مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
سلامت روانی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین مقابله دینی با سلامت روانی و شادکامی در دانشجویان ایرانی بود. 401 دانشجو (234 زن و 167 مرد) با روش نمونه برداری مرحله ای از بین واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 9 انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل فرم کوتاه مقیاس مقابله دینی (بیاضی و دیگران، زیر چاپ برگرفته از پارگامنت و دیگران، 2000)، پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) و سیاهه شادکامی آکسفورد (آرگیل و دیگران، 1989) بود. یافته ها نشان دادند الگوی مقابله دینی منفی با عدم سلامتِ روانی همبستگی مثبت معنا دار، الگوی مقابله دینی مثبت با شادکامی همبستگی مثبت معنا دار، الگوی مقابله دینی منفی با شادکامی همبستگی منفی معنادار و شادکامی با سلامت روانی همبستگی منفی معنادار داشتند. افزون بر آن، دانشجویان بیشتر از مقابله های دینی مثبت استفاده می کردند. الگوهای مقابله دینی، شادکامی و سلامت روانی برحسب جنس نیز تفاوت معنادار نشان دادند.
فراتحلیل مطالعات اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فرا تحلیل مطالعات اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی دانش آموزان و دانشجویان ایرانی بود. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 27 مطالعه انجام شده از 1380 تا 1391 در سراسر ایران بود که 3089 نفر شرکت کننده را دربر می گرفت. داده های حاصل، با روش اندازه اثر تفاوت میانگین استاندارد شده یا d کوهن (1988) برای مدل اثرهای ثابت مورد فرا تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که میانگین اندازه اثر کلی مطالعات مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت 834/1 و برای اثرات تصادفی 117/3 است که هر دو در سطح 001/0P< معنادار بودند. با توجه به اینکه اندازه های اثر ناهمگون بودند، نسبت به جست و جوی متغیرهای تعدیل کننده اقدام شد. نتایج نشان دادند بین اندازه اثر مطالعات مورد بررسی با توجه به طرح پژوهش و جنس شرکت کنندگان، تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین اندازه اثر مطالعات مورد بررسی با توجه به سن شرکت کنندگان و تعداد جلسه های آموزش مهارت های زندگی تفاوت معناداری وجود دارد.
مقایسه سبک زندگی، حرمت خود و سلامت روانی سالمندان تنها، غیرتنها و مقیم سرای سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسة سبک زندگی، حرمت خود و سلامت روانی سالمندان تنها، غیرتنها ومقیم سرای سالمندان انجام شد. نمونة آماری این تحقیق شامل 384 سالمند (128 سالمند تنها، 128 سالمند غیرتنها ، 128 سالمند مقیم سرای سالمندان) بود که به شیوة نمونه برداری در دسترس انتخاب شد و در سه گروه قرار گرفتند. شرکت کنندگان مقیاس های سبک زندگی سالم درسالمندان (اسحاقی، فرج زادگان و بابک، 1388)، حرمت -خود (روزنبرگ، 1965) و سلامت عمومی (گلدبرگ و ویلیامز، 1988) را تکمیل کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان دادند سالمندان غیرمقیم (تنها و غیرتنها) در مقایسه با سالمندان مقیم سرای سالمندان، و سالمندان غیرتنها نسبت به سالمندان تنها از سبک زندگی و سلامت روانی بهتری برخوردار هستند. به علاوه، سالمندان غیرمقیم (تنها و غیرتنها) در مقایسه با سالمندان مقیم سرای سالمندان حرمت خود بیشتری داشتند و سالمندان تنها نسبت به سالمندان غیرتنها از حرمت خود بالاتری برخوردار بودند. بنابراین با توجه به نظریة فعالیت، سالمندان با حفظ فعالیت و نقش های اجتماعی قبلی خویش می توانند سبک زندگی مطلوبی داشته و احساس ارزشمندی خویش را حفظ کنند.
