مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اصول فقه
حوزه های تخصصی:
مکتب فقها از مکاتب مشهور اصولی به ویژه در میان احناف است. در این مکتب به روشی استقرائی مسائل و قواعد اصولی از فروع فقهی استنباط می شود. شاید علت گرایش به این مکتب، عدم وجود منبع اصولی از ائمه حنفی بوده است. آغاز کار این مکتب را می توان به نیمه های قرن سوم هجری برگرداند. اثبات و تقریر قواعد به مقتضای فروع منقول از ائمه مذهب، التزام به مذهب در قواعد و اصول استنباطی، تنوع و تازگی مثال ها، ساختن یک قاعده اصولی از فرع فقهی یا تغییر آن به خاطر وجود یک فرع فقهی معارض، عملی و کاربردی کردن قواعد اصولی ،وجود مصداق فقهی برای مباحث اصولی، آسان نبودن مطالعه، تحقیق و جستجو در کتب مکتب، اثبات و تقریر قواعد به مقتضای فروع منقول از ائمه مذهب از مهم ترین ویژگی های این مکتب اصولی است. ضعف روش بحث و استنتاج قواعد اصولی در این مکتب، موجب شده است که این روش اصولی تا حدی منسوخ شود.
(جایگاه دانش اصول فقه در گرایش های حقوقی و فقهی با تأکید بر نقد و بررسی کتاب «الوسیط فی اصول الفقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون گذاری، تفسیر قانون، اِعمال و اجرای آن نیاز مبرم به شناخت، فهم، امعان نظر و دقّت اصولی دارد؛ اساساً دانش اصول فقه به مثابه رشته ای روش شناختی می تواند در حوزه های معرفتی و همه علوم اسلامی به کار آید؛ به ویژه در پژوهش ها و مطالعات حقوقی و برای دانش پژوهان رشته های حقوق این ضرورت دارای اهمیت مضاعف است. قسمت مهم حقوق خصوصی ایران مقتبس یا متأثر از فقه اسلامی است. حتی اصطلاحات عقود، ایقاعات، شروط و غیره که در آن به کار رفته، همان اصطلاحات فقهی است و چون استفاده از فقه امامیه بدون اصول فقه غیرممکن است ازاین رو باید پذیرفت که علم اصول فقه تأثیر زیادی در فهم و درک حقوق موضوعه ایران دارد. اکنون کم و بیش دانشجویان رشته های فقه و حقوق با این مسئله مواجه اند که متونی از این دست با اهداف درسی و شغلی آنان چه مقدار منطبق است؟ کتاب «الوسیط فی اصول الفقه» که هم اکنون متن آموزشی اصول فقه در دانشگاه پیام نور است ضمن آنکه نسبت به متون مشابه دارای نقاط قوّت بوده و در نوع خود برجسته است، امّا دارای ضعف هایی است که در این مقاله به آن ها اشاره شده است؛ البتّه می توان از طریق ویرایش، ترجمه و شرح هایی که بر آن نوشته می شود این کاستی ها را جبران کرد.
روش تحقیق در رفتار سازمانی با تأکید بر دانش اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
دانش رفتار سازمانی با مطالعه پدیده های انسانی در سازمان، درصدد بهبود روند فعالیت ها است. اندیشمندان روش های متعددی را برای تحقیق رفتار سازمانی تاکنون شناسایی کرده اند. یکی از این روش ها، «تحلیل گفتمان» یا «تفاوت ها در معانی» است. در این روش محققین تلاش دارند که با به کارگیری تکنیک های متعدد ویژگی ها و خصوصیات تاریخی چیزهای گفته شده و چیزهای ناگفته را در سازمان شناسایی کنند. با مطالعه ی یافته های محققین در این حوزه که بیشتر متاثر از تفکر هرمونتیک است؛ مشاهده می شود که این روش، به جای روشنگری برای کاربران، مسیر ابهام را نشان می دهد. این در حالی است که آموزه های دانش اصول فقه می تواند راه گشای مناسبی برای شناسایی «تفاوت ها در معانی» باشد. این موضوع در مطالعات مدیریت و سازمان، مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق تلاش شده است از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شود. بر این اساس، با شناسایی مفاهیم مرتبط در حوزه تحلیل گفتمان و اصول فقه، به توصیف آنها پرداخته شده و سپس با تحلیل های عقلی، راه حل های موثر شناسایی شده و تطبیق های مناسبی بین گزاره های دانش علم اصول فقه و تحقیق در رفتار سازمانی ارائه شده است.
