مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کرونا ویروس
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یکی از روندهای مهمی که در اغلب کشورهای جهان تحت تاثیر دنیاگیری ویروس کرونا (COVID-19) قرار گرفته، روند توسعه یادگیری الکترونیکی در سازمان ها و مراکز آموزشی می باشد. یادگیری الکترونیکی از مفاهیمی است که با رشد و گسترش فناوری های ارتباطات و اطلاعات (ICT)، در حوزه تعلیم و تربیت مطرح شد و توجه بسیاری از سازمان ها و مراکز آموزشی را به خود جلب کرده است. با پیشرفت روز افزون فناوری های ارتباطات و اطلاعات، یادگیری الکترونیک نیز در حال رشد بود که با شیوع ویروس کرونا این روند با سرعت زیادی، "جهش" پیدا کرده است و اغلب سازمان ها، مدارس و دانشگاه ها برای پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا مجبور به گسترش استفاده از فرایندهای یادگیری الکترونیکی در سازمان خود شده اند. رشد یادگیری الکترونیکی مزایای دیگری را نیز به دنبال داشته که مهمترین آنها عبارتند از: دسترسی جهانی، برنامه های متعدد و حق انتخاب، مشارکت فعال، دانشجو محوری، به موقع بودن، صرفه جویی در هزینه ها، یادگیری با سرعت دلخواه و امکان بازگشت، ارزیابی چند وجهی، کمک به حفظ محیط زیست. این درحالی است که به کارگیری مدیریت دانش می تواند نقش مهمی در توسعه دانش بنیان فرایند یادگیری الکترونیکی و پیامدهای آن از جمله بهبود عملکرد فردی و سازمانی داشته باشد و برخی از چالش ها و مشکلات یادگیری الکترونیکی را نیز مدیریت نماید. به دلیل رابطه نزدیک دانش و یادگیری، مدیریت دانش می تواند سهم زیادی در بهبود فرایندهای آموزش داشته باشد و این موضوع به ساخت یک فرهنگ یادگیری پیوسته کمک می نماید. بهبود کیفیت، گسترش منابع انسانی و گسترش پایه در مدیریت و اندازه گیری، ازجمله نقش های مدیریت دانش در آموزش می باشد.
پژوهشی در باب کارایی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در تحلیل بحران کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
109-135
حوزه های تخصصی:
یکی از کلمات پرکاربردی که اخیراً در سطح جهان رواج پیداکرده، بی گمان کلمه کروناویروس است که تنها در چند ماه اندک توانست سایه خود را بر جهان بگستراند. پیامدهای این پدیده از آن چنان حساسیت و اهمیتی برخوردار است که از یک سوی، موجب تغییر زاویه دید انسان نسبت به مقوله هایی از قبیل حیات، امید، مرگ و اجتماع شده و از سوی دیگر موجب ظهور ادبیات واژگانی جدید مانند زندگی مجازی، رزمایش کمک مؤمنانه، تمدن بی جامعه و مدافعان سلامت شده است. آنچه در این مقاله موردتوجه واقع شده، نه خود کروناست و نه خود فلسفه، بلکه همه مباحث مطرح شده، معطوف به این مسئله است که آیا فلسفه می تواند در مقابله با این رخداد ناگوار چاره اندیشی کند؟ این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای تدوین شده و می خواهد این نکته محوری را به اثبات رساند که علاوه از راهکارهایی که در متون سنتی فلسفه اسلامی برای حل معضل شرّ ارائه شده است، می توان با تمسک به نظریه ای که از پیشینه آن سال های چندانی نمی گذرد با کرونا نیز مواجه شده، آن را بررسی و تحلیل کرد و آن عبارت است از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی که به باور آشنایان توان ایجاد تحول در علوم انسانی را داشته و در تبیین مقولات مهمی مثل فرهنگ، اخلاق، زندگی و تمدن، از موقعیت موفقی برخوردار است. یافته های این مقاله بدین قرار است: 1 فلسفه و پاره ای از مباحث آن با کرونا دو مقوله مجزا از هم نبوده و بین آن دو ارتباط وجود دارد؛ 2 رابطه فلسفه و کرونا نه رابطه درمانگری است و نه رابطه آرام بخشی، بلکه می توان رابطه آن دو را تبیینی نامید؛ ۳ بر اساس نظریه اعتباریات، می توان با خلق مفاهیم و ادبیات مناسب، به نحوه برخورد خردمندانه با این ویروس و یا هر پدیده مشابه دیگر نائل آمد؛ ۴ هم چنین نظریه اعتباریات، انسان را در اتخاذ سبک زندگی جدید و اعطاء راه استمرار رضایت بخش حیات یاری می رساند.