دلبستگی ادراک شدة دوران کودکی، فرایند سازشی تصور از خدا و خودپنداشت در مدل سلامت روانی: مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین نقش دلبستگی ادراک شده دوران کودکی در فرایند سازشی تصور از خدا و خودپنداشت در تدوین یک مدل برای تبیین سلامت روانی بود. 432 دانشجو با روش چندمرحله ای ازدانشگاه های بیرجند انتخاب شدند و مقیاس های تصور از خدا (مظاهری و دیگران، 1384)، خودپنداشت (بک، 1978) دلبستگی به والد (هازان و شیور، 1986) و سلامت روانی (گلدبرگ و هیلر، 1979) را تکمیل کردند. برای تحلیل نتایج از روش مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. با توجه به مدل برازش یافته، فرضیه سازشی مبنی بر همخوانی ارتباط دلبستگی ادراک شده دوران کودکی با تصور از خدا حمایت شد. خودپنداشت نیز به عنوان پیامد ناشی از فرایند سازشی تصور از خدای کنترل کننده و مهربان با دلبستگی به والد، نقش معناداری در ارتقای سلامت روانی نشان داد. اما در این راستا دلبستگی به مادر برخلاف پدر، علاوه بر نقش پیش بینی کننده به طور غیرمستقیم از طریق فرایند سازشی تصور از خدا، به طور مستقیم نیز نقش معناداری در ارتقای سلامت روانی به ویژه کاهش افسردگی نشان داد که حاکی از اهمیت دلبستگی ایمن به مادر است. نه تنها بررسی نقش دلبستگی ادراک شده به هر یک از والدین در فرایند سازشی تصور از خدا مهم است، بلکه در ارتباط با دلبستگی به پدر، فرایند سازشی شکل گیری تصور از خدا و خود نقش مهمی در پیش بینی سلامت روانی دارند.
رابطه رضایت زناشویی و سلامت روانی در مادران دارای فرزندان مبتلا به مشکلات عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
505-518
حوزه های تخصصی:
به طور معمول، مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان، بازتابی از عدم رضایت زناشویی و وضعیت روانی والدین، به ویژه مادر است. از این رو، پژوهش حاضر رابطه رضایت زناشویی و سلامت روانی در مادران دارای فرزندان مبتلا به مشکلات عاطفی و رفتاری را مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور از میان 412 دانش آموز دختر در پایه های اول تا ششم در یک دبستان در منطقه دو آموزش و پرورش شهر تهران، 42 دانش آموز دختر مبتلا به مشکلات عاطفی و رفتاری توسط مادرانشان شناسایی شدند. سرانجام 28 نفر از مادران دارای فرزند مبتلا به مشکلات عاطفی و رفتاری به عنوان گروه نمونه در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. داده های لازم از طریق اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه رفتاری راتر کودکان به دست آمد و برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که در مادران دارای فرزند دختر مبتلا به مشکلات عاطفی و رفتاری رضایت زناشویی و سلامت روانی با یکدیگر همبستگی معناداری وجود دارد (001/0>P). بدیهی است زمانی که رضایت زناشویی و سلامت روانی در مادران دارای فرزند دختر پایین باشد، مشکلات عاطفی و رفتاری در فرزندان آن ها افزایش می یابد.
اثربخشی روش های مدیریت رفتار در تنیدگی و سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
457-474
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی در کاهش تنیدگی و مشکلات سلامت روانی این مادران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بدین منظور مادران 24 نفر از کودکانی که با اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های، سلامت روانی، شاخص تنیدگی والدین و مقیاس درجه بندی کانرز والدین برای اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی بود. آموزش رفتاری والدین در قالب نه جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر کاهش مشکلات سلامت روانی مادران و تنیدگی (0/05<p)، مادران گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. یافته ها نشان می دهند که آموزش رفتاری به مادران، باعث افزایش رواندرستی مادران شده و از وخیم شدن تنیدگی و آشفتگی روانشناختی در مادران کودکان با اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی پیشگیری می نماید.