تجرّی از دیدگاه شیخ انصاری با تطبیق بر آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
موضوع «تجرّی» در دانش های اصول، فقه، کلام، فلسفه، حقوق، تفسیر و حدیث کاربرد دارد. اظهار نظر درباره این موضوع، بدون توجّه به متون قرآنی و حدیثی، گویای واقعیت نبوده و مسیر درست را روشن نمی کند. بسیاری از بحث های درگرفته پیرامون «تجرّی» مباحثات لفظی و بدون توجّه به مقصود متکلّم بوده است. نگاشته کنونی با جعل دو تعبیر تجرّی بالمعنی الاعم و تجرّی بالمعنی الاخص، تلاش کرده تا جایگاه دقیق اختلافات صاحب نظران را روشن ساخته و جلو اشتباهات ناشی از عدم تفکیک بین دو حالت را بگیرد. سپس دیدگاه شیخ انصاری تبیین و مورد نقد قرار گرفته و آنگاه مباحث قرآنی و حدیثی به عنوان راهکار اصلی مسأله مطرح شده است.
جایگاه علم اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
امروزه روش مند کردن فهم و تفسیر قرآن و تبیین جایگاه و میزان کارایی هریک از علوم مؤثر در این فرآیند، یک ضرورت می نماید. این نوشته در صدد تبیین جایگاه علم اصول فقه و ضرورت سنجی آن در فهم و تفسیر قرآن، با محوریت تفسیر «تسنیم» است و برای این امر، ضمن استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی از ارائه نمونه های عینی تفسیری بهره برده است. اصول فقه به عنوان پیش نیاز تفسیر، مورد اهتمام آیت الله جوادی در تفسیر تسنیم بوده است. ایشان از یافته ها و اصول تدوین شده در علم اصول برای تبیین نکات نظری تفسیر استفاده کرده اند و از قواعد موضوعه این دانش نیز در فهم آیات و انجام عمل تفسیر کمک گرفته اند. مبحث الفاظ این دانش بیشترین کارایی را در این فرآیند دارد و لازم است مؤلفه ها و قواعد تفسیری کارآمد آن به عنوان یک ابزار ضروری با نگاهی نو، به تمام مخاطبان، آموزش داده شود؛ از جمله این مباحث، بحث مشتق، معنای تطابقی و التزامی با محوریت انواع مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و سیاق است.
بستان 5 تازه های نشر عربی
منبع:
آینه پژوهش سال بیست و نهم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۷۰)
161 - 166
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر در پی معرفی چندین کتاب است که در زمینه اجتهاد و اصول فقه و تفاوت وهابیان و حنبلیان به قلم شیوخ اهل تسنن در مصر، شام، فلسطین و اردن نوشته یا چاپ شده است.
نسبیت فهم فقهی قرآن و سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و مبانی حقوق اسلامی سال پنجاهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
373 - 393
حوزه های تخصصی:
اساس فهم فقهی از کتاب و احادیث، ظواهر آن دو را تشکیل می دهد. بسیاری از مباحث دانش اصول فقه برای فهم این لایه از متن سامان یافته و دانشمندان این علم اختلاف هایی از جمله در فهم ظواهر با هم دارند. این اختلاف ها هرگز موجب نسبیت مطلق فهم فقهی قرآن و سنت نیست و علی رغم برخی ادعاها موجب بشری شدن فهم دین به وسیله فقها نیز نمی شود. در این مقاله پس از بررسی معانی مختلف نسبیت و ارائه دلایل نسبیت اعتدالی و مقید فهم فقهی متن، نسبیت مطلق ابطال شده و به برخی از خلط ها در این ساحت اشاره شده است. برای اثبات نسبیت جزئی فهم ظاهر، بیشتر به علل اختلاف فقها در شناخت ظاهر قران و احادیث پرداخته شده است.
واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صیغه امر یکی از مسائل بحث برانگیز علوم ادبی و اصول فقه است؛ این مسئله، به ویژه در باب معناشناسی، تا بدانجا اهمیت دارد که تنوع در قرائتها، باعث شده است معنای اولیه امر در استنباط احکام دایر بر دو حکم وجوب و استحباب باشد. در علوم ادبی، بلاغت بیشترین سهم را در تصریح به معنای اولیه و تبیین معنای ثانویه اسلوبها دارد. عالمان اصول فقه نیز با استفاده از دستاوردهای علم بلاغت به تبیین معانی اوامر شارع پرداخته اند؛ اما به تبع تفاوت کارکرد این دو علم، اصولیان نگرش زیباشناختی ادیبان در بیان مباحث را به نگرش معطوف بر استنباط احکام تغییر داده و به ظرافتهای بحث افزودند. ازاین رو با توجه به اهمیت صیغه امر به عنوان یکی از افعال سه گانه در ادبیات عرب و به عنوان بستری برای ابلاغ احکام شارع در قالب امر، این پژوهش می کوشد با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی ابعاد آن در دو علم مورد نظر بپردازد و همچنین نگاهی تطبیقی به این موضوع در آرای اصولیان داشته باشد. اصولیان در اصلِ وضع این صیغه در زبان اختلاف نظر دارند اما آنچه به نظر صحیح می رسد این است که تبیین و تحدید دلالت صیغه، بر شیوع استعمال آن تکیه دارد. درباره نوع طلب نیز واقعیت این است که آنچه از لغت فهمیده می شود فقط جزم و جدّیت در طلب است؛ برای همین صیغه امر، برای جزم در طلب، حقیقی است و در غیر آن مجازی به شمار می آید. بحث وجوب و غیر آن نیز از کاربرد شرع فهمیده می شود.
قاچاق کالا و ارز از منظر منابع عقلی استنباط احکام در اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مستحدثه و نوپیدا در عرصه معاملات تجاری، نقض تشریفات قانونی مربوط به ورود و خروج کالا و ارز است که از این نوع عملیات به قاچاق کالا و ارز تعبیر می شود. این نوع معامله هرچند به طور جزئی دارای آثار سودآوری برای عاملان قاچاق است، اما بر حسب استقرا، دارای پیامدهای منفی عمیق اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی است. اگرچه اجرای قوانین وضعی در مبارزه با این پدیده، مؤثر است، ولی آگاهی از مبانی فقهی پدیده قاچاق، به سبب ایجاد نوعی اعتقاد و باور درونی برای اشخاص، از عامل بازدارندگی مؤثرتری برخوردار است. جهت دستیابی به حکم قاچاق کالا و ارز، دانش اصول فقه و قواعد اصولی آن، راهگشا است که به طور اجمال از طریق منابع عقلی استنباط احکام از قبیل قیاس، مصالح مرسله، استحسان و سد ذریعه می توان به حکم اجتهادی آن دست یافت. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به حکم اجتهادی قاچاق کالا و ارز از رهگذر منابع عقلی استنباط احکام در اصول فقه می پردازد و چگونگی استنباط حکم آن را از این منابع تبیین می کند. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که رابط مشترک بین ادله اجمالی چهارگانه قیاس، مصالح مرسله، استحسان و سد ذریعه به عنوان منابع استنباط حکم مسئله قاچاق کالا و ارز، وجود رکن مصلحت به مفهوم جلب مصلحت و دفع ضرر در آنها است. مصلحت موجود در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز، جلب منافع ملی و دفع اضرار یا تغریر است.