حمایت از حقوق انسانی افراد در برابر کووید 19 (کرونا ویروس) در پرتو فلسفه اخلاق وظیفه گرایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
195-219
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست جمعی و نیازهای متقابل اساس زندگی بشر را تشکیل داده و حفظ تعادل آن، مستلزم همکاری مشترک در عرصه جهانی است. لذا انسان به تنهایی قادر به حل بحران ها و چالش های پیرموان خود نخواهد بود. با گسترش بیماری کرونا ویروس یا کووید 19، به عنوان یک «اپیدمی جهانی»، همکاری های متقابل و نوع دوستی بیشتر اهمیت یافته و مهار بیماری، درمان مبتلایان و پوشش نیازهای آسیب دیدگان و تامین حقوق انسانی، نیازمند مبنایی اساسی جهت الزامی شدن «اصل حمایت از حقوق انسانی دیگران»، می باشد. هدف اساسی مقاله، موجه سازی این الزام بر بنیاد اخلاق وظیفه گرای کانتی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متاثر از کووید 19 حقوق انسانی افراد زیادی در معرض آسیب قرار گرفته و اخلاق وظیفه گرا به جهت نهادینه سازی قانون الزامی عمل به تکلیف ناشی از فاعل اخلاقی و خودآیین، خرد خودبنیاد و اراده نیک و آزاد، می تواند منشا حرکت افراد اخلاقی برای تضمین اصل حمایت از سایرین در برابر این بیماری شود. انسان متصف به اخلاق وظیفه گرا در کمک به سایر افراد، صرفا به اصل عمل اخلاقی «حمایت از دیگری»، توجه می نماید، لذا در کمال بی طرفی، عدالت، برابری، عدم تبعیض و بدون دخالت دادن انطباعات حسی، به افراد نیازمند، آسیب دیده، مبتلا و بیمار کمک می نماید.
آیا تغییری در الگوی دانشگاهی در راه است؟ درنگی فلسفی بر ایده فلسفی دانشگاه در آینده پساکرونایی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
279-304
حوزه های تخصصی:
نولیبرالیسم آموزشی در هفت دهه اخیر توانسته به تدریج دیگر الگوهای دانشگاهی را از دور خارج کرده و در دو دهه پایانی قرن بیستم و سه دهه اخیر به مثابه قدرتمندترین هژمونی آموزشی و پژوهشی جلوه گر شود؛ هژمونی ای که در خدمت بازار آزاد سرمایه است و با آموزش و پژوهش آزاد (لیبرال) برنامه های توسعه اقتصادی را پشتیبانی می کند. اما اینک، با شیوع ویروسی کوچک اما قدرتمند، اعتبار این نظام آکادمیک خدشه دار شده است. این نوشتار درصدد است ضمن برشمردن سابقه نظام های دانشگاهی مسلط در دو سده اخیر از جمله دانشگاه هومبولتی آلمانی، دانشگاه آموزش محور انگلیسی، دانشگاه فنی و ملی گرایانه فرانسوی و تشریح چارچوب فکری نولیبرالیسم آموزشی، این پرسش را تحلیل کند که آیا الگوی اخیر می تواند در مقابل نقدهای تند و گسترده مخالفان دوام آورد و اگر نتواند، جایگزین این نظام مسلط جهانی، چه خواهد بود؟ تحلیل نویسنده آن است که استقلال تبیین شده در الگوی کانتی از دانشگاه و ظرفیت هایی که رئالیسم انتقادی پیش پای نولیبرالیسم آموزشی می گذارد و همچنان دقت این نظام در استفاده از نقدهای منتقدان برای اصلاح و بازسازی خود، می تواند به بقاء این نظام کمک کند و این نظام به نحوی منعطف، سبک خود را تغییر دهد. با این حال باید منتظر تحولات بعدی جهان در نتیجه تبعات شیوع ویروس کرونا ماند.