مقایسه سلامت روانی کودکان بر اساس سطح تحصیلات والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۵
112-123
حوزه های تخصصی:
مشخص شده است که میزان سطح تحصیلات والدین برسلامت یا عدم سلامت روانی افراد مؤثر است و نشان می دهد که بین سطح تحصیلات والدین، سطح تحصیلی فرزندان و بروز علائم روانی ارتباط وجود دارد. مسأله اصلی پژوهش حاضر بررسی جامع سلامت روانی کودکان با توجه به سطوح تحصیلی مختلف بود. هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت روانی کودکان بر اساس سطح تحصیلات والدین بود. روش پژوهش توصیفی و علّی- مقایسه ای و جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی منطقه 9 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعداد 250 نفر انتخاب شدند. این کودکان با آزمون های بهداشت روانی ( MHC : کومار، 1992) بررسی شدند. سطح تحصیلات والدین از زیر دیپلم تا دکتری بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس کروسکال والیس تحلیل گردید. نتایج حاصل در مورد تأثیر تحصیلات والدین بر روی بهداشت روانی کودکان معنادار بود (0/001 (P= . یافته ها نشان دهنده رابطه قوی بین سطح تحصیلات والدین و بهداشت روانی کودکان بود.
بررسی نقش شیوه های دل بستگی و سلامت روانی در روابط میان فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت شیوه های دل بستگی و سلامت روانی در زمینه های گوناگون زندگی ازجمله روابط میان فردی، به ویژه روابط زناشویی و روابط خانوادگی که از ارج بیشتری برخوردار است، در پژوهش حاضر به بررسی نقش شیوه های دل بستگی و سلامت روانی در روابط میان فردی دانشجویان پرداخته خواهد شد. روش طرح پژوهشی حاضر توصیفی از نوع رگرسیون چندگانه است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی بودند که به کتابخانه این دانشکده مراجعه می کردند. از این جامعه، به شیوه غیر احتمالی از نوع در دسترس، شمار 100 نفر (50 دختر و 50 پسر) انتخاب و به پرسشنامه های مهارت های ارتباطی بارتون (1990)، سلامت روانی گلدبرگ (1972) و آزمون دل بستگی هازن و شیور (1987)، پاسخ دادند. داده ها از طریق ابزار آماری رگرسیون چندگانه به شیوه ورود استاندارد، تحلیل گردید. فرضیه مدل حاضر، به طورکلی در سطح (001/0p
رابطه ی کیفیت خواب با سلامت روانی و فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی کیفیت خواب (کیفیت ذهنی خواب، دوره ی نهان خواب، طول دوره ی خواب، کارآمدی عادات خواب، مختل کننده های خواب، استفاده از داروهای خواب آور و سوء کارکرد روزانه ی فرد) با سلامت روانی و فرسودگی شغلی انجام گرفت. در این پژوهش 202 نفر از کارکنان آتش نشانی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، پرسشنامه های کیفیت خواب، سلامت روانی و فرسودگی شغلی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی ساده و رگرسیون چندمتغیری به روش ورود مکرر و گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که کیفیت خواب با فرسودگی شغلی و سلامت روانی ارتباط معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که از میان خرده مقیاس های کیفیت خواب، کیفیت ذهنی خواب، بهترین پیش بینی کننده ی سلامت روانی و اختلال در عملکرد روزانه، بهترین پیش بینی کننده ی فرسودگی شغلی در کارکنان است. با توجه به رابطه ی معنادار بین سلامت روانی نامطلوب، فرسودگی شغلی و کیفیت نامناسب خواب در کارکنان مورد مطالعه، بهتر است هرگونه برنامه ی مداخله ای در جهت پیشگیری یا کاهش مشکلات سلامت روانی، فرسودگی و کیفیت خواب کارکنان، بر کاستن شرایط استرس زای محیط کار و آموزش بهداشت خواب متمرکز شود.
نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه سبک زندگی اسلامی با خلق مثبت و سلامت روان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
119-128
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه سبک زندگی اسلامی با خلق مثبت و سلامت روان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تعداد 5000 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد شهرستان ساوه در سال تحصیلی 93-94 بود. که از این میان 350 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) و پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد (1990) استفاده شد. نتایج با کمک نرم افزار SPSS-20 ، از طریق محاسبه آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی با خلق مثبت و سلامت روان دانشجویان ارتباط مثبت و رابطه معناداری وجود دارد و جنسیت بر رابطه بین سبک زندگی اسلامی و خلق مثبت و سلامت روانی اثر تعدیل کنندگی ندارد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت هنگامی که دانشجویان با توجه به شیوه زندگی اسلامی رفتار می کنند، بعد مثبت و سلامت روانی آنها افزایش می یابد و لذا پیشنهاد می شود بر اساس اهمیت سبک زندگی اسلامی در گستره زندگی انسان در راستای تامین سلامت روان و سلامت معنوی مورد توجه و برنامه سازی فردی و اجتماعی قرار گیرد.
