مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توانایی های شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت مهم ترین بعد سرمایه انسانی سازمان ها است؛ بنابراین مطالعه ویژگی های مهم این حرفه بسیار اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی متغیر ملاک (بعد پردازش اطلاعات وسعت نقش مدیران)، با استفاده از مجموعه آزمون های استعداد عمومی است.
روش: در این پژوهش برای سنجش وسعت نقش از پرسشنامه تحلیل جایگاه حرفه ای و مدیریتی و برای سنجش توانایی های شناختی از آزمون استعداد عمومی استفاده شده است. این پژوهش که از نوع رابطه ای است، در 86 مدیر سه شرکت صنعتی (59 مدیر یک شرکت صنعتی دولتی در کرمان، 16 مدیر یک شرکت صنعتی نیمه دولتی در تهران و 11 مدیر یک شرکت صنعتی نیمه دولتی در اصفهان) اجرا شد. افراد نمونه همگی مرد بودند و به طور تصادفی از بین مدیرانی انتخاب شدند که دارای شرح شغلی رسمی با حداقل یک سال سابقه کار بودند.
یافته ها: بین بعد پردازش اطلاعات شغلی و توانایی شناختی مدیران رابطه معنا داری مشاهده شد (در سطح 01/0 p≤). همچنین توانایی های استدلال عددی، محاسبه و جور کردن شکل، توانایی پردازش اطلاعات مدیران را پیش بینی می کنند (در سطح 01/0 p≤).
نتیجه گیری: یکی از مهم ترین مزیت های آزمون ها استفاده از آنها در تصمیم گیری های شغلی است. این تصمیم گیری ها مواردی از قبیل گزینش کارکنان، نظام جانشینی، طبقه بندی و ارزشیابی را شامل می شود. با استفاده از آزمون های مناسب، می توان وسعت نقش مدیران و در نتیجه عملکرد آنان را پیش بینی کرد.
ارتباط وضعیت تحصیلی دانشجویان و توانایی شناختی مغز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پایش وضعیت تحصیلی دانشجویان یکی از ماموریتهای نظام آموزشی دانشگاههاست. تواناییهای شناختی مغز نقش محوری در یادگیری و موفقیت تحصیلی ایفا میکنند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین وضعیت تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه مقطعی موردپژوهی، در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1391 انجام شد و 395 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه توانایی های شناختی 30گویه ای در 7 زیرمقیاس ""حافظه فعال""، ""کنترل مهاری و توجه انتخابی""، ""تصمیم گیری""، ""برنامه ریزی""، ""توجه پایدار""، ""شناخت اجتماعی"" و ""انعطاف پذیری شناختی""بود. برای بررسی همبستگی بین معدل و کارکردهای اجرایی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: همبستگی معنی داری بین معدل تحصیلی و کل توانایی های شناختی و زیرمقیاس های حافظه فعال، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی (همگی در سطح 0001/0=p) به غیر از شناخت اجتماعی (969/0=p) مشاهده شد.
نتیجهگیری: زیرمقیاس های توانایی های شناختی یعنی حافظه فعال، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی با معدل تحصیلی دانشجویان ارتباط مثبت دارند.
تأثیر تمرینات ورزشی بر روی توانایی های حرکتی و شناختی سه کودک دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر یک برنامه ی ورزشی مشترک (مربی و خانواده) بر بهبود توانایی های حرکتی و شناختی به ویژه زمان واکنش و حافظه ی کاری در سه کودک دارای نشانگان داون انجام شد. به همین منظور، برنامه تمرین های ورزشی مشترک بر روی سه کودک با نشانگان داون مورد استفاده قرار گرفت که شامل دو پسر (نفرنخست، با سن تقویمی 3/10 سال و سن عقلی 7/4 سال؛ نفردوم، با سن تقویمی 6/14 سال و سن عقلی زیر 4 سال) و یک دختر (با سن تقویمی 0/14 سال و سن عقلی زیر 4 سال) بود. پس از دوره های تمرینی نمره های حرکات درشت بهبود یافت و در ارزیابی شاخص های زمان واکنش نیز بهبودی قابل ملاحظه ای مشاهده شد. تعاملات نزدیکی بین حوزه های حرکتی و شناختی در افراد فاقد پیشرفت های طبیعی وجود دارد. بنابراین، برنامه ریزی برنامه های مداخله ای بر مبنای مشارکت همزمان کودکان و والدین با هدف ترویج سبک زندگی فعال در افراد بانشانگان داون مورد نیاز است.
