مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تمایزیافتگی خود
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی روش طرحواره های هیجانی در مقایسه با روش تمایزیافتگی خود بر دلزدگی زناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش، یک گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه و جامعه آماری شامل 53 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه 6 تهران در سال 1397 بود که از این جامعه 45 زن واجد شرایط به شیوه هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه در هر گروه 15 زن کاربندی شد. ابزار پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و برنامه طرحواره هیجانی لیهی (2016) و برنامه تمایزیافتگی خود کر و بوون (2004) بود که هر یک از برنامه ها در 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی هفته ای یک بار به گروه آزمایش 1 و 2 ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر مداخله طرحواره هیجانی و مداخله تمایزیافتگی خود بر دلزدگی زناشویی (71/7 =F، 01/0 =P)، (55/11 =F، 002/0 =P)، خستگی جسمی (34/21 =F، 001/0 =P)، (86/15 =F، 001/0 =P)، از پا افتادگی عاطفی (60/6 =F، 016/0 =P)، (76/13 =F، 001/0 =P) و از پا افتادگی روانی (73/8 =F، 01/0 =P)، (61/14 =F، 001/0 =P) مؤثر هستند و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت میزان اثربخشی دو روش بر متغیرهای پژوهش در گروه آزمایش 1 و 2 معنادار نیست. نتیجه گیری: از آنجا که هر دو مداخله منجر به آگاهی زنان متأهل از احساسات خود و ایجاد روابط صمیمانه و نزدیک با همسران شان و در نتیجه سازگاری آن ها می شود؛ بنابراین مداخله های مؤثری برای درمان دلزدگی زناشویی محسوب می شوند.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و صمیمیت با واسطه گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و صمیمیت با واسطه گری تمایزیافتگی خود بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناختی شهر تهران در سال ۱۳۹7 به تعداد 8900 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی، از منطقه 2 آوای رهایی، پندار نیک، وارش، فهم و رایا، از منطقه 5 تفکر، بهار زندگی، راه نور، آرامش و صادقیه، از منطقه 7 مهرداد، راه نو، کاوش نوین، رهایی و ایران اندیش، از منطقه 12 رفاه، نورسعادت، حمایت، فصل نو و همراهان و هستی و از منطقه 16، 403 امیدنو، بعثت، حامی و معراج، 248 زن و 155 مرد متأهل طبق نظر کلاین (2016) با توجه به نسبت 10 تا 20 آزمودنی به ازای هر متغیر و احتمال ریزش نمونه، انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی ساخته آدامز و جونز (1997)، ارضای نیازهای بنیادین عمومی گنیه (2003)، صمیمیت واکر و تامپسون 1983 و تمایزیافتگی خودِ اِسکورن و اِسمیت (2003) بود. پس از حذف 2 پرسشنامه مخدوش و 1 داده پرت، برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادله های ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین صمیمیت و تعهد زناشویی ضریب مسیر کل (027/0 =β، 001/0 =P) و ضریب مسیر غیرمستقیم (126/0 =β، 002/0 =P) مثبت است و بین نیازهای بنیادین روان شناختی و تعهد زناشویی ضریب مسیر کل (087/0 =β، 001/0 =P) و ضریب مسیر غیرمستقیم (186/0 =β، 001/0 =P) نیز مثبت است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره و روان شناختی آموزش هایی را جهت نحوه ارضای نیازهای بنیادین همسر و افزایش صمیمیت زناشویی به افرا متأهل ارائه و نیز بر سنجش سطح تمایزیافتگی زوج ها و ترمیم آن تمرکز کنند.
نقش میانجی گری تفکر خلاق در رابطه تمایزیافتگی خود و خودشکوفایی زوجین مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش تمایزیافتگی خود در پیش بینی خودشکوفایی زوجین با میانجی گری تفکر خلاق است. این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد و جامعه آماری آن تمام زوجین شهر مشهد بودند که از این جمعیت، 75 زوج (150 نفر) به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خودشکوفایی اهواز (ASAI)، تفکر خلاق و تمایزیافتگی خود (DSI) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار 24spss- تحلیل، و از آزمونهای آماری متناسب با نوع متغیرها شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و خودشکوفایی، همبستگی مثبت معناداری وجود دارد (001/0=P) و تفکر خلاق می تواند نقش میانجی گری را در رابطه این دو متغیر ایفا کند به طوری که تمایزیافتگی خود در مسیر مستقیم (21/0=b) و تفکر خلاق در مسیر غیرمستقیم (31/0=b) پیش بینی کننده خودشکوفایی زوجین است.
نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود در رابطه بین سبک های دلبستگی با تعهد زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شناخت و بررسی عوامل مؤثر بر قوام و استحکام ازدواج ها و نهاد اجتماعی خانواده می تواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی مدل تعهد زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجی گری تمایزیافتگی خود بود. مواد و روش ها: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال ۱۳۹۶، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰۰ نفر (۲۰۰ زن و ۲۰۰ مرد) انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان، تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در دو مرحله در مسیرهای a و b و مسیر c انجام گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی به طور معناداری واریانس متغیر تمایز یافتگی را تبیین می کنند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی به طور معناداری واریانس متغیر تعهد زناشویی را تبیین می کنند. در نهایت نیز، تمایز یافتگی به طور معناداری واریانس متغیر تعهد زناشویی را تبیین می نماید. این نتایج نشان دهنده نقش میانجیگرانه تمایز یافتگی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی با تعهد زناشویی است. نتیجه گیری: ازآنجایی که ازدواج و روابط زناشویی یکی از تصمیم های مهم زندگی در بزرگسالی محسوب می شوند می توان با تمرکز بر سبک های دلبستگی در بزرگ سالان و آموزش های پیش از ازدواج بر تعهد زناشویی و تداوم روابط بین زوج ها افزود.
برازش مدل نقش واسطه ای دلزدگی زناشویی در رابطه بین تمایز یافتگی خود، سبک های حل تعارض و انتظارات زناشویی در پیش بینی سازگاری زناشویی در زنان و مردان متاهل در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
225 - 246
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برازش مدل نقش واسطه ای دلزدگی زناشویی در رابطه بین تمایز یافتگی خود، سبک های حل تعارض و انتظارات زناشویی در پیش بینی سازگاری زناشویی در زنان و مردان متاهل در شهر کرمانشاه تدوین یافته است. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن را کلیه زنان و مردان متاهل، در محدوده زمانی پاییز 1398، در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند. از بین جامعه آماری پژوهش به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 603 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمون سازگاری زناشویی لاک – والاس ، پرسشنامه خود متمایزسازی DSI-R، نسخه دوم پرسشنامه شیوه مقابله با تعارض رحیم، زیر مقیاس AMS و پرسشنامه سنجش دلزدگی زناشویی ابزارهای پژوهش را تشکیل داده اند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از آزمون های آماری تحلیل مسیر و بوت- استراپ به کمک نرم افزارهای AMOS-21 و SPSS-22 امکان پذیر شد. نتایج مدل نهایی نشان داد که رابطه غیرمستقیم تمایز یافتگی خود با سازگاری زناشویی از طریق دلزدگی زناشویی (10/0) و رابطه غیرمستقیم سبک مسلط با سازگاری زناشویی از طریق دلزدگی زناشویی (22/0-) معنادار می باشد.
بررسی رابطه صفات شخصیت و تمایزیافتگی خود با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق شهرستان ملکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف بررسی رابطه صفات شخصیت و تمایزیافتگی خود با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق شهرستان ملکان صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق زوجین مراکز مشاوره راه زندگی شهرستان ملکان (120= N) در فاصله زمانی مهرماه تا اسفند 1396 بود که نمونه آماری نیز به صورت سرشماری 120 نفر انتخاب گردید. همچنین روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. اطلاعات از طریق مقیاس تمایزیافتگی خود (DSI) اسکورن و فریدلندر (1998)؛ ویژگی های شخصیتی نئو (NEO – FFI) (1986) و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر وپاوت (SWLS) (1985) جمع آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده هابا استفاده از نرم افزار spss در سطح معناداری 0.05 و با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها و همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین بعد برونگرایی، وظیفه شناسی، گشودگی به تجربه و خوشایندی با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق در سطح معناداری (p≤0.05) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. اما بین روان رنجورخویی و رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق در سطح (p≤0.05) رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که بین بعد واکنش پذیری، جایگاه من و هماهنگی با دیگران با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق در سطح معناداری (p≤0.05) رابطه مثبت و معناداری مشاهده گردید اما بین بعد گریزعاطفی و رضایت از زندگی در زوجین در سطح (p≤0.05) رابطه معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر تجارب افراد در خانواده اصلی و اهمیتی که این تجارب در شکل دهی روابط صمیمی بعدی و رضایت زناشویی دارند، تأکید می کند.
