استراتژی اقدام محدود»، «میادین نبردهای متراکم و نقش رو به رشد شرکت های نظامی خارجی»، «آینده ناخوشایند و دشوار کنترل تسلیحات»، «عدم تغییر اساسی در سیاست هسته ای روسیه»، «اهمیت انواع سلاح بالارونده، ربات های رزمی و هوش مصنوعی در دکترین جدید»، «انتقادات پرحجم علیه ایالات متحده برای رقابت با کشورهای بزرگ»، «عدم ارتقاء ایالات متحده آمریکا به دسته تهدید نظامی» از مهم ترین موضوعات و نکات دکترین جدید روسیه است.
ارزیابی مقایسه ای سیاست امنیت ملی امریکا در دوران باراک اوباما و دونالد ترامپ در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوباما معتقد بود دنبال کردن سطحیِ منافع آمریکا در گذشته و توجه نکردن به شرایط داخلی کشورهای این منطقه به بروز نارضایتی های مردمی در این کشورها انجامیده است و این مسئله به صورت بالقوه تهدیداتی برای اهداف بلندمدت آمریکا در منطقه به شمار می رود. رﻫﯿﺎﻓﺖ دوﻧﺎﻟﺪ ﺗﺮاﻣﭗ و ﺗﯿﻢ محافظه کار ﺳﯿﺎﺳﺖ اﻣﻨﯿﺘﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻪ اﯾﻦ روﯾﮑﺮد ﻣﻌﻄﻮف است که برنامه رﯾﺰی دﻓﺎﻋﯽ، راهبردی و ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ در امتداد محدود کردن و تقابل با چنین ﺑﺎزﯾﮕﺮاﻧﯽ به شمار می آید. ارزیابی سیاست امنیت ملی و الگوی کنش راهبردی آمریکا نیازمند شناخت تفاوت های ادراکی رؤسای جمهور نیز خواهد بود. هدف از این پژوهش ارزیابی مقایسه ای سیاست امنیت ملی آمریکا در دوران باراک اوباما و دونالد ترامپ در جنوب غرب آسیاست. روش این تحقیق کیفی است و در پایان این نتیجه حاصل شد که ساختار سیاست امنیت ملی آمریکا مبتنی بر شناخت چالش امنیت ملی اقتدار های بزرگ، تهدیدات ناشی از نقش بازیگران منطقه ای، تجدیدنظرطلبی بازیگران نوظهور و چگونگی مقابله با تهدیدات است؛ سیاست امنیت ملی اوباما و ترامپ، مخاطرات امنیتی برای آمریکا در سطح جهانی را تقریباً یکسان می داند؛ همانند شناختن کشورهای ایران و کره شمالی به عنوان حکومت های عصیان گر.
رویکردهای نوین در تعیین دادگاه صلاحیتدار در دعاوی مالکیت فکری در حقوق بین الملل خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
81 - 94
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز ثمره فکری افراد اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. برخلاف گذشته ها که قواعد حقوقی اهتمام بیشتر خود را برای حمایت از اموال فیزیکی افراد می ورزیدند، دستاوردها و اموال فکری افراد اهمیت روزافزونی یافته است. دعاوی مطرح شده درمورد این موضوع به ویژه اگر دارای عنصر خارجی باشد، وارد بحث حقوق بین الملل خصوصی می شود که بسیار محل بحث دکترین حقوقی قرار گرفته است. دکترین های جمعی بین المللی دراین زمینه در سال های اخیر به این موضوع پرداخته اند. این مقاله سعی بر آن دارد که به رویکردهای مختلف مطرح شده در این اسناد بپردازد. یک رویکرد به دادگاه ها توصیه می کند که درمواردی به دلیل نامناسب بودن دادگاه و عدم ارتباط کافی صلاحیت خود را در پرونده رد نمایند. درحالی که رویکرد جدیدتر حاکی از آن است که باید اختلاف در صلاحیت بین دولت ها با همکاری بین المللی و توجه به دادگاه های دیگر کشورها حل وفصل گردد. با کمتر شدن نقش حاکمیت دولت ها در حوزه مالکیت فکری در طول تاریخ، به نظر می رسد که رویکرد دوم با توجه بیشتر به بحث فردگرایی و شیوه حقوقی (درمقابل شیوه اصولی) در تدوین مقررات صلاحیت دادگاه در حوزه مالکیت فکری، اهمیت افزون تری پیدا کند.