تفاوت های فردی در توانایی های شناختی و سبک های عاطفی با توجه به گرایش های شخصیتی صبحی و عصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد توانایی های شناختی و سبک های عاطفی سازگاری، پنهان کاری و تحمل بر اساس تفاوت های فردی در گرایش های صبحگاهی و شامگاهی بود. به همین منظور 304 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند، سپس پرسش نامه تیپ های صبحگاهی و شامگاهی به منظور پاسخگویی در بین آنها توزیع گردید. پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 60 نفر بر اساس نمرات کسب شده در پرسش نامه تیپ های صبحگاهی و شامگاهی، به صورت افراد دارای گرایش شخصیتی صبحگاهی، شامگاهی و بین بینی انتحاب شدند. در نهایت مقیاس توانایی های شناختی و سبک های عاطفی به طور انفرادی و به منظور گردآوری داده ها بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع گردید. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخص های توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که بین ابعاد توانایی های شناختی بر اساس گرایش های صبحگاهی، شامگاهی و بین بینی تفاوت معنادار وجود دارد و تیپ های شامگاهی در برخی ابعاد توانایی شناختی مانند: کنترل مهاری، تصمیم گیری و توجه در مقایسه با تیپ گرایش صبحگاهی تفاوت معناداری نشان دادند (05/0p#,
تغییر الگوی تفاوت های جنسیتی در عملکرد شناختی؛ آیا شناخت در ایران به سمت زنانه شدن پیش می رود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت های پژوهشی، تفاوت های جنسیتی در شناخت، در فاصله بین عوامل زیستی و فرهنگی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نظر به تغییرات اجتماعی گسترده ای که در دهه های اخیر در کشور ما اتفاق افتاده است هدف از پژوهش حاضر شناسایی تفاوت های جنسیتی در توانایی های شناختی بوده است. به این منظور نمونه ای به حجم 661 (353 پسر و 308 دختر) کودک دبستانی به روش تصادفی انتخاب و در توانایی های شناختی گسترده ای سنجش شدند. نتایج نشان داد دختران گروه نمونه در متغیرهای استدلال سیّال، پردازش دیداری، حافظه کوتاه مدت و فعال، درک خواندن، سرعت پردازش، توانایی لامسه ای، دانش و پیشرفت ریاضی، حافظه با تاخیر، تمایز شنیداری و دانش جامع، عملکرد بهتری از پسران دارند. بر این اساس پژوهش حاضر نتیجه گیری می کند که الگوی تفاوت های جنسیتی در شناخت، در جامعه ما به نفع دختران تغییر کرده است. این تغییر الگو در نتیجه پاسخدهی متفاوت دختران و پسران به تغییرات اجتماعی مانند تغییر در نقش های کلیشه های جنسیتی و یا تغییر در فرایندهای جامعه پذیری تبیین شده است. دختران به واسطه آنکه از یک سطح محروم تری شروع کرده اند به طور بی محاباتری به تغییرات اجتماعی واکنش نشان داده و از آن بهره می برند و همین امر نیز موجب برتری عملکرد شناختی آنها شده است.