تحول معنوی و وجودی و همه گیری کووید 19 : یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه فرد در زندگی و نگرش او به پدیده ها و رخدادهای هستی در پی یافتن پاسخ برای سؤالات در مورد هستی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر همه گیری کووید 19 در رشد روانی و معنوی بود . در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، افراد ساکن در شهر تهران در فروردین ماه سال 1399 بودند. بدین منظور 36 نفر از افراد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، پاسخ های شان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها 4 مضمون اصلی و 35 مضمون فرعی را مشخص کرد. مضمون اصلی اول «ارتباط با خود»، مضمون اصلی دوم «ارتباط با طبیعت»، مضمون اصلی سوم نیز «ارتباط با معنویت» و مضمون چهارم «ارتباط با دیگران» بود. براساس نتایج این پژوهشی، به نظر می رسد همه گیری کووید 19 بر روی ابعاد معنوی و وجودی زندگی افراد می تواند اثر گذار باشد و تحول این ابعاد می تواند در سازگاری و کنارآمدن با شرایط خاص این همه گیری کمک کننده باشد.
تفاوت های فردی، جنسیتی و کرونا: رابطه بین ویژگی های شخصیتی و تفاوت های جنسیتی با رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با کرونا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر، کرونا ویروس تمام دنیا را فرا گرفته است و بر افراد جامعه اثرات روان شناختی مختلفی را بر جای گذاشته است. در این بین بعضی از افراد رفتارهای خود مراقبتی را بیشتر رعایت می کنند که می تواند به دلایل مختلفی باشد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی و برون گرایی) و تفاوت های جنسیتی با رفتارهای خود مراقبتی در جامعه شهر کرمانشاه انجام گردید. روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، ۳۰۴ نفر از بزرگسالان شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۹ به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت آنلاین (واتساپ) به زیر مقیاس های برون گرایی و وظیفه شناسی فرم کوتاه پرسشنامه ۶۰ سوالی نئو و پرسشنامه رفتارهای خود مراقبتی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از SPSS ورژن ۲۵ و روش تحلیل رگرسیون خطی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مدل نخست از میان متغیرهای مورد مطالعه جنسیت بهترین متغیر پیش بین خود مراقبتی بود. جنسیت ۰۹/۰ تغییرات متغیر خود مراقبتی را تبیین کرد (۰۰۱/۰>P و ۳۰/۱۷=F). در گام دوم متغیر جنسیت و وظیفه شناسی وارد مطالعه شدند این دو متغیر با هم ۱۴/۰ واریانس متغیر خود مراقبتی را پیش بینی کردند (۰۰۱/۰>P و ۹۸/۱۳=F). نتیجه گیری: این نتایج نشان داد افراد با ویژگی های وظیفه شناسی و همچنین زنان، رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با کرونا را بیشتر رعایت می کنند. این نتایج دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات برای بحران های کنونی و آینده خواهد بود.