رابطه تفکر انتقادی، تمایز یافتگی و ترس از ارزیابی منفی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تمایزیافتگی خود، ترس از ارزیابی منفی و تفکر انتقادی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه شهرستان قصرشیرین (1400 نفر) بود که نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های تمایزیافتگی خود، ترس از ارزیابی منفی، تفکر انتقادی و سازگاری اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین ترس از ارزیابی منفی با سازگاری اجتماعی همبستگی منفی وجود دارد. اما بین تمایزیافتگی خود و تفکر انتقادی با سازگاری اجتماعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. در حالت کلی نیز نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود، ترس از ارزیابی منفی و تفکر انتقادی توان پیش بینی سازگاری اجتماعی را دارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که بهبود تفکر انتقادی و تمایزیافتگی خود و کاهش ترس از ارزیابی منفی می تواند منجر به سازگاری اجتماعی شود.
بررسی روابط علی تعهد زناشویی از طریق مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی با واسطه گری سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
22 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط علی تعهد زناشویی از طریق مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی با واسطه گری سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان مرد و زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 1416 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 302 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، سرمایه گذاری ارتباط راسبلت (1980)، فرزندپروری یانگ و کلوسکو (1993)، سبک های پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و تمایزیافتگی خود دریک (2011) بودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی بر پردازش هیجانی، تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی تاثیر مستقیم و معنادار و پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی تاثیر مستقیم و معنادار داشت (01/0p < ). همچنین، مدل سرمایه گذاری ارتباط با واسطه پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی و ریشه های تحولی با واسطه تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی تاثیر غیرمستقیم و معنادار داشت (01/0p < )، اما ریشه های تحولی با واسطه پردازش هیجانی بر تعهد زناشویی تاثیر غیرمستقیم و معنادار نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر برای بهبود تعهد زناشویی دانشجویان متأهل می توان برنامه هایی برای ارتقای مدل سرمایه گذاری ارتباط، ریشه های تحولی، سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در آنها طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی اجرا کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی خود، نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی در زنان مراجعه کننده به مراکز زیبایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میزان انجام جراحی زیبایی رو به افزایش است و توجه به عوامل رواج آن ضرورت دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی خود، نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی در زنان مراجعه کنندگان به مراکز زیبایی شهر اهواز انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه مورد بررسی۳۰ نفر از مراجعه کنندگان به مراکز زیبایی در سال ۱۳۹۶ در شهر اهواز بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در ۹ جلسه روی گروه آزمایش صورت گرفت. ابزار مورد استفاده مقیاس های خود متمایزسازی، نگرانی از بدریختی بدنی و ترس از ارزیابی منفی بود که در ابتدای پژوهش توسط شرکت کنندگان گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار ۲۰ SPSS و به روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بین گروهی نشان داد که تمایزیافتگی خود، نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی دار دارند (۰/۰۵<P). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تمایزیافتگی خود و کاهش نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی شده است (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: با توجه به عناصر درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند روش مناسبی برای اصلاح عوامل مؤثر بر انجام جراحی زیبایی باشد.
نقش واسطه ای الگوهای ارتباطی در رابطه بین تمایزیافتگی خود و رضایت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رضایت فردی زوجین در بیشتر حوزه های زناشویی متأثر از الگوهای ارتباطی آن هاست، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای الگوهای ارتباطی در رابطه بین تمایزیافتگی خود و رضایت جنسی زوجین انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین ساکن شهرستان بوکان در سال1398 بودند. پانصد نفر از زوجین به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های تمایزیافتگی خود، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی لارسون، روی آن ها اجرا شد، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و آزمون سوبل به کمک نرم افزارهای SPSS (نسخه 22) و PLS انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد در بررسی معناداری نقش واسطه ای الگوهای ارتباطی در رابطه بین تمایزیافتگی خود و رضایت جنسی مقدار آماره سوبل تست برابر با 18/663 است (P≤ 0/01). بنابراین می توان نتیجه گرفت که متغیر الگوهای ارتباطی در تأثیر بین تمایزیافتگی خود بر رضایت جنسی، نقش میانجی مثبت و معنی داری دارد. از سوی دیگر نیز تأثیر تمایزیافتگی خود بر رضایت جنسی هم به صورت مستقل و هم با حضور متغیر میانجی الگوهای ارتباطی مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت زوج درمانگران می توانند برای بهبود تعارضات جنسی زوجین در مداخلات خود، بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین تأکید کنند و از این رویکرد جهت پیشگیری از جدایی و طلاق زوجین و شکست آن ها در ازدواجشان استفاده کنند.