اثربخشی tDCS و تمرین بهوشیاری بر سلامت روانی در افراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۸ شماره ۸۱
1001-1008
حوزه های تخصصی:
زمینه: اعتیاد یک بیماری مزمن است. نقص سلامت روان باعث مشکلات مختلف در پرهیز می شود . تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای ( tDCS ) و بهوشیاری از جمله درمان های مؤثر در بهبود سلامت روان افراد با سوء مصرف مواد هستند. در پژوهش های پیشین اثربخشی هریک از این روش ها با توجه به ویژگی خاص هرکدام به صورت مجزا نشان داده شده است اما آیا ترکیب این دو روش نیز اثربخش است؟ برخی پژوهش ها ترکیب تمرینات بهوشیاری و tDCS را در نمونه های غیربالینی اثربخش دانسته اند، اما هنوز روشن نیست که آیا این روش در میان جمعیت بالینی هم می تواند اثربخش باشد؟ هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر ترکیب توام تمرینات بهوشیاری و tDCS بر بهبود سلامت روان درافراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و بدون گروه کنترل بود. در این تحقیق 10 نفر از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس 5 جلسه ترکیب توام تمرینات بهوشیاری برگرفته از پروتکل درمانی بوئن، چاولا و مارلات (2011) و tDCS انجام شد. پیش و پس از مداخله ارزیابی سلامت روانی به وسیله پرسشنامه مختصر نشانگان (دراگوتیس، 1993) انجام شد. یافته ها: ترکیب تمرینات بهوشیاری و tDCS سبب کاهش معنادار نمرات در علائم وسواس - ناخودداری (0/02 p= )، خصومت (0/04 p= )، و روان گسستگی گرایی (0/007 p= ) شد. نتیجه گیری: ترکیب تمرینات بهوشیاری و tDCS می تواند سبب بهبود سلامت روانی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری خانواده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1101-1109
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اتیسم در خانواده فشار و تنش های فراوانی ایجاد می کند و مادران این کودکان به عنوان مراقبان اصلی چالش های عاطفی و روانی زیادی تجربه می کنند. اما آیا آموزش تاب آوری خانواده می تواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مؤثر باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری خانواده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم ساکن شهر تهران در سال 1397 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 20 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد وگروه آزمایش برنامه آموزش تاب آوری خانواده (حسینی قمی و سلیمی بجستانی، 1391) را در 9 جلسه دریافت کردند ولی هیچ مداخله ای بر گروه گواه اجرا نشد. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلر (1972) بود. یافته ها: داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری خانواده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران اثربخش بوده است (0/05< P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش تاب آوری خانواده می تواند کیفیت زندگی و سلامت روانی را در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم افزایش دهد.
مقایسه تأثیر یک دوره تمرینات یوگا و پیلاتس بر سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمند غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1165-1173
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روانی و کیفیت زندگی تأثیر ویژه ای در زندگی زنان سالمند غیرفعال دارد. اما مسئله اصلی اینست تمرینات یوگا و پیلاتس کدامیک بر سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمند غیرفعال تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثربخشی یک دوره تمرین پیلاتس و یوگا بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی در زنان سالمند کم تحرک بود. روش: از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل سالمندان زن کم تحرک ساکن شهر تهران بودند، تعداد 36 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بعنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره پیلاتس، یوگا و گواه قرار گرفتند. ابزار عبارتند از: در ابتدا و انتهای مداخله، پرسشنامه های سلامت روانی گلدنبرگ و هیلر (1978)، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و تمرینات منتخب پیلاتس، ونساساندرس و همکاران (2013). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون پیگیری برونفرونی انجام شد. یافته ها: تمرینات پیلاتس و یوگا موجب بهبود سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمند کم تحرک گردید (0/05> p )؛ تفاوت معنی داری بین این دو روش تمرینی وجود در متغیرکیفیت زندگی وجود نداشت (0/05< p ) اما در متغیر سلامت روانی این تفاوت معنادار بود (0/05> p ) و تمرینات یوگا تأثیر معنادارتری داشت . نتیجه گیری: می توان برای افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمندان کم تحرک از تمرینات یوگا و پیلاتس استفاده کرد.