رویکردی تحلیلی بر سازکارهای مبارزه با «بیوتروریسم کرونا ویروس» در اسناد بین المللی و قوانین و مقرات داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این روزها، کرونا ویروس و سیر صعودی افزایش تعداد مبتلایان و کشته های آن، اذهان عمومی کشورهای جهان را به خود مشغول کرده است. از همان ابتدای شیوع آن در چین، سپس در سراسر جهان تحلیل های زیادی درباره بیولوژیکی بودن آن منتشر شد که کرونا ویروس یک جنگ بیولوژیکی و مصداق بیوتروریسم است. چراکه پیامدها و گستره بیوتروریسم به گونه ای است که می تواند منابع حیاتی یک کشور را به نابودی بکشاند. به همین منظور امروزه به شدت مورد توجه مراکز راهبردی نظامی، سیاسی، دفاعی، اقتصادی و بهداشتی جهان قرار گرفته است. پژوهش پیش رو با هدف «بررسی وضعیت مقابله با بیوتروریسم کرونا ویروس در قوانین داخلی و اسناد بین الملل» با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای– اسنادی انجام گرفته است. نتایج نشان داد که در نظام حقوقی ایران جرم مستقلی تحت عنوان بیوتروریسم به عنوان جرم اصلی وجود ندارد، اما در قوانین متعدد جلوه هایی از مفهوم تروریسم زیستی یافت می شود که به دلیل سرعت عمل کند قانون گذار، نبود نگاه افتراقی به بیوتروریسم، ضعف ضمانت اجرا و غیره سازکارهای مبارزه با آن، کارآمد و به روز نیست به طوری که نیازمند بررسی و تصمیم گیری های جدید است. در اسناد بین المللی نیز تدابیری که برای مبارزه با آن اندیشیده شده نیاز به تکمیل و اصلاح قوانین بین المللی از لحاظ داشتن ضمانت اجرای قوی و پیش بینی یک سیستم راستی آزمایی کارآمد و فنی، لازم و ضروری به نظر می رسد.
نقش تشخیصی امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی به عنوان ابعاد روانشناسی مثبت گرا در پیش بینی ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی به عنوان ابعاد روانشناسی مثبت گرا در پیش بینی ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19) بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان کرجی از اسفند 1398 تا اردیبهشت 1399 بودند و 200 نفر به مقیاس ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (FDCS) ویسی و همکاران (1399)، امید به زندگی (ADHS) اشنایدر و همکاران (1991)، جهت گیری زندگی شی یرو، کارور و بریدگس (1994)، تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003) و بهزیستی روان شناختی (PWS) ریف (1989) پاسخ دادند. پس ازاین مرحله افراد به دو گروه 50 نفره (50 نفر با ترس بالا و 50 نفر با ترس پایین) گروه بندی شدند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تابع تشخیصی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که با کمک امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی می توان ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19) را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 87 درصد پیش بینی صحیح افراد را به دو گروه دارای ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس پایین و بالا طبقه بندی نماید. می توان نتیجه گیری کرد عواملی همچون امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در افراد بر ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس آنان تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود درمانگران در ارائه راه کارهای کاهش ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس به این عوامل توجه بیش تری مبذول نمایند.
کرونا ویروس؛ متغیری نوین در تحلیل کلان تحولات سیاسی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر با یکی از بزرگ ترین رویدادهای تاریخ معاصر روبرو است. شیوع بیماری عالم گیر کرونا پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شگرفی داشته و در حال تغییر فرهنگ و رفتار فردی و جمعی انسان هاست. در پاسخ به این پرسش که شیوع ویروس کرونا بر سیاست داخلی و مناسبات بین المللی چه تاثیری خواهد گذاشت؟ نگارندگان معتقدند که در دوره پساکرونا، جهان شاهد التهاب ملی گرایی و تقویت نقش دولت در اداره جامعه و تبدیل شدن حوزه سلامت و بهداشت عمومی به یک موضوع امنیت ملی خواهد بود. در عرصه خارجی، دولت ها برای حفظ جان شهروندان شان با محدود کردن گردش آزاد افراد و کالاها و سخت تر کردن سیاست های مهاجرتی و محافظت از مرزها از روند جهانی شدن عقب نشینی خواهند کرد. یافته های پژوهش حاکی از تغییر ماهیت تهدیدات در قرن 21 است. نابرابری در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و فقدان مراقبت های بهداشتی می تواند امنیت داخلی دولت ها را با چالش روبرو سازد. همچنین، ویروس کرونا ضربه جدی بر جهانی سازی اقتصادی که شیوع تهدیدات را تسریع می کند وارد ساخته و به ما یادآور می شود که سیاست های جهانی برخلاف آموزه های نئولیبرالیسم و دولت حداقلی باید اصلاح شود. چارچوب نظری پژوهش، «واقعگرایی» و روش پژوهش تحلیلی – توصیفی و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است.