تبیین عؤامل مؤثر بر تدوین دکترین پدافند غیر عامل جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
223 - 243
حوزه های تخصصی:
در جنگ های امروزی، دکترین پدافند غیرعامل و مبانی آن بسیار حائز اهمیت است و نقش مهمی را برای موفقیت در جنگ های آتی ایفا می کند. از این رو، پژوهش حاضر در پی تبیین عؤامل مؤثر بر دکترین پدافند غیر عامل جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نظامی مبتنی بر روش کیفی بوده است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و با استفاده از مطالعه اسناد و مدارک انجام و در نهایت اعتبارسنجی آنان به روش دلفی سه مرحله ای به تأیید خبرگان رسیده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه اسناد و مدارک مرتبط با دکترین، دکترین پدافند غیرعامل و پدافند غیرعامل در کشور که در منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) ، اسناد بالادستی و کلیه پیشینه های تحقیقاتی مرتبط ارائه شده اند، بوده اند. همچنین خبرگان را صاحب نظران حوزه ی پدافندغیرعامل و پدافندهوایی که دارای سوابق فرماندهی و مدیریت کلان و آگاه به دکترین بوده اند به تعداد 15 نفر تشکیل داده اند.گزاره ها به روش هدفمند قضاوتی انتخاب و فرآیند جمع آوری آنان تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوی براون و کلارک (2006) انجام شد. نتایج پژوهش منتج به تبیین عؤامل مؤثر بر دکترین پدافند غیر عامل با رویکرد نظامی گردید که این عوامل در سه حوزه "جهت دهندگان دکترین"، "ساختاردهندگان دکترین" و "شتاب دهندگان محیطی دکترین" دسته بندی گردیدند. نتایج نشان داد که به منظور تدوین دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد نظامی باید به سه حوزه کلی یاد شده توجه ویژه نمود.
دکترین مقاومت در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسأله اصلی پژوهش، روش های نهادینه سازی اندیشه مقاومت در باور مردم و چگونگی تحقق آن در تحولات مختلف توسط امام خمینی(ره) است. از این رو، از چارچوب تحلیلیِ دکترین برای ترسیم سیمای نو و قاعده مندی از مقاومت استفاده شد که می تواند در تمام عرصه های نظام سیاسی، معیار قرار گیرد. بنابراین، «دکترین مقاومت»، مجموعه ای از قواعد و اقداماتی است را امام خمینی(ره) در سه سطح استراتژیکی، عملیاتی و تاکتیکی به کار برده اند، تبیین می نماید. در سطح استراتژیک، باور عمیق به اثربخشی مقاومت، دشمن شناسی و تنظیم کیفیت رفتار با آن دو قاعده اصلی محسوب می شوند. در سطح عملیاتی، جبهه سازی و مردمی کردن مبارزات و ایجاد بازدارندگی در همه عرصه ها و در سطح تاکتیکی نیز از افزایش سواد رسانه ای و مراقبت نسبت به عملیات روانی دشمن مبنای برنامه ریزی ها و رفتارها قرار می گیرد. این پژوهش از روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی بهره گرفته است.
