مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقد روان شناختی


۲۱.

نقد روان شناختی فیلم دعوت (1387) از دیدگاه نظریه جین شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جین شینودا بولن ابراهیم حاتمی کیا فیلم دعوت کهن الگوهای زنان نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
پژوهش حاضر به تحلیل شخصیت های زن فیلم دعوت (1387) به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا از دیدگاه جین شینودا بولن و نظریه کهن الگو های زنانه او پرداخته است. فیلم دعوت از پنج اپیزود تشکیل شده؛ اما وجه مشترک همه آن ها وجود زنی است که با مسئله بارداری و کشمکش بر سر سقط آن مواجه می شود. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و اطلاعات آن بر اساس روش کتابخانه ای و روش میدانی مبتنی بر مشاهده فیلم و بررسی گفتار و کنش شخصیت های آن است. بولن در رویکرد خود با الهام از اساطیر یونان به هفت کهن الگو به نام های هرا، دیمیتر، پرسفون، آتنا، آرتیمیس، هستیا و آفرودیت اشاره کرده که بر شماری از ویژگی های زنان امروزی همچون تمایل به زناشویی، حس مادری، میل به معصومیت و مطیع بودن دخترانه یا تمایل به پیشرفت تأکید دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در پنج اپیزود فیلم به ترتیب کهن الگو های آتنا، پرسفون، دیمیتر، هرا و آتنا در شخصیت اصلی زن فیلم قابل تشخیص و تفسیر است. اما در انتهای هر داستان با غلبه کهن الگوی دیمیتر، زنان از سقط فرزند خود منصرف شده اند که این امر در اپیزود آخر نمود بارزتری دارد.
۲۲.

نقد روان شناختی شخصیت اصلی زن فیلم رگ خواب (1396) از دیدگاه طرح واره جفری یانگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جفری یانگ حمید نعمت الله رگ خواب طرح واره نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
مقاله حاضر با هدف نقد روان شناختی فیلم رگ خواب از دیدگاه نظریه طرح واره جفری یانگ انجام پذیرفته است. تلاش فیلم ساز در بیان دنیای ذهنی شخصیت زن فیلم باعث شده بتوان فیلم را از دیدگاه طرح واره تحلیل کرد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه می توان حوادث زندگی قهرمان اصلی زن فیلم را براساس دیدگاه طرح واره تبیین کرد؟ اطلاعات به کاررفته در این مقاله از طریق روش کتابخانه ای و مشاهده مستقیم و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که وجود دو طرح واره «رهاشدگی» و «وابستگی» در شخصیت زن فیلم را می توان از عوامل مؤثر در مشکلات و حوادث تلخ زندگی او دانست. نیمه اول فیلم به چگونگی شکل گیری و تکرار این دو طرح واره در زندگی قهرمان زن اختصاص یافته است و در نیمه دوم فیلم حرکت به سمت تغییر و بهبود طرح واره ها را شاهدیم.
۲۳.

تحلیل کهن الگویی فیلم روبان قرمز (1377) از دیدگاه جین شینودا بولن با محور قرار دادن شخصیت زن فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلم روبان قرمز ابراهیم حاتمی کیا سینمای ایران نقد روان شناختی جین شینودا بولن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
مقاله حاضر با هدف تحلیل کهن الگویی فیلم روبان قرمز به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا با تکیه بر شخصیت زن فیلم نگاشته شده است. داستان فیلم به زنی به نام محبوبه می پردازد که پس از پایان جنگ به خانه خود در جنوب باز می گردد. او با دو مرد، به نام های داوود و جمعه، که اولی مأمور پاک سازی مین ها و دیگری مهاجری از کشور افغانستان است، مواجه می شود و حوادث فیلم در پی این آشنایی شکل می گیرد. چارچوب نظری مقاله بر مبنای دیدگاه جین شینودا بولن است که با ترکیب دستاوردهای روان شناسی یونگ و اساطیر به توضیح و تحلیل کهن الگوهای زنانه و مردانه همچون زئوس، هرمس، آتنا و آفرودیت می پردازد که به رفتار و افکار افراد شکل می دهند. اساس این کهن الگوها ملهم از ویژگی های غالب خدایان و خدابانوان اساطیر یونان همچون قدرت طلبی، جنگجویی، سخنوری و حس مادری است. نتایج این پژوهش، که با روش توصیفی تحلیلی و همچنین شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام شده، نشان می دهد که در محبوبه، داوود و جمعه به ترتیب کهن الگوهای آفرودیت، هفایستوس و هرمس غالب است. اما تأثیر انرژی آفرودیتی محبوبه بر دو مرد دیگر به تحول جدیدی در آن ها می انجامد.
۲۴.