امنیتی کردن کرونا ویروس و پذیرش اقدامات محدود کننده دولت ها در مواجهه با پاندمی کرونا؛ مطالعه موردی بریتانیا، آلمان و استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
107-140
حوزه های تخصصی:
دولت های مختلف در سطح جهان اقدامات محدودکننده سنگینی را بهمنظور مقابله با شیوع ویروس کووید-19 در دستور کار قرار داده اند؛ اقداماتی که در شرایط عادی برای مردم غیرقابل تحمل هستند. علی رغم اعتراضات مردمی در برخی از کشورها، این اقدامات محدودکننده و تدابیر غیرعادی تا بدین لحظه مورد پذیرش عموم قرار گرفته اند. کاربست یک نظریه بهمنظور بررسی چگونگی پذیرش این اقدامات محدودکننده، هدف اصلی این پژوهش میباشد. پرسش پژوهش این است که: امنیتی کردن کروناویروس توسط مقامات ذیصلاح دولتهای مختلف چگونه بر پذیرش اقدامات محدودکننده آن دولت ها توسط مردم در مواجهه با کروناویروس تأثیر میگذارد؟ فرضیه این است که «به واسطه کنشگفتاری موفقیتآمیز «امنیتی کردن» سلامت مردم از خطر پاندمی (همه گیری) ویروسی توسط دولت های مختلف و نیروی اجرایی نهفته در آن، زمینه فعلی تغییر نموده و مخاطب (در این جا مردم کشورهای مختلف) متقاعد میگردد که تدابیر و تمهیدات غیرعادی نظیر تعطیلی دانشگاه ها، مساجد، اماکن مقدس مذهبی، دیسکوها و کلوب های شبانه که دولت های مختلف آن ها را در مواجهه با کروناویروس بکار می گیرند را تحمل نماید». متدولوژی این پژوهش مبتنی بر بررسی اظهارات و بیانیههای مطبوعاتی نخست وزیران بریتانیا و استرالیا و صدراعظم آلمان میباشد. بهواسطه بررسی اظهارات این سه مقام دولتی، عناصر اصلی و شرایط تسهیل کننده کنش گفتاری امنیتی کردن کروناویروس مورد تدقیق قرار میگیرد که بههمین دلیل میتوان روش پژوهش را کیفی ذکر نمود. روش گردآوری دادهها استفاده از تارنماهای معتبر و رسمی میباشد. ضمناً این نکته مفروض گرفته میشود در تمامی کشورهایی که اقدامات محدودکننده در مقابله با پاندمی کووید- 19 اعمال میگردد مشابه فرآیندی که این سه مقام دولتی در امنیتیکردن کروناویروس و اعمال محدودیتهای شدید بهکار میگیرند، تکرار میگردد.