پیش بینی نشانه های میل / برانگیختگی جنسی در زنان با سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجیگری تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال میل/ برانگیختگی جنسی در زنان متأهل از شایع ترین مشکلات جنسی زنان و یک اختلال چندعاملی است. هدف پژوهش حاضر تقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با نشانه های میل / برانگیختگی جنسی در زنان بود. مواد و روش: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 322 نفر از کارمندان و دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید، پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامه وضعیت زناشویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای SPSS-21 و Amos انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل نشان داد که علاوه بر ارتباط مثبت و معنادار میان بین سبک دلبستگی ایمن و نشانه های میل/ برانگیختگی و نیز رابطه منفی و معنادار سبک های دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی با نشانه های میل/برانگیختگی جنسی، بین تمایزیافتگی خود و نشانه های میل/برانگیختگی جنسی نیز رابطه مستقیم و معناداری مشاهده شد. همچنین باید افزود که متغیرهای پیش گفته به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی گر تعارضات زناشویی با متغیر ملاک رابطه معناداری دارند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ریشه تعارضات زناشویی در سبک های دلبستگی و تمایز یافتگی خود است که نقش تجربیات کودکی و ارتباطات فرد با والدین در آن زمان را آشکار می کند. به عبارت دیگر، مؤلفه های روان شناختی که در قالب روابط خانواده اصلی شکل می گیرند، می تواند الگوهای رفتاری و زناشویی را در خانواده فعلی تحت تأثیر قرار دهند.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، سبک های هویت و تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه سبک های هویت، سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی دانشجویان است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان موسسه آموزش عالی حکمت رضوی سال تحصیلی 99-98 می باشند که 214 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. در این تحقیق از چهار پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربون 1992، پرسشنامه کولینز و رید 1990، پرسشنامه هویت بنیون و آدامز (1986)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود فرم کوتاه دریک (2011) استفاده شده است. روایی صوری پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفته است. ضریب آلفای کرانباخ برای پرسشنامه کیفیت زندگی بالای70/0، برای کل مقیاس پرسشنامه تمایزیافتگی 78/0، برای پرسشنامه سبک هویت 79/0 تا 88/0، برای پرسشنامه سبک دلبستگی 95/0 برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تی و تحلیل واریانس برای معناداری ضرایب همبستگی دو متغیری و چند متغیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در فرضیه اول نشان داد بین سبک های هویت و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در فرضیه دوم و سوم نشان داد بین تمایزیافتگی و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد.
مدل روابط ساختاری بین هویت دینی و سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی: با آزمون نقش واسطه ای تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هویت دینی و سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی از طریق تمایزیافتگی خود، بین دانشجویان دانشگاه ارومیه صورت گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جهت اجرای پژوهش، از بین دانشجویان دانشگاه ارومیه (17568 N= )، 350 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های هویت دینی خوشاوی (1390)، سرمایه اجتماعی Grootaert and et al (2003)، کیفیت زندگی ( World Health Organization,1989 ) و تمایزیافتگی خود( Skowron& Friedlander,1998 ) پاسخ دادند . برای تحلیل نتایج، از روش تحلیل مسیر براساس نرم افزار LISREL V. 8.8) و Amos ) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده بر اساس داده های پژوهش، برازش مناسب داشته و مسیرهای مستقیم، سرمایه اجتماعی، هویت دینی، تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی مثبت و معنی دار است. همچنین مسیرهای غیرمستقیم، سرمایه اجتماعی و هویت دینی با کیفیت زندگی از طریق تمایزیافتگی خود، نیز مثبت و معنادار بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمایزیافتگی خود، به عنوان یک عامل واسطه ای به خوبی روابط بین سرمایه اجتماعی و هویت دینی با کیفیت زندگی را تنظیم می کند. واژگان کلیدی : کیفیت زندگی، تمایزیافتگی خود، هویت دینی، سرمایه اجتماعی.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرخوردگی زناشویی، اسنادهای ارتباطی و تمایزیافتگی خود در مراجعین به مراکز روان شناختی شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