اثر بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی و بالای 30(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۸ شماره ۸۴
2265-2271
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی و بالای 30 از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما مسئله اینست، آیا بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی بر سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی و بالای 30 تأثیر دارد؟ هدف: تعیین اثر بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی (BMI) و بالای 30 (چاق) بود. روش: پژوهش از نوع مطالعه نیمه تجربی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر غیرتربیت بدنی دانشکده فنی و حرفه ای دکتر شریعتی بود. از این افراد 20 دختر با BMI طبیعی و 20 دختر با BMI بالای 30 با دامنه سنی 18 تا 20 سال به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. هر گروه به دو زیرگروه گواه و آزمایش (10 نفره) تقسیم شد. ابزار عبارتند از: پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و 6 هفته بازی های واقعیت مجازی با صفحه تعادل وی. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران با BMI بالای 30 تأثیر دارد (0/05 P< )، اما بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران با BMI طبیعی تأثیر ندارد (0/05 P< ). نتیجه گیری: جهت بهبود سلامت روانی دختران دارای BMI بالای 30 (چاق) می توان از بازی های واقعیت مجازی استفاده کرد.
اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
163 - 175
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری اضطراب برای بیماری های مهم تهدیدکننده سلامتی مانند سارس و مرس توسعه یافته است. در زمینه سنجش اضطراب کرونا ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب کرونا در نمونه ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 308 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اضطراب کرونا 18 سؤالی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و 2- λ گاتمن و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی (CFA) با استفاده از نرم افزار Lisrel - 8 . 8 استفاده شد. جهت استاندارد کردن نمرات خام این نمرات با استفاده از نرم افزار Jmetrik - 4.1.1 به نمرات استاندارد T و رتبه درصدی تبدیل و به صورت جدول های هنجاری تهیه شدند . یافته ها: مقدار 2-λ گاتمن برای کل پرسشنامه (922/0=2- λ ) و ضریب آلفای کرونباخ برای علائم روانی (879/0=α)، علائم جسمانی (861/0=α) و برای کل پرسشنامه (919/0=α) به دست آمد. داده های این پژوهش با مدل دوعاملی برازش مناسبی دارد. جداول نمرات استاندارد رسم شد و دامنه نمرات عامل های پرسشنامه و نمره کل شدت اضطراب کرونا بر اساس نمرات استاندارد T به سه دامنه عدم اضطراب یا خفیف، متوسط و شدید تقسیم شد . نتیجه گیری: پرسشنامه اضطراب کرونا در اعتباریابی مقدماتی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر برای سنجش اضطراب کرونا ویروس استفاده نمود.
تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
529-539
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعدی پیرامون حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان انجام شده است، اما تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه مورد غفلت واقع واقع شده است. هدف: تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. روش : پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی اسکلروزیس سینا در فصل بهار سال ۱۳۹۷ بود، 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسگی، 2001) و حمایت اجتماعی (زیمن، 1988). تحلیل داده ها با روش آماری رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: نشان داد که، در سطح (0/01 p< ) حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های تنظیم هیجان واریانس بهزیستی روانشناختی تبیین کردند. همچنین مشخص شد که سبک های شناختی تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی ضعیف تا متوسط در سطح (0/05 p< ) دارند. نتیجه گیری : حمایت اجتماعی و سبک های شناختی تنظیم هیجان قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند.