درآمدی بر مبانی و آسیب شناسیِ رویکردها و روشهای اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
87 - 112
حوزه های تخصصی:
دانش اصول که شیوه و روش کشف مقصود متن را تبیین می کند از ره آوردهای بشری و فرجام نیازهای عالمانی است که دغدغه دریافت مرادات شارع را داشته اند این دانش که زاییده ضرورت و نیاز دانش فقه بوده همانند دیگر دانش ها اولاً: بر مبانی استوار است که می توانند متناسب با نیازهای عصری بازسازی شوند؛ ثانیاً: رویکردی واحد و روشی یکسان بر آن حاکم نبوده است و ثالثاً: همان گونه که در تاریخ آن علم نمایان است تحولات و تطورات ساختاری و متدیک بسیاری را تجربه کرده است که می تواند این تجربه ها متناسب با نیازها از یک سو و پیشرفت های علمی از سوی دیگر کماکان به صورتی روشمند تکرار شوند. در این مقاله تلاش شده است از دریچه «فلسفه علم اصول» ضمن اشاره به مبانی روش ها و رویکردهای موجود دانش اصول؛ آسیب شناسی اجمالی از رویکردها و روش های این دانش نیز ارائه گردد تا زمینه برای بازخوانی در عرصه هایی که نیازمند به تحول اند فراهم گردد.
بررسی فقهی تحمل هزینه های انقلاب اسلامی با توجه به مبانی اصولی امام خمینی ره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰
141 - 162
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشی ترین مباحث فقه سیاسی در دوران معاصر، بحث از وجوب یا جواز انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی است. بخشی از این مناقشات مربوط به ضرورت و الزام تحمّل هزینه هایی است که در مسیر انقلاب باید پرداخته شود. ادعای این مقاله این است که رویکرد متفاوت امام خمینی<sup>ره</sup> به انقلاب اسلامی، متأثر از مبنای فقهی خاصّ ایشان است. از نظر ایشان، مطلق حرج و ضرر، در عدم وجوب امر به معروف و نهی از منکر و جواز تقیّه ملاک نیست و این دو به صورت مطلق بر ادلّه احکام اوّلی، حکومت ندارند، بلکه بایستی اهمیّت موضوع لحاظ شود و با بررسی بیانات ایشان در سال های منتهی به انقلاب اسلامی مشخص می شود که ایشان اصول اسلام و مذهب را دوران حکومت پهلوی در معرض خطر می دانستند و بر همین اساس تقیه را جایز نمی دانستند و آن دوران را بیش از هر دورانی زمان اجرای امر به معروف و نهی از منکر تلقی می کردند؛ بنابراین تحمل هزینه ها و آسیب هایی که در براندازی حکومت پهلوی بود را نه تنها جایز، بلکه واجب می دانستند. از دیدگاه نویسندگان این مقاله، این نظریه فقهی، از مبنای اصولی ایشان مبنی بر معیار بودن عقل برای تعیین سعه و ضیق حکم شرعیِ مستکشف از ادلّه نقلی در صورت اثبات وحدت مناط آن با حکم عقل، نشأت گرفته است.
کاوشی در ابعاد کلامی نظریه «حق الطاعه»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
152 - 175
حوزه های تخصصی:
نظریه «حق الطاعه» یک دیدگاه نو و خلاف مشهور در علم اصول فقه درباره تکلیف در شبهات بدوی است. مبدع این نظریه سیدمحمدباقر صدر است که در مقابل مسلک «قبح عقاب بلابیان» و حکم برائت عقلی در محتمل التکلیف، به احتیاط عقلی و اشتغال ذمه قائل شده است. صدر این دیدگاه را به هنگام بحث از برخی موضوعات اصولی همچون حجیّت قطع، قبح تجری و ترخیص اطراف علم اجمالی بیان کرده است. این نظریه پس از صدر مورد نقد و بررسی های مختلف دانشمندان علم اصول قرار گرفت، ولی به خاستگاه کلامی صدر در این نظریه به شایستگی پرداخته نشده است؛ ازاین رو در این نوشتار بدون تعمیق و تعرض به مباحث دانش اصول فقه درباره این نظریه، با روش توصیفی تحلیلی، «صفات و اسمای الهی» و «تکلیف»، به مثابه دو متغیر کلامی در ساختار نظریه «حق الطاعه» مورد کاوش، نسبت سنجی و تحلیل منطقی قرار می گیرد.