تحلیل اسطوره شناختی سیر تحوّل شخصیت بنیادین قهرمان، در افسانه های «آهوبچّه» و «خواهر و برادر» بر اساس نظریه «سفر قهرمان» کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرکی تایپ قهرمان سفر تحول شخصیت نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
نقد کهن الگویی یونگ، از زیرمجموعه های نقد روان شناختی است. در این گونه نقد، آرکی تایپ های موجود در اثر بررسی می شوند. آن ها، لایه های مبهم ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر هستند که جنبه موروثی دارند و با نفوذ در ضمیر ناخودآگاه جمعی، بخشی ذاتی از سازمان روان شناختی فرد می شوند. یکی از پرکاربردترین کهن الگوها که الگویی جهانی و معتبر است؛ «مقوله سفر قهرمان کمپبل» است. وی آن را «هسته اسطوره یگانه» نامید. کمپبل سفر را متشکّل از سه مرحله: عزیمت، جدایی و بازگشت می داند که رشد کهن الگوها در روان فرد، مستلزم گذر از این مراحل است. برابر این مقوله، قهرمانان در افسانه های گوناگون، در قالب و هیئت هایی مختلف هستند و سرگذشتی مشابه دارند. پژوهش حاضر به روشی توصیفی - تحلیلی با هدف نقد کهن الگویی سفر قهرمان در افسانه «آهوبچّه» و «خواهر و برادر» است. قهرمان در این افسانه ها، بدون درنظرگرفتن تقارن زمانی و عدم تقارن آن، واکاوی می شوند و شباهت های ساختاری سفر قهرمان محرز می شود. سفر قهرمان در آثار روایی ملّت های گوناگون، بیشتر از الگویی واحد پیروی می کنند. بیداری قهرمان درون در وجود شخصیت های قهرمانی برپایه انگاره کمپبل، پایان دهنده این نظریه است که باعث فرایند دگردیسی می شود.
۲۵.

تحلیل روان شناختی کهن الگوی «مادر شرور» در داستان های صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صادق هدایت نقد روان شناختی مادر شرور کهن الگوی مادر داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۳
اصطلاح «مادر شرور» برآمده از وجه دوگانه کهن الگوی مادر در روان شناسی اسطوره گرا است که با نظریه های فروید و یونگ و شاگردانشان در قلمرو مطالعات علوم انسانی کاربرد یافته است. هدایت در رمان بوف کور با شخصیت سیّال مادر راوی (عمه راوی/ دخترعمه راوی)، در داستان کوتاه های «سه قطره خون» با شخصیت رخساره (زن شرور)، در «آبجی خانم» با شخصیت مادر آبجی، در «زنی که مردش را گم کرد» با شخصیت مادر زرین کلاه و خود زرین کلاه، و در دو داستان چاپ نشده، با شخصیت مادر عنکبوت و مادر مرد مقتول، مادر شرور و پیامدهای حضور او را در زندگی شخصیت های اصلی داستان هایش به تصویر کشیده است. در مقاله حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به قدرت تأثیر مادر شرور در سرنوشت شوم شخصیت های آثار هدایت (عقده مادر، روان پریشی، خودکشی، دیگرکشی) پرداخته شده است. یافته ها نشان داد که نمادهایی به عنوان نقش مکمل مادر شرور در داستان های هدایت وجود دارد. نتیجه اینکه تأثیر مادر شرور در زندگی شخصیت های اصلی قابل پیش بینی است؛ مقابله با مادر، روان پریشی، دیگرکشی و خودکشی سرنوشت تکراری شخصیت های این داستان هاست.
۲۶.

نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب نقد روان شناختی نقد جامعه شناختی ذات الدواهی حکایت ملک نعمان و فرزندانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۲
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.
۲۷.

خوانش کنش گری دوباره کالینگوود؛ در تحلیل روش شناسی پوزیتیویستی عقّاد، با تکیه بر کتاب "ابونواس"(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کالینگوود کنش گری دوباره فروید عقاد نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
عباس محمود عقّاد، از جمله پیش آهنگان ادبیات معاصر مصر و از چهره های مهم و تأثیرگذار روشنفکری جهان عرب است که در کسوت منتقد ادبی، در باب نسبت سنجی سنّت و جهان جدید بسیار اندیشیده است. این مقاله حاصل مطالعه ای، با عنایت به کتاب ابونواس، در باب ماهیت رویکرد نقادانه عقّاد است که طبق فرضیه آغازین، با سنت پوزیتیویستی فروید همگرایی و همخوانی دارد. از این رو، در سطور پیش رو می کوشد ابتدائا تلقیِ خود را از تئوری کنشگری دوباره کالینگوود، صورتبندی کند. سپس در پرتو آرای زیگموند فروید، ضمن تقریر و تنقیح سویه های نقد روانشناختی عقاد و پیش فرض های نهفته در دل این سویه ها که بر اساس آنها به نقد اشعار ابونواس پرداخته، به تحلیل آنها نیز همت می گمارد. از این رو، بحثی صرفا ادبی نیست؛ یعنی در آن از خواص و ویژگی های ادبی نقد سخنی به میان نمی آید، بلکه صبغه فلسفی دارد و معرفت بخشی و عینیت گزاره های ادبی را مفروض می پندارد. در پایان آنچه حاصل می شود بیانگر این است که رویکرد نقدی عقّاد، از نظرگاه های روش شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی، به دلیل پاره ای چالش های مغالطه آمیز فلسفی، علیرغم اقبال ویژه به آن در جهان معاصر، کاربست آن در حوزه نقد ادبی چندان موجّه نیست. چه رسد به اینکه مبنای ارزش داوری اخلاقی نیز قرار گیرد. از این رو، ایده کنشگری دوباره کالینگوود را به عنوان مدل پیشنهادی، جهت فهم عمیق تر لایه های زیرین و پنهان زندگی شعراء، ارائه می دهد.