بررسی ارتباط بین شاخص های کمّی مسکن و سلامت روانی شهروندان مطالعه موردی: محله مرداویج- اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه متقابل شاخص های کمّی مسکن و سلامت روانی شهروندان است. در این راستا متغیرهای مستقل ش65 امل انواع الگوهای مسکن، تراکم ساختمانی، سرانه مسکن، تراکم خانوار در واحد مسکونی و تراکم نفر در اتاق است. افسردگی و استرس درک شده نیز متغیرهای وابسته پژوهش هستند. برای سنجش میزان استرس افراد، از پرسشنامه استرس ادراک شدهکوهن و همکاران (1983) و برای سنجش میزان افسردگی، از ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک و همکاراناستفاده شده است. در این پژوهش جامعه آماری، خانوارهای ساکن در محله مرداویج کلانشهر اصفهان است. براساس آمارنامه جمعیتی کلانشهر اصفهان، در سال 1395 تعداد خانوارهای ساکن در این محله برابر با 5691 خانوار گزارش شده است. با استفاده از فرمول کوکران، اندازه نمونه در این تحقیق برابر با 250 خانوار است. از این رو، تعداد 250 پرسشنامه در بین خانوارها توزیع و نهایتاً 231 پرسشنامه کامل و بدون خطا جمع آوری شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد، تمام متغیرهای مستقل پژوهش به عبارتی شاخص های کمّی مسکن رابطه معناداری با شاخص های سلامت روان یعنی افسردگی و استرس دارند. بنابراین این فرضیه در پژوهش حاضر در توافق با بسیاری از پژوهش ها اثبات شد که میان شاخص های کمّی مسکن و شاخص های سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج در زمینه استرس درک شده نشان داد که برای تغییرات این شاخص، می توان یک مدل براساس شاخص تراکم ساختمانی پیشنهاد داد. به این معنا که از میان چهار شاخص مستقل، شاخص تراکم ساختمانی بیشترین تأثیرگذاری بر استرس درک شده را دارد. در نهایت براساس مدل پیشنهادی، تراکم ساختمانی قادر است 47 درصد از تغییرات استرس درک شده را پیش بینی کند. براساس مدل های پیشنهادی، دو شاخص تراکم ساختمانی و تراکم نفر در اتاق به عنوان متغیرهای پیش بین برای شاخص افسردگی معرفی می شوند. در مدل اول تراکم ساختمانی تنها شاخص پیش بین است که 9/51 درصد از تغییرات افسردگی را پیش بینی می کند. در مدل دوم دو شاخص تراکم ساختمانی و تراکم نفر در اتاق به ترتیب قادر هستند 6/42 و 7/16 درصد از تغییرات افسردگی را پیش بینی نمایند. نتیجه نهایی پژوهش آن است که بیش از گذشته باید رابطه میان متخصصان برنامه ریزی مسکن و روانشناسان تقویت شود تا تأثیر منفی افزایش تراکم بر شاخص های سلامت روان کنترل شود.
بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با سلامت روانی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه: شناسایی عوامل موثر یا مرتبط با سلامت روانی نقش مهمی در تامین بهتر سلامت روانی به خصوص در نوجوانان دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط هوش هیجانی و هوش معنوی با سلامت روانی، و نیز تعیین مولفه های هوش هیجانی و معنوی بعنوان پیش بینی کننده سلامت روانی در دانش آموزان تیز هوش دبیرستانی پسرانه شهرستان دزفول بود. روش: پژوهش انجام شده از نوع توصیفی همبستگی بود که در سال 95-96 بر روی 204 دانش آموز پسر مشغول به تحصیل در دبیرستانه پسرانه شهرستان دزفول انجام شد و حجم نمونه برابر حجم جامعه مورد مطالعه بود و ازمقیاس هوش بار- ان(1997)، مقیاس هوش معنوی بدیع و همکاران(1389) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(1972) برای اندازه گیری متغیرها استفاده شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS تجزیه تحلیل شد. نتایج: هوش هیجانی و هوش معنوی با همه مولفه های خود تاثیر مستقیم و معناداری بر میزان سلامت روانی دانش آموزان دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های هوش هیجانی در مقایسه با مولفه های هوش معنوی تغییرات سلامت روانی را به میزان بیشتری تبیین می کنند. همچنین بعضی از متغیرهای جمعیت شناختی در رابطه با آنها (ساعات مطالعه، ساعات تفریح، نوع مسکن در رابطه با هوش هیجانی و تعداد فرزندان، ساعات مطالعه، ساعات تفریح و تحصیلات مادر در رابطه با هوش معنوی) از عوامل موثر و تاثیر گذار در سلامت روانی دانش آموزان تیزهوش پسر دبیرستانی می باشد. نتیجه گیری: توجه به رابطه محکم بین مولفه های هوش هیجانی و معنوی و نیز برخی متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان در برنامه های ارتقای سلامت روان بسیار مهم است.