روش شناسی و اعتبارسنجی برداشت مبتنی بر دلالت اشاره از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر می کوشد مفهومی عالمانه از چیستی دلالت اشاره، جایگاه، ارکان و شرایط و ضوابط تحقق، اعتبار و حجیت آن را بررسی و تبیین نماید و از روش استناد، استدلال، توصیف و تحلیل بهره گرفته است. بررسی ها در باب دلالت اشاره نشان می دهد که این نوع دلالت نه از سنخ لفظ بلکه امری فراتر از آن است و از نوع غیر صریح و دلالت التزامی است؛ از نظر عرف، مقصود مستقیم گوینده کلام نمی باشد، اما این تعبیر با تسامح درباره خداوند و کلام الهی به کار می رود؛ زیرا خداوند عالم مطلق به تمام امور است. این دلالت دارای مراتبی است که طبق تعریف ها به جلی و خفی تقسیم می شود. این دلالت با دقت عقلی به دست می آید و از دلالت های بیّن اما بالمعنی الاعم می باشد. جایگاه دلالت اشاره در مرتبه بعد از دلالت اقتضاء و دلالت تنبیه است. حجیت دلالت اشاره از باب حجیت ظواهر الفاظ، محل تردید است؛ زیرا نه از نظر کاربرد و نه از نظر سیاق، مقصود اصلی گوینده نیست و تبعاً و ارتکازاً اراده شده است، اما می توان این دلالت را از دلالت های تبعی شمرد و آن را از باب ملازمات عقلی، حجت دانست. دلالت اشاره در پی بردن به اعجاز بیانی قرآن کریم و جهان شمولی احکام و معارف قرآنی کارایی دارد و با آن می توان احکام شرعی، احکام سیاسی، امور اعتقادی و مانند آن ها را از قرآن استخراج کرد.
کارکردهای تطبیقی مبحث «حجیت اصول فقه» در تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
اصول فقه و تفسیر قرآن مباحث مشترکی دارند که از تطبیق آنها می توان به معارف تازهای دست یافت. از آنجا که دانش اصول فقه نسبت به تفسیر نقش ابزاری و مقدماتی دارد، بررسی مباحث مشترک آنها می تواند در پویایی تفسیر قرآن اثرگذار باشد. یکی از بخش های دانش اصول، مبحث «حجیت» است که به بررسی اعتبار «ادله» می پردازد. هدف از این نوشتار که با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی نگارش یافته، جستجو از نقش مباحث «حجیت» در تفسیر قرآن است، در این خصوص می توان گفت مباحث حجیت اصول فقه، در مبانی، روش ها، منابع و قواعد تفسیر نقش دارد و موجب اعتبار بخشی تفاسیر می شود. از جمله مباحثی که ذکر کاربردهای آن در این زمینه حائز اهمیت است، بحث در خصوص «حجیت ظواهر قرآن»، «حجیت سنت»، «حجیت قول لغوی»، «اجماع» و «عقل» است که به کنکاش تطبیقی در این خصوص خواهیم پرداخت.
سیر تطور و تحول بنای عقلا نزد اصولیون شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
535 - 552
حوزه های تخصصی:
بنای عقلا در استنباط احکام و قانون ها از مهم ترین مباحث روز به شمار می رود، چرا که این بنا در پاسخگویی به نیازهای روزافزون جوامع و انطباق فقه با زندگی نوین اجتماعی نقش بسزایی دارد. لذا این پژوهش با هدف سیر تحول بنای عقلا نزد اصولیون شیعه انجام گرفته است و میزان روی آوری به بنای عقلا از اصولیون متقدم تا معاصر را بررسی خواهیم کرد. پس از بررسی این نتیجه به دست آمده که اصولیون شیعه بالخصوص متأخرین، در بسیاری از مباحث اصول به بنای عقلا استناد کرده اند و گاه آن را تنها دلیل یا از بهترین ادله برشمرده اند.