نقش واسطه ای ساختار انگیزشی در رابطه بین توانایی های شناختی با رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۶
171 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس توانایی های شناختی با میانجی گری ساختارهای انگیزشی در نوجوانان دبیرستانی شهر تهران در سال 96-1395 بود. 426 دانش آموز دختر و پسر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (زاده محمدی و احمدآبادی، 1390)، ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 2004)، و توانایی های شناختی (نجاتی،a1392) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری (با استفاده از نرم افزار لیزرل) استفاده شد. شاخص برازش تطبیقی (94/0=CFI)، شاخص نیکویی برازش (95/0=GFI)، شاخص نرم شده نیکویی برازش (92/0=AGFI) و ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (08/0=RMSEA) حاکی از برازش الگوی مفهومی با داده های گردآوری شده بودند. یافته ها نشان دادند که ساختار انگیزشی (در دو بعد انطباقی و غیر انطباقی) رابطه بین توانایی های شناختی و رفتارهای پرخطر را میانجی گری می کند. همچنین اثر مستقیم رفتار انطباقی و غیر انطباقی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود. اثر مستقیم توانایی های شناختی بر رفتار انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود. همچنین توانایی های شناختی توانستند 5 درصد از واریانس رفتار انطباقی و 28 درصد از واریانس رفتار غیر انطباقی را تبیین کنند. به علاوه ساختار انگیزشی (در دو بعد رفتار انطباقی و غیر انطباقی) و توانایی های شناختی با هم توانستند 20 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند.
تحلیل بُعدیّت و مدل سازی ساختار توانایی های شناختی به روش نظریه سؤال-پاسخ چند بُعدی و مبتنی بر شاخص های وابستگی موضعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
163 - 219
حوزه های تخصصی:
تحلیل بُعدیّت (dimensionality analysis) یا مشخص کردن تعداد خصیصه های مکنون زیربنایی تاثیر گذار بر داده های حاصل از اجرای یک مقیاس یا آزمون و بررسی فرضیّه های استقلال موضعی (local independence) و یکنوایی (monotonicity)، از پیش فرض های مهم اعمال یک مدل سؤال-پاسخ بر مجموعه ای از داده ها می باشند. در این پژوهش، پس از توضیح مختصر شاخص های وابستگی موضعی (local dependence) و مدل های آن، به منظور مدل سازی ساختار توانایی های شناختی بر اساس داده های حاصل از اجرای مقیاس سنجش توانایی های شناختی روی یک نمونه 1105 نفری از دانش آموزان پایه نهم تحصیلی شهر اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده بودند، پس از بررسی فرضیّه استقلال موضعی از طریق شاخص های وابستگی موضعی، فرضیّه یکنوایی و برآورد پارامترهای دو مدل تک بُعدی و دو بُعدی و مقایسه آن ها باهم، بُعدیّت ساختار توانایی های شناختی مشخص شد. نتایج نشان داد مدل وابستگی های مشاهده شده بین سؤال ها، مدل وابستگی موضعی اساسی می باشد و مقایسه شاخص های برازش مدل های تک بُعدی و دوبُعدی پاسخ مدرّج (graded response) سِیم جیما (Samejima) با داده ها نشان داد که مدل دو بُعدی نسبت به مدل تک بُعدی از برازش بهتری با داده ها برخوردار می باشد . در ادامه از طریق به کار گیری مفهوم بُعدیّت فضای عاملی، نوعی مقایسه بین دو نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و نظریه سوال-پاسخ چند بُعدی (MIRT) ایجاد و نوعی همگرایی در نتایج به دست آمد. نتایج نشان داد که شاخص های برازش نظریه کلاسیک به تنهایی قادر به مشخص کردن ساختار توانایی های شناختی نمی باشند و روش های مبتنی بر نظریه سؤال-پاسخ در این زمینه می توانند راهگشا باشند. نتایج تحلیل بُعدیّت نشان داد که ساختار توانایی های شناختی دو بُعدی است؛ بُعد اول شناخت غیر اجتماعی و بُعد دوم شناخت اجتماعی نام گذاری و مشاهده شد این نتایج با نتایج موجود در حوزه علوم عصب شناختی همگرایی دارد.
تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار بر کارکردهای اجرایی و توانایی های شناختی دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
55 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار بر کارکردهای اجرایی و توانایی های شناختی دانش آموزان مبتلا به دیابت، انجام یافت. روش: 18 دانش آموز مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل انتساب شدند. کارکردهای اجرایی و توانایی های شناختی هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با ابزارهای تحقیق سنجش شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نرم افزار کامپیوتری بهسازی حافظه و توجه، نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، و نرم افزار کاگلب (کشف تغییر از مجموعه آزمون های توجه، و کشف علامت از مجموعه آزمون های ادراک) بود. برای مداخله، گروه آزمایش به صورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته (دوبار در هفته) با کمک نرم افزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی قرار گرفتند. یافته ها: داده ها با تحلیل کواریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل شدند. و نتایج، حاکی از افزایش توانایی های شناختی (توجه برای کشف تغییر و ادراک) در گروه آزمایش بود. اما، مداخله اعمال شده، کارکردهای اجرایی گروه آزمایش را افزایش نداده بود. نتیجه گیری: این مطالعه به این نتیجه رسید که مداخله و تعداد جلسات مقرر شده در این مطالعه، هرچند برای ارتقاء توانایی های شناختی مفید بود، ولی برای بهبود کارکردهای اجرایی، از توان کافی برخوردار نبود.
اثربخشی آموزش توانایی های شناختی برحافظه کاری کلامی و غیر کلامی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل داده ها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن توانایی های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
بررسی ابعاد آسیب شناسی شخصیت و توانایی های شناختی در افراد با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷ (پیاپی ۴۰)
153-162
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد آسیب شناسی شخصیت و توانایی های شناختی در افراد با اختلال شخصیت مرزی، انجام گرفت. تحقیق حاضر از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد با اختلال شخصیت مرزی از مراکز درمانی و مراکز اعصاب و روان وابسته به بهزیستی استان البرز تشکیل می داد. روش نمونه گیری هدفمند بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی-مورگان، 120 نفر در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت(1392) و پرسشنامه ی سنجش توانایی های شناختی از نسخه سوم مقیاس توانایی های شناختی وودکاک جانسون(2013) استفاده شد. در نهایت داده ها با آزمون تی تک گروهی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که توانایی های «فهم کلامی» «ترکیب صدا»، «وارونه سازی اعداد»، «کلمات ناقص» و «حافظه فعال شنیداری» در افراد با اختلال شخصیت مرزی پایین تر از حد متوسط و میزان مورد انتظار است و توانایی های «یادگیری دیداری- شنیداری»، «روابط فضایی»، «شکل گیری مفهوم»، «انطباق دیداری» و «یادگیری دیداری- شنیداری تاخیری» در این افراد، در حد متوسط (میزان مورد انتظار) است
نقش عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی در پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
31 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی در پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان در قالب مدل معادلات ساختاری بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه های شیراز در سال تحصیلی 97-96 تشکیل دادند که تعداد 250 نفر از دانشجویان این دانشگاه ها از راه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تفکر انتقادی ریکتس، توانایی های شناختی نجاتی و عدالت اخلاقی بیرگر استفاده شد. برای روایی مقیاس ها از تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار AMOS و برای پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و پاسخ به فرضیه پژوهش، از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، عدالت اخلاقی تأثیر مثبت و معنادار بر تفکر انتقادی داشته اما توانایی های شناختی توان تأثیرگذاری بر تفکر انتقادی را ندارد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت که اخلاقیات از عوامل اصلی برای بررسی تفکر انتقادی است اما توانایی های شناختی نقشی در گرایش افراد به تفکر انتقادی ندارد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر توانایی های شناختی دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
45 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر توانایی های شناختی دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D انجام شد. روش : این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد دانشگاهی سمنان در سال تحصیلی 97-1396 بودند. پس از بررسی تیپ شخصیتی D در بین دانشجویان تعداد 70 نفر انتخاب و از میان آن ها تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس تیپ شخصیتی D (دنولت، 2005) و پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) جمع آوری و با روش های خی دو، اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل ازنظر تأهل و مقطع تحصیلی تفاوت معناداری نداشتند (0/05<P). همچنین، گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود توانایی های شناختی و همه ابعاد آن شامل حافظه، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی، توجه پایدار، شناخت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی شد و نتایج درمان در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (0/05>P). نتیجه گیری : با توجه به نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود ویژگی های دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D ضروری است. درنتیجه، درمانگران و روانشناسان بالینی می توانند از روش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های شناختی استفاده کنند.
اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس ناخودداری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
551-566
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و نسل سوم بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین از جمله تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر اختلال وسواس زنان تأثیر دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس - ناخودداری در زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان 20 تا 45 ساله شهر کرمانشاه در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 40 نفر از زنان 20 تا 45 ساله بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس وسواس - ناخودداری ییل -براون گودمن (1986) ، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و همکاران (2005) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش مبتنی بر روی آورد اوشا و موران (2019) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر کاهش مشکلات شناختی و علائم وسواس - ناخودداری و افزایش تحمل آشفتگی مؤثر است (0/001 ≥ P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق و با توجه به اینکه الگوی درﻣﺎنی تصویرسازی ذهنی دستوری ﺑﺮ تصاویر، اﺣﺴﺎﺳﺎت، خاطرات آزاردهنده و بازسازی شناختی متمرکز است می توان از آن به عنوان یک مداخله اثربخش در کنار سایر مداخلات درمانی برای بیماران مبتلا به وسواس - ناخودداری استفاده کرد.
تفکر شهودی، سوگیری های رفتاری و عملکرد سرمایه گذاران حرفه ای بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین ارتباط توانایی های شناختی و اعتماد به شهود با سوگیری های رفتاری و همچنین، تبیین ارتباط سوگیری های رفتاری با عملکرد سرمایه گذاران حرفه ای در بورس اوراق بهادار تهران اجرا شده است. در این پژوهش، پس از مقایسه دو معیار متفاوت از تصمیم گیری آنی یا شهودی، تأثیر آنها بر سوگیری های اتکا و تعدیل و سفسطه ارتباط بررسی شد و در نهایت، آزمونی برای تأثیر سوگیری های رفتاری بر عملکرد افراد انجام گرفت.
روش: نمونه بررسی، 311 سرمایه گذار حرفه ای در بازار سرمایه بود که اطلاعات آنها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، به تناسب از آزمون کای دو، من ویتنی، رگرسیون حداقل مربعات و رگرسیون پروبیت استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد به شهود بر سوگیری اتکا و تعدیل و سوگیری سفسطه ارتباط، تأثیر مثبت و معناداری دارد، در حالی که توانایی شناختی بر سوگیری سفسطه ارتباط، تأثیر منفی و معناداری می گذارد. افزون بر این، سوگیری سفسطه ارتباط بر بازدهی کسب شده تأثیر منفی و معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جنسیت، تأثیر منفی توانایی شناختی و تأثیر مثبت اعتماد به شهود بر سوگیری سفسطه ارتباط را تقویت می کند.
نتیجه گیری: اعتماد به شهود نسبت به توانایی های شناختی ارتباط بیشتری با سوگیری های رفتاری و عملکرد نشان می دهد و در مجموع، آموزنده تر است.