35 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی آموزش مثبت نگری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ، سرخوردگی زناشویی، اسنادهای ارتباطی و تمایزیافتگی خود در افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بهبهان بود. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون_ پیگیری با گروه کنترل بود. حجم نمونه 45 فرد متأهل که از جامعه مذکور، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های چهار گانه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهشی مورد استفاده شامل مقیاس اسناد ارتباطی (RAM)، ، پرسشنامه سرخوردگی زناشویی کایزر و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر بود. گروه آزمایشی مثبت نگری 12 جلسه و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد 10 جلسه درمان دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر اسنادهای ارتباطی علی و مسئولیت پذیری، ، سرخوردگی زناشویی و تمایزیافتگی خود تأثیر معناداری داشته و منجر به بهبود این متغیرها در گروه های آزمایشی شدند مقایسه ی تطبیقی بین دو رویکرد آموزش مثبت نگری و مبتنی بر پذیرش و تعهد نشان داد که در متغیر تمایزیافتگی خود تفاوت معناداری به نفع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مشاهده شد. نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی دو رویکرد مذکور به تفصیل مورد بحث قرار گرفت. نتیجه گیری: آموزش مثبت نگری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود سرخوردگی زناشویی، اسنادهای علی، اسنادهای مسئولیت و تمایزیافتگی خود افراد متأهل می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی بر اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در مراجعین به مراکز روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی بر اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بهبهان بود. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. حجم نمونه 45 فرد متأهل از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای دوگانه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهشی به کاررفته، مقیاس اسناد ارتباطی، پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی ویتلی و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر بودند. گروه آزمایشی مثبت نگری، 12 جلسه و گروه درمان تصویرسازی ارتباطی هندریکس، 8 جلسه، درمان دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیری استفاده شد. یافته ها نشان دادند هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر اسنادهای ارتباطی علّی و مسئولیت پذیری، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود تأثیر معناداری دارند و به بهبود این متغیرها در گروههای آزمایشی منجر می شوند. مقایسه تطبیقی بین دو رویکرد آموزش مثبت نگری و تصویرسازی ارتباطی نشان داد در متغیرهای اسنادهای علّی و اسنادهای مسئولیت، تفاوت معناداری به نفع آموزش مثبت نگری مشاهده شد. همچنین، اثر آموزش مثبت اندیشی و درمان تصویرسازی ارتباطی بر متغیرهای وابسته در مرحله پیگیری 45 روزه تداوم داشت؛بنابراین، آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی باعث بهبود اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در افراد متأهل می شود.
رابطه تمایزیافتگی خود و دلزدگی زناشویی معلمان زن مدارس ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و دلزدگی زناشویی معلمان زن اجرا شد. روش : این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان خانم ناحیه 7 مشهد در سال تحصیلی97 _1396 شهر مشهد بود. حجم نمونه در این پژوهش 260 نفر بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه: الف ) مقیاس دلزدگی زناشویی پانیز (1998) ، ب) پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت DSI-R (2003) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون استفاده و توسط نرم افزار spss-25 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین تمایزیافتگی خود با دلزدگی زناشویی 38 درجه همبستگی منفی و معنادار وجود دارد .
مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
159 - 172
حوزه های تخصصی:
طلاق عاطفی مهمترین عامل ناامیدی خانواده است و باعث ایجاد شکاف عاطفی خانواده می شود. هدف از این مطالعه - تدوین مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی بود.پژوهش حاضر با توجه به هدف آن از نوع کاربردی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان قصرشیرین بودند. که از میان آنها به روش تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از نمونه های در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (1999)، تمایز خود (DSI-SF) دریک (2011) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند بین گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری بودند.یافته ها نشان داد دلزدگی زناشویی رابطه بین گرایش به طلاق عاطفی و تمایزیافتگی خود را میانجی گری می کند. دلزدگی زناشویی به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار بر سطح ارتقا سلامت روانی مطرح است و با شناسایی عوامل به همراه برنامه ریزی مناسب می تواند منجر به کاهش طلاق عاطفی و افزایش خودتمایزیافتگی شود.