بررسی نقش قدرت فرهنگی- اجتماعی (به مثابه قدرت نرم) در تعیین دکترین نظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
183 - 206
قدرت فرهنگی– اجتماعی یک کشور، از جمعیت، ایدئولوژی، روحیه ملی، فرهنگ و همبستگی ملی آن منبعث می شود. این عوامل بر قدرت دفاعی کشورها تأثیر گذارده، در تبیین سیاست ها، دکترین و راهبردهای دفاعی- امنیتی نقش اساسی دارند. یکی از مؤلفه های اصلی قدرت ملی، قدرت نظامی است که بکارگیری صحیح آن، مستلزم وجود قواعد بنیادین و هدایت کننده یا دکترینی است که این قدرت را در رسیدن به اهداف سیاسی یاری می کند. به عبارت دیگر، دکترین نظامی، مجموعه ای از نظرات و اندیشه های اصولی است که محیط ملی، منطقه ای و بین المللی را بنا بر اقتضائات محیطی، برای کاربرد نیروهای نظامی تجزیه وتحلیل می کند و با توجه به شرایط محیطی، روش های مناسبی را برای اتخاذ تدابیر کلی دفاعی در زمان صلح و جنگ توصیه می کند. هدف این پژوهش، بررسی نقش عوامل فرهنگی- اجتماعی در تدوین دکترین نظامی ج.ا.ایران است. تحقیق از نوع کاربردی و توسعه ای بوده، روش تحقیق موردی- زمینه ای است. جامعه آماری تحقیق 480 نفر و حجم نمونه 86 نفر از صاحب نظران شاغل و بازنشسته در امور سیاسی، نظامی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی هستند که با روش تصادفی- طبقه ای انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص های قدرت فرهنگی- اجتماعی، شامل جمعیت و قومیت ها، ایدئولوژی، روحیه ملی، فرهنگ و همبستگی ملی بر انتخاب ن وع و تدوین دکترین نظام ی مؤثر هستند و مناسب ترین نوع دکترین نظامی با توجه به عوامل و شاخص های فرهنگی- اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، دکترین بازدارندگی است. 4 فرضیه تحقیق که اثبات شده اند به ترتیب اولویت عبارتند از: عامل جمعیت وقومیت ها در ایران، عوامل اعتقادی مذهبی، عامل روحیه ملّی، عامل فرهنگی وهمبستگی ملّی.
بازنگری در طبقه بندی جرائم در پرتو عیارسنجی نوین از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
127 - 158
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با رشد فزاینده علم و فناوری های نوین و به موازات تحولات بنیادین در ارزش ها و هنجارها و تعدد و تکثر و درهم تنیدگی سیستم های اجتماعی و سیاسی، ماهیت، شکل و تنوع و شیوه ارتکاب جرائم نیز بسیار متحول گردیده است. نظر به اینکه جرم در بستر شرایط اجتماعی ظهور می کند، در این پژوهش در یک مطالعه میان رشته ای بین دانش جرم شناسی و علوم استراتژیک با روش «توصیفی-تحلیلی» و با بهره گیری از معیار تقسیم بندی نوین اجتماعی در صدد هستیم تا تقسیم بندی نوینی از جرائم منطبق بر شرایط پیچیده مذکور را ارائه نماییم. با توجه به دستاوردهای این پژوهش، بر خلاف نظام طبقه بندی عمده و رایج، با الهام از الگوی «نظام مدیریت جامعه در تلقی مدرن» و همچنین داده های علوم استراتژیک، جرائم را در سه سطح جدید: 1- استراتژیکی یا جرایم تصوری-پارادایمی؛ 2- تاکتولوژیکی یا جرایم مدیریتی و 3- تکنولوژیکی یا جرائم فردی و فناورانه طبقه بندی نموده ایم. در همین راستا بر خلاف تلقی رایج در آلیاژبندی جرائم به جرائم خرد (میکرو) و جرائم کلان (ماکرو)، این پژوهش در آلیاژبندی نوینی، جرائم را در چهار لایه ریز (نانو)، خرد (میکرو)، کلان (ماکرو) و ابر (سوپر) بر اساس دو معیار سیبل یا محیط آماج جرم و از طرفی آسیب های وارده تقسیم بندی نموده است. در نهایت از تلفیق مباحث فوق، در یک ساختار ماتریسی می توان به عیارسنجی جدیدی از جرائم در قالب یک دکترین دست یافت که در این پژوهش از آن تحت عنوان «عیارسنجی جرائم» یاد می شود.