حکمرانی سایبری و ویروس کرونا
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
77 - 94
حوزه های تخصصی:
در ماه های انتهایی سال 1398 شاهد شیوع ویروس کوید19 در بخش عمده ای از جهان و مواجه جمهوری اسلامی ایران با این ویروس بودیم. پر واضح است که ورود این مهمان ناخوانده موجب تغییرات بسیاری در جامعه جهانی می شود ابعاد عمیق تغییرات اقتصادی، سیاسی،اجتماعی و فرهنگی آن در ماه های بعد مشهودتر خواهد بود. در مقاله پیش رو با استفاده از تحقیقات میدانی اینترنتی و بررسی نظرات اندیشمندان این حوزه، ضمن تشریح خدمات و ابزار سایبری مفید برای مدیریت بیماری، به نقش و اهمیت فضای سایبر برای مهار ویروس پرداخته شده است. در نهایت تحولات پیش روی حوزه سایبر در پساکرونا مورد پیش بینی قرارگرفته و تعاملات آتی فناوری های فضای سایبر و زندگی مردم، جامعه و حاکمیت مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی های تحقیق بیانگر تحول عظیم پساکرونایی در فرهنگ استفاده از ابزار و خدمات سایبری دارد و لزوم تدوین سیاستهای حکمرانی سایبری با رویکرد پاسخگویی جامع به نیازهای جامعه را در بر دارد.
نشانه ها و عوامل خطرساز اختلال استرس پس از سانحه در طول پاندمی شدن کووید-19 در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دولت چین در دسامبر سال 2019، جهان را از ویروسی خطرناک آگاه کرد که در اجتماعات به سرعت پخش می شود. در واقع، یک سندرم حاد تنفسی دیگر که در شهر ووهان چین رخ داد و به سرعت به دیگر مناطق جهان گسترش پیدا کرد. سازمان بهداشت جهانی از این ویروس به عنوان ncov-2019 یاد کرده است، که در آن n به معنی جدید و cov به معنی ویروس تاجی است. به طور کلی، این ویروس (COVID-19) شبیه سندرم حاد تنفسی است، اما به هیچ وجه یکسان نیستند.
بررسی کیفی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده درکنارآمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده در کنار آمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19 انجام شد. به منظور انجام این پژوهش کیفی، از بین دانشجویان دانشگاه تبریز 11 خانواده گسسته و 5 خانواده درهم تنیده به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از مقیاس انطباق پذیری و همبستگی خانواده (FACES-III) استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه-ساختارمند با سوالات باز بود و داده ها با روش اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های حاصل از تجربیات خانواده ها در هفت مضمون اصلی «چتر اطلاعاتی»، «راهبردهای حمایتی»، «عوامل افزایش استرس»، «عوامل کاهش استرس»، «عوامل تعارضات خانواده»، «راهبردهای حل تعارضات خانواده» و «عوامل ایجاد کم توجهی نسبت به نکات پیشگیری» و چندین زیر مضمون خلاصه گردید. به طور کلی نتایج نشان می-دهد، مسئولیت پذیری و تعهد اعضای خانواده نسبت به مدیریت شرایط در مواقع بحرانی مثل شیوع ویروس کووید-19 و قرنطینه خانگی از ساختار خانواده تاثیر می پذیرد. مشارکت اعضا در خانواده های گسسته، کمتر وجود دارد و هر چند خانواده های درهم تنیده، آسیب های ویزه خود را برای اعضا دارند؛ که نداشتن استقلال فردی یکی از این موارد است، اما در مدیریت این بحران عملکرد بهتری نسبت به خانواده های گسسته نشان دادند، که می توان نتیجه گرفت، همدلی و مشارکت یکی ازموارد ضروری برای عبور موثر از این شرایط است.
چالش های آموزش برخط و تفرد زدایی و تحقق فردیت دانش آموزان: راهکارهایی در عصر کرونا
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27 - 33
حوزه های تخصصی:
مهمترین مشکلی که آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت را از نگاه سند تحول بنیادین زمین گیر کرده است، فردگرایی و غفلت از آموزش های جمعی و گروهی در دانش آموزان است. در بسیاری از مبانی علمی و بیانات مقام معظم رهبری تاکید بر تحقق فرد و بروز استعداد های فردی تمرکز شده است ، در عصر کرونا این بحث بسیار مساله در معرض تهدید قرار گرفته دانش آموزان در آموزش بر خط از حضور در جمع و نشان از فردیت و بروز فردیت به فردیت زدایی تبدیل گشته تمامی آموزش های با یک شبکه مجازی و تعاملات نامعلوم و منزوی برایند این دوره شده است در این پژوهش با روش توصیفی اکتشافی از طریق بررسی اسناد و مقالات علمی پایگاه های علمی معتبر به بررسی و ارایه پیشنهاداتی در رستای تحقق ازمان های جمعی و ظهور فردیت در جامعه پرداخته میشود و چالش های آن بررسی شده است.
پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان بر اساس اشتیاق شغلی معلمان: مطالعه مقطعی در زمان شیوع کرونا ویروس
هدف از این پژوهش پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان بر اساس اشتیاق شغلی معلمان: مطالعه مقطعی در زمان شیوع کرونا ویروس بود. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) مقطع دوره دوم متوسطه و معلمان این مقطع شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 50 نفر از معلمان و 100 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق شغلی اسکافیلی و همکاران (2002) و مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری spss20 صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین اشتیاق شغلی معلمان (و مولفه های آن) با تاب آوری تحصیلی دانش آموزان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0 p<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 35 درصد از تاب آوری تحصیلی دانش آموزان توسط اشتیاق شغلی معلمان تبیین می شود (01/0 p<). نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت اشتیاق شغلی معلمان در تاب آوری تحصیلی دانش آموزان به خصوص در شرایط کنونی (شیوع کرونا ویروس) می باشد.
نقش راهبردهای مقابله با استرس بر ترس از بیماری کرونا ویروس
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش راهبردهای مقابله با استرس بر ترس از بیماری کرونا ویروس در بین کارکنان علوم پزشکی اجرا شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود . جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال 99-1398 بودند. حجم نمونه معادل 100 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . داده ها با استفاده از سیاهه مقابله برای شرایط استرس زا (1990)، و سیاهه مقابله برای شرایط استرس ز (1998) جمع آوری شدند و توسط نرم افزار SPSS (نسخه 25) و به روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان دادند که بین راهبرد مقابله ای مسئله مدار با ترس از بیماری کرونا ویروس در بین کارکنان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز رابطه منفی و معنادار وجود دارند (01/0> P ). همچنین، نتایج نشان داد که بین مقبله اجتناب مدار و هیجان مدار با ترس از بیماری کرونا ویروس در بین کارکنان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، برای کاهش ترس از بیماری کرونا در کارکنان بیمارستان می توان برنامه هایی برای افزایش راهبردهای مقابله ای موثر بر استرس و کاهش ترس از بیماری کرونا طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی الکترونیکی و مجازی اجرا کرد.
بررسی رابطه بین اضطراب ناشی از کرونا و پیامدهای آن بر سلامت روان کارکنان
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تعیین رابطه میان شاخص سلامت عمومی و اضطراب کرونا در کارکنان بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود و به این منظور نمونه ای شامل 110 زن و مرد کارمند ادارات دولتی شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین نمرات شاخص های سلامت عمومی و اضطراب کرونا همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (36/0= r , 001/0> P )؛ همچنین همبستگی شاخص اضطراب کرونا با شاخص های افسردگی، اضطراب، وضعیت جسمانی و سلامت عمومی؛ مثبت و معنادار و با مقیاس اختلال عملکرد اجتماعی نمرات معنادار نبود (18/0= r , 05/0< P ). نتیجه گیری: بنا بر نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت انتشار کوئید-19 علاوه بر صدمه بر سلامت جسمانی، باعث بروز بیماری های روانی نیز می شود. لذا، شناسایی افراد مستعد اختلالات اضطرابی و روان شناختی در سطوح مختلف جامعه که سلامت روان آن ها ممکن است به دلیل بحران های ناشی از وضعیت فعلی اجتماعی و اقتصادی جامعه به خطر افتد، امری ضروری بوده تا بتوان با راهکارها و تکنیک های مناسب مداخله ای و درمانی، در حفظ سلامت روان افراد جامعه کمک نمود.
