مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال وسواس - ناخودداری


۱.

اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل در دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس - ناخودداری درآمیختگی فکر و عمل درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۴۳۳
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری، اختلالی جدی است که دیگر فرآیندهای روانشناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی نوجوانان را نیز با آسیب مواجه می سازد، اما آیا درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد به بهبود نشانگان در این دانش آموزان کمک می کند؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان پذیرش و تعهد غضنفری و همکاران (1394) قرار گرفت. در این پژوهش پرسشنامه وسواس - ناخودداری مادزلی (هاجسون و راچمن، 1980) و مقیاس آمیختگی فکر و عمل (شفران و همکاران، 2004) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری تأثیر معناداری داشت (0/001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از تکنیک های ذهنی موجب بهبود نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل دانش آموزان می شود.
۲.

اثربخشی درمانگری تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای کاتدی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجه ای کاتدی اختلال وسواس - ناخودداری اضطراب افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۴۷
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری یکی از اختلالات ناتوان کننده می باشد که هزینه های فردی و اجتماعی گسترده ای به همراه دارد. این اختلال همبودی قابل ملاحظه ای با اختلال های افسردگی و اضطراب دارد و بسیاری از بیماران مبتلا به آن به روان درمانگری و دارودرمانگری پاسخ نمی دهند. بنابراین آیا درمان های نسل جدید و غیرتهاجمی تحریک مغزی می تواند بر بهبود نشانه های مرضی وسواس - ناخودداری موثر واقع شود؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمانگری غیرتهاجمی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای کاتدی بر نشانه های مرضی وسواس - ناخودداری، اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری انجام شد. روش : 30 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه پلاسیبو) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مرحله مداخله، آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه به صورت 2 جلسه در هفته و هر جلسه 20 دقیقه و با جریان 2 میلی آمپر، تحت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجه ای کاتدی قرار گرفتند و آزمودنی های گروه پلاسیبو تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجه ای شم دریافت کردند. آزمودنی های هر دو گروه با استفاده از مقیاس وسواس - ناخودداری ییل – براون (گودمن و همکاران، 1989) ، مقیاس درجه بندی مقیاس اضطراب هامیلتون(1959) و مقیاس افسردگی بک (1978) در جلسات اول و دهم ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کاربرد تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجه ای کاتدی در کورتکس اوربیتوفرونتال و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجه ای آنودی در ناحیه O2 منجر به کاهش معنادار نشانه های مرضی وسواس - ناخودداری (0/001 p< )، اضطراب (0/003 p< ) و افسردگی (0/004 p< ) در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری می شود. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجه ای کاتودی روش درمانی غیرتهاجمی مؤثری برای بهبود نشانه های مرضی وسواس - ناخودداری، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری می باشد
۳.

اثربخشی درمان های غیرتهاجمی بر اختلال وسواس - ناخودداری: مطالعه ای مبتنی بر فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل اختلال وسواس - ناخودداری فنون غیرتهاجمی تحریک مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۵۴۵
زمینه: مطالعات زیادی نشان داده است که درمان های غیرتهاجمی اثرات مثبتی بر کاهش نشانه های مرضی اختلال وسواس - ناخودداری دارد. اما آیا می توان با یک مطالعه فراتحلیل به نتیجه مثبت رسید؟ هدف: در این پژوهش، با استفاده از فراتحلیل به بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر بر نشانه های مرضی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری پرداخته شد. روش : 10 پژوهش برای انجام این فراتحلیل انتخاب شدند. منابع جستجو در این پژوهش عبارتند از: مجلات علمی - پژوهشی در حیطه روانشناسی، پایگاه های اینترنتی از جمله پاب مد، ساینس دایرکت، اسپرینگر و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی که بر اساس شرایط روش شناختی، موضوع و طرح پژوهشی انتخاب شدند. سپس اندازه اثر برای هر پژوهش محاسبه گردید. یافته ها: طبق نتایج این فراتحلیل میزان اندازه اثر ترکیبی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (0/0028= p ) و تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر (0/0069= p ) بر کاهش نشانه های مرضی وسواس - ناخودداری طبق جدول کوهن معنادار و بالا می باشد. نتیجه گیری: درمان های غیرتهاجمی اثربخشی بالایی بر کاهش نشانه های مرضی وسواس - ناخودداری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری دارند.
۴.