الگوی تدوین دکترین عملیات مشترک آجا در جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 21
حوزه های تخصصی:
دکترین نظامی مبتنی بر اصول به کارگیری منابع نظامی به منظور پیشبرد مستمر امور، طراحی و با توجه به تغییر دائمی شرایط محیطی به خصوص در جنگ های آینده، بسیار پویا می باشد. بر همین مبنا تدوین آن فرآیندی، با رصد دائمی و بازخوردگیری از مراحل اجرا، صورت می پذیرد. بنابراین با توجه به پیچیدگی های محیطی در جنگ های آینده، نیاز به الگویی جامع وجود دارد تا تدوین گران بتوانند با این الگو از پراکندگی اقدام پرهیز و با حرکت منظم و منسجم، فرآیند تدوین دکترین نوین را طی کنند. دکترین عملیات مشترک که نتیجه ی تبدیل سازماندهی عملیات رزمی از تک نیرویی به نیروهای چندگانه است و با توجه به پیچیدگی های پیشِ رو در جنگ های آینده و مزیت های آن، پیش بینی می شود که محوریت عملیات رزمی در جنگ های آینده را نیز تشکیل دهد. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای و به روش توصیفی با رویکرد آمیخته بوده و جامعه ی آماری تحقیق آن، اسناد و مدارک و نشریات مرتبط و مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران این حوزه است. جامعه ی آماری این تحقیق، از مسؤلین سطوح بالای نظامی انتخاب شده اند که به علت ویژگی خاص موضوع تحقیق، حجم نمونه بر حجم جامعه ی آماری منطبق بوده و لذا نیاز به نمونه گیری نبوده است. همچنین در جمع آوری اطلاعات، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته های این تحقیق از جمله ابعاد الگوی پیشنهادی شامل محیط داخلی/ملّی، محیط خارجی/فراملی، محیط سازمانی و ماهیت عملیات مشترک می باشد.
الگوی تعیین دکترین در طرح ریزی و برنامه ریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱
23 - 45
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، یک چارچوب مناسب برای استخراج یا بازتعریف دکترین ارائه شده است. دکترین جهت گیری فرد/ بنگاه/ سازمان را در مواجهه با تصمیمات راهبردی تعیین می کند؛ از این رو، داشتن یک الگو برای تعیین دکترین در تصمیم گیری درست راهبردی تأثیری مستقیم دارد. برای این منظور، با انجام پژوهشی کتابخانه ای، مفاهیم مرتبط با دکترین گردآوری شد و با رویکرد تفسیرگرایی تحلیل گردید. سپس از راهبرد تحلیل تطبیقی استفاده شد تا ارتباط مفاهیم با یکدیگر و با دکترین استخراج شود. مطابق نتیجه این پژوهش، دکترین در واقع، اصول و بایسته های فرد/ بنگاه/ سازمان است که با تمرکز بر محیط تعیین می شود. آزمون صحه گذاری الگوی استخراج شده در یک کارگروه خبرگی با حضور 120 نفر از کارشناسان و مدیران طرح ریزی راهبردی سازمان های صنعتی برگزار شد و پس از تأیید در کارگروه خبرگی، الگو برای تعیین دکترین در چندین پروژه طرح ریزی یا تصمیم گیری راهبردی مانند پروژه طرح ریزی راهبردی برای ترابری هوشمند جاده ای مورد استفاده قرار گرفت. در همه موارد استفاده شده، دکترین تعیین شده از دقت و کارآمدی خوبی برخوردار بود که در واقع، کاربرد مناسب الگو را نشان می دهد.