هویت شناسی قضایای عقلیِ اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
27 - 52
حوزه های تخصصی:
ابهام در ماهیّت برخی گزاره های پُرکاربرد اصول فقه، سبب پیدایش منازعاتی میان دانشیان اصول شده است. جستجو در کتاب های اصولی نشان می دهد بعضی گزاره ها که از سوی مشهور اصولیان، بدیهی، عقلی، فطری و بی نیاز از استدلال قلمداد شده، از جانب گروه دیگر، مورد انکار تامّ و تردید قرار گرفته است. این وضعیّت در قضایایی نظیر قُبح عقاب بلابیان، قبح تجرّی، حجیّت ظواهر، حجیّت قطع و ... به چشم می خورد. طُرفه آنکه گاه هر دو طرف این منازعه، ادّعای بداهت و یقینی بودن مُدّعای خویش را دارند. سؤال اینجاست که ریشه پیدایش چنین اختلاف نظر غریبی چیست؟ نگارندگان بر این باورند که شفاف شدنِ ماهیّتِ این گونه گزاره ها می تواند مَنشأ تفرّق آرا را آشکار سازد. در این مسیر، به تحلیل قوانین نانوشته حاکم بر جوامع انسانی (الزامات عامّ جمعی) پرداخته شده است و با تفکیک میان «الزامات فردی» از «الزام های اجتماعی عام» و ترسیم مرزی شفاف میان «احکام عقلی و عقلایی» به این فرجام رسیده ایم که قضایای اصولی از سنخ باید های اجتماعی و اعتبارات عقلایی می باشند و آمیختنِ ناصواب آن ها با احکام عقلی فردی، سبب بروز منازعات پیش گفته است.
کاربردی سازی قاعده اصولی «اراده معنای خاص از واژه عام» در تفسیر آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
آشنایی با برخی علوم برای تفسیر قرآن کریم امری ضروری است. این علوم توان فکری مفسر را در تبیین آیات قرآن افزایش داده و قواعد و ضوابط تفسیر قرآن کریم را بیان می دارد. یکی از این علوم، دانش اصول فقه است که به دلیل برخورداری از روش استدلال، اندیشه را پرورش داده و بر نیروی تعقل می-افزاید. بسیاری از قواعد اصول فقه، موجب دستیابی به مراد خدای متعال از الفاظ و جمله های قرآنی شده، و مفسر را با شیوه دقیق و صحیح تفسیر قرآن آشنا می سازد. این پژوهش با روش توصیف و تحلیل متن و به شیوه کتابخانه ای، درصدد واکاوی و تبیین قاعده اصولی "تخصیص عام به وسیله خاص"، در تفسیر واژگانی از قرآن است که بر معنای عام دلالت دارند. نگارنده با توجه به قرینه روشن می کند که مراد از واژه عام، معنای خاص بوده است. یعنی بعد از آنکه لفظ عام به خودی خود، شامل همه افراد گشته، بعضی از افراد از شمول حکم آن خارج شود. از راههای کشف اراده معنای خاص از عام در تفسیر می-توان، استناد به آیات، روایات، بازگشت ضمیر به برخی از افراد عام، افراد متعدد پس از استثناء و عدم جواز حمل بر عام، پیش از فحص از مخصص را، بر شمرد که محقق به آنها خواهد پرداخت.
استناد به ادله ظنى در اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیستم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
4 - 20
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، اعتماد بر حجت هاى ظنى همچون خبر واحد، در اثبات گزاره هاى اصول فقهى، مورد تسالم است و معمولاً به بررسى آن نمى پردازند. اما در میان پیشینیان اصولى، از زمان سید مرتضى)ره( تا زمان نزدیک به دوره صاحب معالم، شهرت یا حتى تسالم را مى توان بر عدم اعتبار ظنون در اصول فقه، تلقى کرد. از بازخوانى اقوال و ادله در این موضوع، روشن مى شود که براى قضاوت در »امکان اعتبار ادله ظنى« در اثبات یا ردّ مسائل اصول فقهى، باید به ادله اثبات هر دلیل ظنى به طور خاص، مراجعه کرد. اثبات اعتبار یک دلیل ظنى براى اثبات یا ردّ مسائل فقهى، اعتبار آن را نسبت به مسائل اصولى ثابت نمى کند. 1 این مطلب به بخش ادراکات اعتبارى در اصول فقه مربوط است. در بخش ادراکات حقیقى آن، امکان راهیابى ادله ظنى وجود ندارد.