آزمون مدل علّی کیفیت زندگی زناشویی از طریق ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری تمایزیافتگی خود در معلمان زن متأهل
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
95 - 107
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل علی کیفیت زندگی زناشویی از طریق ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری تمایزیافتگی خود در معلمان زن متأهل شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متاهل شاغل در مدارس ابتدایی بود. نمونه پژوهش شامل 200 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شاخص کیفیت زناشویی نورتون(1983)، سنجه ادراک انصاف پری (2004)، مقیاس تجارب معنوی محمدعلی پور و همکاران (1395) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد، ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه اثرمستقیم معنی داری بر کیفیت زندگی زناشویی دارند. هم چنین ادراک انصاف، تجارب معنوی روزانه از طریق تمایزیافتگی خود اثر غیرمستقیم معنی داری بر کیفیت زندگی زناشویی در معلمان زن متأهل دارد. هم چنین مشخص شد مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی مناسبی برخوردار بود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و شفقت ورزی خود بر تعارضات زناشویی، تمایز یافتگی خود و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی
تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس از آزمون با پیگیری گروه کنترل است. جهت جمع آوری اطلاعات این پژوهش از روش های مطالعه کتابخانه ای به منظور گردآوری مبانی نظری و پیشینه تجربی پژوهش استفاده خواهد شد. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از نمونه مورد مطالعه از روش جمع-آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه می باشد. پروتکل درمانی رویکرد زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004)، جلسه درمانی و شفقت برخود گیلبرت 2009) بود. ابزارهای پژوهش شامل تمایز یافتگی خود، صمیمیت جنسی، پرسشنامه تعارضات زناشویی بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر کرمانشاه در سال 1399 خواهد بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی خواهد بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بین زنان مراجعه کننده به دفاتر مشاوره و راهنمایی خانواده شهر کرمانشاه بود. بعد از جلسات پرسشنامه های تعارضات زناشویی، صمیمیت زناشویی و تمایزیافتگی به آنان به عنوان پس از آزمون داده خواهد شد و بعد از گردآوری اطلاعات مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل خواهند گرفت. برای جمع آوری داده های پژوهش پس از گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های پژوهش از بررسی سوالات و فرضیه های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از شاخصهای توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل خواهد شد. نتایج نشان داده است که با کنترل نمرات پس آزمون و پیگیری گروه های آزمایش به طور معنادار از گروه کنترل بالاتر بوده و این اثربخشی در طول زمان ماندگار است.
تدوین الگوی ساختاری کیفیت خانواده اصلی و گرایش به پیمان شکنی بین همسران با میانجی گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۳۴۲-۲۳۲۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های زیادی به تأثیر رابطه والدگری - فرزندی و تعاملات خانوادگی بر سازش جویی های آینده از جمله تعهد بعد از ازدواج تأکید دارند. در این میان رشد مفهوم تمایزیافتگی خود در درون خانواده به معنای نظم جویی هیجانی و مدیریت اضطراب می تواند بر روابط همسران تأثیر بگذارد. اما در پژوهش ها ارتباط این متغیرها در یک مدل ساختاری مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف از این پژوهش تدوین الگوی ساختاری کیفیت خانواده اصلی وگرایش به پیمان شکنی با میانجی گری تمایزیافتگی خود بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد متأهل شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه شامل 349 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کیفیت خانواده استاوت و همکاران (1985)، مقیاس تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (۱۹98) و مقیاس خیانت مارک واتلی (2006) بود که توسط شرکت دهندگان تکمیل گردید. همچنین به منظور بررسی روابط میان متغیرها، از روش معادلات ساختاری، آزمون همبستگی میان متغیرها و آزمون بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد (0/98= CFI ، 0/98= IFI ، 0/05= RMSEA ). همچنین کیفیت خانواده اصلی رابطه مستقیم با گرایش به پیمان شکنی (0/03) ندارد و به صورت غیرمستقیم از طریق تمایزیافتگی بر پیمان شکنی تأثیر دارد 0/20). به این معنا که تمایزیافتگی خود در رابطه بین کیفیت خانواده اصلی و پیمان شکنی نقش میانجی دارد 0/24). نتیجه گیری: کیفیت ضعیف خانواده که منجر به سطح پایین تمایزیافتگی خود در افراد می شود، احتمالا منجر به پیمان شکنی در زندگی بعدی با همسر می شود. تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری است تا بتوان آموزش های مناسب کیفیت روابط والدگری فرزندی را بهبود بخشید.