رابطه اضطراب سلامت و تنظیم هیجان با شایعه در شبکه اجتماعی در زمان کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رابطه اضطراب سلامت و تنظیم هیجان با شایعه در شبکه اجتماعی در زمان کرونا در دوران همه گیری ویروس کرونا بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد در قرنطینه منطقه 19 شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه آماری شامل 150 نفر که با روش نمونه گیری دسترس مشخص شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب سلامت سالکوسیس و وارویک (2002)، تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و کرایج (2006) و پرسشنامه شایعه پراکنی کیم و ووباک (2010) بود و داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، متغیر اضطراب سلامت به صورت مثبت و معنادار شایعه را پیش بینی می کند. همچنین متغیر تمرکز مثبت مجدد و برنامه ریزی به صورت منفی و معنادار شایعه را پیش بینی می کند. (01/0> P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که روان شناسان در این شرایط خطیر و بحرانی با ارائه برنامه هایی کمک به ارتقای سلامت و بهزیستی شهروندان نمایند تا نگرانی هایی به وجود آمده از این شرایط تعدیل شود.
نقش انعطاف پذیری روان شناختی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی ترس از کرونا (کووید-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم تایستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
191 - 200
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شیوع جهانی کرونا و اجرای محدودیت باعث ترس و اضطرابی زیادی در افراد جامعه شده است و این به نوبه خود باعث ایجاد مشکلات روان شناختی می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش انعطاف پذیری روان شناختی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی ترس از کرونا در بین ساکنان شهر کرمانشاه بود. روش : روش این مطالعه، از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش ساکنان شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از میان آنان 317 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا (CAS)، نسخه دوم پذیرش و عمل (AAQ-II) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که ترس از کرونا با انعطاف پذیری روان شناختی رابطه منفی (0/401-=r) و با دشواری در تنظیم هیجان رابطه مثبت (0/397=r) دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد انعطاف پذیری روان شناختی (اجتناب تجربه ای) و دشواری در تنظیم هیجان توانستند 18/6درصد از تغییرات ترس از کرونا را تبیین نمایند. نتیجه گیری : با توجه به ترس از کرونا در بین افراد، می توان برنامه ها و مدخلاتی را به صورت آنلاین یا آفلاین از طریق کارگاه های آموزشی برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی، پذیرش افراد و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان اجرا کرد.
پیش بینی بار روانی ویروس کرونا در زنان خانواده در ایام قرنطینه: نقش سبک های حل مسئله و سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های حل مسئله و سرمایه روانشناختی در استرس ادراک شده حاصل از ویروس کرونا در زنان خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و از جامعه آماری زنان شهر بندرعباس، تعداد 155 زن به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996)، سرمایه روانشناختی لوتانز و آویلو (2007) و استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملسین (1983) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: بین سبک های حل مسئله درماندگی، اجتناب و گرایش با استرس ادراک شده همبستگی مثبت و بین سبک های حل مسئله مهارگری، خلاقیت و اعتماد با استرس ادراک شده همبستگی منفی معناداری برقرار بود (01/0=p)؛ همچنین بین خرده مقیاس های خودکارآمدی و تاب آوری با استرس ادراک شده (01/0=p) و نمره کل سرمایه روانشناختی و خرده مقیاس امیدواری و خوش بینی با استرس ادراک شده (05/0=p) همبستگی معناداری برقرار است. ضرایب رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک مهارگری با ضریب بتای (27/0=β)، سبک خلاقیت با ضریب بتای (24/0=β)، سرمایه روانشناختی خودکارآمدی با ضریب بتای (20/0=β)، سرمایه روانشناختی تاب آوری با ضریب بتای (19/0=β)، و سرمایه روانشناختی خوش بینی با ضریب بتای (17/0=β) توانست استرس ادراک شده حاصل از کرونا ویروس را در زنان پیش بینی کند. نتیجه گیری: با بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش، به نظر می رسد استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان و داشتن احساس معنا در زندگی می تواند از میزان شدت بار روانی در شرایط استرس زا بکاهد.