بررسی رابطه توانایی های شناختی و ذهن آگاهی با خردمندی معلمان: نقش واسطه ای هیجانات مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
88 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانایی های شناختی و ذهن آگاهی با خردمندی معلمان با نقش واسطه ای هیجان های مثبت بود. روش پژهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان میبد به تعداد 600 نفر بود. به این منظور 375 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میبد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه ذهن آگاهی براون و ریان (2003)، پرسشنامه هیجان های مثبت چن (2016) و مقیاس سه بعدی خرد آردلت (2003) را تکمیل کردند. پس از گرداوری داده ها، مدلیابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل مطرح شده از برازش خوبی برخوردار است (91/0= NFI و 068/0= SRMR). نتایج تحلیل ها نشان داد توانایی های شناختی، ذهن آگاهی و هیجان های مثبت بر خرد تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین نقش واسطه ای هیجان های مثبت در رابطه بین توانایی های شناختی و ذهن آگاهی با خرد تأیید شد. یافته ها نشان می دهد با افزایش متغیرهای توانایی های شناختی، ذهن آگاهی و هیجان های مثبت می توان افزایش خرد در معلمان را انتظار داشت.
اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی در ورزشکاران نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یکی از درمان های شناختی- رفتاری موج سوم شناخته می شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی در ورزشکاران نابینا و کم بینا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه ورزشکاران گلبالیست استان آذربایجان شرقی در سال 98 تشکیل می دادند که از این میان 27 ورزشکار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای تحت مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های ذهن آگاهی ورزشی و توانایی های شناختی توسط شرکت کنندگان دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون های ویلکاکسون و یومن- ویتنی تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مربوط به مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی در شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون به طور معناداری بالاتر است. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در ارتقای مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی ورزشکاران نابینا و کم بینا مؤثر است. لذا، به عنوان یک مداخله شناختی- رفتاری برای بهبود شناخت و ذهن آگاهی این ورزشکاران توصیه می شود.
مدل یابی عملکرد تحصیلی براساس توانایی های شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه روزمره، حافظه گذشته نگر -آینده نگر با میانجی گری فراحافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تببین مدل عملکرد تحصیلی بر اساس توانایی های شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشته نگر- آینده نگر با میانجی گری فراحافظه در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400بود که از آن میان به روش نمونه گیری در دسترس 322 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادها شامل پرسش نامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسش نامه حافظه روزمره ساندرلند و همکاران (1983)، پرسش نامه حافظه گذشته نگر– آینده نگر کرافورد و همکاران (2003) پرسش نامه خودکارآمدی حافظه بری و همکاران (1989)،. پرسش نامه فراحافظه چند عاملی تریر و ریج (2002) بودند. به منظور آزمودن فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-22 استفاده شد. متغیر های پنهان توانایی های شناختی، خودکارآمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشته - آینده نگر و فراحافظه دارای نشانگر بودند که یافته های مدل اندازه گیری نشان داد همه متغیر های نشانگر بر سازه مکنون خود به طور معناداری بار شده اند. نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای پنهان اثر مثبت، مستقیم و معناداری بر عملکرد تحصیلی دارند. توانایی های شناختی، خودکار آمدی حافظه، حافظه رومزه، حافظه گذشته نگر- آینده نگر با میانجی گری فراحافظه برعملکرد تحصیلی اثرات مثبت، مستقیم و نیز اثر کل مثبت و معناداری دارند. این مدل در مجموع 67% واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی کرد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از نقش متغیر های پیش بین برای بهبود عملکرد تحصیلی استفاد کرد.