بررسی تأثیر شرکت در مراسم اعتکاف بر عزت نفس و پذیرش اجتماعی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سلامت روانی از جمله عوامل رشد و شکوفایی انسان و در بر گیرنده مؤلفه های مختلفی همچون سلامت فکری، توانایی مقابله با مشکلات، توانایی برقراری روابط سالم با دیگران و خودآگاهی و هدفمندی است. از میان متغیرهای مرتبط با سلامت روان دو عامل عزت نفس و پذیرش اجتماعی مهمتر بنظر میرسند. با توجه به چندبعدی بودن موضوع برخی از محققان به بررسی تأثیر مذهب در این زمینه پرداختهاند. به عنوان مثال برگن (1988) مذهب را سرچشمه زندگی هدفمند و معنیدار میداند و جنسن (1993) نیز با تحقیق بر روی 3835 دانشجو بیان داشته است که افزایش اعتقادات مذهبی با احترام به نفس و بالندگی هیجانی رابطه مثبت دارد. پژوهشهای راثی (1384) و مجدیان (1383) نیز بیانگر رابطه مثبت نگرش مذهبی با عزت نفس بوده است. بر این اساس در پژوهش حاضر تلاش شده تا تأثیر شرکت در مراسم اعتکاف بر متغیرهای سلامت روان مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است که در نیمسال اول سال تحصیلی68-85 اجرا شده است. ابزار های مورد استفاده عبارت بودند از آزمون عزت نفس روزنبرگ که دارای 01 سؤال و آزمون پذیرش اجتماعی کراون و مارلو که دارای 33 سوال است و پایایی آنها بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 81/ 0 و 74/ 0 بدست آمده است. آزمونها بصورت گروهی قبل و بعد از مراسم اعتکاف بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل (80 دختر و 60پسر) اجرا شده و در نهایت 100 پرسشنامه تکمیل شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . نتایج نشان داد که مراسم مذکور باعث افزایش معنی دار عزت نفس دختران شرکت کننده شده است( 038/ 0>p). اما علیرغم افزایش نمرات در متغیر پذیرش اجتماعی تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که شرکت در مراسم مذکور و آیینهای مشابه میتواند باعث بهبود متغیرهای سلامت روانی شود که فراگیر شدن آن برنامهریزی دقیق مسوولان را میطلبد.
بررسی ارتباط بین درک میزان آسانی و درک مفید بودن فناوری اطلاعات با شادکامی و سلامت روانی در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی ارتباط بین درک میزان آسانی و درک مفید بودن فناوری اطلاعات با شادکامی و سلامت روانی در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر پرداخته شده و سؤالات اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح شده اند که آیا توان پیش بینی شادکامی و سلامت روانی، از طریق درک میزان آسانی و درک مفید بودن فناوری اطلاعات وجود دارد؟ در راستای پاسخگویی به سؤالات تحقیق، فرضیه تحقیق مطرح شده و عنوان گردیده است که می توان از طریق درک میزان آسانی و درک مفید بودن فناوری اطلاعات، شادکامی و سلامت روانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر را پیش بینی نمود. بنابراین، جامعه تحقیق حاضر را تمامی کارکنان شاغل دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر تشکیل می دهند که در حدود 320 نفر می باشند. از این رو، با رعایت طرح تحقیق حاضر که توصیفی، از نوع زمینه یابی می باشد، تعداد 120 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شده و جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهند که پس از انتخاب حجم نمونه، پرسشنامه های مرتبط با شادکامی، سلامت روانی، میزان آسانی و درک مفید بودن فناوری اطلاعات اجرا شده و با بهره گیری از مدل آماری رگرسیون چندمتغیری، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و در نهایت، یافته های تحقیق نشان داد که با افزایش درک میزان آسانی و درک مفید بودن فناوری اطلاعات، شادکامی و سلامت روانی نیز افزایش می یابد. لازم به ذکر است که یافته فوق در سطح 01/0=a معنی دار است.