اثربخشی روان درمانی تحلیلی کارکری بر بهبود افسردگی و توانش ارتباطی بیماران مبتلا به اختلال وسواس-ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی تحلیلی کارکردی افسردگی توانش ارتباطی اختلال وسواس - ناخودداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۴۲۷
زمینه: اختلال وسواس – ناخودداری به واسطه بروز علائم منجر به مشکلاتی در روابط بین فردی افراد مبتلا می شود، که می تواند باعث تشدید و یا عود این بیماری شود . از این رو به نظر می رسد روان درمانی تحلیلی کارکردی با تأکید بر صمیمیت و مشکلات بین فردی، می تواند بر بهبود علائم و پیشگیری از عود مجدد این اختلال مؤثر واقع شود. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی این مداخله بر بهبود افسردگی و توانش ارتباطی بیماران مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش وگواه بود. از اینرو، تعداد 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، از بین افراد مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری انتخاب و در دو گروه آزمایش وگواه جای گماری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی بک (ویرایش- II ، (1996)) و توانش ارتباطی بین فردی (1983) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر گروه آزمایش به صورت معناداری (0/01 p< ) بر افسردگی و توانش ارتباطی تأثیر دارد. نتیجه گیری: این بدان معناست که روان درمانی تحلیلی کارکردی موجب کاهش افسردگی و افزایش توانش ارتباطی افراد مبتلا به وسواس – ناخودداری شد.
۵.

اثربخشی درمان فراتشخیصی بر بهبود تحمل ابهام، کارکرد اجرایی (دقت و زمان) و حافظه در بیماران با اختلال وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس - ناخودداری درمان فراتشخیصی تحمل ابهام کارکرد اجرایی حافظه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۵۴
زمینه: با توجه به تغییرات در DSM و در نظر گرفتن رویکرد ابعادی به جای رویکرد طبقاتی این سؤال مطرح است که آیا درمان فراتشخیصی بر درمان اختلال اختلال وسواس- ناخودداری مؤثر است؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر بهبود، تحمل ابهام، کارکرد اجرایی (دقت و زمان) و حافظه در بیماران با اختلال وسواس- ناخودداری انجام شد. روش: از میان افراد مبتلا به اختلال وسواس- ناخودداری مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی قزوین 40 بیمار با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری (گروه تحت درمان فراتشخیصی و گروه گواه) قرار گرفتند و پرسشنامه های وسواس ییل براون(گودمن، پریس و همکاران، 1989)، مقیاس تحمل ابهام )مکلین، ،2009) ، آزمون فراخنای حروف و ارقام (وکسلر، 1987) و آزمون استروپ (استروپ، 1935) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که درمان فراتشخیصی به طور معناداری باعث بهبود تحمل ابهام، کارکرد اجرایی (دقت و زمان) و حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواس-ناخودداری شده است (0/001>p). نتیجه گیری: رویکرد فراتشخیصی در درمان با مدنظر قرار دادن رویکرد ابعادی و هدف قرار دادن سازه های فراتشخیصی می تواند در بهبود علایم OCD اثرگذار باشد.
۶.

اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس ناخودداری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش توانایی های شناختی تحمل آشفتگی اختلال وسواس - ناخودداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۴۴۳
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و نسل سوم بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین از جمله تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر اختلال وسواس زنان تأثیر دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس - ناخودداری در زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان 20 تا 45 ساله شهر کرمانشاه در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 40 نفر از زنان 20 تا 45 ساله بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس وسواس - ناخودداری ییل -براون گودمن (1986) ، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و همکاران (2005) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش مبتنی بر روی آورد اوشا و موران (2019) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر کاهش مشکلات شناختی و علائم وسواس - ناخودداری و افزایش تحمل آشفتگی مؤثر است (0/001 ≥ P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق و با توجه به اینکه الگوی درﻣﺎنی تصویرسازی ذهنی دستوری ﺑﺮ تصاویر، اﺣﺴﺎﺳﺎت، خاطرات آزاردهنده و بازسازی شناختی متمرکز است می توان از آن به عنوان یک مداخله اثربخش در کنار سایر مداخلات درمانی برای بیماران مبتلا به وسواس - ناخودداری استفاده کرد.
۷.

اثربخشی تلفیق درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور (تراپلی) بر شدت نشانه ها و عملکرد کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس - ناخودداری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بازی درمانگری دلبستگی محور عملکرد کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۷۰
زمینه: چند مطالعه به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شدت نشانه های اختلال وسواس پرداخته اند؛ اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی این درمان در ترکیب با بازی درمانگری دلبستگی محور بر نشانه ها و عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری می پردازد. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال وسواس 8 تا 12 ساله در سطح شهر اصفهان در سال 1398، به همراه مادرانشان بود که از این میان 20 زوج کودک و مادر پس از تشخیص روان پزشک یا روانشناس معتبر، به اختلال وسواس و کسب حداقل نمره 14 در مقیاس وسواس جبری ییل براون کودکان بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش درمان ترکیبی را به مدت 10 جلسه مشاوره فردی دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس وسواس - ناخودداری ییل براون کودکان (CY-BOCS) و مقیاس تأثیر وسواس در کودک - نسخه والدین (COIS- R/ P) بود. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های این پژوهش، تأثیر درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر کاهش علائم وسواس، بهبود عملکرد کلی و بهبود عملکرد تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی و توانش های زندگی روزمره را مورد تأیید قرارداد (0/05 P<). نتیجه گیری: درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر کاهش نشانه ها و بهبود عملکرد در کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری اثربخش است.
۸.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانگری و تلفیق آن با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانگری مواجهه و جلوگیری از پاسخ تحمل پریشانی اختلال وسواس - ناخودداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۱
زمینه: وسواس، از اختلالات روانی مزمن است که به دلیل ماهیت پیچیده آن، موجب شده درمان های متفاوتی برای آن استفاده شود. طرحواره درمانگری و فن مواجه و جلوگیری از پاسخ از شیوه های درمانی است که روی افراد مبتلا به وسواس مورد بررسی قرار گرفته است. براساس تحقیقات پیشین هر دو به تنهایی روش های درمانی مؤثری به شمار می روند، اما پژوهش های اندکی تلفیق این دو روش و مقایسه آن با روش دیگر را مورد بررسی قرار داده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانگری و تلفیق آن با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو انجام شد. روش: روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به وسواس شستشو مراجعه کننده به مراکز مشاوره شمال و مرکز شهر تهران از ابتدای آبان تا پایان بهمن 99 بود، که 45 نفر به صورت در دسترس براساس ملاک های ورود انتخاب شدند. گروه مداخله اول (طرحواره درمانگری) 12 جلسه و گروه مداخله دوم (تلفیق طرحواره درمانگری با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ) 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط و آزمون بونفرونی در نرم افزار 23-SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله طرحواره درمانگری و تلفیق طرحواره درمانگری با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ در پایان مداخلات و دوره پیگیری موجب افزایش تحمل پریشانی در زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو شدند (0001/0 P<)، اما روش تلفیق طرحواره درمانگری با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ در مقایسه با طرحواره درمانگری دارای اثربخشی بیشتری بر تحمل پریشانی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده از فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ در کنار فنون شناختی، تجربی و رفتاری طرحواره درمانگری به افراد مبتلا به اختلال وسواسی کمک می کند تا بتوانند ابعاد مختلف محرک اضطراب زا را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در نتیجه پاسخ مناسب تری به آن ارائه دهند.