اصول فقه، رویکردها و روش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
113 - 135
حوزه های تخصصی:
از جمله سرفصل هاى مهم دانش نوپیداى »فلسفه علم اصول«، پرداختن به روش ها و رویکردهاى دانش اصول است. دانش اصول که زاییده ضرورت و نیاز دانش فقه در طول تاریخ بوده، تحولات و تطورات ساختارى و متدیک بسیارى داشته است. مقایسه الذریعه مرحوم سید با آثار اصولیان معاصر و نگاهى گذرا به ادوار تاریخى اصول، این تحولات را به خوبى نمایان مى کند. این تحولات را مى توان از جمله، محصول رویکردهاى متفاوت اصولیان و روش هاى مختلف ایشان دانست که به تناسب تحولات محیطشان بدان ها پرداخته اند. طرح مباحث نوپیدایى همچون اصول فقه حکومتى که برآمده از فقدان پاره اى مباحث مهم ناظر به فقه حکومت - فقه حکومتى - و اعتقاد به پاسخ گو نبودن اصول فقه موجود در تأمین نیازها و دغدغه هاى حوزه حکومت است، بر ضرورت این بازخوانى مى افزاید; چراکه انشعاب در علمىِ بنیادى همچون اصول اگر هم مطلوب باشد، باید پس از یقین به اتمام ظرفیت موجود و مطلوب آن باشد; و نه این که آسیب هاى قابل مدیریت و کاستى هاى اندک را که به احتمال فراوان قابل تدارک اند، معبرى براى در هم ریختن آن، قرار دهیم. در این مقاله تلاش شده تا ضمن اشاره به این روش ها و رویکردها، آسیب شناسى اجمالى اى از رویکردها و روش هاى دانش اصول نیز گزارش شود.
نگرشی بر نگارشهای کلامی 6 الرساله السَّعدیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ بهمن و اسفند ۱۳۹۵ شماره ۶ (پیاپی ۱۶۲)
81 - 92
حوزه های تخصصی:
یکی از تألیفات ارزشمند علامه حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی، اثری است چنددانشی و در عین حال نسبتاً مختصر به نام «الرساله السعدیه » که گاه آن را «السعدیه » نیز خواند هاند. این رساله با بیان مقدماتی از دانش اصول فقه آغاز م یشود و پس از آن، فصلی در باب اصول پن جگانه اعتقادی آمده که همراه آن، چند موضوع فقهی نیز مطرح شده است. در نهایت، رساله، با دو فصل کوتاه در خصوص ترغیب به انجام برخی از اعمال عبادی و اخلاقی و تحذیر از ارتکاب پار های از منکرات خاتمه م ییابد. بدی نسان، رساله سعدیه مشتمل است بر مباحثی چند از علوم اصول فقه و کلام و فقه و اخلاق. علامه، چنانکه در دو موضع از مقدمه رساله تصریح کرده، این اثر را برای سعدالدین محمد بن علی ساوجی (آوجی) نگاشته و ثواب نگارش آن را به همو تقدیم کرده است. نا مگرفتن رساله مزبور به عنوان «سعدیه » نیز طبعاً به همین مناسبت است. نویسنده، نوشتار حاضر را با هدف معرفی رساله مذکور و بیان برخی از ویژگی ها و مختصات نگارشی آن، به رشته تحریر درآورده است. وی در راستای این هدف، نخست مسئله انتساب رساله سعدیه به علامه حلی و تاریخ نگارش آن را مورد دقت نظر قرار داده است. در ادامه، مباحث مربوط به ساختار، محتوا، نسخه ها، ترجمه ها، شروح و منتخبات، و چاپ ها را مطرح می نماید. در نهایت، ویراست دوم تصحیح عبدالحسین محمدعلی بقال از رساله سعدیه را در بوته نقد و بررسی قرار داده و با ارائه شاهد مثال هایی، نمونه هایی از این اغلاط را بازگو می کند.