رابطه توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس با میانجی گری خودکارآمدی مالی و سواد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۸۰-۱۵۶۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعددی به پیش بینی رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری به عنوان یکی از مهم ترین تصمیمات افراد و اثرات سواد مالی بر آن پرداخته اند. اما پژوهشی که به نقش هم زمان میانجی خودکارآمدی مالی و سواد مالی در رابطه توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه میان توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران با نقش میانجی گر خودکارآمدی مالی و سواد مالی انجام شد. روش: در پژوهش توصیفی - همبستگی حاضر، جامعه مورد مطالعه کلیه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه ایران می باشند. از این جامعه آماری 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در طی فرآیند نمونه گیری سعی گردید تا سرمایه گذارانی با حداقل یک سال سابقه فعالیت انتخاب شوند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه خودکارآمدی مالی لون (2011)، پرسشنامه سواد مالی بونگومین و همکاران (2016) و پرسشنامه رفتار تصمیم گیری لیم (2012) است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد که توانایی های شناختی با رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری رابطه مثبت و معنی داری دارد (0/05>p). همچنین نتایج بوت استرپ نشان داد که خودکارآمدی مالی و سواد مالی می توانند رابطه میان توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری را میانجی گری کنند (0/05 >p). نتیجه گیری: بهبود مهارت ها و توانایی های شناختی، خودکارآمدی مالی بالا و سواد مالی بالا، می توانند کیفیت رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین لزوم توجه به این عوامل در بهبود کیفیت رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری ضروری است
تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
151 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان شهر سمنان در سال 1400-1399 بود. بنابراین روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر سمنان بودند که براساس دیدگاه نورمن و استرینر(2003) تعداد 300 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری بعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ی موردنظر به پرسشنامه های ریکتس(2003)، فرم کوتاه پرسشنامه ی فراش ناخت ول ز(1997)، توانایی های شناختی نجاتی(1392) و عدالت اخلاقی بیرگر(2012) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد به ترتیب بین فراشناختی، عدالت اخلاقی و توانایی شناختی با تفکر انتقادی 24/0، 45/0 و 21/0 رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد توانایی شناختی و عدالت اخلاقی بطور غیرمستقیم با میانجی گری باورهای فراشناختی با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود دارد؛ همچنین بین تفکر انتقادی و باورهای فراشناخت با عدالت اخلاقی و توانایی شناختی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد(01/0P<). و مدل مفروض نیز نشان داده است که مدل از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش ضرورت ترکیب سازه های مختلف در عملکرد فردی مورد تائید قرار گرفت، بنابراین پیشنهاد می شود با تایید روابط فوق آموزش های اساسی از همان اوان کودکی و در مراحل پیش دبستانی مورد توجه متخصصین و برنامه ریزان قرار گیرد.
تدوین مدل ساختاری اهمال کاری و ذهن آگاهی با تأکید بر نقش میانجی توانایی های شناختی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر کرمانشاه در سال 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
موضوع یادگیری، همواره یکی از دغدغه ها و مسائل مهم پیش روی پژوهشگران، صاحب نظران و مربیان بوده است. متغیرهای بسیاری اثرات مثبت و یا منفی در یادگیری و فرایند آن ایفا می کنند. اهمال کاری به عنوان یکی از این متغیرها جایگاه ویژه ای در یادگیری دانش آموزان دارد. در همین راستا این پژوهش با هدف بررسی تدوین مدل ساختاری اهمال کاری و ذهن آگاهی با تأکید بر نقش میانجی توانایی های شناختی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-401 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 379 نفر آنها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اهمال کاری تاکمن (1991)، ذهن آگاهی بائر و همکاران (۲۰۰۶) و مهارت های شناختی نجاتی (1392) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری تحلیل و نتایج به دست آمده نشان می دهد اهمال کاری دانش آموزان تابعی از توانایی های شناختی و ذهن آگاهی آنان است. همچنین نتایج نشان از این دارد که توانایی های شناختی قادر است تا بر رابطه میان اهمال کاری و ذهن آگاهی دانش آموزان تأثیرگذار باشد؛ یعنی اهمال کاری متأثر از ذهن آگاهی و توانایی های شناختی قرار می گیرد و درنتیجه ذهن آگاهی بالا و توانایی شناختی مطلوب بهبود می یابد. بر همین اساس می توان یافته های پژوهش را در جهت بهبود اهمال کاری دانش آموزان به کار گرفت و با آموزش ها و دوره های تکمیلی برای والدین و دانش آموزان در بهبود و کنترل این متغیر گام برداشت.